شناسهٔ خبر: 67275608 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

تکالیف و سرمشق‌های آموزش و پرورش در دولت آینده

آموزش و پرورش نقطه مشترک مردم و حاکمیت و بزرگ‌ترین دستگاه اجرایی کشور است.

صاحب‌خبر -

 این وزارتخانه عریض و طویل هیچ‌گاه آن‌گونه که باید و شاید در اولویت دولت‌ها قرار نگرفته و نظام تعلیم و تربیت کشور گرفتار دردهای کهنه و مزمنی مثل کمبود نیروی انسانی متخصص، نبود عدالت آموزشی، کسری بودجه، کاهش منزلت معلمان و ناتوانی در کیفی‌سازی آموزش است که باید برای آن‌ها در دولت آینده چاره‌اندیشی شود.

کارشناسان تعلیم و تربیت معتقدند دسترسی برابر و عادلانه به آموزش و ایجاد فرصت‌های برابر برای تمامی افراد جامعه برای بهره بردن از آموزش یکی از اولویت‌های دولت در وزارتخانه‌ای است که با مهم‌ترین گروه‌های سنی جامعه سروکار دارد؛ کودکان، نوجوانان و جوانان، مخاطبان وزارت آموزش و پرورش هستند و هر یک به نوعی از این وزارتخانه خدمات آموزشی و پرورشی دریافت می‌کنند.

ریشه بسیاری از گرفتاری‌های امروز به نظام آموزشی برمی‌گردد

وزیر سابق آموزش و پرورش با اشاره به اینکه آموزش و پرورش، دستگاه سازنده امروز و فردای کشور است و بی‌شک در آینه آموزش و پرورش امروز می‌توان آینده کشور را مشاهده کرد، می‌گوید: مهم‌ترین نهاد و دستگاه برای هر نظام و دولتی و ازجمله دولت آینده «آموزش و پرورش» است.

مرتضی حاجی در گفت‌وگو با قدس با تأکید بر اینکه مهم‌تر دانستن یک وزارتخانه به معنی کاستن از اهمیت و وزن دیگر وزارتخانه‌ها نیست، ادامه می‌دهد: موضوع مهم اینجاست ریشه بسیاری از گرفتاری‌های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی امروز به نظام آموزشی برمی‌گردد.

وی با اشاره به اینکه کشور ما در شرایطی است که اولویت آن نه مسائل هسته‌ای است، نه اینکه در کجای دنیا چه می‌گذرد و نه بسیاری از موضوعات متعدد دیگر، می‌افزاید: متأسفانه امروز اولویت‌های غیررسمی بسیاری بر کشور تحمیل شده که مقدار زیادی از توان و انرژی کشور را به خودش معطوف کرده و آن توانی که باید صرف پیشبرد توسعه و سازندگی کشور شود، مشاهده نمی‌شود.

وزیر آموزش و پرورش در دولت هشتم، اصلی‌ترین موضوع و اولویت درآموزش و پرورش را نیروی انسانی می‌داند و می‌گوید: اصلی‌ترین مسئله کشور در حال حاضر مسئله آموزش است؛ آموزش نیروی انسانی، مهارت‌آموزی، مهارت زندگی، مهارت با هم زیستن، مهارت کارآفرینی، مهارت فعالیت اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی؛ این‌ها موضوعاتی است که دولتمردانی که امروز وارد عرصه انتخابات شده‌اند باید به آن فکر کنند و برایش برنامه داشته باشند.

آموزش نیروی انسانی؛ مهم‌ترین اولویت

حاجی، یکی از مهم‌ترین اولویت‌های آموزش و پرورش را آموزش نیروی انسانی به‌طور عام می‌داند و ادامه می‌دهد: بخشی از این آموزش به آموزش و پرورش مربوط می‌شود که از دوره پیش از ابتدایی شروع و تا پس از ابتدایی و متوسطه ادامه دارد و بخش دیگری از آن به آموزش عالی مربوط می‌شود که مهارت‌آموزی‌های دوره‌های فنی‌وحرفه‌ای، مهندسی و کارشناسی و بخشی هم مهارت‌های شغلی است که برعهده سازمان آموزش فنی‌وحرفه‌ای است.

وی اولویت تخصیص منابع کشور را در بخش‌های عنوان شده می‌داند و می‌افزاید: اولویت به معنای نخست، این‌ها و پس از آن، موارد دیگر است؛ یعنی اگر بگوییم این‌ها فقط اولویت دارند، اما برنامه‌ریزی‌هایمان و تخصیص اعتبارات به سبک و سیاق گذشته باشد، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد و حتی شاید از این هم بدتر شود.   

