عدم همراهی برخی کشورهای عربی منطقه و بدنه خواص آنها با قضیه فلسطین و مبارزه با صهیونیسم، مسئلهای است که در سالهای اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران و دغدغهمندان جهان اسلام را به خود متوجه است؛ کشورهایی که طبق سیاستهای عافیتطلبانه خود از کوچکترین همراهی و حمایت از جریان مقاومت در فلسطین دریغ کرده و دامن خود را از تمام منازعات فلسطینی- اسرائیلی کنار کشیدهاند.
در روزهای اخیر انتشار ویدئویی از گفتوگوی تلویزیونی یک مفتی سعودی درباره قضیه فلسطین، بار دیگر توجهات بسیاری را به این مسئله جلب کردهاست. در این گفتوگوی تصویری، عالم وهابی درکمال وقاحت عنوان میکند که «در قبر از ما راجع به ادرار و طهارت سؤال خواهد شد و اگر پاسخ ندهیم عذاب خواهیم شد، اما اگر نسبت به مسئله فلسطین پاسخی ندهیم عذاب نخواهیم شد». این گزاره نه صرفاً یک اظهارنظر کوچک و شخصی بلکه نمودی از افکار ریشهدوانده و قدیمی وهابیت و سلفیگری است.
علمای وهابیت در تمام دهههای اخیر نهتنها حمایت درخور توجهی از وضعیت مسلمانان فلسطینی نکردهاند، بلکه گاه و بیگاه با اظهارنظرهای وقیحانه خود موجب تضعیف و تألم جبهه مقاومت شدهاند. در سالهای اخیر کتابی تحتعنوان «السلفیون و قضیه الفلسطین فی واقعنا المعاصر» منتشر شده که به برخی از آرای بزرگان وهابیت درباره موضوع فلسطین پرداخته است. در قسمتی از این کتاب به فتوایی عجیب از مفتی بزرگ معاصر وهابیت، ناصرالدین البانی اشاره شده که در پاسخ به سؤال یک فلسطینی درباره وضعیت اسفبار مردم این کشور گفته است: «هر مسلمانی که نمیتواند دینش را در هر سرزمینی اقامه کند، لازم است آنجا را ترک کند و به سرزمین دیگری وارد شود که میتواند دینش را در آن سرزمین اقامه کند. مانند هجرت پیامبر از مکه به مدینه».
یعنی البانی صریحاً نسخه «ترک سرزمین مادری و تسلیم آن به دشمن» را برای فلسطینیان تجویز کردهاست. اخیراً هم محمد العریفی از سلفیون مشهور معاصر در توییتی خطاب به مسلمانان گفتهبود: «تو نمیتوانی برای مسجدالاقصی چیزی تقدیم کنی جز اینکه برای مردم فلسطین دعا کنی!» علما و فقهای سلفی نهتنها در مقام مرجعیت دینی برای عموم پیروان خود، بلکه در قامت ایدئولوژیستهای بیغیرتی، عقاید و افکار عافیتطلبانه خود را در بدنه سیاسی کشورهای عربی بسط میدهند و همین فتاوی نقش بسزایی در انفعال مردم و دولتهای عربی ایفا میکند. به عبارت دیگر انفعال و عدم تحرک و حمایت کشورهای عربی از مسئله فلسطین، صرفاً در نگاه سیاسی آنها به وقایع خلاصه نمیشود و ریشههای عمیق فقهی و کلامی دارد و فقهای سلفی به طور تماموقت در حال تأمین فکری محافل تصمیمساز این جوامع هستند.
قطعاً در مقابل این جریان منحط فکری، علمای بزرگ اهل تسنن و محافل مقبول فکری نظیر جامعه الازهر میتوانند نقش پررنگی در خنثیسازی این خیانت فقهی و تنویر افکار مردم و سیاستمداران کشورهای عربی ایفا کنند. بیان فتاوی فقهی و نگارش مقالهها و برگزاری جلسات و گعدههای علمی و صدور بیانیهها و فراخوانها از جانب علمای اهل تسنن، نظیر کاری که علما و فقهای شیعه انجام دادهاند، میتواند تأثیر زیادی در بیداری ملتهای عربی و نقشآفرینی آنها در قضیه فلسطین داشته باشد.
مهدی مولایی
نکیر و منکر در حجاز!
عدم همراهی برخی کشورهای عربی منطقه و بدنه خواص آنها با قضیه فلسطین و مبارزه با صهیونیسم، مسئلهای است که در سالهای اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران و دغدغهمندان جهان اسلام را به خود متوجه است؛ کشورهایی که طبق سیاستهای عافیتطلبانه خود از کوچکترین همراهی و حمایت از جریان مقاومت در فلسطین دریغ کرده و دامن خود را از تمام منازعات فلسطینی- اسرائیلی کنار کشیدهاند.
صاحبخبر -
∎