سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): حسین مسرت، پژوهشگر تاریخ و فرهنگ ایران- یلدا- واژه سریانی و همان میلاد است و چهار سده پس از زادروز مسیح، شب یلدا به نام «روز تولد مهر / عیسا»، میان مسیحیان رواج داشته است؛ اما در ایرانزمین، یلدا همانا خورشید است و برگزاری آیین آن بسیار پرپیشینهتر از جشن مسیحیان است.»
«فلسفه برگزاری آیین یلدا در ایران، ریشه در پیشه و کسبوکار و نیاززیستی مردم کهن داشت و از آنجا که بیشتر مردم در گذشته کشاورز و دامدار بودند، زمستان، موسم آسایششان بود، بنابراین بازپسین روزهای پاییزی و ورود به زمستان را به شیوه خود گرامی میداشتند و با افروختن آتش و گردهمایی، شب سرد دراز و رازآلود را گرما میبخشیدند. در آن شبها مردم خوراکیهای سادهای را سر سفره میآوردند که سپس سنت شد.»
«مردم کشاورز کهن، میوههای تابستان و پاییز را تازه یا با خشککردن برای زمستان نگه میداشتند و کمی از آن میوهها سرسفره شب یلدا پدیدار میشد. همانجور که گفته شد در آن میان میوه تازه هم بود؛ برای نمونه یزدیها بخشی از انار تولیدی خود را در خاک دفن میکردند تا تازه بماند و در موسم زمستان بتوانند از آن استفاده کنند و اینگونه انار، نماد شب چله شد.»
«آجیل یا در برخی فرهنگها -شب چره-برگرفته از همان شب چله است که اکنون رنگینساز سفره یلدایی است؛ با گذشت زمان، گردهمایی گرم و سخنگفتن باهم کمرنگتر و به جایش خوراکیهای سفره یلدا رنگارنگتر شد.»
«در بیشتر شهرهای ایران مردم شب چله را در خانه یکی از بزرگترها میگذرانند و برای اینکه به میزبان برای تهیه خوراکی زیاد سخت نگذرد، هریک با خود کمی خوراکی میآورد.»
«شب یلدا، آیینهای ویژه دیگری نیز دارد و شبِ عروسهای به گفته یزدیها-زیرعقد- هم هست و برایشان بیش از دیگران هیجانانگیز است.»
«در شب یلدا، عروس که هنوز به خانه همسر نرفته و در خانه پدریست، از سوی خانواده همسر پذیرایی میشود. رسم خنچهبرون اگرچه اینک کمرنگشده یا در برخی شهرها زیادهروی میشود، هنوز یکی از آیینهای بهجامانده از روزگار کهن شب چله است. روشن نیست چرا یک آیین نیک در برخی جاها باید ویژگی تشریفاتی بیابد و سینیهای سرریز از از چشمهمچشمی با هدیههای گران جای سادگی قدیم را بگیرد و مردم ندار را در تنگنای مالی بگذارد.»
«در گذشته دو سینی بزرگ که کفاش با پارچه ترمه تزیین میشد، در یکی انار و هندوانه و دیگر میوههای یلدایی و شیرینی و آجیل و در سینی دیگر لباسهای زمستانی میگذاشتند و برای تازهعروس میبردند. هنوز برخی خانوادهها رسم خنچهبرون شب یلدا را به سادگی قدیم انجام میدهند؛ در کل انگار این شب بهیادماندنی فرصتی بود برای گردآمدن خانوادههای تازه عروسوداماد بر سر یک سفره دوستداشتنی؛ به راستی چرا آیینها اینک پوستین وارونه شده است؟»
«در برخی شهرها نیز افزون در سینی سوم، شام سادهای به اندازه خانواده داماد تدارک دیده میشد تا بار مالی خانواده عروس کم شود؛ سپس خوراکیها به خانه پدر عروس برده میشد تا دو خانواده دور هم گرد آیند.»
«قدیم، زمستان استخوان میترکاند، برای همین مردم کرسی بهپا میداشتند و به جای جلوی تلویزیون سردنشستن، گرداگرد گرم آن مینشستند و از یادها و آرزوهای خویش میگفتند و باسوادها هم که حافظ میخواندند و سیاهی شب زیبای یلدا را به خوشی به پگاه میرساندند.»
چهره شب چله در هزاره سوم
اینک تلفن همراه سبب شده که در همهجا سخن عشق را از دست بدهیم و بازیچه لودگیهای مدرن شویم و گوشکردن به هزلهایی که گردنزدن عظمت انسان را نشانه گرفته است؛ به جای وررفتن با موبایل، گفتوشنود صمیمی یلدایی ایرانیان را پاس بداریم.
روشن نیست چرا اکنون در شب یلدا، همهجور تجملات مدرن و ظرفهای ساخت چین هست اما پیالههای کوچک و زیبای زیبای مسی و سماور و رومیزی ترمه نیست و ژلههای سردی، جای شیرینی برنجی و فرنیهای گرم سنتی را گرفته است.
