جوان آنلاین: بنیاد جامعهپردازی هدایت در سال ۱۳۹۹ از سوی «سازمان تبلیغات اسلامی» با مأموریت «تعالی شبکه امامت»راهاندازی شد و سپس با مشارکت «مرکز مدیریت حوزههای علمیه»، «سازمان اوقاف و امور خیریه»، «سازمان بسیج مستضعفین»، «شورای سیاستگذاری ائمه جمعه»، «کمیته امداد امام خمینی (ره)» و «سازمان صدا و سیما» و جمعی از بزرگان عرصه تبلیغ و امور مساجد به یک مجموعه میان بخشی تبدیل شد و مأموریت خود را به «تعالی شبکه امامت و مساجد» توسعه داد. جوان در گفتگو با حجتالاسلام سید ناصر میرمحمدیان مدیر عامل بنیاد هدایت به موضوع فرهنگسازی از سوی امامان جماعت و به طور کلی روحانیت پرداخته است.
نقش روحانیت در فرهنگسازی موضوعی غیرقابل انکار است، اما اینکه این موضوع دقیقاً چه وزنی در جامعه دارد و چه اندازه میتواند گستردهتر شود دارای اهمیت است. در اینباره چه فکر میکنید؟
همانطور که رهبر معظم انقلاب تأکید فرمودند در مجموعه کارهای فرهنگی و اجتماعی، آن زمانی کار، شکل عمومی و مردمی پیدا خواهد کرد که فکر و جهتگیری شما تبدیل به یک گفتمان عمومی بشود.
از این رو از مهمترین کارهای بنیاد هدایت استفاده از ابزار رسانه، گفتمان امامت امت یا به عبارت دیگر تحول محله با محوریت امام مسجد به صورت یک گفتمان عمومی است. این فرآیند با برجستهسازی و ارائه فعالیتهای امامان برتر، انجام شده و سعی میشود افکار عمومی علاقهمند به داشتن امام شوند و نیز اغلب مبلغان تمایل به امام شدن پیدا کنند.
تولید روایت و انتشار آن در رسانهها از جمله صدا و سیما، یکی از بازوان مهم گفتمانسازی است؛ اخیراً مستندی با عنوان «یکی از ما» از شبکه ۳ سیما در حال پخش است.
ویژگی این برنامه، این است که به صرف مستند اکتفا نکردهاست و در کنار آن بستهای از آیتمهای مختلفی را ارائه میدهد. از جمله اینکه گفتگو و مباحثهای با خود آن امام محله و روحانی که سوژه مستند است، انجام میشود.
یکی دیگر از ویژگیهای این مستند، آن است که تصویری که از امام نشان میدهد، به آن مفهوم و تصویر واقعی بسیار نزدیک شده و از مفهوم پیشنماز فراتر رفته و مردمداری و ارتباط مؤثر با مردم را به خوبی نمایش داده است.
باور ما این است که امام در جایگاه اداره جامعه قرار میگیرد و در جایگاه خود یک عنصر و شخصیتی است که به شدت مؤثر و مورد احترام و توجه است و هر عقلی با دیدن این مدل، به این نتیجه میرسد که خوب است مجموعهای مثل مسجد چنین مدیری داشتهباشد؛ مستند «یکی از ما» در این زمینه نیز تلاشهای قابل تقدیری داشته، اما هنوز با نقطه مطلوب فاصله داشته و جای ارتقا دارد. لازم است که این کارها را روز به روز رشد بدهیم و مستندهای جذابتری در این زمینه تولید و منتشر شود.
به این بهانه بد نیست که مروری اجمالی به نگاه گفتمانی شبکه امامت در عرصه حل آسیبهای اجتماعی داشته باشیم.
امام محله کسی است که حوزه کاری خود را محدود به چهار دیواری مسجد نکرده بلکه مسجد پایگاه و محور فعالیتهای او به عنوان قلب تپنده محله است.
با این نگاه بسیاری از مسائل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی در حوزه کاری او قرار میگیرد، چراکه اینها مسائل مردم است و کسی که خود را وقف خدمت به مردم کرده، بیشک باید به همه این امور باید به مقتضای زیستبوم خود توجه داشته باشد. حوزه آسیبهای اجتماعی نیز یکی از عرصههایی است که امام محله باید به فراخور در آن ورود پیدا کند؛ از اعتیاد و طلاق گرفته تا ناهنجاریهای دیگری که برخی از افراد جامعه ما به آن گرفتار هستند، در این دایره میگنجد.
نکته مهم این است که در حل این آسیبها، امام محله چه نقشی دارد؟
گاهی در برخی از امور او باید مباشرتاً ورود کند، در برخی دیگر او باید نقش محوری در حل مسئله داشته باشد و در برخی دیگر به هیچوجه نباید مستقیماً دخالت کند، بلکه باید نقش محرک داشته باشد و دیگرانی را که در آن زمینه توانمندی و تخصص لازم برخوردار هستند، تشویق به حل آن معضل کند.
امام محله، کسی نیست که به تنهایی به جنگ مشکلات و مسائل مردم میرود و نباید از او تصور یک منجی را داشت که معجزهگون همه مسائل را یک تنه حل میکند، کما اینکه در سیره هیچ کدام از ائمه اطهار علیهمالسلام نیز چنین چیزی مشاهده نشدهاست. امیرالمؤمنین علیهالسلام بیش از دو سال و نیم خون دل خورد تا مردم را پای کار حل مشکلات خود بیاورد، اما مردم، آنگونه که حق او بود، پای کار نیامدند و نهایتاً منتج به شهادت حضرت شد. امام زمان (عج) نیز بنا نیست به تنهایی کار را پیش ببرد وگرنه اساساً حکمت غیبت امام، زیر سؤال میرفت. رسالت امام این است که مردم را هدایت کند و رشد دهد تا خودشان دست به زانو گرفته و برای حل مسائل محله خود قیام کنند. برای اینکه یک حلقه میانی و امام یک محله بتواند با رویکرد تمدنی مسائل را حل کند، باید ابتدا مسائل را با این رویکرد بشناسد و جهتگیری تمدنی در هر مسئله را درست ببیند.
به نظر میرسد برای اینکه این اتفاق بیفتد یک راه مشکل این است که هر کدام از حلقههای میانی یک مجموعه مفصل پژوهشی داشته باشند و به دنبال مسائل و راهحلها با رویکرد تمدنی از میان آیات و روایات بگردند.
اما راه دیگر این است که از میان فرمایشات و مخصوصاً ابلاغیههای رهبر معظم انقلاب که در سیاستهای کلی نظام در بخشهای تخصصی وجود دارد به یک نظام مسائل رسید و مسئلهها را ذیل آن نظام دستهبندی کرد. یعنی برای این کار به دو چیز نیاز هست، یکی نظام مسائل که دستهبندیهای کلی است و دیگری خود مسائل با رویکرد تمدنی.
برای اینکه مسائل جامعه را با رویکرد تمدنی دستهبندی کنیم، روشهای قدیمی وجود دارد، مانند مدل پارسونز که در آن مسائل به چهار دسته فرهنگی، سیاسی اجتماعی و اقتصادی تقسیم میشوند، ولی این دستهبندی هم جامع نیست و هم مانع نیست و هم سکولار است. روشهای دیگر هم وجود دارد مانند مدلی که حضرت آیتالله رشاد در نسبت انسان و بخشهایی از عالم نظامات را طراحی کردند.