خواست اصلاح دین و بازگشت به بتپرستی در میان یهود درست پس از نجات از دست فرعون ظاهر شد و سامری پاسخ به این خواست شیطانزده محسوب میشود. این تحریف اولین جابجایی سیستماتیک مثلا به نام اصلاح دینی به قصد نفی وحی و ترویج بت پرستی و نفی پیروی از پیامبر خدا و در دوره غیبت و جایگزینی دنبالهروی از شیطان و نفس دنیاپرست و کفر و بت زر و علم و وانمودگی به حساب میآید. هم در روایت واقعگرا و هم در معنای باطنینگر و نمادین و حقیقت رخداد سامری مهم است.
توهم بلوغ فرهنگی و تاریخی
اصلاح پیامبران الهی مثل حضرت عیسی سلام الله علیه برای رهایی از خرافات و مبارزه با دستبردهای کور و کر و بیایمان نفس گمراه و افزودههای مغز دنیاگرای بشری و شهوات و وساوس و دروغ بستنهای رذیلانه به دین و پیراستن دین از نوشتههای منفعتطلبانه بشری و افکار پست و بیایمان به خدا و وحی است. اما دروغ اصلاح معکوس سامری در حقیقت بازگشت شهوات نفسانی و به جاهلیت و بتپرستی و نفی توحید است. مقدم شمردن مغز و تفکر دنیاپرست بر وحی و بر عقل نوری و تقدم اندیشه نفاقآلود و بیایمان انسان گسسته از توحید بر هدایت و علم خدا و وحی نتیجه این گمگشتگی است. وهم امکان کنار نهادن نقش بیوقفه خدا در هستی و توهم پایان دادن به حضور خدا و قتل خدا در زندگی مادی و دنیوی و تصمیمات اجتماعی و قوانین گوناگون جامعه بشری و تکیه بر شهوات و نکرا بنام "عقل" بشری که دچار توهم بلوغ تاریخی شده اصل عمل کافرانه است که ایمانش را به حق متعال و اراده مطلق آن شاهد ازلی و ابدی را از دست داده و دنبال نفس افتاده و به پیروی از پیشنهادهای قدرتهای شیطانی دنیاپرست کشیده شده است .
اصلاح معکوس ضد توحید
امروز تجلی این مسیر و نفی حقیقت و هدایت الهی و پیشه کردن عصیان و دستبرد به وحی و دروغ بستن به خدا و دنیوی کردن دین بوسیله صهیونیسم و انواع رفرمیسم معکوس دینی و دستبرد در کلام الله به اجتهاد خود رای، هستی عصر جدیدی و امروزی یهودیت سامری است که هیچ ربطی به دین و پیام و وحی و رسالت الهی پیامبر عزیز و بزرگوار و اولوالعزم حضرت موسی کلیم الله ندارد که وعده ظهور پبامبر خاتم و عزیز اسلام صلوات الله علیه را داده بود و مومنان را به آن فراخوانده و به مومنانش فرمان داد به رسالت احمد صلوات الله علیه و آله بگروند. اما رفرمیسم غربگرا به سبب همسویی ماهوی با گسست از وحی و مقدم شمردن دنیاگرایی با صهیونیسم همسوست و گونهای از پشت کردن به وحی و استفاده ابزاری از دین برای دنیا و جانشین کردن انسان غیرمعصوم و بیایمان بجای اهل عصمت و پیشوایان الهی را به نمایش مینهد، این اصلاح طلبی انسانمحور و گسسته از کلام الله راهی معکوس در پیش گرفته و میکوشد با پراکنده کردن امت از پیرامون پیامبر خدا و گرویدن به بت مدرنیته و نفس بدخواه اصلاح معکوس ضد توحید پیشه کند و برای بیرون راندن خدا از مدیریت اجتماع و سیاست و جانشین کردن شرک به طور خزنده پیشروی نماید. ریشه این رفتار برمیگردد به رخداد گوساله سامری. دلیل آن که افرادی رقیب هم یکی چپ، یکی راست با پز اپوزیسیون به وحدت در برابر صهیونیسم میرسند همین نفسانیت مشترک در گسست از وحی است. یک انسان کافر میتواند ظلمستیز باشد اما ظالم به خدا که با ایمان به آن مردم را فریب داده نمیتواند ظلمستیز باشد.
