«مُحَدِّثه»
ایشان را محدثه میخواندند چون وقتی در رحم مادر بود، با او سخن میگفت و محدثه میگفتند چون هم سخن فرشتهها بود. راوی میگوید از امام صادق علیهالسلام شنیدم که فرمود: فاطمه سلاماللهعلیها را «مُحَدِّثه» نامیدهاند چون فرشتهها بر او از آسمان فرود میآمدند و همانطور که پیشتر با مریم دختر عمران سخن میگفتند او را نیز هم سخن خویش قرار میدادند.شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص ۱۸۲
«منصوره»
منصوره به معنای «زن یاریشده» یکی از لقبهای حضرت زهرا سلام الله علیهاست. در روایتی نبوی آمده: «نام دخترم زهرا سلام الله علیها در آسمان «منصوره» و در زمین «فاطمه» است. او در زمین فاطمه نامیده شد؛ براى اینکه شیعیان وى از آتش جهنّم حفظ میشوند و دشمنانش از محبت او که نجاتبخش است، محروم میمانند و این است معناى کلام پروردگار که میفرماید: «و در این روز (قیامت)، مؤمنان به سبب نصرت و یارى خداوند شادمان میگردند» (روم:5) و منظور از یارى خداوند، نجات دوستداران فاطمه از دوزخ به واسطۀ شفاعت اوست.»إعلام الورى بأعلام الهدى، طبرسی، ج 1، ص 290
«ام ابیها»
ام ابیها یعنی مادر پدر خویش. یکی از القاب حضرت زهرا سلام الله علیهاست. این توصیف، به لحاظ قواعد زبان عربی، کنیه است ولی با توجه به معنای آن میتواند جزو القاب به شمار آید. میدانید که پیامبر صلی الله علیه و آله، خردسال بود که مادرش آمنه درگذشت. بعد از نبوت نیز دو حامی بزرگ خود (حضرت خدیجه و ابوطالب) را در یک سال از دست داد. بعد از این ماجرا، حضرت، بیشترین دلگرمی، دلسوزی و وفاداری را از جانب دخترش فاطمه سلام الله علیها دریافت کرد. او به تنهایی، جای خالی هر سه نفر را پر کرد در حالی که 5 سال بیشتر نداشت. پیامبر صلی الله علیه و آله که میدید او پروانهوار گِرد وجودش میچرخد و از هیج محبتی دریغ نمیکند خطاب به دخترش فرمود: او مادر پدرش است.«حانیه»
«حانیه» به معنای زنی است که با شوهر و فرزندانش، بسیار مهربان است. ایشان در خانه، کانون عاطفه بود و تا پایان عمر هم این دغدغه را داشت تا آنجا که هنگام وفات، از همسرش میخواهد که بعد از او، تنها نماند و پیشنهاد میکند تا با امامه، دختر خواهرش و نوۀ رسول خدا صلی الله علیه و آله ازدواج کند چرا که میداند او با فرزندانش، با محبت رفتار خواهد کرد. علاوه بر این، بانوی بزرگ اسلام، مهر فرزندان ندیدهاش را در دل دارد و در همان وصیتنامه، به همگی آنها تا قیام قیامت سلام میرساند.علل الشرائع، ج1، ص188
«راضیه»
یعنی کسی که به تقدیر خدا، خشنود است. این صفت یکی از والاترین درجات ایمان است. آن حضرت، در تمام مراحل پرفراز و نشیب زندگی، در برابر مقدرات الهی، تسلیم محض بود و هر آنچه دست تقدیر الهی برای او رقم میزد را با جان و دل میپذیرفت آنقدر که رضایت او، ملاک رضایت پروردگار شد چرا که شیعه و سنی، از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل کردهاند که فرمود: یَا فَاطِمَةُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَغْضَبُ لِغَضَبِكِ وَ یَرْضَى لِرِضَاكِ؛ ای فاطمه، بدون شک، خداوند از غضب تو غضبناک و از خشنودیت خوشنود میشود.مستدرک الصحیحین، ج٣، ص١۵۴
کوثر
کوثر به معنای خیر کثیر است. یکی از القاب حضرت زهرا سلام الله علیها و نام سورهای است در قرآن. در فرهنگ جاهلیّت، دختر لایق آن نبود كه نام پدر را زنده نگاه دارد لذا وقتی فرزندان پسر پیامبر صلی الله علیه و آله در كودكى از دنیا رفتند یکی از مشرکان به نام عاص بن وائل، حضرت را ابتر (بدون نسل) خواند. سپس این سوره نازل شد. طبق گفتۀ مفسران با توجه به آیه آخر، مراد از کوثر، فراوانی نسل است.فخر رازی، بزرگترین مفسر اهل تسنن میگوید: «چه نسلى با بركتتر از نسل فاطمه كه مثل باقر و صادق و رضا از آن برخاسته است و با آنكه تعداد بسیارى از آنان را در طول تاریخ، به خصوص در زمان حكومت بنى امیّه و بنى عبّاس شهید كردند، امّا باز هم امروز فرزندان او در اكثر كشورهاى اسلامى گستردهاند.»
صدیقه کبری
«صدیق» یعنى کسی که در تمام عمر دروغ نگفته و بسیار راستگوست. قرآن، صدیقین را همردیف پیامبران و شهدا میداند. (نساء:69)صدیقه کبری لقب حضرت زهرا و صدیق اکبر، لقب اختصاصی امیرالمؤمنین علیهماالسلام است که از سوی رسول خدا به آن دو اعطا شده است.
مفضل بن عمر گوید: از امام صادق علیه السلام، پرسیدم: چه کسى فاطمه سلام الله علیها را غسل داد؟ فرمود: امیرالمؤمنین علیهالسلام. این مطلب بر من سنگین آمد. فرمود: قبول این مطلب بر تو دشوار نیاید زیرا که جدهام فاطمه، صدیقه بود و صدیقه را جز صدیق نمیتواند غسل دهد.
کافی، ج3، ص159
انسیه الحوراء
در روایتی نبوی آمده: «خداوند نور حضرت فاطمه سلام الله علیها را پیش از آفرینش زمین و آسمان آفرید. عرض شد: یا رسولالله! مگر فاطمه سلام الله علیها از جنس آدمیان نیست؟ فرمود: او حوریهایست در صورت آدمیان. خداوند نور وی را در صُلب (یعنی استخوان پشت و کنایه از نطفه است) آدم به ودیعه گذاشت و از صلب من بیرون آورد، هر گاه شوق بهشت میکنم، فاطمه را میبوسم.»تفسیر الفرات، ص۱۰