شناسهٔ خبر: 67224612 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایکنا | لینک خبر

منصوری لاریجانی بیان کرد:

پیام عید قربان، تسلیم روح در برابر خداوند است

پژوهشگر عرفان اسلامی در شرح آیات مربوط به قربانی کردن اسماعیل توسط حضرت ابراهیم گفت: پیام آیات این است که روح باید تسلیم باشد، نفس باید تسلیم باشد. زمانی انسان تسلیم خداست که تسلیم هوی و هوس نباشد. بنابراین سرّ قربانی کردن این است که حجاج خانه خدا، هوی و هوس خود را قربانی کنند. وقتی هوی و هوس قربانی شد انسان حاجی واقعی می‌شود. 

صاحب‌خبر -

عید قربان یکی از مهمترین اعیاد اسلامی است که یادآور تسلیم بودن حضرت ابراهیم در برابر فرمان الهی و توفیق او در برابر امتحان پروردگار است. زائران بیت الله الحرام هر سال با انجام مراسم قربانی، پیروی خود از سنت ابراهیمی را ابراز می‌کنند و در مسیر تسلیم گام برمی‌دارند و امیدوارند که بتوانند پس از این اعمال عبادی نیز همچنان تسلیم حق باشند. 

برای کنکاشی بیشتر در این رخداد عبودی و عرفانی با اسماعیل منصوری لاریجانی؛ نویسنده و پژوهشگر عرفان اسلامی گفت‌وگو کردیم که حاصل آن را در ادامه می‌خوانیم؛

 

ایکنا ـ قرآن در آیاتی به شرح ماجرای حضرت ابراهیم پرداخته است و از این واقعه به عنوان «بلاء مبین» یاد می‌کند. ابتدا کمی به تحلیل آیاتی از قرآن بپردازیم که به موضوع قربانی کردن حضرت اسماعیل توسط حضرت ابراهیم اشاره می‌کند.

یکی از اتفاقات یا بهتر بگوییم یکی معجزات دوران رسالت حضرت ابراهیم، داستان قربانی کردن حضرت اسماعیل است. حضرت ابراهیم در خواب می‌بیند که حضرت اسماعیل را ذبح می‌کند. آیات 102 و 103 سوره صافات ماجرا را چنین روایت می‌کند: «فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ» یعنی حضرت ابراهیم به فرزندش گفت، پسرم، من در خواب دیدم دارم تو را ذبح می‌کنم؛ نظرت چیست؟ اگر ما باشیم می‌گوییم این خواب خوبی نبوده یا احلام بوده است ولی حضرت اسماعیل بلافاصله پاسخ می‌دهد پدرم آنچه به آن مأمور شدی انجام بده، اگر خدا بخواهد من از صابرین هستم.

شما روح توحید را در این گفت‌وگو می‌بینید. نه حضرت ابراهیم در حقیقت خوابش تردید می‌کند و نه حضرت اسماعیل از انجام مأموریت پدر ممانعت می‌کند و کاملا در برابر او تسلیم می‌شود. بنابراین خود تسلیم شدن با انجام فعل مساوی است و به همین دلیل با اینکه حضرت اسماعیل ذبح نشد ولی لقب «ذبیح الله» گرفت. این به خاطر آن است که ایشان به حقیقت ذبح تسلیم شد و این تسلیم اهمیت دارد. اینها ملاک‌های فهم اسرار حج ابراهیمی است. 

آیه بعد می‌فرماید: «فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ» یعنی وقتی آنها تسلیم امر خدا شدند و ابراهیم پیشانی اسماعیل را بر زمین گذاشت تا او را قربانی کند، هر چقدر چاقو را زیر گلوی فرزندش کشید، دید که چاقو نمی‌برد. ابراهیم چند بار چاقو را تیز کرد ولی باز نمی‌برید. در اینجا بود که خطاب آمد: «وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِينُ وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ». به حضرت ابراهیم وحی شد که تو به وظیفه‌ات عمل کردی و هر دو تسلیم شدید؛ یعنی برای مزدی که باید از خدا بگیرید قبول شدید و این یک امتحان بزرگی است که اصلا دیگر برای کسی اتفاق نیفتاده است و استثنائا برای حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل بود.

