بعد از تایید لایحه عفاف و حجاب در شورای نگهبان اکنون روسای قوای مقننه و قضاییه از لزوم اجرای آن به عنوان قانون سخن میگویند. اما در این میان برخی از صاحبنظران با توجه به شرایط حقوقی لازم برای وضع قانون این لایحه را بیشتر از جنس فرمان میدانند.
انقلاب مشروطه به دنبال تبدیل فرمان به قانون بود تا بتواند خودکامهگی سلطان را مهار کرده، قدرت او را مشروط به ضوابطی نماید که نمایندگان ملت آن را تعیین کرده اند. مجلسی که حاصل انتخاباتی آزاد، عادلانه، و رقابتی بوده و اعضای آن میتوانستند مطالبات اقشار و طبقات مختلف جامعه را نمایندگی کنند.
اما اوضاع چندان بر وفق مراد پیش نرفت و استبداد در ادوار بعد و در جامههای رنگارنگ بازتولید شد. اکنون اما با این پرسش مواجه شدهایم که لایحه حجاب و عفاف، فرمانی حکومتی است که در زرورق قانون پیچیده شده یا قانونی است که از اعتبار حقوقی برخوردار است؟ این یادداشت میکوشد تا برخی از تفاوتهای این دو مقوله را فهرست کند:
* قانون زاده دوران مدرن است ولی فرمان مربوط به عصر پیشامدرن!
* قانون برخاسته از اراده ملت است ولی فرمان ناشی از اراده حاکمان!
*براساس قانون همه ساکنان یک سرزمین شهروند هستند ولی مطابق فرمان رعیتاند!
*قانون همه شهروندان را برابر میداند ولی فرمان برخی را برتر از دیگران مینشاند!
* قانون موجبات همبستگی اجتماعی را فراهم میآورد ولی فرمان باعث گسست اجتماعی میشود!
* قانون به دنبال همراهی کردن با واقعیتها ولی فرمان در پی تغییر اجباری آنهاست!
*مطابق قانون همه شهروندان صاحب حقاند و بر اساس فرمان همه رعایا واجد تکلیف!
*قانون عام و استثنا ناپذیر است در حالیکه فرمان خاص و استثنا پذیر!
* فرآیند تصویب قانون معین و شفاف است ولی روند وضع فرمان ناگهانی و پنهانی!
* قانون برای توجیه خود مبتنی بر دلایل حقوقی است ولی فرمان برای تحمیل خود متکی بر علل برداشت دینی، امنیتی و ایدئولوژیک!
216216