این کارشناس آموزشی با تأکید براینکه هم مجلس و هم دولت باید وقت بگذارند و روی این موضوعات به یک نقطه مشترک برسند، ادامه می‌دهد: باید یک تجدیدنظر اساسی در برخورد با سازمان‌های متولی آموزش انجام شود؛ تشکل‌های متعددی با عنوان‌های فرهنگی، آموزشی و شبیه این‌ها ایجاد شده که بخشی از منابع ملی را به خودشان اختصاص می‌دهند بدون اینکه معلوم شود چه بازدهی‌ای دارند، از بودجه استفاده می‌کنند اما پاسخ‌گویی خاصی ندارند، کارنامه‌ای از آن‌ها منتشر نمی‌شود و مردم و مسئولان متوجه نمی‌شوند این اعتبارات و منابع مادی و غیرمادی که در اختیار آن‌ها قرار گرفته چه نتیجه‌ای داشته و برونداد آن‌ها چه بوده است.

حاجی ادامه می‌دهد: باید به این موضوع توجه کرد که آیا این‌ها یک تشکیلات خصوصی هستند یا دولتی؛ اگر دولتی هستند باید به یکی از سازمان‌های اصلی متولی آموزش وابسته باشند و زیر نظر آن‌ها قرار گیرند؛ اگر خصوصی هستند، مثل غیرانتفاعی‌ها باید منابع موردنیازشان را خودشان تهیه کنند.

وی همچنین با تأکید براینکه الزامات و اجبارهایی به آموزش و پرورش تحمیل شده که غلط است و مدیریت منابع مالی و نیروی انسانی آموزش و پرورش نیاز به تجدید نظردارد، بیان می‌کند: در این راستا لازم است بعضی از سطوح اداری آموزش و پرورش حذف شود تا منابع آزاد شوند؛ آموزش و پرورش ساختمان‌هایی دارد که قابلیت بهره‌برداری ندارند و دولت باید تسهیلاتی فراهم کند که این ساختمان‌ها تبدیل به احسن شوند و نیازمند ساخت مدرسه‌های جدیدتر و با تجهیزات به‌روز کارگاهی و آزمایشگاهی هستیم.

وی به آموزش نیروی انسانی به عنوان یکی از اولویت‌های اصلی سازمان‌های آموزشی اشاره می‌کند و می‌گوید: نیروی انسانی کارآمد، متخصص و قابل می‌تواند با کار آموزشی درستی که انجام می‌دهد کشور را در میان‌مدت به جایگاه قابل قبولی برساند.

وزیر سابق آموزش و پرورش ضمن اشاره به اینکه وظیفه وزارت آموزش و پرورش تربیت نیروی انسانی برای تحول در کشور است و این نیروها می‌توانند رشد و توسعه کشور را سرعت بخشند، ادامه می‌دهد: این نیروی انسانی تربیت شده می‌تواند در عرصه‌های مختلف علم و فناوری، صنایع و در عرصه‌های دفاعی حضور مؤثری داشته باشد و همین معلمان هستند که این افراد را آموزش می‌دهند.

سرمایه‌گذاری در آموزش، دیربازده است

حاجی با اشاره به اینکه آموزش و پرورش افراد، نوعی سرمایه‌گذاری ملی است و هر کشوری که در این راه تلاش بیشتری کند، بدون شک از رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بیشتر و توسعه همه‌جانبه و پایدارتری در آینده برخوردار خواهد شد، می‌گوید: سرمایه‌گذاری در آموزش، دیربازده است، اینکه ما هر روز در گوشه‌ای پروژه‌ای افتتاح کنیم و پُز این افتتاح را بدهیم دردی را دوا نمی‌کند، بلکه باید دنبال کار بنیادی و اثرگذار بود، نه اینکه دنبال شو اجرا کردن و نمایش دادن باشیم.

وی ادامه می‌دهد: اگر نیروی انسانی درست تربیت شود، کارآفرین باشد و بلد باشد از منابع به‌درستی استفاده کند دیگر نیازی نیست دولت و یا منابع دولتی و یا قوه قضائیه بسیج شوند و ببینند در کدام مسئله چه مشکلی وجود دارد و برای حل آن چاره بیندیشند.

