شناسهٔ خبر: 67274986 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه شرق | لینک خبر

یک حادثه و هزار امای دیگر

حوادث حین کار همیشه از موضوعاتی است که ذهن جامعه کارگری را به خود مشغول کرده است. این اشتغال ذهنی به آن دلیل نیست که صرف یک حادثه اهمیت داشته باشد، بلکه مسئله این است که وقتی حوادث حین کار اتفاق می‌افتد، پیامد معمول آن آسیب‌دیدگی جدی کارگرانی است که گاه ممکن است پوشش بیمه‌ای مناسبی هم نداشته باشند. حوادثی که مطابق تجربه در موارد بسیاری یا به مرگ انجامیده یا به نقص عضو.

صاحب‌خبر -

حمیدرضا   عظیمی

 

حوادث حین کار همیشه از موضوعاتی است که ذهن جامعه کارگری را به خود مشغول کرده است. این اشتغال ذهنی به آن دلیل نیست که صرف یک حادثه اهمیت داشته باشد، بلکه مسئله این است که وقتی حوادث حین کار اتفاق می‌افتد، پیامد معمول آن آسیب‌دیدگی جدی کارگرانی است که گاه ممکن است پوشش بیمه‌ای مناسبی هم نداشته باشند. حوادثی که مطابق تجربه در موارد بسیاری یا به مرگ انجامیده یا به نقص عضو.

‌چندی پیش بود که در همین صفحه، موضوع حوادث حین کار را با عنوان «تراژدی تلخ کارگران» مورد توجه قرار دادیم و از آمارهای این حوزه سخن به میان آوردیم. آمارهایی که میزان فراوانی آن را با جست‌وجوی واژه‌هایی مشابه «مرگ کارگران» در فضای اینترنت با هر موتور جست‌وجوگر و به دلخواه، بعینه می‌توان دید. جست‌وجو، نتیجه عجیبی ندارد، یک‌ دو‌جین خبر بالا می‌آید که همگی نشان از حوادثی در محل کار دارد؛ حوادثی که به مرگ انجامیده و جان یک یا چند نفر از کارگران مجموعه‌ای تولیدی، صنعتی یا ساختمانی را

 گرفته است.

حالا در جدیدترین فقره رسانه‌ای‌شده، اخبار از جان‌باختن گروهی کارگران در معدن شازند حکایت دارد. رسانه‌ها گزارش داده‌اند‌ ‌حدود ۱۱ صبح روز یکشنبه ۲۷ خرداد‌، معدن شماره پنج شازند در جاده اراک‌-‌توره با حجم زیادی از سنگ‌های بزرگ ریزش کرد و موجی از نگرانی در استان و کشور ایجاد کرد. خیلی زود تیم هلال‌احمر از استان مرکزی و استان‌های هم‌جوار به همراه سگ‌های زنده‌یاب، دستگاه‌های فلزیاب، ماشین‌آلات مورد نیاز برای کنکاش، اورژانس هوایی، ستاد بحران استان مرکزی، استاندار مرکزی، فرماندار شازند و همه مسئولان مرتبط که حضورشان برای تصمیم‌گیری‌های آنی نیاز بود، در منطقه حاضر شدند.

آن‌طورکه ایرنا نوشته و لابد وظیفه رسانه‌ای خود را نیز ادا کرده است، «در کمترین زمان ممکن» آواربرداری شروع شد و طبق بررسی‌ها به نظر می‌رسید چهار ماشین معدن‌کاری به همراه رانندگان زیر آوار مانده‌اند. تیم‌های امدادی در قالب هفت تیم واکنش سریع و شش تیم آنست (سگ‌های زنده‌یاب) از استان مرکزی، قم، لرستان و همدان در منطقه مشغول امدادرسانی شدند.

خبرگزاری دولت در گزارشی از روند آواربردای و‌... روز بعد از حادثه نوشت: تلاش‌ها در حالی ادامه داشت که حالا خطر ریزش دوباره معدن نیز احتمال داده می‌شد و این مسئله ادامه روند جست‌و‌جو برای مصدومان احتمالی را با چالش مواجه کرد، اما باز هم مانع ادامه کار نشد و نیروهای حاضر دست از تلاش برنداشتند و مقدمات برای ادامه کار در ساعات شب نیز در حال فراهم‌شدن بود. ظاهرا آقای محمد مخبر، سرپرست ریاست‌جمهوری نیز در تماس با استاندار مرکزی دستور تداوم رسیدگی و تسریع در امدادرسانی و بسیج همه دستگاه‌های امدادی، امکانات و وسایل مورد نیاز برای نجات جان افراد باقی‌مانده را داد و همچنین دستور تهیه گزارش دقیق از علل وقوع این حادثه نیز داده شد. آوار‌برداری تا پاسی از شب ادامه داشت و ادامه روند به دلیل تاریکی هوا ممکن نبود. 

