شناسهٔ خبر: 66951897 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جماران | لینک خبر

شورای آتلانتیک؛

اوکراین بر سر دوراهی/ یا استراتژی جدید یا شکست راه سومی وجود ندارد

در منطق یک کارزار نامنظم، هرچه ارتش روسیه عمیق‌تر به خاک اوکراین نفوذ کند، در برابر کمین‌ها و حملات اوکراینی علیه اهداف فرصت آسیب‌پذیرتر خواهد بود.

صاحب‌خبر -

به گزارش جماران؛ به نقل از شورای آتلانتیک، در حالی که جنگ در اوکراین سومین بهار خود را تجربه می‌کند، رهبران برزیل، چین، واتیکان و برخی از کشورهای دیگر از اوکراین خواسته‌اند تا با روسیه مذاکره کند. این بحث ادامه دارد که بعید است نیروهای اوکراینی از خطوط مستحکم روسیه عبور کنند و کیف باید واقعیت الحاق سرزمینی روسیه را بشناسد.

در سال گذشته اوکراین با موفقیت از هواپیماهای بدون سرنشین هم برای نظارت و هم برای حمله به اهداف روسیه استفاده کرده است، اما هواپیماهای بدون سرنشین به تنهایی نمی‌توانند نتیجه جنگ را تغییر دهند. بنابراین، با مشکل کمبود تسلیحات و پرسنل، اوکراین قادر به بازپس گیری قلمرو نخواهد بود. روسیه با موفقیت این جنگ را به یک جنگ فرسایشی تبدیل کرده است که در آن مسکو دارای چندین مزیت است: جمعیت بیشتر، ظرفیت صنعتی دفاعی بیشتر، و دفاع کاملا آماده در دونباس، خرسون و به ویژه کریمه و با توجه به سردرگمی برخی از حامیان غربی و ناهماهنگی حمایت مادی آن‌ها، این جنگی است که اوکراین به سادگی نمی‌تواند در آن برنده شود.

با این حال، امروز کی یف نیازی به تسلیم شدن نمی‌بیند. در عوض، به یک رویکرد جدید نیاز دارد. یک استراتژی بهتر، نیازمند صرفه جویی در استفاده از نیروهای اوکراینی و حفظ مواد محدودی که آن‌ها از ایالات متحده و شرکای اروپایی دریافت می‌کنند. بسیاری از حامیان و تحلیلگران غربی اوکراین، منتقد استراتژی فعلی این کشور هستند و پیشنهاد می‌دهند که اوکراین باید نحوه سازماندهی، تجهیز و تفکر خود در مورد جنگ را تنظیم کند و رویارویی رو در رو با نیروهای روسی را به رویکردی نامتقارن و به سبک چریکی تغییر دهد. انجام این کار بدون شک جنگ را طولانی می‌کند، اما چرخش به سمت جنگ‌های غیر متعارف بهترین فرصت را برای اوکراین فراهم می کند تا سایه سنگین و از عزم روسیه، چه در خط مقدم و چه در داخل، خلاص شود.

شکست ضدحمله و حمله محکوم به فنا

تا تابستان 2023، به نظر می‌رسید که ارتش اوکراین، با خیزش قهرمانانه بیش از وزن خود، می‌تواند ارتش روسیه را شکست دهد. حمله روسیه در فوریه 2022 به سرعت آسیب پذیری تانک‌ها و سایر وسایل نقلیه این کشور را در برابر مهمات ساخت ایالات متحده اوکراین آشکار کرد. عزم اوکراینی و نوآوری تاکتیکی، تجهیزات آمریکایی و مدیریت ضعیف روسیه منجر به خسارات هنگفت در طرف روسیه و حتی زمزمه نارضایتی داخلی شد.