زهدان تفکر اومانیستی در فرهنگ
ریشه صهیونیسم، یهودیت سامری است. یهودیت سامری در حقیقت زهدان تفکر اومانیستی و انسانمحور و بیباور به عالم غیب و اولین اصلاح دینی معکوس و رفرمیسم با دستبرد در کلام و پیام الهی و بشری دانستن آن و تحریف آن طبق نیازهای ایدئولویک و دنیاپرستانه و قدرتطلبانه مشرکان با نقاب دینداران و منافقان با صورتک دینپروران است. این سنت اصلاح طلبی جاعل و جاهل که به وسیله انسان غیرمعصوم و بیباور به پروردگار یکتای حی و قیوم و عالم و قادر و.... صورت گرفته، بوسیله همه مشرکان و منافقان بعدی در ادیان ابراهیمی تکرار و پیروی شد. کسانی که باطنشان کفرپیشگی و ظاهرشان دینپروری، باطنشان بیایمانی و ظاهرشان سرپرستی دین، باطنشان دینزدایی و تقدسزدایی و مادیاندیشی و ظاهرشان معرفت آموزی و تفسیر دینی بود. کسانی که چه در دین موسی و چه در اصلاح حقیقی عیسی و چه در دین خاتم رسل محمد و اوصیای معصوم او صلوات الله علیهم شرک و فساد بر انگیختند و مدعی شدند و میشوند در کار اصلاح هستند از کلام خدا تقدسزدایی و افکار و کلامبشری و جهالت بار خود را جانشین کلام الهی میکردند و مدعی بودند و هستند که آنان هستند که اهل دانش و آگاهیاند کسانی که وحی بر رسولان را کلام خود رسولان وانمود میکردند و خود را داناتر و تواناتر از رسولان میدانستند و هدایت به سوی بیایمانی به خدا و شالودهشکنی توحید را اصلاحطلبی نام می نهادند و مینهند و در دین اسلام هم به محض سر بر بالین سفر ابدی نهادن رسول خدا درود خدا و فرشتگان و مومنان بر او باد همین مداخله و دستبرد انسانمحورانهی مزورانه و شیطنتبار و قدرتپرستانه و بیباورانه به عالم غیب رخ داده است و ریشه همه این نفاق شرکآلود همان تجربه بنیاسرائیلی و یهودیت سامری و اولین تحریف دین از درون است .
کالوینیسم تا بهائیت و سکولاریسم اسلامی
از سامری تا احبار از کلیسای دنیاگرا و اشرافی و زراندوز و تحریفگر و تثلیث آفرین قرون وسطی و تحت هدایت نهان یهودیت سامری تا کالوینیسم و پروتستانیسم و از سقیفه تا بهائیت و وهابیت و اسلام لیبرالی و رفرمیسم و سکولاریسم اسلامی ریشه در همین تحریف سامری و یهودیت انسان محور و بی باور به وحی الهی دارد. برای همین شناخت یهودیت سامری دیروز که امروز به صهیونیسم جهانی بدل شده بسیار مهم و حتی این امر برای شناخت جریانهای منحرف اصلاح دینی درون ضروری است. زیرا اینان هم هدفشان ربطی به اصلاح دین و پیراستن از انحراف و خرافات و افزودههای بشری و بازگشت به اصل وحی ندارد. اینان نقش حضرت عیسی سلام الله علیه در دین یهود و نقش حضرت علی و اوصیای معصوم صلوات الله علیهم و حضرت حجت بن الحسن العسکری، بقیه الله عج را تبلیغ نمیکنند تا دین را از چنگ دستبرد شیطانی رهایی بخشند، بلکه بر عکس نقششان گسست از توحید و هدایت الهی و خودمحوری و جانشینی تفکر اومانیستی و عقل مدرن که همان جهل جدید است به جای وحی و عقل نورانی الهی است که نشان این عقل، ایمان و پذیرش هدایت کلام الله و ترکگناه و خودپرستی و جهاد برای معروف و عدالتخواهی و همواره در محضر خدا زیستن و ترک بتپرستی و ترک رهبری غیر خاندان وحی و نفس رهبری کفر و سرپرستی قدرتهای کافر است. نه آن که سامریوار شیطان غرب و ربوبیت علم و قدرت مدرن را به رسمیت بشناسند و محصولات مغز بیایمان و علم مدرن و دادههای دانشگاه هاروارد و آکسفورد و ییل و نهادهای قدرت جهانی و راه حل دروغین را به اسم راه حل تخصصی بر سر نهند و راهحلهایی بدون نظارت وحی و عقل الهی و گسسته از خدا و مادی اندیش به سود سرمایه سالاری و اشرافیت و قدرت جهانی را رهبر خود قرار دهند.
