محکوم به قصاص پاییز سال ۹۱ مرتکب قتل مرد تعمیرکار شد و پس از مدتی به خاطر انجام آن بازداشت شد.
پیش از دستگیری متهم به قتل تعمیرکاری که در مغازه خود به قتل رسیده بود مشخص شد احتمالا آخرین مشتری که ماشینش را برای تعمیر برده بود، تعمیرگاه را به قتلگاه تبدیل کرده است.
در نهایت پس از دستگیری متهم مشخص شد وقتی تعمیرکار هزینه تعمیر را به مشتری گفته، این موضوع باعث اختلاف آن دو شده و تعمیرکار فهمیده بود خودرویی که به مغازه او برده شده، سرقتی است.
پس از آن درگیری فیزیکی بین دو نفر اتفاق افتاد و سارق با میلهای که در تعمیرگاه وجود داشت، به سر تعمیرکار زد و مرتکب قتل شد.
متهم در تحقیقات به قتل اعتراف کرد و گفت: از وقتی معتاد شدم در سراشیبی افتادم. قبل از معتاد شدن در آموزشگاه رانندگی کار میکردم، اما بعد از اعتیاد دست به سرقت زدم و با دوستانم برای سرقت خودرو و لوازم خودرو میرفتم.
در پی این اعتراف متهم، او محاکمه و به قصاص محکوم و در ادامه روند رسیدگی نیز حکم تایید شد و قاتل یکبار پای چوبه دار رفت اما مهلت گرفت. پس از آن قرار بود برای بار دوم پای چوبه اعدام برود اما از آنجایی که در زندان تغییر کرده و مصرف مواد مخدر را ترک کرده بود اولیایدم به خاطرعید قربان حاضر به رضایت شدند به شرط آنکه که متهم 50 کودک کار شناسایی و برایشان پوشاک و تفریح فراهم کند تا این حمایتها از کودکان باعث آرامش روح مقتول شود. به اینترتیب این محکوم به قصاص آزاد شد تا به زندگی عادی بازگردد.