شناسهٔ خبر: 69806441 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

یک شاهنامه‌پژوه سرشناس مطرح کرد؛

شاهنامه زنده‌ترین حماسه دنیا است

خراسان‌رضوی - شاهنامه‌پژوه سرشناس گفت: شاهنامه زنده‌ترین حماسه دنیا است، هندی‌ها باید مهاباراته را از سانسکریت به زبان امروزیِ هندوستان برگردانند، گیلگمش و دیگر حماسه‌ها هم همینطور است، اما شاهنامه نیاز به برگردان ندارد.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در مشهد، علیرضا قیامتی شامگاه دوشنبه در آیین رونمایی از کتاب «شاهنامه و ایلیاد» که در بنیاد فردوسی مشهد برگزار شد، گفت: شاهنامه زنده‌ترین حماسه دنیا است، هندی‌ها باید مهاباراته را از سانسکریت به زبان امروزی هندوستان برگردانند، گیلگمش و دیگر حماسه‌ها هم همینطور است اما شاهنامه نیاز به برگردان ندارد، هزار سال قبل این کتاب توسط حکیم توس با همین زبان نگاشته شده است و به زبانی سخن گفته که امروز ما با همان زبان صحبت می‌کنیم.

وی افزود: یعنی فردوسی تنها زبان فارسی را نجات نداد بلکه هویت ایرانی را هم نجات داد. در زمانه‌ای که زبان فارسی کاملاً در خطر بود و حتی مکاتبات اداری ما هم در حال تغییر بود چراکه ابوالعباس اسفراینی ایران دوست، جای خود را به میمندی که هیچ نسبتی با فرهنگ ما نداشت داد، وزیری که زبان عربی را زبانِ دربار غزنویان کرد. حتی در آن ایام نام افراد را عوض می‌کردند لذا در آن برهه از تاریخ حفظ زبان و هویت ایرانی کاری بسیار سخت بوده که فردوسی به شایستگی از پس آن بر آمده است.

میهن‌دوستی در شاهنامه

وی افزود: در این زمانه گسست‌ها و از خودبیگانگی‌ها که چندان بویی از مهر به میهن نیست، به راستی و روشنی آنچه که من و ما را شادمان و روشن نگه می‌دارد و باعث حرکتمان می‌شود نام ایران و شاهنامه است.

مرا شادی از نام ایران بود

دلم پر ز یاد نیاکان بود

از ایران جهان پیش من گلشن است

همیشه ز یادش دلم گلشن است

این شاهنامه‌پژوه برجسته گفت: ایلیاد بنیاد و تمدن غرب است که بسیاری از دانشمندان بزرگ غربی نسبت به این اثر بزرگ تعصب دارند و شاهنامه بنیاد و تمدن اسطوره‌های شرقی است و همیشه این دو اثر بزرگ ادبی جهان با یکدیگر مقایسه شده‌اند.

وی افزود: بنده نگارش کتاب «ایلیاد و شاهنامه» را از سه سال قبل آغاز کردم چرا که در همان زمان، این دو اثر را در جلسه‌ای کوتاه با یکدیگر مقایسه کردیم و بعد از آن جلسه من فکر کردم باید خیلی بیشتر از اینها روی مقایسه این دو اثر بزرگِ سرزمین ادبیات وقت گذاشت و به این موضوع پرداخت و حاصل این اتفاق، این اثر شد که خوشبختانه به مرحله چاپ رسید و امیدوارم در خصوص فرهنگ ایران به اندازه پرکاهی موثر باشد.

این استاد ممتاز زبان و ادبیات فارسی اظهار کرد: مباحث این کتاب به همانندی‌های شاهنامه و «ایلیاد» اثر هومر و «مهابهارات» نوشته ویلیام باک و برخی دیگر از حماسه‌های جهان می‌پردازد و اما بیشتر در خصوص همانندی‌های شاهنامه و ایلیاد است.

قیامتی ادامه داد: در واقع هم همانندی‌ها و هم تاثیر و تاثرهای فرهنگی این دو اثر بزرگ در کتاب «شاهنامه و ایلیاد» بررسی شده‌اند. نباید از خاطر ببریم که در عرصه فرهنگ، تاثیر و تاثر هست اما من تلاش کردم خردورزانه به این موضوع نگاه کنم چراکه گاهی هیجانات و احساسات ملی باعث می شوند نگارنده از دایره انصاف خارج شود و بگوید شاهنامه از تمام زمینه‌ها از ایلیاد برتر است، اما اگر منصفانه نگاه کنیم، واقعاً در بخش تصویرگری‌های نظامی و صحنه‌آرایی‌های جنگی، «ایلیاد» چیزی از «شاهنامه» کم ندارد.

