شناسهٔ خبر: 67139590 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: ایلنا | لینک خبر

نوربخش در گفت‌وگو با ایلنا:

به‌رغم رشد راست رادیکال، همچنان راست میانه نیروی اصلی اروپا است/ افول محبوبیت لیبرال‌ها در پاریس

نوربخش در گفت‌وگو با ایلنا: کارشناس‌ارشد مسائل اروپا گفت: همچنان راست میانه قدرت اصلی در پارلمان اروپا محسوب می‌شود و بر خلاف راست رادیکال دیدگاه مثبتی به اتحادیه اروپا دارد و حامی اوکراین است.

صاحب‌خبر -

انتخابات پارلمان اروپا با تمام فراز و فرودهای خود برگزار شد و در این راستا گمانه‌زنی‌های زیادی در مورد نتایج آن صورت گرفت. بسیاری معتقد بودند که راست رادیکال در تمام کشورهای اروپایی می‌تواند درصد زیادی از آراء را به خود اختصاص دهد در صورتی که در شمال قاره سبز چنین اتفاقی رخ نداد. در این میان فارغ از مسائل مربوط به مهاجرت، موضوعات اقتصادی هم از دلایل رأی‌آوری راست رادیکال بود و البته دسته‌ای از رأی‌دهندگان هم صرفاً به دلیل نارضایتی از جریان اصلی به این احزاب رای دادند. این در حالیست که در فرانسه و آلمان هم راست رادیکال توانست بخش اعظمی از قدرت خود را به رخ بکشد که تاکنون چنین اتفاقی، اینگونه رقم نخورده بود. بر همین اساس برای روشن شدن ابعاد این تحولات به گفت‌وگو با سید نادر نوربخش، کارشناس ارشد مسائل اروپا پرداختیم که به شرح زیر از نظر می‌گذرد:

اهمیت نتایج انتخابات پارلمان اروپا در چه چیزی بوده و چرا تا این حد مورد توجه رسانه‌های جهان قرار گرفته است؟

نخست اینکه انتخابات پارلمان اروپا که در ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا برگزار می‌شود، فارغ از کاربرد و وظیفه اصلی خود در واقع به عنوان فرصتی برای سنجش میزان محبوبیت احزاب سیاسی در کشورهای عضو هم به شمار می‌رود. به بیان دیگر رأی‌دهندگان با شرکت در انتخابات پارلمان اروپا به نوعی می‌توانند همانند یک همه‌پرسی یا نظرسنجی گسترده اعتراض یا حمایت خود را نسبت به دولت‌های ملی خود بیان کنند. حال آنچه در این دوره از انتخابات مورد توجه قرار گرفت ادامه رشد میزان آرای احزاب راست رادیکال بود. باید توجه داشت که این احزاب در کشورهایی مانند فرانسه، ایتالیا و اتریش توانستند از بین احزاب مختلف جایگاه نخست را به خود اختصاص دهند و همچنین در آلمان که از اعضای مهم اتحادیه اروپا محسوب می‌شود، حزب راستگرای رادیکال آلترناتیو برای آلمان به جایگاه دوم دست پیدا کرد.

با این حال  فراموش نکنیم عملکرد این احزاب در سراسر اروپا به یک شکل مشابه نبود، برای مثال این احزاب در شمال اروپا و همچنین در کشورهای اروپای شرقی موفقیت چشمگیری نداشتند اما به هر ترتیب همین پیروزی در کشورهای فرانسه، ایتالیا و آلمان به قدری بود که خبرهای مربوط به نتایج پارلمان را در کشورهای دیگر تحت شعاع قرار دهد. بازنده اصلی این انتخابات گروه حزبی لیبرال‌ها و سبزها در پارلمان اروپا بودند که به میانه طیف سیاسی تعلق دارند و روی هم رفته میزان آرای بسیاری را از دست دادند.

همچنین احزاب چپ رادیکال و چپ میانه در سطح اروپا تغییر چندانی نداشتند و نکته مهم اینکه نهایتاً جناح راست میانه (حزب مردم) ضمن حفظ جایگاه خود به عنوان بزرگ‌ترین نیروی سیاسی در پارلمان اروپا توانست کرسی‌های خود را هم قدری افزایش دهد. بنابراین به طور خلاصه و به‌رغم رشد راست رادیکال همچنان راست میانه به عنوان نیروی اصلی اروپا محسوب می‌شود و در واقع رقیب اصلی آنها هم راست میانه است، نه چپ‌ها.

