به گزارش ایکنا، ماههای اخیر خبرهای تلخ و دردناکی از فوت و یا مصدوم شدن تعدادی از هموطنانمان که در حین کار دچار حادثه شدند را مخابره کردیم. کارگرانی که روزی نانآور خانواده خود بودند و اکنون یا فوت کردهاند و یا بر اثر حادثه قادر به فعالیت نیستند.
براساس اعلام وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، سالانه از حدود ۱۰ هزار مورد حوادث ناشی از کار، ۸۰۰ مورد به فوت منجر میشود که کمتر از میانگین جهانی است. البته آمار پزشکی قانونی حکایت از آمارهایی بیش از این دارد که هدف ما در این گزارش بررسی آماری این مسئله نیست، بلکه تأکیدمان بر ایمنی در کار است و اینکه چرا این مسئله در کشورمان از سوی کارگران، کارفرمایان و حتی مسئولان جدی گرفته نمیشود؟
خبرگزاری ایکنا برای یافتن پاسخ این سوال و راهکارهای تقویت مسئله ایمنی در کشور با محمد گنجیکیا، عضو هیئت مدیره کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران ایران گفتوگو کرده است.
وی درباره اهمیت ایمنی در کار گفت: بحث ایمنی، مدیریتی، فرهنگی و آموزشی است. نادیده گرفتن ایمنی از بالاترین و ارشدترین مدیر سازمان یا وزارتخانه تا پایین سرایت میکند. متأسفانه فرهنگ ناایمنی یا ناایمن کار کردن از مدیران، وزرا و ... نشئت میگیرد و به مدیران میانی و سپس کارگران تزریق میشود. این فرهنگ باید در درجه اول از بالاترین فردی که در سازمان مسئول و پاسخگو است، رعایت شود تا به زیرمجموعههای پایینتر نیز سرایت کند.
وی افزود: اینکه تجهیزات حفاظت فردی کارگران کم است یا بهروز نیست، مسائل بعدی است، اولین مسئله این است که نگاه، فرهنگ و آموزشهایی که در این زمینه انجام میشود، نه برای کسی که مدیر است و نه برای کسی که کارگر مجموعهای است، پررنگ و کافی نیستند. این تغییر نگاه به آموزش و ایجاد فرهنگ ایمنی برمیگردد و باید این نگاه تغییر کند. در این صورت تازه به نقطه صفر ماجرا میرسیم و باید بر سر مسائل دیگر ایمنی صحبت کنیم. چرا که وقتی نگاه مدیر کارخانه این است که کسی که حین کار، فوت کرد یا آسیب جسمی دید، بیمه آن را جبران میکند، یعنی فرد ذهنش با فرهنگ ایمنی ناآشناست، این فرد نیاز به تغییر نگاه و روش دارد و تا این تغییر را در آن مدیر ایجاد نکنیم، نمیتوان کاری از پیش برد.
گنجیکیا با بیان اینکه در حوزه کارگری دچار فقر شدید آموزشی هستیم، ادامه داد: اغلب کارگران، هنوز معنی ایمن کار کردن را نمیدانند، بماند که تجهیزات در اختیار آنها گذاشته نشده و اقدامات حفاظتی انجام نمیشود و تجهیزات بهروزی نداریم و همین امر حوادث ناشی از کار را افزایش میدهد. در نقطه اول، فرهنگ ایمنی در کشورمان دچار نقصان است و باید این فرهنگ را در همه ردهها اعم از مدیریتی، کارشناسی و کارگری تقویت کنیم و این مسئله نیز فقط با آموزش اتفاق میافتد.
وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه در صورت بیتوجهی کارفرما یا کارگر چه عوامل بازدارندهای میتواند در این زمینه مؤثر باشد، بیان کرد: بازدارندگی برای زمانی است که حداقلها ایجاد شده و در این صورت میتوان کسانی را که رعایت میکنند یا نمیکنند، تشویق یا جریمه کرد. هنوز در ایجاد حداقلها مشکل داریم و جریمه کردن به عنوان عامل بازدارنده، تأثیری نخواهد داشت. برای کارگری که تجهیزات حفاظتی فردی ندارد، جریمه چه فایدهای خواهد داشت؟! اتفاقی که در معادن زغال سنگ طبس افتاد، چه تجهیزات حفاظتی فردی در اختیار کارگران قرار گرفته بود که جریمه هم بشوند؟ ساختار ایمنی متشکل از چند عامل است؛ اولین مورد آن آموزش و فرهنگسازی است، دومین عامل استفاده از تجهیزات حفاظتی فردی و سومین عامل، اقدامات اصلاحی است. اگر ما بتوانیم این چرخه را به درستی تأمین کنیم، در این شرایط میتوانیم، کارگر یا کارفرما را در صورت رعایت نکردن ایمنی، جریمه کنیم.