درباره شب یلدا، آیینهای گوناگونی هست که یکی روشنکردن مومسوز یا شمع است؛ شمع منظر زیبا و شاعرانهای دارد و با حافظخوانی جور است.
امروز یلدا یک لیست بلندبالا یافته که دست هرکس به آن نمیرسد و برخی تنها به کمی انار و گلپر بسنده میکنند و در کنارش کمی از مغزها استفاده میکنند که از سردی انار بکاهد و نیز از دمنوش بهلیمو با کشمش بهرهمند میشوند.
حافظ در کجا حضور ندارد که در شب چله حضور نداشته باشد؟ آیا شب چله، شب حافظ است: غفلت حافظ در این سراچه شگفت نیست / هرکه به میخانه رفت بیخبر آید –یا- ساقی بیا که هاتف غیبم به مژده گفت / با درد صبر کن که دوا میفرستمت.
شب یلدا-یک رویداد اخترشناختی است و با تناسب همراستایی زمین و خورشید، درازناترین شب سال است؛ و همچنین برای ایرانیان شبی شورانگیز است و با جلوههایی مانند دیدار فامیل و خویشان و پیامدهای اجتماعی نیکو که جای سخن بسیار دارد.
شب چله گونهای دگردیسی زمستانیست و رویدادی در طبیعت؛ و انسان-که بخشی از همین طبیعت است و در این مسیر قرار دارد- اگر تندرستی خود را پاس ندارد، چهبسا بهجای بهرهمندی، آسیب ببیند. پس چه خوب که به خوراک و پوشاک خود بها بدهد تا بتواند این موسم را به خوشی پشتسر نهد و به بهار دلانگیز دیگری نداشتههاشان میاندازد.
شب یلدا و تولد عیسی
این روزها با فرارسیدن جشن میلاد مسیح و در پی آن آغاز سال نو مسیحی، بیش از نیمی از جهان غرق نور و شادی خواهد شد. با آنکه میان تاریخ تولد مسیح و آغاز سال نو یک هفته فاصله است اما این دو رویداد چنان در ناخودآگاه مسیحیان، و بسیاری از مردم جهان، تنیده شده که میلاد مسیح را بخشی جداناپذیر از مراسم سال نو ساخته است.
به فرمان امپراتور ژولسزار، ویراستهایی در تقویم قدیمی رومی انجام گرفته بود و اینگونه ماه ژانویه، نخستین ماه سال شد. پس از آنکه آیین مسیحیت در روم رسمیت یافت، با توجه به تولد مسیح در ۲۵ دسامبر و فاصله کوتاه آن تا آغاز سال، نخستین سال از تولد او را آغاز تقویم مسیحی به شمار آوردند و تاریخ جهان را به پیش و پس از مسیح بخش کردند. بدینگونه رخدادی که صدها سال پیش از مسیح رخ داده بود با تقویم مسیحی گره خورد.
گرچه در تاریخ رومیان از آن دوران، کوچکترین نامی از مسیح نیست اما سپس روشن شد که مسیح در زمان اگستوس-امپراتور روم به دنیا آمده و در دوران او میزیسته است.
شبچله یا شب یلدا
برپا داشتن مراسمی در درازناترین شب سال به نام «شب یلدا» یا «شب چله» برای گرامیداشت تولد خورشید (میترائیسم) از زمان باستان تا امروز در ایران و سرزمینهای دور-و-بر رایج است. زادروز ماندانا همسر کمبوجیه و مادر کوروششاه را در این شب دانستهاند و چنین شبی را هخامنشیان به پاس زادروز مهربانو-ماندانا گرامی میداشتهاند.
شب یلدا به نام یکی از شبهای ارزشمند در ایرانباستان مطرح بود و به شکل رسمی در گاهشماری ایرانیان باستان از سال ۵۰۲ پیش از میلاد در زمان داریوش یکم به تقویم رسمی ایرانیان باستان راه یافت.
چله و جشنهایی که در این شب برگزار میشود، یک سنت باستانی است؛ شب اول زمستان و شب آخر پاییز. آئین مهر بر پایه پرستش میترا در دوران پیش از آئین زرتشت شکل گرفتهاست و در اروپا به آئین میتراییسم مشهور است.
فرانتس کومون، باستانشناس بلژیکی و بنیانگذار میتراپژوهی مدرن و دیگر میتراپژوهان هماندیش او مفاهیم آیین میتراییسم روم را برگرفته از آیین مزدیسنا و ایزد ایرانی میترا (مهر) میدانند اما این ایده از دهه ۱۹۷۰ میلادی و پس از آن به بازبینی کشیده شد و اکنون یکی از پرسمانهای مجادلهبرانگیز در زمینه پژوهش دینها در دنیای روم و یونان باستان است.
∎