طی چند هفته گذشته، دسترسی دیجیتال کاربران ایرانی بیش از پیش فراز و نشیبهایی به همراه داشت که البته در مورد برخی از آنها گمانهزنیهایی نیز صورت گرفته بود، رفع فیلتر واتساپ و گوگل پلی هم از این دست بودند. بعد از آنها هم ماجرای پوسته سازی یوتیوب سرو صدا به پا کرد و بسیاری از کاربران را به یاد ماجرای تلگرام طلایی انداخت و در این بین، وزیر علوم هم از گفتوگوهایی در جهت دسترسی قشر دانشگاهی به یوتیوب بدون فیلتر و اینترنت طبقاتی خبر داد. اگرچه همچنان سوالات و حتی شاید پیشبینیهایی در مورد این اتفاقات مطرح میشد، اما ناگهان خبری تازه آمد: تحریم نابههنگام گوگل علیه کاربران ایرانی.
گویا تحریم گوگل آنالیتیکس که از سوی بهزاد اکبری، معاون وزیر ارتباطات و مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت نیز «ناعادلانه» توصیف شد، همان چالش جدیدی است که کاربران و کسبوکارهای ایرانی باید با آن دست و پنجه نرم کنند. در گفتوگو با حمیدرضا احمدی نایب رئیس کمیسیون اینترنت انجمن تجارت الکترونیک به بررسی نتایج این اقدام گوگل پرداختیم، اقدامی که بهیکباره، آنهم بدون هیچ اطلاعرسانی قبلی صورت گرفت.
مشروح گفتوگو را در ادامه بخوانید:
استفاده از گوگل آنالیتیکس تا چه حد برای استارتاپها و شرکتها حیاتی بود و تحریم آنچه تبعاتی به همراه دارد؟
گوگل آنالیتیکس سرویسی است که بخشی از آن پریمیوم و بخش دیگر آن مجانی است و تمام استارتاپهای که میشناسم از وجه مجانی آن استفاده میکنند. از طرفی گوگل هم از اطلاعاتی که به آن داده میشود استفاده میکند و اینطور نیست که تنها کاربران از آن سود ببرند. درواقع هر سایتی بهاندازه خود با اتصال به آنالیتیکس به تحلیل آن کمک میکند. از طرفی این تنها استارتاپها نیستند که از گوگل آنالیتیکس استفاده میکنند، اگر بهعنوانمثال ۱۰هزار کسبوکار در ایران وجود دارد، همه آنها از گوگل آنالیتیکیس استفاده میکنند و این اتفاق تمام اطلاعات تاریخی و آرشیو آنها را از بین میبرد.
پنچ شش سال پیش این اتفاق برای برخیها افتاده بود و افرادی گوگل آنالیتیکس خود را ازدستداده بودند، به این خاطر که مشخص شده بود از ایران به آن متصل شدهاند. البته برای برخیها هم این اتفاق نیفتاده بود و درنهایت مشخص نشد که چه باعث شده بود که برخی تحت تأثیر قرار گرفته و برخی تحت تأثیر قرار نگیرند. زمانی که این اتفاق افتاد، ایرانیها یک حساب دیگر ساختند و آن را جایگزین حساب قبلی کردند و این بار هم ممکن است این اتفاق بیافتد؛ اما مسئله این است که اطلاعات تاریخی خود را از دست میدهیم و دیگر مشخص نیست که بتوانیم حساب جدیدی بسازیم یا نه. اکنون تیم مارکتینگ و تیم فنی شرکتها از اطلاعاتی که بهعنوانمثال طی ده سال جمعآوری کردهاند استفاده میکنند و در تحلیلهای خود به کار میبرند. اگر همه این اطلاعات پاک شود و بک آپ وجود نداشته باشد، کار آن تیمها مشکل میشود.
چه چیزی باعث شده است که سرویسهای مشابه جایگزین گوگل آنالیتیکس نشوند؟
دلیل اینکه سرویسهای مشابه گوگل آنالیتیکس خیلی کم هستند این است که گوگل آنالیتیکس سرویس مجانی دارد؛ هیچ شرکتی نمیتواند برای سرویسی که گوگل آنالیتیکس مجانی در اختیار کاربر میگذارد پول دریافت کند به این دلیل که کاری غیرمنطقی است. درعینحال، به دلیل در هم تنیدگی سرویسهای گوناگون گوگل مانند کروم، منطقی است که افراد از گوگل آنالیتیکس استفاده کنند، چراکه کد آن سریعتر لود میشود و آن کد نیز کمک خوبی برای سئو خواهد بود. بهعنوانمثال با استفاده از کد گوگل، گوگل اندازه میگیرد که سایت شما چقدر سریع لود میشود، کاربران چه تجربیاتی از آن سایت دارند و بر اساس این اطلاعات سایت ممکن است بالا و پایین شود. بنابراین گوگل آنالیتیکس نوعی انحصار دارد که به دلیل رایگان بودن و دیگر امکانات آن، هیچگاه کسی با این انحصار مشکلی نداشت؛ اکنونکه دسترسی را میگیرند، جایگزین کردن سرویس دیگر با آن نیز سخت است.
چه اقداماتی باید صورت بگیرد تا چنین تصمیمات که معمولاً بدون ارائه اطلاعات قبلی صورت میگیرند، یکباره به شرکتها و استارتاپها ضربهای وارد نکنند؟
خیلی از مواقع، شرکتهایی مانند گوگل و یا Adobe از روی محافظهکاری خود، ما را تحریم میکنند و لازم است از که در سیاستهای محافظهکارانه خود بازبینی کنند، چراکه ازنظر قانون و تحریم و... مانعی برای عدم سرویسدهی گوگل آنالیتیکس و امثال آن وجود ندارد و صرفاً از روی محافظهکاری این شرکتها است که محدودیتهایی اعمال میشود. بنابراین، کار درازمدتی که باید انجام دهیم این است که باید از شرکتهایی مثل گوگل بخواهیم راهی باز بگذارند که ما به آنها اطلاع دهیم و از آنها پاسخ بگیریم؛ حال آن راه یا قانونی و حقوقی است و یا روابط عمومی است.
شرکتهایی مانند گوگل و یا Adobe از روی محافظهکاری خود، ما را تحریم میکنند
ما در انجمن تجارت الکترونیک در تلاش هستیم تا با استفاده از وکلایی که در آمریکا هستند، راهی ارتباطی با بخش حقوقی این شرکتها باز کنیم تا از آنها اطلاعاتی بخواهیم. راه دیگر نیز فشار آوردن به بخش روابط عمومی این شرکتها است؛ باید از مردم بخواهیم تا روابط عمومی این شرکتها را در توئیتر و فضاهای دیگر منشن کنند و به آن بگویند که بدون هیچ اطلاعرسانی قبلی حسابهای خود را ازدستدادهاند.
∎