وزیر سابق آموزش و پرورش با تأکید براینکه هر مقدار برای آموزش و پرورش و تربیت نیروی انسانی سرمایه‌گذاری و از آن حمایت کنیم، کم است؛ ادامه می‌دهد: پرداختن به نیروی انسانی و قدردانی از نیروی انسانی و توجه به معاش و شخصیت و منزلت معلم از اولویت‌هایی است که در آموزش و پرورش باید به آن توجه شود.

حاجی می‌افزاید: دولت و رئیس‌جمهور باید منت یک استاد باتجربه را بکشند و از وی استفاده کنند و از بهره‌دهی او در محیط آموزشی سود ببرند؛ این هدر دادن نیروی انسانی است که بگوییم یک معلم پس از 30 یا 35 سال کار بازنشسته شود و از تجارب ارزشمند او هیچ سودی نبریم.

وی جاذب بودن محیط آموزشی را یکی دیگر از اولویت‌های مهم آموزش و پرورش می‌داند و توضیح می‌دهد: بسیاری از مدارس و حتی برخی از مراکز آموزش عالی ما ساختمان‌های جذابی ندارند و بیشتر آن‌ها در فضاهای محدود، کوچک، دلگیر و نامناسبی قرار دارند؛ درحالی که محیط آموزشی برای دانش‌آموز و دانشجو باید لبخند بزند، تجهیزات، آزمایشگاه، کارگاه، سالن ورزشی و کتابخانه داشته باشد.

وی به ضرورت تغییر در نظام آموزشی و شیوه آموزشی و تغییر در محتوای دروس اشاره می‌کند و می‌گوید: منابع آموزشی و روش‌های تدریس در نظام تعلیم و تربیت ما باید بازنگری و به‌روز شود و از روش‌های ابداعی روز دنیا در تدریس استفاده کنیم؛ نظام آموزشی ما هنوز در همان روش‌های 40سال پیش مانده و کلاس‌ها به همان روش‌های قدیمی اداره می‌شود.

کیفیت آموزش؛ حیاتی‌ترین چالش

وزیرسابق آموزش و پرورش دولت دوازدهم هم با بیان اینکه نخستین موضوعی که به نظر می‌رسد حیاتی‌ترین چالش آموزش و پرورش امروز است و دولت آینده باید به آن توجه بسیارجدی داشته باشد، موضوع کیفیت آموزش است، می‌گوید: کیفیت نظام آموزشی ما امروز در معرض تهدید جدی قرار گرفته و یکی از چالش‌های بسیار مهمی است که شاید درهیچ عرصه‌ای از ادوار گذشته تاکنون این‌قدر جدی نبوده است.

سید محمد بطحایی با تأکید بر اینکه وقتی می‌گوییم اصلاح کیفیت آموزش به معنای این است هدف‌هایی که در دوران مدرسه‌ و آموزش و پرورش باید در مورد دانش‌آموزان به تحقق بینجامد، امروز محقق نشده یا نمی‌شود، ادامه می‌دهد: کیفیت پایین نظام آموزشی سبب شده جایگاه مدرسه و آموزش و پرورش در جامعه بسیار افول پیدا کند و خانواده‌ها اهمیت جدی برای آموزش و تربیت فرزندان خود قائل نباشند.

وی می‌افزاید: دولتمردان و سیاست‌گذاران کشور چندان اهمیتی برای مدرسه و آموزش و پرورش قائل نیستند و همه این‌ها نشانه‌هایی است که کیفیت آموزشی مدارس ما پایین آمده است.

این کارشناس آموزشی با تأکید براینکه وقتی صحبت از کیفیت می‌شود، منظور یک مفهوم کلی نیست، بلکه مفهومی است که از اجزایی تشکیل شده که این اجزا موجب شده کیفیت نظام آموزشی پایین بیاید، می‌گوید: برنامه‌های درسی امروز متناسب با نیازهای فرزندان ما نیست؛ دانش‌آموزان به چیزی که در مدارس آموزش می‌بینند، احساس نیاز نمی‌کنند؛ آن‌ها در بیرون از مدرسه، جامعه، خانواده و برای اشتغال آینده خود به آموزه‌های دیگری غیر از آنچه در مدرسه به آن‌ها آموزش می‌دهیم، نیاز دارند.

بطحایی عنوان می‌کند: چون برنامه‌های آموزشی با نیاز امروز جامعه بچه‌ها فاصله دارد، مورد اقبال قرار نمی‌گیرد و در بچه‌ها انگیزه ایجاد نمی‌کند؛ بنابراین نخستین و مهم‌ترین موضوع، اصلاح کیفیت و برنامه‌های آموزشی و پرورشی است.   