علت موفقیت راستگرایان رادیکال در انتخابات چه بود و آیا می‌توان آن را غیر منتظره دانست؟

در مورد علل رشد این احزاب دلایل مختلفی وجود دارد که برخی از آنها در کشورهای مختاف اروپا مشترک است؛ مثلا نگرانی از ورود روزافزون مهاجران خارجی و پناهجویان و خصوصا تبعات فرهنگی و هویتی آن برای بخشی از شهروندان ایجاد هراس کرد. از سوی دیگر موضوعات اقتصادی هم در درجه دوم قرار دارد و البته دسته‌ای از رأی‌دهندگان هم صرفاً به دلیل نارضایتی از جریان اصلی به این احزاب رأی می‌دهند. بنابراین می‌توان گفت این امر نه تنها غیرمنتظره نبوده بلکه در واقع ادامه روندی محسوب می‌شود که از چند دهه پیش در کشورهای اروپایی آغاز شده و توانسته نظر قابل توجهی از رأی‌دهندگان به خصوص طبقات ضعیف مانند کارگران و ساکنین شهرهای کوچک و روستاها را به خود جلب کند.

این احزاب همچنین از رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی به خوبی استفاده می‌کنند و از این نظر در جلب حمایت جوانان هم موفق بوده‌اند. از سویی هم نقطه ضعف احزاب راست رادیکال عدم یکپارچگی و اتحاد آن‌ها است بطوریکه این احزاب اغلب در دو گروه رقیب ID و ECR در پارلمان اروپا قرار دارند و اگر زمانی بتوانند یک بلوک واحد تشکیل دهند دومین نیروی بزرگ در پارلمان خواهند بود؛ هرچند این امر در حال حاضر دور از واقعیت است.

به نظر شما با این تغییرات باید منتظر چه پیامدهایی در کشورهای اروپایی باشیم؟

این نتایج در کشورهایی مانند آلمان و فرانسه نشان‌دهنده افول جدی محبوبیت جناح حاکم محسوب می‌شود. در فرانسه، ماکرون به عنوان رئیس‌جمهوری این کشور مجلس را منحل کرد تا انتخابات زودهنگام پارلمانی برگزار شود. البته اهمیت این نهاد در کشور فرانسه دارای نظام ریاستی با جایگاه مجلس در کشورهای دارای نظام پارلمانی قابل قیاس نیست و شخص ماکرون همچنان جایگاه ریاست جمهوری خود را تا سال ۲۰۲۷ حفظ خواهد کرد اما این امر نشان از بحران سیاسی داخلی و افول محبوبیت لیبرال‌ها دارد.

در برلین حزب آلترناتیو برای آلمان در یک رکورد تاریخی از هر سه حزب شریک در دولت ائلافی به رهبری اولاف شولتز یعنی سوسیال دموکرات‌ها، سبزها و لیبرال‌ها هم جلوتر قرار گرفت و تنها جریان راست میانه یعنی اتحادیه دموکرات مسیحی توانست همچنان در مقابل آن ایستادگی کند و وضعیت آلمان از این نظر انعکاس شرایط کلی اروپا است. همانگونه که اشاره شد، همچنان راست میانه قدرت اصلی در پارلمان اروپا محسوب می‌شود و بر خلاف راست رادیکال دیدگاه مثبتی به اتحادیه اروپا دارد و حامی اوکراین است.

در مقابل اما احزابی مانند حزب اجتماع ملی فرانسه، حزب آلترناتیو برای آلمان و حزب آزادی اتریش با روسیه روابط نزدیکی دارند. نهایتاً تصور می‌شود راست‌های میانه در آینده برای جلب نظر برخی رأی‌دهندگان سختگیری‌های بیشتری را در موضوعاتی همچون ورود مهاجران خارجی مدنظر قرار دهند و موضوعاتی مانند تغییرات اقلیمی و قوانین مرتبط با آن دیگر در اولویت نباشد.

انتهای پیام/

نظر شما