شناسهٔ خبر: 65908710 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: صدا و سیما | لینک خبر

حجت الاسلام میرلوحی:

امیرالمومنین (ع) زمانی حکومت را بدست گرفت که فساد فراگیر شده بود

حجت الاسلام میرلوحی گفت:امیرالمومنین (ع) بعد از عادت کردن بدنه اجتماع به فساد فراگیر، شمشیر عدل را بلند کرده است، و می‌فرماید اگر می‌خواهید من بیایم سرکار ببینید سخت است با من طرف شدن، عدل علی تیز است، عدل علی تند است، عدل علی قاطع است. 

صاحب‌خبر -
امیرالمومنین (ع) در زمانی حکومت را بدست گرفت که فساد دامنگیر جامعه شده بود
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، برنامه صف اول امروز جمعه دهم فرودین ماه ۱۴۰۳ با موضوع عدالت علوی، حمایت از مظلومین و با حضور حجت الاسلام و المسلمین حاج آقای سید مصطفی میرلوحی، پژوهشگر و مدرس دانشگاه پخش شد مشروح این گفت و گو را در زیر می خوانید:
 
مقدمه مجری: به برنامه صف اول خوش آمدید، امشب دو مناسبت همزمان است، که هر دو مناسبت برای بشریت از یک جایگاه قانونی برخوردار است، نخست یکی از شب‌های موسوم به شب‌های قدر هست، چرا که قرآن در چنین شبی به صورت دفعی نازل می‌شود و نکته دوم برترین بشریت بعد از پیامبر اعظم ضربت می‌خورد، این موضوع گرچه می‌توانیم یکی تلقی کنیم، چرا که براساس روایات و نقلی که از پیامبر اعظم صادر شده است، انی تارک فیکم ثقلین کتاب الله و عترتی، چه قرآن که در امشب نازل می‌شود، چه اول امام شیعیان که امشب ضربت می‌خورد، هر دو یکی و واحد هستند و ما امشب به این موضوع می‌پردازیم که عدالت در قرآن و در صحبت‌های و بیاناتی که امام علی (ع) داشتند چگونه بوده است.
میهمان امشب ما حجت الاسلام و المسلمین حاج آقای میرلوحی است که از کارشناسان ارشد مذهبی هستند و ان شاء الله تلاش می‌کنیم تا حق مطلب به گونه‌ای ادا شود.
 
میرلوحی: چون شب قدر است اجازه دهید با سوره قدر شروع کنیم، (قرائت سوره قدر)، امیدوارم ان شاءالله در این شب نوزدهم، شب ضربت خوردن  مولا علی ابن ابی طالب امیرالمومنین (ع) یکی از لیالی قدر هست، ان شاءالله آنی که مورد رضایت خدای متعال و مقبول درگاه مولی امیر المومنین هست در این برنامه بر زبان من و شما جاری شود و مجلس از مجالس و مصادیق احیای لیالی قدر واقع بشود.
خیلی سوال را خوب مطرح کردید، برای ما جالب بود، نمی‌دانستم چه جوری می‌خواهید سوال را مطرح کنید، بسیار حدیث مناسبی را مطرح کردید، 
 
 
 
، خدا رحمت کند امام هم در وصیت نامه شان به همین حدیث ثقلین شروع می‌کنند، من دارم می‌روم، بعد از بیست و سه سال، دو تا امانت می‌گذارم پیش شما، ثقلین دو تا امانت گرانبها، یا ثقلین چیز سنگین، امانت که بعضی روایت ودیعتین، امانتین، دو تا امانتی گرانبهاء پیش شما می‌گذارم، که شما به خوبی اشاره کردید، کتاب الله و عترتی، اهل بیتی، ما این تمسکتم بهما، لن تزولی بعد ابدا مادامی که به این دو تا قرآن و اهل بیت با هم متمسک باشید، گمراه نمی‌شوید.
 