شاهنامه در «روح» قابل مقایسه با هیچ حماسه‌ای نیست

وی افزود: اما شاهنامه در «روح» قابل مقایسه با هیچ حماسه‌ای نیست و از ایلیاد و اودیسه برتر است. میهن دوستی فروسی بی نظیر است. فریاد و فغان‌های این حماسه سرای بزرگ با شنیدن نام وطن واقعاً نظیر ندارد. وقتی رستم مدتی از ایران دور بود و رفته بود به البرزکوه به دنبال کیقباد
چو رستم به نزدیک ایران رسید
به نزدیک شهر دلیران رسید
یکی باد نوشین درود سپهر
به ایران رسانید شادان به مهر

این مدرس دانشگاه گفت: یعنی وقتی رستم سر کاخ پادشاه ایران را دید تمام وجودش به حرکت درآمد. یا وقتی آن قهرمان ایرانی در خارج از کشور در حال مرگ است و نمی‌تواند داخل بیاید و فریاد میزند «مرا دخمه در خاک ایران کنید» در واقع فریاد می‌زند که هرکجا مردم، مرا در خاک ایران دفن کنید. تمام این ابیات نشان از میهن‌دوستی عمیق فردوسی است.

قیامتی گفت: وقتی سیاوش از ایران دور است و یک نفر یاد ایران می‌کند می‌خوانیم:
از ایران دلش یاد کرد و بسوخت

به کرداز آتش همی برفروخت

وی گفت: وقتی نام ایران می آید دل سیاوش به حرکت در می آید:
سیاوش برانگیخت آب از دوچشم.. ببارید و ز اندیشه آمد به خشم
که یادآمدش بوم زابلستان… بیاراسته تا به کابلستان

درس‌های میهن‌دوستی شاهنامه در هیچ‌یک از حماسه‌های بزرگ دنیا نیست

این مدرس نام‌آشنای شاهنامه گفت: چو نام ایران را می‌شنود چشم هایش خیس می شود، یا وقتی رستم فرخزاد برای دفاع از ایران در مقابل تازیان می‌ایستد و می‌جنگد آخرین سخن‌ها وصیتش را به برادرش می‌گوید:
سخن‌ها که گفتم به مادر بگوی
نبیند همانا مرا نیز روی
رهایی نیابم سرانجام از این
خوشا باد نوشین ایران زمین

قیامتی در تشریح این ابیات گفت: رستم فرخزاد می‌گوید من رهایی پیدا نمی‌کنم اما ایران باقی بماند، جان من فدای ایران. لذا این درس‌های میهن دوستی در هیچ کجای ایلیاد و مهاباراته نمی‌توانید پیدا کنید:

نشاید کزین پس چنیم و خریم

وگر تاج را خویشتن پروریم

جهاندار نپسندد از ما ستم

که باشیم شادان و دهقان دژم

نمانیم کین بوم ویران کنند
همی غارت از شهر ایران کنند
نخوانند بر ما کسی آفرین
چو ویران بود بوم ایران زمین

این مدرس شاهنامه گفت: کجا در «ایلیاد» این ابیات را داریم؟ پهلوان ایرانی می گوید:
که دادار گیهان مرا یاور است
که از دانش برتران، برتر است
ز نیروی آن پادشاه بزرگ
که ایران نگه دارم از چنگ گرگ

وی افزود: در این ابیات می گوید وظیفه من است که از ایران پاسداری کنم و ایران را از چنگ گرگ نگه دارم و درست همین شاهنامه ایران را در طول تاریخ حفظ کرده است.

قیامتی با اشاره به دیگر برجستگی‌های شاهنامه در مقایسه با ایلیاد گفت: حضور فردوسی را در کل شاهنامه می‌توانیم ببینیم، نظرش را، اندرزهایش را، زندگی شخصی‌اش را، یادکردنش از همسرش را در ابتدای داستان بیژن و منیژه، از دست‌دادن فرزندش را، اما در ایلیاد این گونه نیست، مثلاً او در خصوص مرگ فرزندش نوشته:

که بگذشت سال از برم شصت و پنج

فزون کردم اندیشه درد و رنج

مگر بهره گیرم از پند خویش
بر اندیشم از مرگ فرزند خویش
که نوبت مرا بود بی‌کام من

چرا رفتی و بردی آرام من؟
برفت و غم و رنجش ایدر بماند
دل و دیده من به خون در نشاند

به گزارش ایبنا؛ کتاب «شاهنامه و ایلیاد» به قلم علیرضا قیامتی در قطع وزیری با قیمت ۲۹۰ هزار تومان و در ۲۱۴ صفحه، توسط انتشارات طنین قلم رهسپار بازار کتاب شده است.