دینسازی مدرن یا فرهنگ و رسانه شیطانی
علمی مضّر که همه جنایات دنیا از سلاح تا بردگی و بیعدالتی اقتصاد سرمایه سالار و وحشی بین المللی و تا روانشناسی ضد روح و جامعه شناسی و انسان شناسی و فرهنگ و رسانه شیطانی و دجالی ضد خدا و دنیای درنده امروز از آن آفریده شده است و تا ربوبیت و سرپرستی و ولایت الهی و خدای یگانه و توحید و اسلام را نپذیرد و مهار نشود علوم غیرنافع و مضرّ و افزار شیطان باقی خواهد ماند. پروتستانیسم و رفرمیسم با بت کردن این علم و بیرون راندن خدا از اداره جامعه راه سامری را در پیش گرفتهاند و دینسازی مدرن را رواج دادهاند. وظیفه ما درک عمیق یهودیت سامری از دیروز تا امروز است .
ماجرای یهودیت سامری بدون درک ساختار آفرینش انسان و امر عبودیت و در مقابلش امر عصیان و انسان محوری و خودپرستی و نفسیت بشری قابل فهم نیست چیزی که با آفرینش آدم درون آدم آفریده شد و نفس امرکننده به سوء اوست و در برابر کشش عبودیت و عروج به عالم بالا، نماد سقوط و هبوط به اسفل الساقین بوده و امر قابیلی را برابر هستی هابیلی محقق ساخته و اولین ظهورش در تقابل سیستماتیک و شریعتسازی عصیان آلود برابر شریعت الهی، یهودیت سامری است و آخرینشان تا امروز صهیونیسم است و انواع رفرمیسم دینی ضد وحی است .
گوساله زنده سامری
در قرآن مجید درست برای همین امکان سقوط نفسانی فرد و اجتماع و پشت کردن به خواست که تزکیه و هشدار و آموزش و تعلیم برای امت آخرالزمان ضروری دانسته شده است تا از سرنوشت اقوام درس بگیرند. در کلام خدا برای همین است که این همه ماجرای قوم بنی اسرائیل و سرکشی آنان و سرنوشت شومشان مهم انگاشته شده و حکم هدایت و هشدار به امت پیامبر خاتم پیدا کرده است. اما به سبب همان جدال درونی خیر و شر و هدایت الهی و روحی و وسوسه فساد دنیوی و شیطانی در امت محمد صلوات الله علیه و آله بود که به محض چشمفرو بستن رسول الله همان گوساله سامری ظاهر شد و وسوسه قدرت و دنیا به تحریف وحی و دستور رسول خدا و نفی اوصیای معصوم حقیقی پرداختند و در دین دستبرد زدند و این روش منافقانه با توطئه استکبار کافر تا زایش بتان و وهابیت و اسلام لیبرالی و همدست صهیونیسم اسلام، اسلام اردوغانی و اماراتی و نفتی انگلیسی و آمریکایی و..... که همدست پنهان یهودیت سامری و کشتار مومنان و مظلومان است ادامه یافته است. این اسلام رفرمیست و سامری است که ظاهرا بر مظلوم اشک میریزد و باطنا با طرح کفر جهانی و پیوند با فرعونیت پای میفشرد و معلم او دنیای استکبار و قدرت شیطانی است. نه صهیونیسم امروز فرقی با یهودیت سامری دارد و نه رفرمیسم غربگرا و سکولار که ترک هدایت قرآن در امر اجتماعی کرده امروز فرقی با جاعلان نخستین و بنی امیه و بنی عباس در شکل متحجر یا اباحهخواهانه دارد.
