متهم که مربی جوانی است متهم است چند پسر نوجوان را به بهانه آموزش فوتبال مورد تعرض قرار داده است.

اولین شکایت از این مرد را پدر یکی از دانش‌آموزان به پلیس اعلام کرد. او گفت پسرش را در وضعیت روانی بدی دیده و بعد از اینکه پیگیری کرده، متوجه شده او مورد تعرض قرار گرفته و فردی که این کار را کرده از پسربچه فیلم هم تهیه کرده است.

پدر این پسر در شکایت خود گفت:  چون پسرم به یادگیری فوتبال علاقه داشت او را به یک کلاس فوتبال بردم تا به صورت آکادمیک آموزش ببیند. مربی مردی ۴۰ ساله بود که کارت مربیگری هم داشت. مدتی بعد از ثبت نام پسرم متوجه شدم رفتارش تغییر کرده است. او پرخاشگر و عصبی و گوشه‌گیر شده بود. با همسرم پیگیر ماجرا شدیم و وقتی از پسرم درباره تغییر رفتارش پرسیدیم بعد از مدتی راز وحشتناکی را برملا کرد که شوکه شدیم. او گفت مربی وی را به خانه‌اش برده و او را آزار داده است.

پس از این شکایت و در حالی‌که تحقیقات پلیسی آغاز شده بود دو پسر نوجوان دیگر نیز شکایت مشابهی را از این مربی مطرح کردند. بنابراین پلیس سراغ مربی فوتبال رفت، اما مشخص شد وی فرار کرده است. با این حال ردیابی‌های پلیسی ادامه یافت تا اینکه متهم در شهرستان ساری در عملیاتی غافلگیرانه بازداشت و به تهران منتقل شد.

این درحالی بود که با انتشار خبر دستگیری متهم تعداد شاکی‌ها به ۸ نفر رسید.

پسران نوجوان که بین ۱۲ تا ۱۳ ساله بودند همگی اظهار داشتند مربی آنها را به بهانه‌های مختلف و برای آموزش فوتبال به خانه‌اش کشانده و آزار داده یا بعضی از قربانی‌ها را مجبور به برقراری رابطه سیاه با یکدیگر کرده و از آنها فیلم سیاه گرفته تا شکایت نکنند.

با به دست آمدن فیلم‌های سیاه و احراز جرم برای متهم کیفرخواست صادر و پرونده‌اش به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در جلسه دادگاه ۸ پسرنوجوان یک به یک به تشریح ماجرا پرداختند و برای متهم به اتهام لواط درخواست مجازات اعدام کردند.

والدین بچه‌ها نیز با اصرار بر صدور اشد مجازات برای این مرد شیطان صفت اظهار داشتند که وضعیت روحی و روانی فرزندان‌شان به خاطر کار‌های این مرد شرور به‌هم ریخته و باید تاوان این رفتار شیطانی را پس بدهد.

وقتی متهم که به گفته خودش متاهل بوده روبه‌روی قضات ایستاد ضمن انکار اتهامش گفت: من پسران نوجوان را آزار نداده‌ام. اگر هم به آنها نزدیک شده‌ام به خاطر آموزش فوتبال بود. به‌عنوان مثال در تمرین‌ها از آنها می‌خواستم روی پایم بنشینند، اما بیش از این نبود. الان هم پشیمانم و نباید تا این حد به آنها نزدیک می‌شدم. اشتباه کرده‌ام و از این بابت تقاضای بخشش دارم.

با این حال با توجه به مدارک موجود در پرونده قضات وارد شور شدند و متهم را به اعدام محکوم کردند. رای صادره مورد اعتراض متهم و وکیل مدافعش قرار گرفت. آنها مدعی شدند تجاوزی رخ نداده است و آنچه اتفاق افتاده فقط آزار و اذیت بوده است.

به این ترتیب با توجه به اینکه متهم به رای صادره اعتراض کرده بود قضات دیوان عالی کشور ادعای او را مورد بررسی قرار دادند و گفتند یکبار دیگر باید به این پرونده رسیدگی شود و ادعای تجاوز مورد بررسی قرار گیرد. به این ترتیب متهم یکبار دیگر پای میز محاکمه می‌رود.