وی نیروی انسانی را یکی از اولویت‌های آموزش و پرورش می‌داند و می‌گوید: معلم امروز از کار خود ناراضی است؛ درحالی که رضایت شغلی پله نخست ارتقای شایستگی است؛ یعنی تا زمانی که یک معلم از کار خود رضایت نداشته باشد، تلاشی برای ارتقای شایستگی خود انجام نمی‌دهد.

وزیر سابق آموزش و پرورش با بیان اینکه باید رضایت شغلی در معلمان ایجاد شود، ادامه می‌دهد: رضایت شغلی تنها جنبه مالی و اقتصادی نیست، بلکه جنبه‌های دیگری است که می‌تواند معلم را دلگرم و علاقه‌مندتر به کارکند، اما متأسفانه معلم همواره مورد کم‌توجهی قرار می‌گیرد و وقتی از رضایت شغلی صحبت می‌کنیم بلافاصله توجه‌ها به حقوق و دستمزد جلب می‌شود، البته این موضوع مهمی است؛ اما همه چیز نیست.

ضرورت افزایش کیفیت نیروی انسانی

بطحایی با تأکید بر اینکه دولت آینده اگر بخواهد کیفیت آموزش و پرورش و مدرسه را ارتقا دهد، هیچ چاره‌ای جز این ندارد که کیفیت نیروی انسانی و معلم  و به‌ویژه انگیزه معلم را افزایش دهد، می‌گوید: اگر چیزی غیر از این باشد هر صحبتی که در مورد افزایش انگیزه و کیفیت شود بیهوده و تلف کردن وقت خواهد بود و تأثیری نخواهد داشت.

وی همچنین به بحث فضا، فناوری و تجهیزات آموزشی به عنوان دیگر اولویت دولت آینده در آموزش و پرورش اشاره می‌کند و می‌افزاید: کسانی که بخشی از ناهنجاری‌های امروز جامعه را گردن مدرسه و معلم می‌اندازند، بروند سری به مدارس بزنند و میز و صندلی‌های مدارس، آزمایشگاه، کارگاه‌ها و تجهیزات مدارس را ببینند. با این مدارسی که امروز در بسیاری از نقاط کشور وجود دارد، حتماً باید ناهنجاری‌های متعددی در سطح خیابان داشته باشیم. وقتی مدارس ما فرسوده و بی‌روح هستند، آزمایشگاه، کارگاه و تجهیزات کمک‌آموزشی ندارند و از روش‌های نوین یاددهی و یادگیری بی‌بهره‌اند، معلوم است کیفیت آموزشی ما بسیار پایین خواهد بود.

بطحایی همچنین یکی از اشکالات و چالش‌های بسیار مهم در وزارت آموزش و پرورش را بی‌ثباتی مدیریتی می‌داند و ادامه می‌دهد: اگر کیفیت را مسئله اصلی آموزش و پرورش بدانیم، یکی از الزامات آن همین موضوع ثبات مدیریت و ثبات برنامه‌های کارشناسی‌شده در آموزش و پرورش است.

وزیرسابق آموزش و پرورش با تأکید بر اینکه متأسفانه پس از انقلاب، میانگین مدت وزارت وزرای آموزش و پرورش کمتر از 20 ماه بوده است، اظهار می‌کند: وقتی وزیری کمتر از 20 ماه در پست وزارت می‌ماند، به تبع آن، مدیران کل آن وزیر و مدیران واحدهای آموزش و پرورش حوزه‌های کارشناسی همه تغییر می‌کنند و این‌ها به هیچ وجه نخواهند توانست به حوزه کیفیت توجه کنند و برنامه‌های اصلی آموزشی و پرورشی را به اجرا درآورند.

وی با بیان اینکه این وزارتخانه از آن دستگاه‌هایی است که اگر کاری را در آن شروع کنید در ۶ یا هشت ماه و یک سال به نتیجه مطلوب نمی‌رسد و نیاز به زمان دارد، می‌گوید: نکته بعدی این است باید ارتباط و تعامل تنگاتنگ میان وزیر آموزش‌وپرورش و رئیس‌جمهور وجود داشته باشد و درک متقابلی از یکدیگر به وجود آید.

به نظر می‌رسد باید ساختار مدیریتی کشور به نحوی تصحیح شود که وقتی وزیر آموزش و پرورش جابه‌جا شد، به دنبال آن، ده‌ها و صدها مدیر ارشد و میانی هم تغییر نکنند؛ این تصحیح حتماً باید با یک سازوکار مدیریتی صورت گیرد.         

نظر شما