بعد از وقفه حدود چهار‌ساعته، کار از ساعت چهار صبح دوباره ادامه پیدا کرد و حدود ساعت ۱۰ صبح روز ‌دوشنبه‌ ۲۸ خرداد‌، موقعیت نقطه‌ای دو کارگر که خبرها از مفقودشدن آنها حکایت داشت، زیر آوارهای انبوه سنگ مشخص شد. آن‌طورکه گزارش شده، این دو نفر هنگام ریزش کوه با دو دستگاه بیل‌مکانیکی و کمپرسی در محل کار می‌کردند که با تجهیزات مختلف از بوی گازوئیل محل محبوس‌‌شدنشان مشخص شد.

اینکه حادثه‌ای رخ دهد و عوامل ذی‌ربط سلسله اقداماتی را انجام دهند و رسانه‌ها نیز گزارش لحظه‌به لحظه دهند، جای خود؛ حتما در هر جای دیگر دنیا هم باشد، این سلسله اقدامات کمتر یا بیشتر انجام خواهد شد؛ اما سؤال این است چه اتفاقی می‌افتد که خبر حوادث حین کار هر‌از‌گاهی به گوش می‌رسد و صرف‌نظر از ‌حوادثی که از آستین طبیعت بیرون می‌آید و تقصیر کسی هم نیست، در موارد بسیار بیشتر حوادثی رخ می‌دهد که عامل انسانی دارد؟‌

همین چندی پیش بود، شهریور گذشته را می‌گویم که آنجا هم تراژدی یک معدن‌ به بار نشست و معدن رزمجاه طزره، از توابع استان سمنان، دچار انفجار شد. اگر در خاطر مانده باشد، بعد از حادثه زمانی که اجساد کارگران از اعماق زمین بیرون آمد، یکی از رسانه‌ها از تلاش شبانه‌روزی برای خارج‌کردن اجساد کارگران جان‌باخته خبر داد و تأکیدش این بود که «با تلاش شبانه‌روزی نیروهای امدادی، عملیاتی و پشتیبانی و پیگیری همه مسئولان مدیریت بحران استان سمنان و شهرستان دامغان، در کمتر از ۱۰ ساعت از انفجار معدن پیکر بی‌جان شش نفر از محبوس‌شدگان این حادثه کشف شد».

در آن حادثه، مثل حادثه دیگری که در آذرماه پنج نفر از کارگران جان خود را از دست دادند، شش نفر در تونل محل حادثه‌ انفجار معدن محبوس شده بودند و در‌ نهایت پیکر بی‌جان این شش کارگر از عمق 700‌متری زمین بیرون آمد.

پیش از این و در سال 96 نیز حادثه معدن زغال‌سنگ زمستان‌یورت در آزادشهر، در ۹۰‌ کیلومتری شرق گرگان، مرکز استان گلستان، یکی از غم‌بارترین حوادث حین کار را رقم زد. در آن حادثه، طی انفجاری که روز چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۶ در آن معدن زغال‌ سنگ رخ داد، ۴۳ معدنچی جان باختند. حادثه‌ای که حتی رئیس کل دادگستری استان گلستان حدود شش ماه بعد از حادثه در آن زمان اعلام کرد مطابق جمع‌بندی گزارش کمیته حقیقت‌یاب، مقصر حادثه کارفرما بوده است.

همه‌ اینها بخشی از حوادثی است که جزء حوادث حین کار است و در تمام آنها، تعدادی از کارگران‌ جان خود را از دست داده‌اند.

حالا دوباره با اتفاق معدن شازند،‌ توجه‌ها به موضوعات حین کار‌ جلب شده است. به‌طور طبیعی منابع دولتی هر‌از‌گاهی از کاهش آمار این نوع حوادث خبر می‌دهند. کافی است همین حالا صحبت‌های معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی را بخوانید؛ خواهید دید با قوت از کاهش این حوادث خبر داده است، اما سؤالی که هنوز هم بی‌پاسخ مانده این است که وقتی این کارگران جان خود را از دست می‌دهند، بعد از آنکه هیجانات مسئولان مثل تب تند، زود به عرق نشست، برای خانواده آنها چه رخ می‌دهد؟ آنها روزگار را بعد از نان‌آور خانه چطور سپری می‌کنند؟

 

نظر شما