خدای متعال یک علی به این عالم و آدم  داد یک علی را هم شیاطین نگذاشتند
 
مصداق آن واقعا در این شب‌های قدر، شب نزول قرآن مجید است و هم شب‌های متعلق به مولی امیرالمومنین، سید الاوصیاء ابو ائمه، اول اولیاء، امیر المومنین (ع) که به قول یک لطیفی فرموده بودند، خدای متعال یک علی به این عالم و آدم  داد یک علی را هم شیاطین نگذاشتند، امشب علی را از عالم گرفتند و شب ضربت خوردن مولی امیرالمومنین (ع) است و هر چه می‌توانیم از فضائل آن بزرگوار ما اشاره بکنیم، عدالت فرمودید ان شاءالله بتوانیم در این فرصتی که هست، در زندگی امیرالمومنین، در عبادت امیرالمومنین و در فضائل دیگر امیر المؤمنین سخن بگوییم و ان شاءالله خدای متعال آن چه بر زبان ما جاری می‌شود را مرضی رضای امیرالمومنین (ع) قرار بدهد.
 
ما امشب سراغ قرآن برویم انگار سراغ امیرالمومنین (ع) رفتیم
 
ما امشب سراغ قرآن برویم انگار سراغ امیرالمومنین (ع) رفتیم، سراغ امیرالمومنین (ع) برویم انگار سراغ قرآن رفتیم، جالب این است، ذهنم نبود، الان که شما فرمودید جرقه زد در ذهنم، قرآنی که به سر می‌گیریم امشب، اول مقابل صورت می‌گیریم و بعد روی سر می‌گیریم، اللهم انی اسئلک به قرآن و بحق من ارسلته به .. یعنی کسی که به آن قرآن فرستادیم یعنی محمد و آل محمد (ص) و بحق کل مومن مدحته فی .. هر مومنی که توی این قرآن مدحش را کردیم، که این قرآن مدح همه اش امیرالمومنین (ع) و اولیای طاهرین هست دیگر، چه از خدا چی می‌خواهیم که ان تجعلنی من نار ... که ما را امشب از آتش جهنم آزاد کنید، قرآنی که همراه با محمد و آل محمد (ص) است ... به حق هذا القرآن و دو تا دعا یکی مقابل صورت و یکی هم بالای سر که می‌گیریم، هر دوی آن این یگانگی و حقیقت واحد بودن قرآن مجید و نور حقیقت محمدیه (ص) در تمام دعا‌های امشب انسان می‌بیند.
 
سوال: حاج آقا ما آیات فراوانی هست که در مورد قسط و عدل هست، یا اهل الذین آمنو کونو قوامین به قسط که در قرآن هست، در صحبت‌ها و کلام حضرت علی (ع) یکی از موضوعاتی که بسیار برجسته هست، بحث عدالت هست، به گونه‌ای که جرداق مسیحی کتابی می‌نویسد صوت عدالته انسانیه، این نشان می‌دهد حتی یک فرد مسیحی این گونه از امیرالمومنین (ع) برداشت می‌کند و در مورد صحبت حضرتعالی جبران خلیل جبران می‌گوید که چه می‌شد که راز و رمزی هست که هر از گاهی یک قرنی، یک کسی مثل حضرت علی (ع) روزگار یک علی به جهانیان نمی‌داد.
معنای عدالت در کلام حضرت علی (ع) چی هست؟
میرلوحی: در مورد عدالت در طول این چهارده قرن گذشته خیلی صحبت شده است، در قرآن به طبع آن مفسرین، در سیره محمد و آل محمد و خصوصا امیرالمومنین (ع) معروف است بین دوست و دشمن، قتل فی محراب عبادته فی شدت عدالته، فی شدت عدله، یک مظاهر امیرالمومنین (ع) که همه به آن توجه کردند نه فقط شیعه، یا سنی یا مسلمان یا مسیحی همه عالم علی را به عنوان عدل و عدالت می‌شناسند.
البته این نباید مانع از این بشود که جنبه‌های دیگر شخصیت امیرالمومنین (ع) را انسان بشناسد، مثلا ببینید الان امام حسین (ع) را به حماسه و ایثار و شهادت و شجاعت می‌شناسیم از جهات علمی حضرت غافلیم، از عبادات حضرت گاهی غافلیم، از مردم داری امام حسین (ع) غافلیم، گاهی این روایت را می‌خوانم همه تعجب می‌کنند، امام سجاد در شرایطی بدن بی سر بابا را  توی آن گودی دفن کرد، فرمود پشت بابای من منظور بین دو تا کتف را می‌گوییم توی پشت بابای ما آثار پینه‌هایی است که بابام غذا برای فقرا می‌برد، این‌ها آثار پینه‌ها روی بدن هست. بدنی که صد‌ها ضربه و سیصد و شصت ضربه خورده است ولی هنوز آثار پینه ها، یعنی امام حسین مثل پدر رئوفی است که به فقرا می‌رسد  این‌ها را نمی‌شناسیم وفقط به نام شهادت می‌شناسیم.
امیرالمومنین (ع) را هر وقت تصور می‌کنند یک ذوالفقار دو دمی که هنوز، در دست امیرالمومنین (ع) است این جهت در شخصیت او پررنگ است، ولی امیرالمومنین (ع) از نظر عدالت و در همه جهات انسان کامل است، یکی دو جمله در مورد اهمیت عدالت در مکتب امیرالمومنین (ع) من یادداشت کردم عرض کنم، از خود امیرالمومنین (ع) یکی دو نمونه عرض کنم، اولا عدل همان طوری که بزرگان بحث کردند، (ابقا ذی حق حدیث) این نفی هر گونه تبعیض و ظلم و رعایت استحقاق هاست، فرض کنید در سوله‌ای، سالنی و یا اردوی جهادی رفتیم و صدتا نون داریم، عدل اقتضا می‌کند به هر کسی یک نان برسد، یکی نباشد که پنج تا بخورد و به یکی نرسد که این می‌شود ظلم و تبعیض، عدل اقتضایش این است که آنی هست که در اختیار همه علی السویه قرار بگیرد.
عدل به عنوان این که باید نفی هر گونه ظلم و انحصار و تبعیض و رانت و ویژه خواری باشد نه اینکه یک کسانی بخواهند دسترسی خاص داشته باشند، به آن چه که متعلق به همه است، آنی که شمشیر برانی است بر فرق همه ظالمین و غاصبین و انحصارگران و اختلاس گران و کسانی که دستی می‌خواهند در سرمایه عمومی،ببرند حالا سرمایه عمومی ممکن است توی محله باشد، ممکن است در یک شهر باشد، ممکن است در یک کشور باشد، آنی که مواهبی که به همه جمع داده است همه انسان‌ها در آن آزاد هستند به قول امیرالمومنین (ع)  در آن عهدنامه نورانی که هنوز هم بعد از چهارده قرن می‌درخشد به عنوان افتخار امیرالمومنین (ع) امت اسلام به مالک اشتر رحمت الله علیه می نویسد.
 
