به گزارش «روابط عمومی وزارت علوم به نقل از پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران»، دکتر محمد حسنزاده در نشست «نقشه جامع علمی کشور: دستاوردها، خلاها و چالشها»، از سری پیشنشستهای همایش ملی الگوی حکمرانی تمدنی علم و فناوری، که چهارم آذرماه ۱۴۰۳ در ایرانداک برگزار شد، گفت: تدوین نقشه جامع علمی کشور یک ابتکار بود و پیش از این سابقه اینکه نقشهای در حوزه علمی، فناوری و نوآوری کشور مصوب شده باشد، نداشتیم. نقشه جامع علمی کشور حاوی دستاوردهای زیادی برای نظام علم، فناوری و نوآوری کشور بوده که اولین تاثیر آن این بوده که به علم، فناوری و نوآوری در کشور به صورت سازمانیافته و همهجانبه نگاه کرده است. پیش از آن دانشگاه و پژوهشگاه کار خود را میکردند و نهادهای مرتبط به این حوزه فعالیتهای خود را انجام میدادند. نقشه جامع علمی کشور یک شیرازهای را ایجاد کرد که به علم، فناوری و نوآوری کشور به عنوان یک اولویت ملی نگاه شود.
وی خاطر نشان کرد: دومین دستاورد تدوین نقشه جامع علمی کشور این بود که یک تقسیم کار حدوداً مشخص در سطح ملی شکل گرفت و مقرر شد هر یک از بخشها سهم خود را در پیشرفت علم، فناوری و نوآوری کشور داشته باشند و سومین دستاورد این بود که شاید برای اولین بار این امکان را به دست آوردیم که روند رشد علم، فناوری و نوآوری کشور را بر اساس یک نقطه و شاخصهای مشخص شده قبلی بتوانیم ارزیابی کنیم.
رئیس پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران با بیان اینکه اگر بخواهیم یک دید انتقادی با هدف اصلاح داشته باشیم میتوانیم بعضی عیوب را برای نقشه جامع علمی کشور هم از نظر فرایندی، ساختاری و تاثیر داشته باشیم، گفت: من فکر میکنم اولین مسئلهای که باید در ادامه اصلاح شود این است که در نقشه جامع علمی کشور سیستمی برای روزآمدسازی نقشه در نظر گرفته نشده بود. علم، فناوری و نوآوری یک رودخانه سیال است و یک جریان جاری است و نمیشود فردا را با قاطعیت پیشبینی کرد. بنابراین شاخصهایی که در نقشه جامع علمی کشور در سالهای ۸۶ تا ۸۹ بر اساس مطالعات کارگروهها عرضه شدند، برای آن سالها معتبر بوده ولی برای سال ۱۴۰۴ که یک زمانی سپری شده، برخی از آنها نیازمند روزآمدسازی است.
وی افزود: برای مثال شرکتهای دانشبنیان که بر حسب نیاز، ضرورت و اتفاقات منطقه و جهان ضرورت پیدا کردند و الان دو سه سال است که هوش مصنوعی ترند شده و مورد توجه قرار گرفته و به یک روند پر شتاب تبدیل شده ولی نقشه جامع علمی کشور به این مسائل نمیتوانسته توجه کند. اینها روندهایی هستند که ریشههای آنها ۱۰ تا ۱۵ سال گذشته قابل شناسایی نبودند. بنابراین نقشه آینده باید سازوکاری برای روزآمدسازی در نظر بگیرد.
به گفته حسنزاده، نکته دوم این است که ما در نقشه جامع علمی کشور خیلی به «جایگاه» توجه کردیم. جایگاهها در دنیا عمدتاً بر اساس رتبهبندیها عرضه میشود. رتبهبندیها توسط بخش خصوصی و بعضاً توسط دولتها و نهادهای بینالمللی انجام میشود.
