جوان آنلاین: کانال تلگرامی «فلسفه و معنای زندگی» یادداشتی از پروفسور بری شوارتز، استاد دانشگاه اسوارث مور امریکا، را به اشتراک گذاشت. در این یادداشت میخوانیم: (بعد از مدتها یک ماشین خریدهایم. دو روز اول ذوق داریم، اما بعد از مدتی دچار حسرت، مقایسه و احساس بدبختی میشویم. همین اتفاق در مورد ازدواج، ارتقای شغلی، گرفتن مدرک دکتری نیز میافتد.) این روزها داشتن انتخابهای بیش از حد باعث ایجاد اضطراب در ما شده، بهویژه موقعی که با حسرت از دست دادن گزینههایی که انتخاب نکردهایم، مقایسه با دیگران و شاید مهمتر از همه، تمایل به داشتن بهترینها از هر چیز (بهگزینی) همراه شده است. ما میتوانیم گامهایی برداریم که بسیاری از این منابع اضطراب را کاهش دهیم و حتی متوقف کنیم، هرچند کار آسانی نیست. این کار نیازمند تمرین، نظم و شاید شیوه جدیدی از اندیشیدن است. (دو راهکار عملی برای گذار از بدبختی به خوشبختی پیشنهاد میشود)
تکنیک اول: ایجاد تجربه سابجکتیو مثبت
ارزیابی ما از انتخابهایمان به شکل عمیقی تحت تأثیر گزینههای جایگزین است که انتخاب خودمان را با آنها مقایسه میکنیم. برخی گزینههای جایگزین (مثلاً خانهای که میتوانست بهتر باشد یا جایگاه شغلیای که میتوانست کم چالشتر باشد یا رشته تحصیلی که میتوانست جذابتر باشد) فقط در ذهن و تخیلات ما وجود خارجی دارند و مقایسه و فکرکردن به آنها علاوه بر تخیل لذتبخش، جنبههای ناامیدکننده، حسرتبخش و ناخوشکننده هم دارد. هنگامیکه به گزینههای بهتری فکر میکنیم که یا غیرواقعی هستند یا عمیقاً آنها را نمیشناسیم و فقط جنبههای مثبت آن را میدانیم، انتخابی که واقعاً کردهایم ممکن است برایمان بدتر به نظر برسد و هنگامی که به گزینههای بدتر میاندیشیم، انتخابی که کردهایم میتواند برایمان بهتر به نظر برسد. اگر بتوانیم آگاهانه تلاش کنیم بیشتر به جنبههای مثبت انتخابمان فکر کنیم میتوانیم تجربه سابجکتیو (ذهنی- درونی) خود را بهتر کنیم. ضمن اینکه اگر جنبههای منفی انتخابمان را کمتر به خاطر بیاوریم، کمتر احساس ناامیدی میکنیم.
تحقیقات نشان میدهند، شاکر بودن بهطور طبیعی برای بیشتر انسانها رخ نمیدهد. معمولاً ما بر اثر نارضایتی از انتخابی که کردهایم بهسوی فکرکردن به سایر گزینهها کشانده میشویم. هنگامیکه زندگی زیاد خوب پیش نمیرود، ما درباره اینکه «چه میشد اگر زندگیمان بهتر بود» زیاد فکر میکنیم. اما هنگامیکه زندگی خوب پیش میرود ما دوست نداریم، زیاد به این موضوع فکر کنیم که «چه میشد اگر زندگیمان بدتر بود.»
تکنیک دوم: ژورنال خوشبختی
ممکن است قبولاندن این موضوع به خودتان که «سپاسمندی یا شاکر بودن را تمرین کنید» دشوار باشد. پیشنهاد میکنم یک دفترچه یادداشت در کنار بالش خود بگذارید. هرشب هنگامیکه میخواهید بخوابید، پنج اتفاقی که در طول روز اتفاق افتاده و شما از آن راضی هستید را بنویسید. این چیزها ممکن است بزرگ باشند (ارتقای شغلی، ازدواج) یا کوچک (تابیدن نور خورشید از پنجره اتاقخواب، شنیدن یک جمله زیبا از یک دوست، خوردن یک تکه ماهی برشته که آن را دوست داشتهاید و خواندن یک مقاله پرمحتوا در مجله.)
البته ممکن است شما موقع انجام این کار احساس حماقت کنید. ولی اگر این کار را ادامه دهید متوجه میشوید که با گذشت زمان، انجام آن برایتان آسان و طبیعی میشود. در روزهای بعد میبینید، حتی در روزهای خیلی معمولی هم چیزهای زیادی برایتان رخ داده که میتوانید از آن قدردان باشید. درنهایت متوجه میشوید، احساستان نسبت به زندگی بهتر و بهتر شده است.
منبع: تناقض انتخاب، ترجمه کیوان شعبانیمقدم_سیدسجاد حسینی به نقل از کانال تلگرامی مدرسه علوم انسانی با تغییر و بازنویسی
از احساس بدبختی تا درک خوشبختی با ۲ گام
تحقیقات نشان میدهند، شاکر بودن بهطور طبیعی برای بیشتر انسانها رخ نمیدهد. معمولاً ما بر اثر نارضایتی از انتخابی که کردهایم بهسوی فکرکردن به سایر گزینهها کشانده میشویم. هنگامیکه زندگی زیاد خوب پیش نمیرود، ما درباره اینکه «چه میشد اگر زندگیمان بهتر بود» زیاد فکر میکنیم. اما هنگامیکه زندگی خوب پیش میرود ما دوست نداریم، زیاد به این موضوع فکر کنیم که «چه میشد اگر زندگیمان بدتر بود
صاحبخبر -
∎