سوال: مرقدش در یک باغی است.
میرلوحی: رفتید شما؟ آن جا شش فرسخ با قاهره و آن حرم منسوب به زینب کبری و راس الحسین، سر مبارک امام حسین (ع) وسط قاهره کنار میدان، تقریبا شش فرسخ می‌روید قبر حضرت مالک، سردار بی نظیر امیرالمومنین (ع) است که فرمود مالک نسبت به من، مثل من به رسول الله (ص) بود، چه پیغمبر همه امیدش به علی بود، چه امیرالمومنین (ع) دست راست رسول الله و چشم رسول الله، مالک همین حالت داشت، نامه نوشت به مالک می‌روید به مصر، مصر با این عظمت یکی از ولایات اسلامی بود، استاندارش ایشان بود، همه اینان که آن جا هستند، چند میلیون هستند نمی‌دانیم، الان مصر تقریبا هشتاد میلیون جمعیت دارد، مثل ایران، این‌ها همه شان یا مسلمان هستند برادر تو هستند، حتی اگر برادر تو هم نیستند، مسلمان نیستند، مسیحی است، یهودی است، یک دین دیگری دارد، هم نوع تو هستند.
یعنی همه انسان هستند، خدای متعال، آب و غذا و امکانات و هوا برای همه قرار داده است، عدالت به معنای این است که خلاصه کسی نیاید ویژه خواری، رانت خواری، دسترسی خاص، این‌ها نداشته باشیم.
 
