شناسهٔ خبر: 69728051 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایکنا | لینک خبر

حجت‌‌الاسلام مجید ابوالقاسم‌زاده:

نظریه اعتباریات علامه طباطبایی، نسبیت‌گرایی نیست

استاد حوزه علمیه گفت: اگر گفته شود اطلاق‌گرایی اعتدالی را که به علامه نسبت می‌دهیم منطبق بر همان نسبیت است جواب خیر است زیرا بین این دو تفاوت است.

صاحب‌خبر -
ارسال/ نظریه اعتباریات علامه طباطبایی، نسبیت‌گرایی نیستبه گزارش ایکنا، حجت‌‌الاسلام و المسلمین مجید ابوالقاسم‌زاده، استاد حوزه علمیه، شامگاه 23 آبان‌ماه در نشست علمی «سازگاری نظریه اعتباریات علامه طباطبایی با مطلق‌گرایی اخلاقی» که به مناسبت سالگرد وفات علامه طباطبایی برگزار شد، با بیان اینکه در آثار برخی بزرگان مانند آیت‌الله جوادی آملی در فلسفه حقوق بشر و حسن و قبح عقلی آیت‌الله سبحانی به این بحث پرداخته شده است، گفت: کتابی هم اختصاصاً در مورد آثار اخلاقی علامه با قلم رضا رمضانی چاپ شده است. دو پایان‌نامه هم در مقطع دکتری فلسفه اخلاق دانشگاه قم به قلم محمد تاجیک و پایان‌نامه ارشدی به قلم سهراب قشلاقی منتشر شده است. 
 
وی افزود: در برخی پایان‌نامه‌هایی که منتشر شده است فطرت منشأ اعتباریات علامه معرفی شده است و چون فطرت هم مشترک بین همه انسان‌هاست، پس اعتباریات ثابت هستند و نه نسبی. آقای حامدی‌نژاد هم در مقاله‌ای قائل شده که نظریه علامه سر از نسبیت بیرون نمی‌آورد. مقاله آقای عابدی‌نژاد هم به عنوان بحث ما نزدیک است و به لحاظ نتیجه هم به بحث بنده نزدیک است ولی نحوه ورود و خروج بحث بنده تفاوت‌هایی دارد. 
 
ابوالقاسم‌زاده با اشاره به ملاک اطلاق گزاره‌های اخلاقی، تصریح کرد: در این باره ملاک‌هایی مطرح شده است از جمله من علوی و سفلی که شهید مطهری بیان فرموده است؛ مصالح و مفاسد عمومی و نوعی که محقق اصفهانی در اصول مطرح کرده است می‌تواند یکی از ملاکات باشد؛ بحث بداهت گزاره‌های اخلاقی هم در ادبیات آیت‌الله سبحانی و جوادی آملی نتیجه گرفته شده است. بنده به این شکل وارد بحث شده‌ام که واقع‌گرایی به دو قسم واقع‌گرایی اخلاقی حداکثری و حداقلی تقسیم شده است. در مرحله بعد اطلاق‌گرایی به اطلاق‌گرایی افراطی و معتدل و نسبی‌گرایی هم به دو قسم نسبی‌گرایی ذهنی و عینی تقسیم شده است.
 
وی اضافه کرد: بنده با این دسته‌بندی، نظریه علامه را تبیین کرده و مستنداتی از آثار ایشان از تفسیر گرفته تا سایر آثار آورده‌ام و براساس این طرح بحث، مستندانی از بیانات علامه دال بر نسبیت آورده‌ام همچنین مستندات دیگری از ایشان ذکر کرده‌ام که قائل‌بودن به نسبیت را زیر سؤال می‌برد و در نتیجه با تفصیلی که بیان کرده‌ام دیدگاه ایشان را دور از نسبیت بیان و به تعبیری روشن نظریه اعتباریات  علامه دلیلی بر نسبیت‌گرایی نیست. 
 
استاد حوزه علمیه افزود: دو معنا یعنی ارزش‌های اخلاقی حداکثری و ارزش‌های اخلاقی حداقلی را آورده‌ام؛ معنای حداکثری این است که ارزش‌های اخلاقی مابه ازاء خارجی دارند و در عرض واقعیات عینی هستند یعنی مفاهیم اخلاقی باید مفاهیم ماهوی محسوب شوند که ما به ازاء دارد؛ وظیفه‌گرایی کانت را می‌توان در این معنا قرار داد. معنای حداقلی هم این است که این ارزش‌ها واقعیت حارجی ندارند بلکه منشأ انتظار آن در خارج است و به تعبیر دیگر واقع‌گرایی افراطی و اعتدالی.  