وی خاطر نشان کرد: رتبهبندیها ارزیابی و سنجش نیستند. یعنی رتبهبندی نمیخواهد یه کشور را ارزیابی کند؛ بر اساس یک واقعیتی کشورها را در یک لیست بلندبالا قرار میدهد و یک نفر به صورت کاملاً اجباری رتبه یک میشود. برای رتبه یک باید یک نفر وجود داشته باشد؛ چون در یک رتبهبندی این امکان وجود ندارد که رتبه یک وجود نداشته باشد. یک نفر هم رتبه آخر میشود و در فاصله رتبه یک تا رتبه آخر هم سایر کشورها و سایر مؤسسهها قرار میگیرند. اینها در اسناد سیاستی نباید خیلی برجستهسازی شوند. دلیل آن هم این است که چه بسا کشور رتبه یک در یک رتبهبندی، با وضعیت مطلوب مرجح فاصله داشته باشد.
در بعضی بخشهای نقشه جامع علمی کشور گفته شده، رتبه یک در جهان اسلام؛ چه بسا رتبه یک جهان اسلام، جایگاهی در خور و شأن کشوری مثل جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با جهان احراز نکند. یعنی رتبه یک بودن در یک منطقه، رتبه یک بودن در یک جغرافیا، رتبه یک بودن در یک مجمع، تضمینکننده پیشرفت علم، فناوری و نوآوری نیست.
وی درباره روزآمدسازی نقشه جامع علمی توضیح داد: ما هرچه بیشتر باید روی ابعاد مربوط به دستاورد و اثر علم، فناوری و نوآوری توجه کنیم. مثلاً ما الان در کشور مشکلات عدیدهای از جمله گرد و غبار، بیابانزایی، جنگلزدایی، مشکل آب شرب، مشکل آب کشاورزی، مشکلات اجتماعی، مسئله بهرهوری، کاهش نیروی کار مولد، مهاجرت یا هزار مسئله دیگر داریم. محوریت نقشه جامع علمی کشور باید بر حل این مسائل باشد. اگر ما مسائل ملی خود را حل کردیم، حتماً میتوانیم در دنیا هم جایگاه درخوری داشته باشیم.
وی افزود: نکته سوم این است که هر نقشهای قاعدتاً به یک تقسیم کار جدی نیاز دارد و این تقسیم کار جدی یک نگاشت نهادی خیلی شفاف و غیرهمپوشان لازم دارد. آن قسمتی که در فصل آخر برای نقشه به عنوان نگاشت نهادی در نظر گرفته شده، خیلی دقیق و در خیلی از بخشها منطبق با واقعیتها نبوده است.
حسنزاده تاکید کرد: ما هر کاری که در برنامه و راهبرد در نظر بگیریم، حتماً باید روی زمین در قالب اکشن پلن یا برنامه اجرایی اجرا کنیم. یعنی وقتی که ما برنامهریزی میکنیم روی کاغذ هستیم ولی وقتی که اجرا میکنیم روی زمین، در همین سالن و در همین کشور و در همین نظام علم، فناوری و نوآوری باید اجرا کنیم. بنابراین اگر تعدد تصمیمگیری، تعدد اجرا و همپوشانی وظایف وجود داشته باشد، در نهایت سرمایه هدر خواهد رفت. منابع همیشه نایاب، کمیاب و همیشه رو به کاهش است. هنر ما باید این باشد که یک تقسیم کار درست از منظر نظام، علم فناوری و نوآوری ایجاد کنیم که نقشه جامع کشور به نظر من در بخش نهادی، تقسیم کار و حذف موارد همپوشان یا حداقل به حداقل رساندن آنها چالشهای جدی داشته است که در روزآمدسازیهای بعدی حتماً باید به این نکته نیز به عنوان یه مسئله جدی توجه شود.
وی با بیان اینکه چالش آخر، چالش مربوط به ارزیابی است، توضیح داد: هر نقشهای، هر نقشه راهی یا رهنگاشتی نیازمند شاخص است. شاخصها نیازمند سنجه هستند و سنجهها نیازمند دیتا هستند. در برخی از شاخصهای نقشه جامع علمی کشور، مقدار وجود ندارد و وقتی مقدار وجود ندارد یعنی امکان سنجش و در نهایت ارزیابی و ارزشگذاری وجود ندارد. در بعضی از شاخصها، اعدادی که نوشته شده است، با یکدیگر همگرا نیستند.