وی در پاسخ به اینکه، با توجه به اینکه چند وزارتخانه در زمینه ایمنی و بهداشت کار دخیل هستند، چندوجهی بودن این مدیریت و نبود مدیریت منسجم چه اندازه در رخداد حوادث مؤثر بوده است، گفت: متأسفانه متولی حوزه ایمنی در کشور، چند نهاد و دستگاه اعم از وزارت کار، صمت، سازمان نظام مهندسی ساختمان، سازمان نظام مهندسی معدن، شهرداری، وزارت مسکن و ... هستند که هر کدام کمتر یا بیشتر در این زمینه دخیل هستند، چند جانبه بودن متولی، باعث فرار مسئولیت شده است، یعنی در همه حوادث مانند حادثه پلاسکو و یا حوادث اخیر میبینید که دستگاهها همدیگر را مقصر میدانند. اگر به کشورهای پیشرفته توجه کنیم؛ آنها سازمانهایی نظیر سازمان ایمنی و بهداشت دارند که حوزه ایمنی و بهداشت را در ساختاری متمرکز و یکپارچه ایجاد کردهاند و آن ساختار، مدیریت حوزه ایمنی را برعهده دارد. این چندجانبه بودن مسئولیتها و ذینفع بودن بحث ایمنی در چند وزارتخانه و سازمان باعث شده است، نتوانیم تصمیمگیری درستی داشته باشیم، چون تصمیمگیرنده واحدی وجود ندارد و همینطور فرار از مسئولیت اتفاق بیفتد؛ بنابراین باید سازمان یکپارچهای ایجاد شود که وظیفه ذاتی و اصلیاش ایمنی و بهداشت در کار باشد و آن سازمان پیگیر و مجری سیاستهای ایمنی و بهداشت در کار را عهدهدار شود. گزارش حادثه پلاسکو را که بخوانید، چندین دستگاه دولتی مقصر بودند، اما آیا حادثه بعدی رخ نداد؟ در حالی که حوادث متعددی در حال رخ دادن است.
نبود بازوی قوی نظارتی
وی درباره نظارت نیز بیان کرد: نظارت امری پیشگیریکننده است و اگر در زمان مناسب نظارت کافی روی فرایند اجرا وجود داشته باشد، حتماً میتوان از بسیاری از حودث جلوگیری کرد. اما فرایند نظارتی در کشورمان ضعیف است. در حوزه وزارت کار یا بهداشت و ... بازوی قوی نظارتی وجود ندارد. بیش از یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحد کارگاهی در کشور فعالیت میکنند و در مجموع ۸۰۰ بازرس وجود دارد که آنها را بررسی کند و یا در حوزه بهداشت کار، نزدیک به ۳ هزار بازرس وجود دارد و این مسئله باعث میشود هر پنج، شش سال یک بار بازرسی از کارگاهها انجام شود؛ بنابراین این نظارت درست نخواهد بود. در حالی که نظارت قوی، به جا و کافی میتواند صد درصد پیشگیریکننده از حوادث باشد.
گنجیکیا اضافه کرد: در حادثه بازار آهن، ۱۵ هزار میلیارد تومان خسارت وارد شد که جوشکاری ساده باعث این حادثه شد که اگر فرد، شرایط لازم برای جوشکاری را میدانست و از افراد متخصص برای این کار استفاده میشد، شاهد چنین حادثهای نبودیم. در حالی که از هر فردی بدون مهارت لازم و کافی استفاده میشود و فرد، خسارت غیرقابل توجیه و جبرانی را برای خود و دیگران به وجود میآورد.
آموزش؛ پاشنه آشیل ایمنی در کار
وی در پایان با تأکید بر آموزش گفت: مبنای تمام این مباحث، آموزش است و اگر افراد، متبحر و آموزشدیده باشند و مسائل ایمنی کار خود را بدانند، مطمئناً میتوانند در انجام کار کمخطرتر عمل کنند. کارگری که تا دیروز داربستبند بوده، پشت دستگاه پرس قرار میگیرد و باعث میشود فرد، مخاطرات شغلی خود را نشناسد و در این صورت عملاً آسیب برای خود و دیگران فراهم میآورد؛ بنابراین پاشنه آشیل تمام مباحث در حوزه ایمنی، آموزش است و اگر بتوان آموزشهای مناسب و به هنگام برای فرد ایجاد کرد و این آموزشها، مستمر باشد، میتواند فرد را از رسیدن به نقطه خطر و خطرآفرینی جلوگیری کرده و احتمال حادثه را کمتر کند.
گنجیکیا ادامه داد: وقتی بدون آموزش، افراد را به کارهای گوناگون و حساس میگماریم، باعث میشود سالانه حدود ۲ هزار فوتی در اثر حوادث ناشی از ناایمنی در کار و نقص عضو و ... داشته باشیم که خسارتهای زیادی را به صنعت و نیروی کار جوان که آینده کشور محسوب میشوند، وارد کند.
عضو هیئت مدیره کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران ایران درباره فعالیتهای کانون در زمینه آموزش ایمنی گفت: کانون تفاهمنامههایی را با سازمان بهزیستی انجام داده و ۵ هزار زن سرپرست خانوار را در دورههای آموزش ایمنی ۸ ساعته آموزش داده است، همچنین آموزشهای ایمنی حداقلی را برای ۱۰ هزار کارگر ساختمانی برگزار کرده است، اما این موضوع حاکمیتی است و کار کشور با ۵ هزار و ۱۰ هزار انجام نمیشود، کانون به قدر توان خود در این راستا اقدام کرده است و دولت باید در این زمینه ورود کند و با ساختار و مقیاس بزرگتری در کشور این راهبری را انجام دهد و تمام زیرمجموعههای مشاغلی که وجود دارد را آموزش دهد.
وی تصریح کرد: قانون مقاولهنامه ۱۵۵ ایمنی و بهداشت کار هم وجود دارد که به وزارت آموزش و پرورش تکلیف کرده است که مباحث ایمنی و بهداشت کار و حتی محیط زیستی را برای فرد در دوران تحصیل در قالب دورههای کوتاهمدت برگزار کند، چون اثرگذاری بیشتری خواهد داشت تا این دید و نگرش در آنها ایجاد شود و تبدیل به باور و فرهنگ شود.
گفتوگو از سمیه قربانی
انتهای پیام