امیرالمومنین (ع) فرمود مالک نسبت به من، مثل من به رسول الله است
 
میرلوحی: بعد توی عملکردش هم امیرالمومنین (ع)  فرمود بعد از خلیفه سوم مردم ریختند و کشتند به خاطر ویژه خواری‌ها و رانت خواری‌ها و کار‌هایی که اتفاق افتاده بود، آدم تعجب می‌کند، هنوز دو دهه بعد از رحلت رسول خدا نیست، آن پیغمبر با آن زهد و تقوا و سیره محمدی (ص) یک جوری بشود در دوره خلیفه سوم، همان‌هایی که اصحاب و صحابی جلیل القدر و بزرگوار و معاریف اسلام و دور و بر پیغمبر بودند، همان‌هایی که در جنگ‌ها به یک خرما چند نفر اکتفا می‌کردند، وقتی می‌مردند طلا‌ها، اموال‌ها و شمش‌های طلای شان نه با مثقال و این‌ها بلکه با تبر تقسیم می‌کردند، تعجب می‌کند چه جوری اصلا بیست سال بعد از رحلت پیغمبر چه جوری آرام آرام موریانه فساد یک کاری می‌کند حکومت پیغمبر تبدیل می‌شود به حکومتی که مشاهیر و بزرگوارانی که دوستان خلیفه بودند و افراد اصلی دولت اسلامی بودند در دوره خلیفه سوم، از دنیا می‌رفتند، با تبر این شمش‌های طلای شان را تقسیم می‌کردند، هزار کنیز، هزار غلام، هزار شتر سرخ مو، هزار اسب تازی،  یعنی یک تریلی الان، چند میلیارد قیمت آن است.
عدل علی تیز است، عدل علی تند است، عدل علی قاطع است
 
میرلوحی: امیرالمومنین (ع) بعد از این مدت بعد از عادت کردن بدنه اجتماع به این فساد فراگیر، حالا آمده است شمشیر عدل را بلند کرده است، می‌فرماید اگر می‌خواهید من بیام سرکار ببینید سخت است با من طرف شدن، عدل علی تیز است، عدل علی تند است، عدل علی قاطع است.  هر چیزی که بخشیده است، مال‌ها، مثلا یک دفعه یک روستا، یک منطقه خوش و آب و هوا، چند هکتاری به رفیقش بخشیده است.
گفتند این‌ها پیغمبر تبعید کردند، بنی امیه دشمنان رسول خدا بودند، هر چه پیغمبر دشمنی کرده بود، تبعید کرده بود و رانده بود، آورد حاکم کرد، اموال بیت المال، روستا روستا، اموال اموال، هکتار هکتار به آن بخشیده بود.
فرمود تمام این سرمایه‌ها و این منابع طبیعی که این‌ها بخشیده است به اشخاص و رفقا و باند خودش و کل مال هر چه پول‌های بیت المال بخشیده است به رفقایش این اصلش برای مردم است؛ که آقا می‌گوید ما گرفتیم، پنج سال، ده سال، بیست سال است خوردیم، گفت بی خود خوردید، من اگر بیایم پس می‌گیرم ها، نگویید شما چقدر بداخلاقید.
حتی اگر ببینم رفتند مهریه زنان شان کردند و در شهر‌های دیگر باغ و  ویلا خریدند، من برسم که این مال، برای بیت المال بوده است و  حق نباشد برمی گردانم، صدایتان بلند نشود، که آقا دارید باغ‌های ما را می‌گیرید، ملک‌های ما را می‌گیرید، برای بچه‌های مان خانه خریدیم، ویلا خریدیم، سفر خارج رفتیم، اگر بفهمم منشاءش برای بیت المال بوده است و ویژه خواری بوده است، برمی گردانم.
 
