این متهم با کلت کمری مردی را در خانهباغ خانوادگی مقتول کشته و بعد از بازداشت و طی شدن مراحل قانونی به قصاص محکوم شده بود. او که در انتظار اجرای حکم قصاص بود و چند روز قبل از اجرای حکم در زندان سکته کرد و فوت شد.
پرونده این قتل در یازدهمین روز بهمن سال 1400 گشوده شد و ماموران پلیس در محل حادثه که خانهباغی در غرب تهران بود، با جسد خونین مرد ۲۵ سالهای به نام شاهین روبهرو شدند که با شلیک چند گلوله به قتل رسیده بود. ماموران در ادامه در گوشه دیگری از باغ با پیکر خونین دو مرد جوان دیگر هم روبهرو شدند که آنها نیز با شلیک گلوله زخمی شده بودند و در چند قدمی مرگ قرار داشتند.
همزمان با انتقال دو مرد زخمی به بیمارستان، ماموران تحقیقات خود را در باره این حادثه آغاز کردند و دریافتند قاتل یکی از دوستان مقتول به نام شهباز است. یکی از مردان زخمی پس از بهبودی به ماموران گفت: چندی قبل شاهین به من و دوستم گفت تعدادی معتاد به خانهباغ مادر بزرگش که مدتی است، خالی است رفت و آمد دارند. شب حادثه از ما خواست همراهش به خانهباغ برویم و معتادان را از آنجا بیرون کنیم. وقتی وارد شدیم یکی از دوستان مقتول به نام شهرباز که او هم در خانه باغ بود به سوی ما تیراندازی کرد و من و دوست زخمی شدیم. همان لحظه متوجه شدیم چند تیر به شاهین اصابت کرده که او در اثر جراحات فوت شد.
ماموران پلیس در ادامه شهباز ۳۷ ساله را به اتهام قتل تحت تعقیب قرار دادند تا اینکه چند روز بعد باخبر شدند قاتل فراری در قرچک ورامین به اتهام حمل سلاح جنگی از سوی ماموران بازداشت شده است.
بنابراین متهم پس از انتقال به پلیس آگاهی تهران مورد بازجویی قرار گرفت و گفت: «دو سال قبل صاحب خانهباغ مرا به عنوان نگهبان استخدام کرد. شب حادثه متوجه شدم سه مرد ناشناس وارد خانهباغ شدهاند. آنها به سمتم حمله کردند و میخواستند گوشی موبایلم را سرقت کنند. حتی مرا کتک زدند و بعد کلت کمری از دست یکی از آنها روی زمین افتاد و من با همان کلت کمری برای دفاع از خودم ناخودآگاه به سویشان شلیک کردم.»
پس از ادعای متهم، بررسیهای میدانی نشان داد قاتل و مقتول یکدیگر را از قبل میشناختند و با هم اختلاف مالی داشتند. ماموران در بررسی پرونده قاتل دریافتند، وی متهم سابقهداری است که چهار ماه قبل پس از گذراندن دوران محکومیتش به اتهام آدمربایی از زندان آزاد شده است. همچنین مشخص شد اسلحه کمری که قاتل مدعی است متعلق به مقتول و دوستانش بوده، متعلق به خودش است.
بنابراین قاتل دوباره مورد بازجویی قرار گرفت و پس از اعتراف به قتل، ادعای جدیدی را مطرح کرد و گفت: «من نگهبان خانهباغ بودم، به همین دلیل صاحب خانهباغ کلت کمری را برای محافظت از خودم در اختیارم قرار داده بود. آن شب وقتی مقتول و دوستانش وارد باغ شدند با قمه و چاقو به من حمله کردند و حتی ضرباتی هم به من زدند. من زخمی شده بودم و برای دفاع از خودم اسلحهام را از جیبم بیرون آوردم و به سوی شلیک کردم. من قصد قتل نداشتم و بیهدف تیراندازی کردم که گلوله به دیوار خورد و چند گلوله هم به آنها برخورد کرد. بعد هم به بیمارستان رفتم و حتی صورتم بخیه زده شد. بعد به قرچک رفتم که ماموران دستگیرم کردند و در بازرسی بدنی اسلحه کمری را کشف کردند.
متهم پس از اعتراف و تکمیل روند تحقیقات در دادگاه کیفری یک استان تهران به قصاص محکوم و حکم در دیوان عالی کشور تأیید شد.
به این ترتیب پرونده برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد و نام این محکوم در لیست اجرا قرار داشت و در حالی در یک قدمی چوبه دار قرار گرفته بود خبر رسید در زندان سکته کرده و قبل از اجرای حکم قصاص نفس جانش را از دست داده است.
نظر شما