پس از ۴۷۶ روز نبرد در غزه، آتشبس در حالی برقرار شد که حدود ۵۰هزار نفر شهید شدند، ۶۰درصد ساختمانهای غزه نابود شده، ۴۰درصد جنگلها و باغها از بین رفته و براساس برآوردها ۸۰میلیارد دلار هزینه لازم است تا این باریکه بازسازی شود. همه این گزارهها خبر از یک اتفاق میدهد: «مقاومت فلسطین شکست خورده است». اما آیا این ارزیابی درست است؟ شاید اگر این گزاره را کمی کاملتر بررسی کنیم پاسخمان هم متفاوت شود. بگذارید پرسش را اینچنین بپرسیم: مقاومت فلسطین در نتیجه عملیات طوفانالاقصی در هفتم اکتبر 2023 چه چیزی بدست آورد؟
نخستین نکته در پاسخ به این پرسش این است که اساساً فلسطینیانی که در غزه زندگی میکنند اصالتاً اهالی این منطقه نیستند و بیش از ۸۰درصد آنها از دیگر اراضی اشغالی به این منطقه کوچانده شدهاند. پس باید در نظر گرفت که این باریکه در اصل یک اردوگاه بزرگ است. هرکدام از نامهای اماکنی که در طول این یک سال و چند ماه شنیدهایم، نامهای اردوگاهها یا همان مخیمهای مختلف هستند؛ جبالیا، خانیونس، رفح، بیت حانون و غیره. پس یادمان باشد که ساکنان غزه سالهاست درد شهادت عزیزان، جابهجایی و کوچ اجباری و مهاجرت را تحمل میکنند و در این زمینه جزو صبورترین ملتهای جهان هستند. شهادت، کوچ و مهاجرت برای اهالی غزه چیزی شبیه نفس کشیدن است و این از شادمانی اهالی آن، هنگام تشییع شهدا و بازگشت به خانههای ویرانشدهشان قابل فهمیدن است. اما در طرف مقابل، براساس آمارهایی که منابع اسرائیلی اعلام کردهاند دستکم ۱۵۰هزار صهیونیست در نتیجه جنگ، ناگزیر از کوچ اجباری شدهاند و این برای صهیونیستهایی که عادت کردهاند به اشغال، اتفاق دردناک و مهمی است. پس نخستین پیروزی مقاومت در حقیقت چشاندن و دائمی کردن حس ناامنی حداقل به ساکنان اراضی اشغالی در اطراف غزه و شمال فلسطین است. منابع رسمی اعلام کردهاند هنوز ۸۰درصد آوارههای صهیونیست حاضر نیستند به خانههای غصبیشان در شمال برگردند.
نکته مهم دیگر، شکستن هیمنه شکستناپذیری اسرائیل است. در مهرماه گذشته نتانیاهو در سازمان ملل اعلام کرد هدف از جنگ، خلع سلاح و نابودی حماس است. او گفت اگر این اتفاق همین امروز محقق شود بلافاصله جنگ را تمام خواهد کرد. اما رژه نیروهای حماس در میان شادی مردم غزه، سوار بر ماشینهایی که معلوم نیست تاکنون در کدام منطقه غزه پنهان شدهاند حکایتی متفاوت از صحنه درگیری ارائه میدهد. یک گروهک شبه نظامی با جمعیتی حدود ۴۰هزار نفر پس از تحمل چندصدهزار تن بمباران هنوز هم وقتی لازم است، قدرت گسیل چند ده هزار نیرو با تجهیزات کامل را دارد. این صحنهها که روز یکشنبه در همه خبرگزاریها منتشر شد، نشان میدهد نه تنها نتانیاهو نتوانسته این گروه را شکست دهد بلکه برعکس آنچه تاکنون انجام داده صرفاً تحمیل هزینههای جنگ به ساکنان اراضی اشغالی بوده است.
باز شدن جبهههای جدید به درگیری با اسرائیل پیروزی دیگری است که مقاومت بدست آورد. این یک اصل مهم در روابط بینالملل است که یک رهبر سیاسی تا حد امکان نباید به دشمنان ملتش اضافه کند. اما نتانیاهو با حملات افسارگسیخته به غزه نهتنها جبهه نظامی یمن، عراق و ایران را بهروی اسرائیل باز کرد بلکه جبهه حقوقی، اجتماعی و سیاسی را هم در سطح جهان علیه رژیم صهیونیستی گشود. حالا سربازهای اسرائیلی حتی جرئت ندارند در تعطیلاتشان به خارج از مرزهای اشغالی بروند. حکم بازداشت خود نتانیاهو هم که صادر و اعتبار سیاسی او خدشهدار شده است.
تلفات چندهزار نفری از اشغالگران هم یکی دیگر از دستاوردهای مقاومت است. اسرائیل به قدرت بازدارندگیاش در منطقه شناخته میشد و امروز میبینیم روزانه چندده اسرائیلی کشته یا زخمی میشوند. حالا دیگر بازدارندگی جزو مزیتهای قدرت اسرائیل محسوب نمیشود و معلوم نیست این بازدارندگی دوباره حاصل میشود یا نه.با این حساب سرانگشتی میتوان تشخیص داد که کدام برنده است؛ ملتی که شهادت، خواسته قلبیاش است و با مال و جان جهاد میکند تا دشمن را نابود یا ضعیف کند یا اشغالگری که همه توانش را برای بقای خود بهکار برده اما همچنان سایه ناامنی را احساس میکند؟