شناسهٔ خبر: 70098527 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: تابناک | لینک خبر

لایحه حجاب و عفاف چه نسبتی با شرع دارد؟

 از زمانی که قانون مصوب مجلس در مورد حجاب و عفاف منتشر شده است افراد مختلف با رویکرد‌های متفاوت به نقد و بررسی آن پرداخته‌اند. طراحان و موافقان قانون جدید مدعی دفاع از شرع و احکام اسلامی هستند. من در این نوشته سعی می‌کنم ربط این قانون با شرع را بررسی کنم. 

صاحب‌خبر -

 ۱) نمایندگان تصویب کننده قانون تصور کرده‌اند حجاب یک قانون برای همه زنان در کشور اسلامی است. 
به حکم آیه قرآن، حجاب فقط به زنان مسلمان بالغ، آن هم تا قبل از سن یائسگی اختصاص دارد. دختران تا قبل از سن بلوغ و زنان پس از یائسگی از حکم پوشش معاف هستند. 
 
قانون حاضر بدون توجه به اختلاف فقها در سن بلوغ، همه دختران دارای سن ۹ سال را مشمول الزام به حجاب دانسته است. این در حالی است که بسیاری از این دختران به واسطه فتوای مرجع تقلید خود حکم شرعی خاصی برای پوشش ندارند. (جمعی از فقها سن بلوغ دختران را ۱۳ سال تمام می‌دانند.) 
در مورد زنان یائسه نیز فقها لزوم پوشش را منتفی دانسته‌اند. این بیان فقها برگرفته از آیه ۶۰ سوره نور است. 
 زنان غیر مسلمان نیز بر اساس آیه قرآن و تصریح روایات و فتوای فقها از شمول دستور پوشش شرعی خارج هستند.
 
پرسش این است که دخترانی که بر اساس فتوای مرجع تقلید خود به بلوغ نرسیده‌اند، زنان یائسه و زنان غیر مسلمان بر چه اساسی موظف به رعایت حکم پوشش شرعی دانسته شده‌اند؟ 
 
 ۲) مبنای شکل‌گیری این قانون آن است که در مورد پوشش شرعی، فراتر از امر به معروف و نهی از منکر زبانی وظیفه دیگری نیز از جانب شرع وجود دارد. به همین دلیل باید کسانی که به تذکر‌ها ترتیب اثر نمی‌دهند را با اجبار به انجام حکم شرع مقید کرد. 
 این در حالی است که در روایت نقل شده از امام صادق (ع) در کتاب کافی نسبت به این گونه زنان، وظیفه شرعی دیگری مطرح نشده است. (.. لأنهم إذا نهوا لا ینتهونَ) 
 
آیا نمایندگان مجلس حساسیت دینی بالاتری از امام معصوم دارند که اجبار و الزام به حجاب و استفاده از قوه قهریه در این زمینه را نیز لازم می‌دانند؟
 
  ۳) فرض دیگر طرفداران قانون حجاب مصوب مجلس آن است که حجاب برای دور نگه داشتن مردان از گناه و فساد است. به باور آنها اگر زنان، پوشش را رعایت کنند مردان در دام شیطان نمی‌افتند. دلیل سخت‌گیری و حساسیت بالای آنها نسبت به حجاب نیز برآمده از همین برداشت است. 
به همین دلیل نیز حکم پوشش را بر خلاف دستور شرع به همه زنان (حتی آنانی که در شرع موظف به حجاب نیستند) سرایت داده‌اند. 
 اما بر فرض قبول همین مبنا نیز این قانون دارای اشکال است. 


اگر واقعا دستور پوشش در شرع به دلیل دور شدن مردان از گناه بود چرا زنان غیر مسلمان، زنان یائسه، و کنیزان از این حکم شرعی استثنا شدند؟ آیا تعداد آنها در جامعه مسلمان کم است یا اینکه مردان مسلمان نسبت به آنها تمایل پیدا نمی‌کنند؟ 
 به علاوه اگر دستور به پوشش برای مصونیت مردان از گناه بود چرا بر اساس آیه قرآن زینت ظاهری از محدوده حجاب استثنا شد؟ زینت ظاهری بر اساس روایات به آرایش‌های مربوط به صورت و دست اشاره دارد و فقها نیز بر اساس آن فتوا داده‌اند. آیا صورت همراه با آرایش، محرک مردان جامعه نیست؟ چرا در قرآن و روایات این مورد از لزوم پوشش استثنا شده است؟
 
  ۴) بر اساس آیه ۵۹ و ۶۰ سوره احزاب هدف قرآن و دین از دستور پوشش، ایجاد احساس امنیت در زنان است و اخطاری به ناامن‌کنندگان جامعه برای زنان. 

خوب است طرفداران قانون جدید از زنان جامعه ایران این سوال را بپرسند که با این قانون، احساس امنیت می‌کنید یا بیشتر از پیش به شما حس ناامنی می‌دهد. 

چطور می‌شود برای اینکه احساس امنیت به زنان القا کنیم از همه نیرو‌های حکومتی و حتی اتباع خارجی استفاده کنیم؟ آیا جز این است که هدف قانون‌گذاران با هدف دین تفاوت مبنایی دارد و اصلا به دنبال ایجاد شرایط اجتماعی بهتر برای زنان نیستند؟
 
 در مجموع به نظر می‌رسد دغدغه نمایندگان مجلس و طرفداران این قانون، اجرای شریعت نیست مگر آنکه شریعت مد نظر آنها چیزی باشد متفاوت از آنچه در قرآن و روایات آمده و فقه مشهور شیعه از آن دفاع می‌کند. 
 
سید حمید موسویان