شناسهٔ خبر: 67013020 - سرویس گوناگون
نسخه قابل چاپ منبع: فرارو | لینک خبر

بازخوانی یک روز خونین؛ ۱۵ خرداد چه گذشت؟

قیام ۱۵ خرداد، در حالی بعد از چهار ماه از انقلاب سفید «شاه و مردم» شکل گرفت که پرچم سه رنگ سبز مرجعیت و ولایت، سفید کفن و سرخ خون شهدا برافراشته بود.

صاحب‌خبر -

روی پل باقرآباد ایستاده‌ام و ناخودآگاه به ۶۳ سال پیش و ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ می‌روم؛ درست همین‌جا، در همین محل، یک دست مشتی گره کرده روی قلب و دستی دیگر به حالت گره کرده در حال شعار دادن بود، مردم شعار «یا مرگ یا خمینی» سر داده بودند تا بگویند ما زندگی بدون خمینی را نمی‌خواهیم.

پرچم سرخ و سفید در ۱۵ خرداد ورامین برافراشته شد

به گزارش مهر، درست چهار ماه بعد از آنکه محمدرضا پهلوی کوشیده بود، در انقلابی موسوم به «انقلاب شاه و مردم» در شش بهمن ۱۳۴۱ به ایجاد اصلاحاتی با هدف تحول در ساختار سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران حال و هوای مذهبی و فرهنگی جامعه ایران را تغییر دهد.

اما مردم اکنون پرچم سه رنگ سبز (مرجعیت و ولایت) سفید (کفن) و سرخ (خون شهدا که بر کفن‌ها ریخته شده بود) را به جای رنگ‌های انقلاب سفید بلند کرده بودند و حالا همان پرچم را دور تابوتشان می‌شد، نظاره گر بود و آن روز از آسمان نیز ورامین سبز، سفید و سرخ دیده می‌شد، بله سال ۱۳۴۲ در تاریخ انقلاب اسلامی ایران اهمیت خاصی دارد و ۱۵ خرداد این سال بود، که قیامی شکل گرفت و مبدا نهضت اسلامی شد.

ماجرا از جایی شروع شد، که سخنان افشاگرانه امام خمینی (ره) در روز‌های پایانی سال ۴۱ باعث شده بود مزدوران ساواک و حکومت پهلوی احساس خطر کرده و فشار بیشتری بر انقلابیون وارد کنند تا جایی که تعدادی از انقلابیون در شامگاه ۱۴ خرداد دستگیر شدند، تعداد زیادی از کماندو‌های پهلوی نیز سحرگاه ۱۵ خرداد منزل امام در قم را محاصره کرده و ایشان را در حالی با ترس فراوان پس از دستگیری به تهران منتقل کردند که آرامشی بی‌بدیل در چهره امام دیده می‌شد.

صبح ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ مصادف با ۱۲ ماه محرم و روز بنی اسد خبر دستگیری امام و انتقال شبانه به تهران در کشور پیچید.

از تاریخ ایران می‌گویم؛ تاریخی که عجب روز‌هایی به خود دیده است، تک تک روز‌های تقویم در تاریخ این کشور گواه روز‌های غم و شادی ایران است، سحرگاه یک روز دستگیری امام و قیام خونین ۱۵ خرداد را دیده و ۱۵ سال بعد ورود امام و پیروزی انقلاب اسلامی و ۱۱ سال بعد هم وداع تاریخی مردم با آن پیر سفر کرده را می‌بینید.

مغازه‌ها در ورامین و پیشوا تعطیل شد

اما در ۱۵ خرداد چه بر ورامین و پیشوا گذشت، هرچند آن روز شهر ساخت و سازهایش مثل امروز نبود، اما ستون به ستونش خاطره‌های ۱۵ خرداد را فریاد می‌زند.

در ورامین و پیشوا مغازه‌ها و بازار پس از شنیدن خبر دستگیری امام (ره) تعطیل شد، همه به خیابان‌ها ریختند و با فریاد «یا مرگ یا خمینی» اعتراض خود را به این دستگیری اعلام و در واقع قیام ۱۵ خرداد رقم خورد.

ریشه این قیام از چه زمانی شروع شد و این ریشه کجا بود؟، یکی از شاهدان عینی ۱۵ خرداد در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: سال ۱۳۴۰ و با رحلت آیت الله بروجردی کسانی که در پی این بودند، که ببینند، بعد از ایشان مجتهد اعظم چه کسی است، عازم قم شدند و زمانی که بازگشتند، اسم آقا روح الله خمینی مطرح شد و این افراد مقلدین آقا شدند و هسته مرکزی قیام ۱۵ خرداد شکل گرفت.

حسین خلیلی اضافه کرد: بیشتر فعالیت مقلدین امام (ره) بعد از ظهر‌های جمعه در دعای سمات بود، قبل از ۱۵ خرداد بیشتر صحبت راجع به برنامه‌های فلسطین بود، اما از مدتی بعد مقلدین حضرت امام به طور رسمی وارد صحنه مبارزات و عمل به دستورات حضرت امام شدند.