ایکنا ـ پیام این آیات برای مخاطبان قرآن چیست؟

پیام این آیات این است روح باید تسلیم باشد، نفس باید تسلیم باشد. زمانی انسان تسلیم خدا است که تسلیم هوی و هوس نباشد. بنابراین سرّ قربانی کردن این است که حجاج خانه خدا، هوی و هوس خود را قربانی کنند. وقتی هوی و هوس قربانی شد انسان حاجی واقعی می‌شودمولوی می‌گوید:

وقت ذبح الله اکبر می‌کنی
همچنین در ذبح نفس کشتنی

تن چو اسمعیل و جان همچون خلیل
کرد جان تکبیر بر جسم نبیل

حضرت امیرالمومنین(ع) می‌فرمایند: «الصلوه قربان کل تقی» یعنی هر نمازی یک قربانگاه است چون وقتی انسان «تکبیرة الاحرام» می‌گوید یعنی غیر خدا بر من حرام است و وقتی بانک «الله اکبر» بلند می‌شود انسان هر چه غیر خدا است را ذبح می‌کند. بنابراین انسان مومن نمازگزار در هر نمازی باید هوی و هوسش را قربانی کند و این اتفاق در مراسم حج، سالی یک مرتبه اتفاق می‌افتد. اگر حاجی برمی‌گردد و آثار هوی و هوس و نفس‌پرستی در خودش نمی‌بیند باید خدا را شکر کند که قربانی‌اش قبول شده است و الا سر گوسفند را بریدن یک چیز نمادین است. مهم این است ما در آن امتحان قبول شویم.

ایکنا ـ اشاره‌ای به باطن و روح حج و قربانی داشتید ولی خوب است کمی بیشتر در خصوص خوانش‌ عرفانی از این مسئله سخن بگویید.

من عین آیه قرآن را برایتان خواندم که می‌فرماید: «إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِينُ» یعنی این یک امتحان بزرگ است که از کنکور و امتحان نهایی و ... سخت‌تر است و بزرگترین امتحان این است که انسان بتواند نفس خودش را و خواهش‌های نفسانی خودش را در مراسم حج قربانی کند کما اینکه در هر نمازی باید قربانی کند. عرفا این مطلب را خوب فهمیدند و تفسیر کردند.

مولوی می‌گوید:

خلق اطفالند جز مست خدا
نیست بالغ جز رهیده از هوا

گفت دنیا لعب و لهوست و شما
کودکیت و راست فرماید خدا

از لعب بیرون نرفتی کودکی
بی ذکات روح کی باشد ذکی

بلوغ این نیست که انسان به یک سن معین برسد بلکه بلوغ یعنی انسان مست خدا شود. لذا برخی شهدای ما در دفاع مقدس 14 سال داشتند ولی چون مست خدا بودند بالغ شدند. در مقابل ممکن است کسی 90 سال سن داشته باشد ولی چون هنوز مست دنیا است، بالغ نشده باشد. مولوی در جای دیگر می‌گوید:

اهل دنیا زان سبب اعمی‌دل‌اند

شارب شورابه آب و گل‌اند

لذت قدرت و لذت ثروت شورابه است و حقیقت مال و قدرت و ... هیچ لذتی ندارد. در عین حال اغلب ما گرفتار شورابه هستیم و این شورابه موجب می‌شود نورانیت دل از بین برود. لذا تعبیر عرفا مستند به آیات قرآن و احادیث اهل بیت(ع) است و به تعبیر امام صادق(ع) انسان در هر حجی یک تولد دارد و یک چیز دیگر می‌شود.

قرآن می‌فرماید: «سلام علی ابراهیم». خداوند زمانی به کسی سلام می‌کند که تسلیم شود. بنابراین در هر تسلیم واقعی خدا به تو سلام می‌کند و می‌گوید تو یک تولد تازه پیدا کردی. قرآن می‌فرماید: «یَوْمَ لَا یَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ» یعنی نه مال به درد می‌خورد و نه فرزند و فقط قلب سلیم به درد انسان می‌خورد. خیر الزاد تقوا است و کمال تقوا این است انسان تسلیم باشد. وقتی تو در جوانی نفست را تسلیم خدا می‌بینی این موت ارادی اختیاری است و «موتوا قبل ان تموتوا» یعنی همین. انسان زرنگ و هوشیار همیشه در لحظه زندگی می‌کند و توجه دارد دنیا لحظه‌ای است. اگر در همین لحظه حالت خوب نباشد، حتی اگر این لحظه ادامه پیدا کند و تبدیل به ساعت و هفته شود فایده ندارد. بنابراین انسان باید یک لحظه تصمیم بگیرد و حال خودش را درست کند.

انتهای پیام

نظر شما