تحریف سیستماتیک دین
اگر نبود اراده الهی در حفاظت از دین محمد صلوات الله علیه و آله مسلما در اسلام هم سرنوشت دین بهتر از دین حضرت موسی و حضرت عیسی درود خدا بر آنان نبود و رفرمیستهای بیباور به عالم غیب اثری از اسلام باقی نمینهادند. مساله اصلا به توطئه فراماسونری و کمپانی هند شرقی و اینجرثومههای کارگزار ابلیس محدود نیست اینان تظاهرات حقیقت بزرگ در هستی هستند و نقش تجسم عصیان را در دورهای ایفا میکنند. ریشه فساد در وجود انسان و قوم و ملت و اجتماع بشری از روز اول وجود داشته است. و آن فقدان عشق به حق و پشت کردن به خدا و نافرمانی هر نوع گسست از توحید و جدایی از مراقبت نفس وتزکیه نفس، رو کردن گناهآلود به دنیا در فرد و قوم و هرنوع جدایی از وحی و پذیرش انسان محوری و خود بنیانانگاری هستی و.... نتیجهاش چنین سرکشی و فاجعهای است که انسان را درندهتر از درندگان میکند و یهودیت سامری آغازگر چنین عصیان است. تحریف سیستماتیک دین و رفرمیسم غربگرا و مدرنگرایی و اومانیسم اسلامی خاتمه امروزی آن است. عصیانی با نقاب اسلام و درونی شرکزده و نفس عاصی محور!
نقد فقیهانه فراتر از رسالههای رایج
تدبر در قرآن مجید درباره شناخت ژرف یهودیت سامری و درک آن در زمان و کشف ماهیت امروزی آن به عهده فقهای بزرگوار است که با وجود بار سنگین برپا نگاه داشتن علم و بیرق علم و دانش تشیع هنوز وارد نقد فقیهانه و فقه عصر پسامدرن و شناخت آن و معرفی تظاهرات پیچیده شرک و نفاق تحت هدایت استکبار به اسم رفرمیسم اسلامی و معرفی آن نشدهاند .امیدوارم تفقه و آزاد اندیشی در حوزهها شکوفا شود و روحیه بورکراتیک بر آن غلبه نیابد و ما را با معارفی آشنا کند که هدایتگر در دنیای واقعی ظلمانی است و برای ما حکممرگ و زندگی و شناخت راه بهشت و دوزخ، فراتر از رسالههای رایج دارد و همان فقه اکبر و جامع ائمه الهدی علیهم السلام است. حقیقت آن است که امروز هم برای شناخت یهودیت بنی سامری و در حقیقت تحریف توحید و رسالت و انگیزه عصیان ، معتبرترین منبع، قرآن مجید است و ماجرای سامری و آیات مربوط به بنی اسرائیل بس معرفت افزا است و این روایت قرآنی نیز آینه و معتبرترین و عمیقترین هدایت درباره نفاقشناسی درون اسلام است و تا ابد معرفتی بیخدشه باقی مانده و خواهد ماند.
معرفت بخشی قرآن از پدیده یهودیت سامری
برای درک پدیده جعل سامری و یهودیت عاصی علیه راه حضرت موسی علیه السلام فقط آیات مربوط به عمل سامری در دست نیست بلکه کل آیات مربوط به بنی اسرائیل معرفت بخش در باره پدیده یهودیت سامری است و تاُویل اصلی آن ها هم در روایات خاندان وحی مندرج است. این آیات به ما می گوید که کدام وجود و نگاه و درک و نفسانیت و جهل و عصیان و خواست و رخداده های پیشین به پدیده سامری و تحریف دینی و دنیایی کردن دین ختم میشود و چرا اصلاح شیطانی یهودی در زمان حصرتموسی ریشه همه فساد قرونوسطایی و قدرت و زر پرستی کلیسا و اصلاح طلبی اومانیستی عصر جدید و مسیحیت کاتولیکی و پروتستانیسم است و نیز اصلاح طلبی تحت سیطره غرب در اسلام از زمان زندیه ی اهل اباحه و قاجار متحجر ودر زمان مشروطه را مقابله با وحی را طی کرده است و نفوذ فراماسونری در اسلام و بهائیت و وهابیت و رفرمیسم رضا شاهی و علم پرستی در اسلام و غربگرایی قرن نوزده و قرن بیستم و اصلاح طلبی دوران محمد رضا شاه چه اصلاح طلبی غربگرای دربار و فرح دیبا و چه اپوزیسیون و روشنفکران مذهبی از علمانیت نهضت آزادی گرفته تا ردّ پای چپ سوسیالیستی در اسلام و جریان اصلاح نشان همین غلط است و حتی تفسیر خود راُی غیر معصوم و اشتباهات مرحوم شریعتی و عصیان مجاهدین خلق و سپس توسعه گرایش لیبرالی و اصلاح غربگرا و نوکانتی و هیکی دکتر سروش از همین آبشخور آب خورده است .