سوال: در منقبت امیر المومنین (ع) ویژگی‌های بسیار زیاد و گاهی اوقات متضادی وجود دارد براساس ظاهر، فردی که در تمامی غزوات پیغمبر شرکت کرده است، ظاهرا جز تبوک و آن هم به دستور پیامبر بوده است و در دوران حکومت خودش با قاسطین، مارقین و ناکثین هم جنگ جمل و هم جنگ نهروان و هم صفین بوده است، یاور مظلومان بوده است براساس تمام روایات و تقاریری که نقل شده است در کتب مختلفی کشور‌های جهان اسلام، چه اتفاقی افتاد در جامعه که ما شاهد این شدیم که در سحرگاه نوزدهم ماه مبارک رمضان چنین انسان بزرگی در محراب عبادت به شهادت می رسد؟
میرلوحی: این سوال مهمی است، من نمی‌دانم اجازه هست یک تیکه بحث قبلی ام را تکمیل کنم و بعد به پاسخ شما برسم، به نظرم آن بحث نیاز به تکمله‌ای دارد، از سیره امیر المومنین (ع) یکی دو نمونه عرض کردم، یکی دو نمونه خیلی سریع ام  بگویم، آمد پیش معاویه، دشمنی برای امیر المومنین (ع) مثل معاویه کم داریم، حالا خیلی‌ها با امیر المومنین (ع) جنگیدند، ولی اهل تحقیق می‌دانند، محرک تمام این جنگ‌ها و فتنه‌ها معاویه بود، حتی آن که طلحه و زبیر و عاشیه را برانگیخت و آن که خوارج را برانگیخت و تحریک کرد، ابن ملجم و دیگران تحریک کرد، هم نقشه‌های معاویه و یار غارش عمرو عاص بود و مطلبی است که روشن است، جالب است که برخی از اصحاب امیر المومنین (ع) را مجبور می‌کرد بیاید پیش خودش، حالا قبلا توی جنگ با هم جنگیده بودند، می‌خواست مثلا یک گعده‌ای بکنند و یک حرف‌هایی بزنند و اینها، گاهی معاویه که این قدر دشمن امیر المومنین (ع) است می‌گفت به اصحاب امیر المومنین (ع) امشب راحت باش، آزاد باش، در امانی، دلم می‌خواهد از فضائل به قول خودش ابوتراب، نمی‌گفت ابوالحسن، برای تحقیر امیر المومنین (ع) می‌گفت ابوتراب، گرچه ابوتراب برای امیر المومنین (ع) تحقیر نیست، ولی آنها می‌خواستند تحقیر کنند، می‌گفتند ابو تراب، یک نمونه اخنس بن قیس می‌گویدیک موقع افطاری رفتم پیش امیر المومنین (ع) موقع افطار که شد، یک کیسه سربه مهر کرده‌ای را آورد و بعد دیدم درش مهر بود، شکست، گفتم مثلا یک غذایی ویژه‌ای برای حضرت گذاشتند، پیرمرد شصت و چند ساله، بعد دیدم نان خشک جوینی است و توصیف می‌کند و جوری توصیف می‌کند که اهل مجلس که همه اصحاب معاویه هستند، همه به گریه می‌افتند.
یک مورد دیگر می‌گوید توی همچین مجلسی معاویه گفت علی را برای من وصف کن، عذر آوردم و گفتم خواهش می‌کنم من را معاف بدار، گفت چاره‌ای نداری و باید حتما بگویی.
گفتم به خدا قسم یک شب علی را در تاریکی در محراب عبادت دیدم، محاسنش به دست گرفته بود، مثل مار گزیده به خودش می‌پیچید و می‌گفت، یا دنیا،  می‌خواهی علی پسر ابی طالب را  مغرورش کنی، فریبش بدهی، متعرض علی شده‌ای و شروع کرد به حالات امیر المومنین (ع) به عدلش، به زهدش، به ناله شبش، به تقوایش، که می‌گوید این قدر معاویه گریه کرد که محاسنش خیس شد، خیلی است، دشمن در مقابل عظمت یک شخصی که مقابل او هست، بعد می‌گوید معاویه گفت: درست است، رحم الله ابوالحسن، ابوالحسن این جوری بود که تو می‌گویی.
خوب امیر المومنین (ع) چهل – پنجاه سال جنگیده بود، تمام جنگ‌هایی که کفار با پیغمبر کرده بودند، فرمانده اش ابوسفیان و پسرش معاویه، از اول اسلام، از اول جنگ بدر، بیست و چند سال با هم درگیری‌ها داشتند، فرمانده سپاه کفر، رئیس مشرکین و کفار ابوسفیان بودند و در راسش معاویه و فرزندانش در راسش معاویه، بیست و سه سال با پیغمبر جنگیده بودند و بعد هم سی سال با امیر المومنین (ع) جنگیده بودند، پنجاه و چند سال خوب می‌شناخت، مثل برخی دشمان این ژنرال آمریکایی و اسرائیلی خیلی بهتر از ما حاج قاسم را می‌شناسند، روی او مطالعه کردند و می‌دانند چه عظمتی، چه شجاعتی، چه دلاوری دارد، گاهی دشمنان بهتر از دوستان آدم‌ها را می‌شناسند، می‌گوید ابوالحسن این طوری بود، بعد به زراره می‌گوید در فراغ علی چگونه‌ای، مثل مادری که طفلش را در آغوشش بکشند.
یک روز خدمتش بودیم، گفت اگر همه قاره‌ها را به من بدهند، یک پوست جویی را ظلما از دهان موری بگیرم، علی همچین کاری نمی‌کند، راوی می‌گوید علی آمده است به بصره، بعد فتح دیگه، حضرت از مدینه و کوفه آمده بود به بصره، چند هزار کیلومتر راه آمده است، وقتی سرکوب کرد آن  شورش را، بیست و چند هزار نفر کشته شدند در فتنه‌ای که آن سه نفر به پا کردند و امیر المومنین (ع) به عنوان امام برحق باید سرکوب کند این فتنه  طاغیان را که برپا کرده بودند ولو به قیمت ده‌ها هزار انسانی که بسیاری صحابه رسول خدا بودند. قاری بودند، حافظان قرآن بودند، بعد وقتی که حضرت خواست از بصره برگردد، سوار بر مرکبش شد، گفت مردم من دارم می‌روم، این من و لباسم، من چند هفته‌ای که این جا بودم، یک کیسه‌ای آورده بود، از گندمی که خودم کاشته بودم الان خورده بودم، یک لباس هم از این بیت المال مسلمین که این هم اموال بود، مگر امیر المومنین (ع) مگر حق نداشت، به عنوان یک انسان و یک مسلمان، سهمی از آنها بردارد، این لباسی که می‌بینید فاطمه زهرا (س) رشته و بافته بود، اصلا من وقتی این را توی تاریخ و روایت دیدم مغزم سوت کشید، فاطمه زهرا بیست و چند سال پیش شهیدشد ، فاطمه زهرا دو – سه ماه بعد از پیامبر به شهادت رسیده است، امیر المومنین (ع) بیست و چند سال خانه نشین بوده است، بعد چهار سال و نه ماه خلیفه می‌شود، یعنی حداقل بیست و پنج – شش سال است که فاطمه زهرا از دنیا رفته است با یک لباسی که فاطمه برای من بافته است، یعنی امیر المومنین (ع) امام مسلمین یک لباس، راوی می‌گوید، دارد خطبه می‌خواند، آستینش را تکان می‌دهد، بچه گفت به بابای، چرا حضرت خطبه می‌خواند آستینش را تکان می‌دهد، گفت غلام از حضرت پرسیدم، خادم حضرت، گفت یک لباس رو دارد که بیاید، مثلا مثل ما که یک قبایی داریم و لباسی که بخواهیم تلویزیون بیاییم، مسجد و منبر برویم و جلوی مردم آبروداری کنیم یک لباس خوب داشت، صبح شسته بود و هنوز کامل خشک نشده است.
الان اصلا تصور کنید الان با پادشاهان عرب مقایسه کنید، با این ریخت و پاش‌هایی در این شرایطی که میلیون‌ها مظلوم غزه از گرسنگی دارند می‌میرند، آب ندارند، نان ندارند، غذا ندارند، دوا ندارند، این سفره‌هایی که توی این ماه مبارک رمضان می‌اندازند، اینها اسلام هستند، اسلام علی اسلام است، خدا رحمت کند امام یک چیزی گذاشت، یک آکولادی باز کرد گفت ما دو تا اسلام داریم، یک اسلام ناب محمدی و علوی و فاطمی و مهدوی، یک اسلام آمریکایی که این خبیث‌های نوکر‌های آمریکا، این یهودی صفت ها، صهیونیست‌های در این شرایط واقعی غزه تریلی، تریلی، کشتی، کشتی دارند امکانات می‌دهند، در همین جهان به ظاهر اسلام، یکی از خوبی‌های شهادت امیر المومنین (ع) این شد که بین دو تا اسلام اموی، اسلام خلفاء، اسلام بخور بخور، اسلام رانت و اسلام غارت، با اسلام علی، اسلام زهد، اسلام عدل، اسلام تقوا و اسلام فضیلت کاملا جدایی ایجاد شد.
امام خمینی (ره) بیان کرد که ما دو اسلام داریم اسلام ناب محمدی و اسلام آمریکایی
 
