فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است
ببین که در طلبت حال مردمان چون است
به یاد لعل تو و چشم مست میگونت
ز جام غم می لعلی که میخورم خون است
ز مشرق سر کو آفتاب طلعت تو
اگر طلوع کند طالعم همایون است
حکایت لب شیرین کلام فرهاد است
شکنج طره لیلی مقام مجنون است
دلم بجو که قدت همچو سرو دلجوی است
سخن بگو که کلامت لطیف و موزون است
ز دور باده به جان راحتی رسان ساقی
که رنج خاطرم از جور دور گردون است
از آن دمی که ز چشمم برفت رود عزیز
کنار دامن من همچو رود جیحون است
چگونه شاد شود اندرون غمگینم
به اختیار که از اختیار بیرون است
ز بیخودی طلب یار میکند حافظ
چو مفلسی که طلبکار گنج قارون است
شرح لغت: رود عزیز:فرزند گرامی
تفسیر عرفانی:
۱- از این فکر صرف نظر کنید که رنج و عذاب فراوان به همراه دارد. به زودی یکی از دوستان که او را سخت دوست داشتید. از این دیار خواهد رفت و شما را تنها میگذارد که باعث ناراحتی شما میگردد.
۲- زیاد به خود سختی ندهید. دنیا ارزش این همه رنج و سختی را ندارد. متاسفانه خبر بدی دریافت میکنید ولی پس از آن بر اثر ملاقات یا پیشامدی، زندگی شما به کلی تغییرخواهد کرد. بطوریکه همگان حسرت زندگی شما را خواهند خورد.
۳- بیمار بهبود نمییابد. سفر را توصیه نمیکنم و خرید و فروش و معامله زیان آور است. طلاق عملی است ولی ازدواج انجام نمیگیرد. شما در این کار چندان موفقیتی کسب نمیکنید، چون مقدمات آن را خوب و کامل فراهم نکردهاید.
تعبیر غزل:
خیالپردازی بیهوده و بلندپروازی دو عاملی هستند که انسان را از واقعیات دور میکنند. واقعیت این است که تو به شدت خواهان کسی هستی که فاصله طبقاتی بسیاری با تو دارد و برای به دست آوردن او به مال و منال بسیاری نیاز داری. به جای ابراز ناامیدی و شکایت اگر میتوانی تلاش خود را چندین برابر کن و با مشکلات بجنگ. در غیر اینصورت از این کار صرفنظر کن و فرصتها را بیهوده از دست نده.