حتی اگر درست کاوش شود خطای اسف بار مرحوممنتظری در اصلاح ایده حکومت اسلامی تحت نفوذ و تاثیر غرب گرایی نهضت آزادی و دموکراسی رسوا و دروغین غرب رخ داده و و اصلاح طلبی جریان چپ مجاهدین انقلاب اسلامی که به جریان راست و نولیبرالی مشارکتی ها بدل شد و آقای خاتمی را بلعید و لغزش بزرگ غربگرایی و اصلاح طلبی آقای هاشمی و عریانی تحریف دنیوی دین و توسعه دروغ در شاگرد او دکتر روحانی و....و انحطاط احمدی نژاد و سقوط میر حسین امتی همه محصول همین عدم ایمان قوی به قرآن و عترت و عدم تکیه و کاربرد آن در تفکر و عمل و اتکا به منابع دیگر بوده است.
مشترکات ریشهای صهیونیسم ایرانی
این ها همه همه ریشه در همان انحراف یهودیت خود محور سامری دارد و از همان جنس است و صهیونیسم ایرانی بنا به همین مشترکات ریشه ای باید شناخته شود و همگرایی وسیع طیف سازش و سکوت با صهیونیسم نقاب بررافکنی شود پس از دوران قبل از انقلاب دوران بعد از انقلاب و امروز هم میل سازش با صهیونیسم و به رسمیت شناختن اسرائیل از سوی چپ و راست بنا به همین ریشه تحریف سامری و دنیاگرایانه دین الهی باید شناخته آید وبه قول نویسنده ای محترم همسویی میرحسین موسوی تا احمدی نژاد و سکوتشان برابر اسرائیل باید تدبر شود .
سیاهه بلند بالای رفرمیست های چپ و راست و غربگرا و شرقگرا از روز اول انقلاب تا امروز همه و همه از مرحوم رفسنجانی که مواضع ضد صهیونیستی اش را در اغتشاش ۸۸ یکسر بباد داد تا خاتمی ها و روحانی ها و ظریف ها ، به سبب سستی در یقین به تقدم وحی بر علم مدرن بدرجات متفاوت و تقدم ذهن خود بر علم و هدایت خدا در برخورد به کافران محارب و التقاط برابر بت مدرنیته و اجتهاد راُی ، به همان راهی کشیده شدند که وجه نمادین غایی آن سامری است مگر آن که از نگرش مدرن و سرسپردگی و اعتماد به غرب توبه کنند..زر پرستی و گوساله پرستی و بت پرستی در اصل معنایش تزلزل برابر کلام مقدس الهی و ضعف برابر شیطان و بیم نداشتن از خدا و عدم یقین به آیات الهی و اجتهاد راُیو استکبار نفسانی و تحریف جهالت بار آن وجه مشترک همه اصلاح دینی معکوس است .
حقیقت آن است که پیامبر عزیز و مهربان ما برای نجات مردم در آستان پرور گار قادر ناله و زاری می کرد .قلوب خشن نسبت به مردم نور الهی ندارند . محبت و خواست نجات مردم و همگان نشان عبودیت ماست. اما همین پیامبر رحمه الله العالمین و وصی او مولا امیرالمومنین علیه السلام برابر کافران حربی و توده دنباله رو شیطان، و محارب با اسلام ، دمی سازش نکردند و به ستایش از تحریف گران دین و اهل منکر نپرداختند و فررندانمعصوم شان جان در راه پاکیزه نگاه داشتن دین و ممانعت از التقاط با غیر دین نهادند . مشکل بزرگ کسانی چون ظریف عدم درک و جهل نسبت به همین خطز اجتهاد رائ و همسرشتی خود رایی با راه یهودیت سامری و التقاط دین و غیر دین و تسلیم به طاغوت و پذیرش ولایت و سرپرستی استکبار است.