بروم سراغ پاسخ به سوال شما، این جمله را عرض کنم بحث عدالت شد، عدالت یک شمشیری است توی فرق ظالم، توی فرق آن کسی که می‌خواهد بیاید حق مردم را بخورد، اما عدالت هدف غائی و اعلاء و اثنای جامعه بشری نیست، خدا نیامده است همه بشریت را آماده کند، که فقط مثل یک پادگانی که یکی یک دانه، مثلا یک تیکه نان متری، نیم متر به هر سربازی می‌دهند با این مقدار پنیر، این جوری یک کوپنی ببندند، صبح توی صف می‌ایستند، شبیه آن چه که ما نرفتیم ولی شنیدیم توی کره شمالی کپونیزم و کمونیزم و این هاست، یعنی یک جامعه اسلامی یک جامعه‌ای است، همه بایستند توی صف و همه به یک اندازه، همه، این عدل نیست، آن که ما از روایات و قرآن و از سیره اهل بیت فهمیدیم و یاد گرفتیم این است، که عدل یک زیرساخت کلی است، شما یک همچین میزی درست کنید که همه بتوانند بشینند سر این میز و آن موقع رشد و کمال و قرب الی الله، عالی‌ترین درجه با فضل است، با کرامت است، با جود است، با سخاست، با گذشت است، خود ما توی دعاها، به خدا نمی‌گوییم خدا با ما با عدل با ما برخورد کن که اگر بخواهد با عدل برخورد کند که پوست مان کنده است، حتی توی خانواده مثلا شما تصور کنید، عالی‌ترین زندگی ایده آلی این است که زن و شوهر براساس عدل با هم برخورد کنند، اگر بخواهند همه چیز با عدل با هم برخورد کنند، همه چیز چاقو بگذارند، خط کش بگذارند، این یک ذره مال من است و این مال تو است، اصلا زندگی تلخ می‌شود، عدالت زیرساخت اولیه است، مثل تشکی که می‌گذارند که می‌خواهند کشتی بگیرند، یا توی سالن‌های سرپوشیده یک کفی صافی درست می‌کنند، والیبال، بستکبال، گل کوچک بازی بکنند، بعد توی فضایی که برای همه درست شده است، جای ظهور فضائل و مکارم است.
اینکه جامعه اسلامی یک جامعه‌ای است، همه بایستند توی صف و همه به یک اندازه، همه، این عدل نیست
 