وی افزود: برای مثال وقتی جمعیت ما در حال کاهش است، حتماً تعداد دانشجویان ما نیز در حال کاهش پیشبینی میشود. نمیتوان در حالی که جمعیت رو به کاهش است، دانشجو را رو به افزایش در نظر بگیریم، یا وقتی که دانشجویان ما رو به کاهش هستند، مشارکت علمی را در حال افزایش در نظر بگیریم. اینها چیزایی هستند که ما در عمل هم با آنها روبرو هستیم.
مثلاً در نقشه جامع علمی کشور به ازای هر یک میلیون نفر جمعیت، دو هزار نفر عضو هیئت علمی در نظر گرفتیم که در کشور باید وجود داشته باشد. اگر جمعیت کشور را هشتاد میلیون در نظر بگیریم، نه نزدیک نود میلیون و آن هشتاد را در دو هزار ضرب کنیم، نتیجه ۱۶۰ هزار عضو هیئتعلمی میشود در صورتی که ما در حال حاضر در کشور حدود یک چهارم این تعداد عضو هیئت علمی داریم و یک سال بیشتر از نقشه باقی نمانده است.
حسنزاده خاطر نشان کرد: الان صحبت من در مورد این موضوع نیست که ما نسبت به آن ۱۶۰ هزار عضو هیئت علمی عقب هستیم، بلکه صحبت من این است که زمانی که صندلی خالی در دانشگاه وجود داشته باشد و برنامه آمایش دانشگاهی ما به این سمت برود که دانشگاهها را کم کنیم، آیا افزایش هیئت علمی میتواند یک شاخص بیّن و صحیح باشد یا خیر.
بنابراین من فکر میکنم که در نقشه جامع علمی کشور در مرحله روزآمدسازی ما باید هم به مکانیزمها توجه کنیم که پیکره، بدنه و کالبد را نشان میدهد و هم به دینامیسمها نگاه کنیم که بحث ساختار درونی، محتوا و انگیزشها را شامل میشود.
رئیس ایرانداک در انتهای این نشست در مورد بازنگری نقشه جامع علمی کشور، توضیح داد: من فکر میکنم ما باید حتماً چند کار انجام دهیم. یکی که حتماً علم، فناوری و نوآوری را یک پدیده پویا در نظر بگیریم. حتماً به بخش خصوصی جایگاه و اهمیت پررنگتری دهیم. چراکه بخش خصوصی از آنجا که در حوزه علم، فناوری و نوآوری منفعتمحور نگاه میکند و ارزیابیپذیر عمل میکند، اگر ما حمایتی صورت دهیم، آورده بهتری داشته باشیم و مشارکت عمومی خصوصی را حتماً تقویت کنیم. همچنین از بین درونداد، فرآیند و برونداد عبور کنیم و بیشتر به سمت دستاورد و اثر حرکت کنیم و مسائل و مشکلات آتی و کنونی کشورمان را در اولویت سنجش عملکرد نقشه جامع کشور در نظر بگیریم که علم، فناوری و نوآوری در وهله اول، مسائل مبتلابه امروزی و آتی کشور را حل کند و اگر این اتفاق بیفتد، حتماً جایگاه درخوری نیز در سطح دنیا پیدا خواهد کرد.
وی خاطر نشان کرد: نکته بعد این است که حتماً به همکاریهای منطقهای و بینالمللی وزن بیشتری دهیم. این موضوع نکته بسیار بسیار مهمی است که ما وزن همکاریها را بیشتر کنیم. واقعیت این است که وقتی یک مقایسهای با کشورهایی که به نوعی در علم، فناوری و نوآوری رقیب ما محسوب میشوند، انجام میدهیم، میبینیم که آورده آنها از قبال همکاریهای بینالمللی بسیار بسیار بیشتر از ما بوده است و همین موضوع در بعضی بخشها تفاوت ایجاد کرده است.
گفتنی است همایش ملی الگوی حکمرانی تمدنی علم و فناوری آذرماه سال جاری توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی برگزار خواهد شد.