شناسهٔ خبر: 69958503 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: انتخاب | لینک خبر

داستان زمانی که پوتین با سگش، مرکل را ترساند

مرکل صدراعظم سابق آلمان با اشاره به نشستی در سوچی با پوتین، در کتاب خود می‌نویسد:  از نخستین سفرم در ژانویه ۲۰۰۶، پوتین می‌دانست که من از سگ‌ها می‌ترسم، زیرا در اوایل سال ۱۹۹۵ نزدیک خانه‌ام یکی از آنها مرا گاز گرفته بود. کریستوف هویسگن این موضوع را به همتای روسی خود، سرگئی پریخودکو اطلاع داده و از پوتین خواسته بود که سگش را نیاورد.

صاحب‌خبر -
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ«انتخاب»: مرکل صدراعظم سابق آلمان با اشاره به نشستی در سوچی با پوتین، در کتاب خود می نویسد: "از نخستین سفرم در ژانویه 2006، پوتین می‌دانست که من از سگ‌ها می‌ترسم، زیرا در اوایل سال 1995 نزدیک خانه‌ام یکی از آنها مرا گاز گرفته بود.
 
کریستوف هویسگن این موضوع را به همتای روسی خود، سرگئی پریخودکو اطلاع داده و از پوتین خواسته بود که سگش را نیاورد.
 
در سال 2006 در مسکو، او این درخواست را رعایت کرد، هرچند نه بدون یک شوخی کوچک: به‌عنوان هدیه‌ای خاص، یک سگ بزرگ عروسکی به من داد و گفت این یکی گاز نمی‌گیرد. تنها کاری که می‌توانستم بکنم این بود که لبخند بزنم و تحمل کنم. این عروسک را به کریستوف هویسگن دادم که مجبور شد آن را برای مدتی طولانی حمل کند تا بالاخره یک افسر تشریفات آلمانی پیدا شد که آن را از او بگیرد.
 
اما در سوچی در سال 2007، سگ نژاد کنی، به‌صورت زنده وارد جلسه شد. در حالی که من و پوتین نشستیم و برای عکاسان و تیم‌های فیلم‌برداری که در ابتدای نشست عکس و کلیپ می‌گرفتند، ژست گرفتیم، سعی کردم سگ را نادیده بگیرم، حتی با وجود اینکه تقریباً درست کنار من بود.
 
می‌توانستم از حالت چهره پوتین بفهمم که او از این وضعیت لذت می‌برد. آیا فقط می‌خواست ببیند که کسی تحت فشار، چگونه واکنش نشان می‌دهد؟
 
آیا این یک نمایش کوچک قدرت بود؟ 
 
«آرام باش، روی عکاسان تمرکز کن، زیاد طول نخواهد کشید»؛ این تنها چیزی بود که مدام به خودم می‌گفتم.
 
وقتی بالاخره تمام شد، یک کلمه هم به پوتین درباره آن نگفتم و به‌جای آن، همان‌طور که در طول زندگی‌ام بارها انجام داده‌ام، به ضرب‌المثل بریتانیایی مرتبط با خانواده سلطنتی آنها پایبند ماندم: «هرگز توضیح نده، هرگز شکایت نکن»
لینک کوتاه کپی لینک