روسیه در جبهه استراتژی بین المللی نیز شکست خورد. یک ائتلاف به رهبری ایالات متحده تحریم‌های شدیدی را اعمال کرد که اقتصاد روسیه را خفه کرد. فنلاند و سوئد به ناتو پیوستند و کشورهای اروپایی شروع به کاهش وابستگی خود به انرژی روسیه کردند. ولادیمیر پوتین، رییس جمهوری روسیه، هم تعهد و توانایی مردم اوکراین برای مقاومت در برابر تجاوز و هم عزم ولودیمیر زلنسکی به عنوان یک رهبر زمان جنگ را دست کم گرفته بود. احتمالا به دلیل واکنش ضعیف بین‌المللی به حمله روسیه به گرجستان در سال 2008 و الحاق کریمه در سال 2014، پوتین نیز عمق اشتراک اطلاعاتی غرب با کیف یا سیل مهمات به اوکراین را پیش‌بینی نمی‌کرد.

در طرف دیگر در بهار 2023، غرب خوشبین بود که ارتش اوکراین می‌تواند زمین‌های اشغال شده توسط نیروهای روسیه در امتداد رودخانه دنیپر را باز پس گیرد. برای این منظور، مستشاران نظامی ایالات متحده با نیروهای اوکراینی همکاری کردند تا در تابستان 2023 یک ضد حمله متقابل را طراحی کنند. اما شتاب تهاجمی اوکراین متوقف شد و در حالی که اوکراین منتظر تدارکات غرب بود، روسیه دفاع خود را تقویت کرد. در زمان شروع کارزار، حتی ارتش مجهزتر و باتجربه‌تری مثل ایالات متحده می‌توانست تلفات سنگینی را در خطوط روسیه متحمل شود؛ چراکه روسیه اگرچه از پیش روی سریع باز ایستاده بود اما استحکامات دفاعی سنگینی را مستقر کرده بود.

ارتش اوکراین برای تصرف قلمرو تحت کنترل روسیه و نابودی نیروهای فعال در آنجا، باید نیروهای خود را متحد و یک مانور تسلیحات ترکیبی در مقیاس بزرگ انجام می‌داد. این امر مستلزم ارسال لشکرهای متعدد از 50 هزار نیرو، تانک و خودروهای زرهی جنگی با پشتیبانی آتش توپخانه و حملات هوایی برای حمله به مواضع روسیه بود، در حالی که سیستم‌های دفاع هوایی از اوکراین محافظت می‌کردند. اگر درست انجام می‌شد، چنین عملیاتی می‌توانست به اوکراین اجازه نفوذ و در نهایت نابودی استحکامات روسیه را بدهد. این می‌توانست موقعیت مذاکره اوکراین را تقویت کند و حتی روسیه را مجبور کند که بین سربازگیری بیشتر یا عقب‌نشینی از جنگ یکی را انتخاب کند. اما اوکراین فاقد آموزش، تسلیحات راهبردی و حمایت نهادی لازم برای پایان این کارزار بود.

برخی معتقداند که ایالات متحده قصد نداشت که حمایت خود از اوکراین را به سمتی جهت دهد که موجب حرکت تهاجمی و موفقیت ضد حمله شود. گویا آمریکا بیشتر از جنگ فرسایشی روسیه در اوکراین منتفع می‌شود تا پیروزی اوکراین!

مهم این است که نیروهای اوکراینی به انواع مختلفی از تسلیحات نسبت به دریافتی خود نیاز داشتند. به جای تسلیحات میان‌برد که اکثر حمایت‌های غربی کیف را تشکیل می‌دهند، اوکراین به ضد حمله با تانک‌های پیشرفته‌تر آبرامز، جت‌های جنگنده F-16، موشک‌اندازهای HIMARS و موشک‌های پاتریوت نیاز داشت. اوکراین این سیستم‌های تسلیحاتی را قبل از عملیات درخواست کرد و اگر آنها را به مقدار کافی دریافت می‌کرد، ممکن بود ضد حمله موفقیت آمیز باشد. اما بدون آنها محکوم به فنا بود.

ایالات متحده و سایر شرکا در ابتدا به دلیل ترس از تشدید تنش از ارائه این تسلیحات خودداری کردند، و زمانی که وضعیت میدان نبرد به شدت به نفع روسیه بود آنها به محموله‌ها چراغ سبز نشان دادند و برای ایجاد تغییر در کارزار تابستانی دیگر خیلی دیر شده بود.

