روزهای پایانی هفته گذشته خانوادهای از سفر بازمیگشتند که در جنوبغرب پایتخت چشمانشان به ملحفهای خونآلود در کنار جاده افتاد. با مشکوکشدن به این موضوع توقف کرده و با دختری زخمی در میان ملحفه روبهرو شدند و او را به بیمارستان رساندند. با تلاش پزشکان این دختر نجات یافت و زنده ماند.
دختر جوان بعد از بهبود به پلیس آگاهی تهران رفت و درباره بلایی که سرش آمده بود، گفت: پیش از این پسری در محلهمان با من و خانوادهام همسایه بود. او به من علاقهمند بود و قصد ازدواج داشت، اما چون همسایهها از او و خانوادهاش خوب نمیگفتند و کسبوکار درستی هم نداشت پاسخ منفی دادم. اوایل مزاحمم میشد اما بعد از دعوا با خانوادهام از آن محل رفتند. دیگر از او خبر نداشتم و فکر نمیکردم دوباره مزاحمتهایش شروع شود. شش ماه از این ماجرا گذشته بود و دیگر او را ندیدم. شب حادثه از محل کارم بیرون آمدم و منتظر تاکسی بودم که خبری از تاکسی نبود، پرایدی مقابلم توقف کرد و راننده نقابدارش با چاقو به من حملهور شد.
او چاقو را زیر گلویم گذاشت و با زور و تهدید، مرا داخل خودرو انداخت و در را قفل کرد و رفت. دادوفریاد راهانداختم اما او در را قفل کرد و نتوانستم از دستش فرار کنم. آن مرد با مشت ضربهای به سرم زد که بیهوش شدم. وقتی بهوش آمدم داخل خانهای بودم. مردی هم از اتاق بیرون آمد و نقاب را از چهرهاش برداشت و فهمیدم راننده، خواستگار سابقم بوده است. تهدید کرد باید همراه او به دفترخانه بروم تا عقد کنیم اما قبول نکردم و کتکم زد. وقتی بیهوش شدم به تصور اینکه مردهام، مرا میان ملحفهای گذاشت و در منطقهای خلوت رها کرد.
حمیدرضا کیاستینیا، بازپرس شعبه دوم دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر گفت: با شکایت این دختر جوان، تحقیقات برای دستگیری آدمربای فراری ادامه دارد.
نظر شما