۱۵ خرداد ترس مردم را ریخته بود

وی از وقایع روز ۱۵ خرداد گفت و افزود: این برنامه‌ها ادامه داشت تا روز واقعه و در ۱۵ خرداد که ساعت حدود هشت صبح بود و من در کنار میدان مرکزی ورامین شاگرد مغازه مرحوم حاج حسن ابراهیمی پدر شهید اکبر ابراهیمی بودم، زمانی که مغازه باز شد، پچ پچ بین مردم و کسبه برای دستگیری امام آغاز شد و کسبه دو به دو و سه به سه جمع می‌شدند، نمی‌دانستند چه باید کنند، اما می‌گفتند سابقه نداشته که یک مرجع تقلید دستگیر شود و این امر برای مردم بسیار سنگین بود.

این شاهد عینی ۱۵ خرداد ورامین گفت: این مساله باعث شد، برخی از مغازه‌ها به حالت نیمه تعطیل درآمد و این حالت تا زمانی که یک موتور سوار از تهران آمد و خبر داد، که حرکت مردم تهران به خاک و خون کشیده و سرکوب شد، ادامه داشت، با کشتاری که در تهران انجام شده بود و دستگیری حضرت امام صبر مردم لبریز شد.

خلیلی ادامه داد: از اینجا به بعد هیجان مردم زیاد و مغازه‌ها تعطیل شد و مردم برای نماز به سوی مسجد خاتم الانبیا (ص) حرکت کردند، که از آن به بعد خفقان شکسته شده و قیام شروع شد، در واقع ترس مردم که دوران رضاشاه را دیده بوده و جرأت اظهار نظرات خود را نداشتند، ریخته بود.

وی گفت: در طول تاریخ حوادث متعددی رخ می‌دهد، که یک روز است و بعد از آن تمام می‌شود، اما این حادثه به نظر من استثنایی‌ترین حادثه تاریخی معاصر در دنیا بود، که در یک روز تمام نشد و هرچه گذشت بیشتر و بیشتر پر و بال گرفت و تازه‌تر شد، تا به پیروزی انقلاب اسلامی منجر شد.

سر و ته جمعیت روی پل ورامین معلوم نبود

شاهد عینی دیگری به خبرنگار مهر گفت: منبری که حضرت امام (ره) در مدرسه فیضیه رفتند، مردم را بیدار کرد، علمدار این قضیه در ورامین، حاج سیدآقا احمدی بود، این بزرگوار کاسب، اما ملبس به لباس روحانیت بود، وی در روز ۱۵ خرداد از «پاچنار» در خیابان طالقانی حرکت کرد و فریاد «یا حسین» سر داد و وارد میدان اصلی ورامین شده و دور این میدان را در حالی که شعار «یا مرگ یا خمینی» سر دادند چرخیدند.

محمد مهماندوست افزود: سر و ته جمعیت روی پل معلوم نبود و در اسناد و مدارک میزان جمعیت را حدود چهار الی پنج هزار نفر ذکر کردند، ورامینی‌ها و پیشوایی‌ها کفن پوش شدند و معنی این کفن پوشی این است، که ما جانمان را برای شهادت گذاشته‌ایم.

وی ادامه داد: در مسیر ورامین به تهران در باقرآباد، سمت راست یک مسجدی بود، که ژاندارم‌ها در آن منطقه مردم را به حضور در این مسجد دعوت می‌کنند و پس از جمع شدن مردم یکی از ژاندارم‌های بی انصاف و بی شرف یک لنگی که به کمر بسته بوده باز کرده و اعضا مُثله شده بدن افراد را روی زمین و جلوی مردم پخش می‌کند و چشم و گوش و لب و… شهدای ۱۵ خرداد در تهران را به مردم نشان داده و می‌گوید، اگر بخواهید به مسیر خود ادامه دهید روزگار شما مانند این خواهد بود.

مهماندوست گفت: اولین بزرگوار که روی پل شهید شد، شهید طباطبایی بود، جلو رفت، نیرو‌های رژیم گفتند، که برگرد وگرنه تو را می‌کشیم، گفت، «مرغابی را از آب می‌ترسانید؟» سینه اش را سپر کرد و به شهادت رسید و این شهید، اولین شهد ۱۵ خرداد روی پل باقرآباد بود.

وی اضافه کرد: پس از آن امیر معصومشاهی به شهادت رسید و دژخیمان رژیم اقدام به رگبار بستن مردم کردند و جمعیتی که از ورامین آمده بود، پخش شد و دروگر‌ها اکثراً شهید شدند و پیکر افراد را به چاه‌های قنوات در اطراف آن منطقه ریختند و در نهایت تا قبل از مغرب این منطقه کلاً پر از شهدای ۱۵ خرداد شد و کامیون‌های متعدد ارتش رژیم آمده و شهدا را جمع کرده و به مسگر آباد برده و در آن منطقه که چهار گودال بزرگ کنده بودند، داخل این گودال‌ها می‌ریختند.

حال و هوای ۱۵ خرداد ۴۲ مانند روز عاشورا و شهادت امام حسین (ع) بود، در آن روز در ظاهر ظالمان بر مظلومین و حق خواهان پیروز شدند، اما در حقیقت هرچه گذشت بیشتر و بیشتر نشانه‌های پیروزی خون بر شمشیر آشکار شد.

نظر شما