در حالی که اوکراین تابستان را در انتظار تسلیحات سپری کرد، روسیه خطوط دفاعی خود را تقویت، سربازان وظیفه را بسیج و پایگاه صنعتی دفاعی خود را احیا کرد. مسکو از شکست‌های اولیه خود درس گرفته بود. کرملین با موفقیت اوکراین را طعمه جنگ فرسایشی کرد. برای مثال، در باخموت، اوکراین کاملا متعهد به حفظ شهر حتی زمانی که تقریبا توسط نیروهای روسی محاصره شد، بود و تلفات سنگینی متحمل شد. این نبرد، خونین‌ترین نبرد در اروپا از زمان جنگ جهانی دوم، منجر به این شد که روسیه بیشتر زمین‌ها را در اختیار داشته باشد و در می 2023 پیروز شود.

استراتژی جدید یا شکست

اوکراین کار کمی می‌تواند انجام دهد تا با مزایای مادی و پرسنلی روسیه برابری کند. روسیه به سادگی دارای اقتصادی بزرگ‌تر و به طور کل جمعیت بیشتری است. این کشور حتی پس از فروپاشی گروه مزدور واگنر، با بسیج نیروهای تحت کنترل دولت، به طور پیوسته تعداد نیروهای خود در اوکراین را افزایش داد. از سوی دیگر اوکراین با کمبود نیروی انسانی مواجه است و تصمیم اخیر آن برای کاهش سن سربازگیری از 27 به 25 سال و شروع به خدمت سربازی برخی از محکومان، به سختی عدم تعادل فعلی را تغییر می‌دهد.

ممکن است این جنگی نباشد که اوکراین می‌خواهد. یک جنگ فرسایشی، بنا به طراحی، قلمرو را قربانی حفظ نیروها و گسترش افق زمانی درگیری می‌کند. این کشور فاقد اطمینان و سرعت یک رویارویی مستقیم است که مواضع روسیه را نابود کند. یک جنگ فرسودگی به اوکراین اجازه می‌دهد تا به نفع خود بازی کند. نیروهای اوکراینی در خاک خود می‌جنگند و آشنایی بیشتر آن‌ها با زمین به آن‌ها برتری اطلاعاتی نسبت به روسیه می‌دهد. در صورت امکان، آن‌ها از رویارویی با نیروهای روسی اجتناب می‌کنند و به جای بازپس گیری زمین های از دست رفته، سربازان و مهمات را حفظ می‌کنند.

با این حال، اگر روسیه حمله مستقیم به کیف را آغاز کند، اوکراین چاره‌ای جز دیدار با نیروهای روسی در میدان نبرد نخواهد داشت. پایتخت‌ها مهم هستند، اما برای مقابله با یک اشغالگر حیاتی نیستند. مقاومت فرانسه پس از از دست دادن پاریس در طول جنگ جهانی دوم، با موفقیت با آلمانی‌ها جنگید و شورشیان عراقی پس از دست دادن بغداد به مبارزه با آمریکایی‌ها ادامه دادند. اگر مجبور بودند، اوکراینی‌ها می‌توانستند به جنگ نامتقارن با روسیه در کنترل کیف ادامه دهند، اما غرب بیشتر از پروپاگاندای روسیه هراس دارد.

این کار نیاز به یک تغییر تاکتیکی دارد. یک ارتش اوکراینی که دوباره سازماندهی شده است، به جای تیپ‌های بزرگ، حول گروه‌های کوچک و مستقل تشکیل می‌شود. این نیروهای نامنظم به جای تمرکز در یک یا دو منطقه مرکزی در سراسر کشور توزیع می‌شوند. این گروه‌ها همچنین به ایجاد نیروی مقاومت در مناطق مورد مناقشه کمک خواهند کرد. این نوع جنگ نامتقارن یک استراتژی اثبات شده برای یک حریف ضعیف‌تر است تا به تدریج یک دشمن قدرتمندتر را شکست دهد.