این جریان انحراف آن لبه ی قیچی تحریف در جهان اسلام است که در برابر جریان متحجر و اصول گرایی جعلی ریشه دار در حجتیه و افراطی گری ضد پیشرفت و عقل و جریان اخباری و متحجر عمل می کند .
سرقت از رد پای فرشته وحی
اجازه دهید برای شناخت رفرمیسم و نتایج دستبرد انسان در آیات الهی و نفاق سرقت از رد پای فرشته وحی و طبق امیال و اهوا بشری و شهوات قدرت و مکنت، وحی را به سود دنیاپرستی مصادره کردن به منبع اصلی چنگ زنیم و برای خبر از ماجرای سامری و از زر افسونگر گوساله پرداختن و مردم را از گرد توحید پراکندن و شناخت گوهر سامری و اصلاح معکوس و پیروی از امر نفسانی در سوء استفاده از دین و ویژگیهای آن به قرآن حکیم رجوع کنیم .فهم ماجرای بنی اسرائیل در روایت قرآن به طور جامع و به مدد تفسیر اهل بیت وحی ، مجلدات متعدد می طلبد و ما سرنخ تدبر را به مخاطب ارجمند معرفی و مصرانه می طلبیم حتما مکررا به قرآن مجید رجوع کنند و برای شناخت ماجراهای امروز صهیونیسم و رفرمیسم غربگرا و تحریف کتاب وحی به قرآن تکیه نمایند. اگر مصحف شریف و فرقان عظیم را از همان سوره بقره در آیات مربوط به بنی اسرائیل و ماجرای دعوت از فرعون و محتوای رسالت حضرت موسی علیه السلام و عصیان فرعون و جنایات او و خونریزی و ستم به مظلومان و نجات بنی اسرائیل از فرعون و عذاب آل فرعون و بلادرنگ ظهور فرعونیت در بنی اسرائیل که خداوند نعمت و فضل به آنان ارزانی داشت ولی آنان پیمان شکنی و فساد در ارض و ویرانی و کودک کشی و خونریزی و پیامبر کشی و قتل همنوع براه انداختند و خداوند مکررا از سرکشی و گناه شان چشم پوشید و فرصت توبه داد و با بی حیایی به عصیان تا حد تقاضای بت و بتپرستی و فساد در ارض پرواختند وعده عذاب و پراکندگی این هوش سباه و تحقق عذاب و چشم انتظاری عذاب آخر و..... تحقق یافت و می یابد . گستردن شرک ورزی از نوع یهودیت دنیا گرا در جهان و تکرار تفرعن فرعونی و بدتر از فرعونی شان و نفوذ آن در اسلام و تکرار عمل بنی اسرائیل در اسلام داستان امروزی راه یهودیت سامری است . همه داستان بنی اسرائیل در قرآن برای برحذر داشتن امت محمد صلوات الله علیه و آله از روش و جنایت و پیمان شکنی و دنباله روی از شیطان به شبوه بنی اسرائیل بود ولی منافقان امت گوش نکردند و جنایت غصب و راه اموی و عباسی پیشه کردند و تا امروز جنایت وهابی و رفرمیسم آمریکایی در اسلام تداوم یافته است تا جایی که هر دو جریان منحرف به تئوری دو دولت برای رسمیت دادن به صهیونیسم و کمک به جنایت توافق کرده اند ......بازتاب این امر که از آمریکا تا چین و از اردوغان تا آل سعود و آل نهیان با آن موافق اند در ایران هم سبب شده هواداران راست و چپ به همین نقطه حفظ صهیونیسم برسند، همان وحدت در عصیان نفس علیه حق متعال است.و انسان خود بنیان انگاشته را سرخود به راه انکار حق کشاندن .
دین سازی رفرمیستی امروز همان تبعیت از مسیر یهودیت سامری است و آیات قرآن حکیم بروشنی این ماهیت خشن را افشا می کند .و اگر کور و کر نباشیم در آینه روایت قرآن مجید خود را تماشا می کنیم تا تسخیص دهیم در چنگ خود راُیی و پشت کردن به وحی همسان آنان یا وفادار به پیمان با حق علیه نفس سوء و شیطان وسوسه گر مقاومت می کنیم.