تقسیم اطلاق‌گرایی به دو قسم

وی با اشاره به تقسیم‌بندی اطلاق‌گرایی به دو قسم اعتدالی و افراطی، ادامه داد: افراطی به این معنا که ارزش اخلاقی در هیچ شرایطی استثنا نمی‌پذیرد؛ وظیفه‌گرایی کانت حرفش این است و قاضی عبدالجبار معتزلی هم معتقد است که دروغ به هیچ وجه حسن نمی‌شود حتی اگر باعث نجات انسان بی‌گناهی از قتل نمی‌شود حتی اذن خدا هم رافع آن نیست؛ این دو نفر نمونه مطلق‌گرایی افراطی هستند ولی اطلاق‌گرایی معتدل به این معناست که برخی احکام ثابت هستند و در هیچ شرایطی تغییر نمی‌کنند و شرط آن واقع‌گرایی است.
 
ابوالقاسم‌زاده با بیان اینکه نسبیت هم دو نوع است یعنی عینی و ذهنی، اظهار کرد: نسبیت معروف تابع سلایق و استعداد و ...است؛ اگر گفته شود اطلاق‌گرایی اعتدالی را که به علامه نسبت می‌دهیم منطبق بر همان نسبیت است جواب خیر است زیرا بین این دو تفاوت است، زیرا نسبیت‌گرایی اخلاقی حتی یک حکم اخلاقی ثابت هم ندارد ولی نسبیت‌گرایی معتدل برخی را قائل است. تفاوت دیگر هم این است که ارزش‌های اخلاقی تابع سلیقه و عاطفه و ... نیست مانند اینکه بگوییم شهروندان مشهدی در ماه روزه ساعت 18 و تبریزیان ساعت 18:30 افطار کنند؛ این تفاوت به ذهنیت و خواست و سلیقه کسی ربطی ندارد بلکه تابع تقویم است. 
 
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه برخی احکام براساس نسبیت‌گرایی معتدل تغییر می‌کنند ولی این موضوع هم عینی و واقعی است، اضافه کرد: این مسئله سر از نسبیت درنمی‌آورد زیرا نسبیت رایج این معنا را ندارد. 
 
این پژوهشگر با بیان اینکه منشا اطلاق‌گرایی، واقع است، گفت: دو بیان برای این مسئله وجود دارد که با هم مرتبط هستند و دوتقریر از یک دلیل است؛ اول وجود اعتباریات ثابت و ناوابسته به خواست افراد(اعتباریات عمومی) و دلیل دیگر هم اعتباریات عملی خصوصی که تابع خواست و روحیات و ذهنیت افراد است مثلا اصل اجتماع، ثابت است ولی این که منازل چگونه ساخته شود  یا اتومبیل‌ها چه مدلی باشند متغیرات و جزء اعتباریات خصوصی متغیرند که نافی اعتباریات ثابت نیست. 

ابتنای نظریه علامه بر واقعیات

وی با اشاره به ابتنای اعتباریات بر امور تکوینی و واقعی از منظر علامه، افزود: طبیعت انسان مشترک بین همه انسان‌ها است و این نوع اعتباریا هم برخاسته از همین طبیعت است؛ این دسته از مقررات ثابت و مطلق هستند زیرا برآمده از نیازهای ثابت بین همه انسان‌ها است؛ مرحوم علامه دارد که در مقررات اسلامی بر روی احتیاجات واقعی و تکوینی انسانی مستقر شده است و بدیهی است که همه نیازهای انسانی در معرض تحول نیست و یک دسته احتیاجات ثابت هم داریم.
 
وی در پایان افزود: اگر چه تکلیف امری قراردادی است ولی در عین اعتباری بودن مکلفان را به حقیقت می‌رساند پس تکلیف رابط بین دو حقیقت است؛ حقیقت ناقص انسانی قبل از انجام تکلیف و حقیقت کامل آن بعد از انجام تکلیف. 
انتهای پیام