هدف دفاع از تکه زمین تا آخرین نفر نیست. در عوض، با تصرف و اشغال سرزمینی توسط نیروهای روسی، جنگنده‌های اوکراینی از تاکتیک‌های ضربه و فرار برای هدف قرار دادن خطوط تدارکات و مواضع ضعیف  استفاده می‌کنند. اگر روسیه به پیشروی خود ادامه می‌داد، ارتش آن لزوما نیروها، خطوط تدارکاتی و خطوط ارتباطی خود را گسترش می‌داد. در منطق یک کارزار نامنظم، هرچه ارتش روسیه عمیق‌تر به خاک اوکراین نفوذ کند، در برابر کمین‌ها و حملات اوکراینی علیه اهداف فرصت آسیب‌پذیرتر خواهد بود.

برخی از حامیان اوکراین که از پیروزی روسیه هراس دارند معتقداند که اوکراین باید جنگ را به روسیه بکشاند. پس از آموزش نیروهای عملیات ویژه با حمایت ایالات متحده و ناتو اوکراین می‌تواند یگان‌های کوچکی را به حملات فرامرزی بفرستد تا مراکز لجستیکی، مناطق آموزشی و زیرساخت‌هایی را که از تلاش‌های جنگی روسیه پشتیبانی می‌کند را نابود سازد.

رهبران غربی عمدتا به دلیل ضربات شمشیرهای هسته‌ای پوتین هشدار داده‌اند که عملیات برون مرزی بی جهت تشدید خواهد شد. اما حملات روسیه به زیرساخت‌های انرژی اوکراین و مراکز جمعیت غیرنظامی، جنگ را تشدید کرده است. در این مرحله از درگیری، حملات برون مرزی که مستقیما ماشین جنگی روسیه را هدف قرار می‌دهد، یک خطر محاسبه شده است. اجتناب از آن صرفا به روسیه فضای امنی برای حمله به اوکراین می‌دهد. اگر شرکای غربی کیف چنین حملاتی را در داخل روسیه ممنوع کنند، اوکراین راهی جز پذیرش شکست ندارد.

برای تکمیل حملات برون مرزی، نیروهای سایبری اوکراین باید به درگیر شدن در جنگ اطلاعات دیجیتال ادامه دهند. هدف از عملیات سایبری کاهش حمایت مردم روسیه از جنگ و مقابله با روایت های روسیه در مورد درگیری خواهد بود. به عقیده کارشناسان غربی، اوکراین باید موفقیت‌های تاکتیکی مقاومت اوکراین و بی کفایتی ارتش روسیه را برجسته کند.

روسیه مطمئنا دست به تهاجمات بیشتری خواهد زد و اوکراین باید آماده دفاع باشد. در یک جنگ فرسایشی، اوکراین باید به منظور حفظ نیروهای خود و خرید زمان، مایل به واگذاری موقت برخی از مناطق باشد. نیروهای اوکراینی قبلا در مورد هواپیماهای بدون سرنشین این کار را انجام دادند.

برای اتخاذ این استراتژی، اوکراین باید مفهوم متفاوتی از پیروزی را بپذیرد. مفهومی مبتنی بر ماندن در نبرد و مقاومت در برابر روسیه، به جای بیرون راندن تمام نیروهای روسیه از خاک خود. هنگامی که تجهیزات و اشتهای سیاسی روسیه برای جنگ از بین رفت، اوکراین می‌تواند یک رویارویی مستقیم را که برای بیرون راندن نیروهای روسیه طراحی شده است، از سر بگیرد.

برای اوکراینی‌ها که متعهد به آزادسازی هر وجب از سرزمین‌های اشغالی هستند، این یک تراژدی تلخ خواهد بود. اما تا زمانی که پوتین در قدرت است، اهداف فعلی آن‌ها به سادگی دست نیافتنی است. پس کیف چاره‌ای جز تغییر ندارد.

اخبار مرتبط

انتهای پیام

نظر شما