جوان آنلاین: مأموران پلیس تهران در جریان قتل مرد میانسالی در شمال تهران پسر مقتول و دختر مورد علاقهاش را به عنوان مظنونان حادثه بازداشت کردند.
روز چهارشنبه بیست و سوم خردادماه امسال یکی از ساکنان ساختمان مسکونی در منطقه زعفرانیه تهران با اداره پلیس تماس گرفت و گفت از خانه یکی از همسایهها بوی تعفنی به مشام میرسد و احتمال میدهد برای صاحبخانه اتفاقی رخ داده باشد.
با اعلام این خبر تیمی از مأموران پلیس راهی ساختمان مسکونی شدند و وقتی با دستور قضایی قفل در خانه را تخریب کردند و وارد خانه شدند با جسد خونین مرد ۶۰ سالهای به نام فرهاد روبهرو شدند که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیدهبود. بدین ترتیب خبر قتل مرد میانسال به بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی اطلاع داده شد و وی همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی به محل حادثه رفت. تیم جنایی وقتی پای در قتلگاه مرد ۶۰ ساله گذاشتند با بهم ریختگی وسایل خانه روبهرو شدند که حکایت از آن داشت عاملان قتل پس از حادثه در جستوجوی مدارک یا اموال قیمتی مقتول بودهاند. همچنین مشخص شد فرهاد مرد تنهایی بوده که چند روزی از قتل او گذشته است و وقتی جسدش متعفن میشود، همسایهها متوجه حادثه میشوند و از پلیس درخواست کمک میکنند.
اختلاف با فرزند
یکی از همسایههای مقتول به مأموران گفت: «فرهاد همراه پسرش به نام کامران زندگی میکرد، اما مدتی قبل متوجه شدیم او با پسرش اختلاف پیدا کرده و پسرش او را تنها گذاشتهاست. البته ما چند باری درگیری و مشاجره لفظی آنها را شنیدهبودیم. او تنها بود و چند روزی بود ما هم از او خبری نداشتیم تا اینکه امروز صبح بوی بدی در فضای ساختمان پخش شد. هر ساعت که میگذشت بوی تعفن بیشتر به مشام میرسید تا اینکه متوجه شدیم بوی بد از خانه فرهاد بیرون میآید. به در خانهاش رفتیم و هر چقدر در زدیم، کسی در را باز نکرد و نگران شدیم و به پلیس خبر دادیم.»
انکار
بررسیهای مأموران نشان داد کامران به خاطر ارتباط دوستی با دختر جوانی به نام فریده با پدرش اختلاف پیدا و به همین دلیل زندگیاش را از پدرش جدا میکند. با به دست آمدن این اطلاعات مأموران وی و دختر مورد علاقهاش را احضار و از آنها تحقیق کردند.
کامران در ادعایی گفت: «من با پدرم اختلاف داشتم، اما در قتل او نقشی ندارم و خبر ندارم چه کسی و با چه انگیزهای او را به قتل رساندهاست. مدتی قبل با فریده آشنا شدم و با او ارتباط دوستانه برقرار کردم. ما به هم علاقه پیدا کردیم و قرار شد با هم ازدواج کنیم. وقتی موضوع ازدواجم را با فریده با پدرم در میان گذاشتم، او مخالفت کرد. هر چقدر اصرار کردم به خواستگاری فریده برود، قبول نکرد. به همین دلیل من قهر کردم و در این مدت همراه دوستانم زندگی میکنم. البته هر چند روز یکبار به دیدن پدرم میرفتم و الان هم مدتی بود از او خبری نداشتم تا اینکه پلیس به من خبر داد پدرم به قتل رسیدهاست.»
فریده هم در ادعایی گفت: «من و کامران با هم دوست بودیم و قرار بود ازدواج کنیم، اما پدرش مخالف بود. کامران به من قول دادهبود پدرش را راضی میکند. من در این مدت انتظار میکشیدم که کامران خبر خوش به من بدهد، اما فهمیدم پدرش راضی نشده و کامران هم از خانه قهر کرده و به خانه دوستانش رفتهاست. من از قتل پدر کامران خبری ندارم و تازه متوجه شدم.»
در حالی که دو مظنون حادثه قتل، ادعای بیخبری میکردند، بررسیهای مأموران نشان داد کامران آخرین فردی بوده که به خانه پدرش آمده و ساعتی بعد هم خارج شده و به سراغ دختر مورد علاقهاش رفتهاست. بدین ترتیب این فرضیه برای مأموران قوت گرفت که به احتمال زیاد دو مظنون در قتل دست دارند و به همین دلیل آنها را بازداشت کردند. تحقیقات از دو متهم برای بر ملا شدن زوایای پنهان حادثه ادامه دارد.
نظر شما