عدل هیچ وقت نمی‌گوید علی می‌گوید تو افطار کردی یک لقمه بخور ولی بالاتر از عدل می‌گوید گذشت، ایثار، مواسات، پس عدل حرف اول مان است، مثل نمره قبولی ده اولیه است، بالاتر از عدل این است که ما برویم گذشت و مودت و رحمت، خدای متعال توی قرآن مجید، بحث ازدواج نمی‌خواهم اشاره کنیم، همین آیات ازدواج اگر زن و شوهر در کنار هم آرامش و آن کمال و رشد پیدا کنند، با عدل نیست، با دو تا چیز است، با مودت، خدا رحمت کند آقای مهدوی کنی، سی – چهل سال توی این تهران بزرگترین احیا را ایشان می‌گرفتند، مودت یعنی این که دو تایی به هم عشق بورزند، مرد به همسرش بگوید دوستت دارم، عاشقت هستم، پیغمبر اکرم (ص) فرمودند قول رجل، مرد به همسرش بگوید احبک چنان در قلب این خانم جا می‌افتد، اینها عدالت نیست، اینها رحمت است، رحمت یعنی اگر یک اشتباهی کرد، عدالت اقتضا می‌کند مچش بگیریم، رحمت می‌گوید ولش کن، بعضی کسانی که افراط می‌کنند در عدل و عدالت و گاهی شعار‌های پوپولیستی هم می‌دهند و گاهی دل مقام معظم رهبری از آنها می‌رنجد، یک افراط عجیبی بعضی از فرقه‌ها می‌کنند که من می‌ترسم یعنی نهایت بعضی از افکار خشک و متحجر مثل گروه‌های انحرافی فرقان و منافقین، و پیکاری ها، آنها یک عدالت خواهی‌های تندی بودند، من یادم هست که دهه پنجاه آقا عدالت، عدالت، حتی خوارج به علی می‌گفت تو به عدالت رفتار نکردی، به خود پیغمبر می‌گفت، می‌خواست به پیغمبر عدالت یاد بدهد، به امیر المومنین (ع) می‌خواهد عدالت یاد بدهد، بعد از این عدالت خواهی‌های افراطی خارج از حد ولایت، بعضی آدم احساس می‌کند، اینها عاقبت خوشی ندارد، به قول امام فرمودند این تند روی‌ها، شما می‌خواهید از امام جامعه اسلامی جلوتر بیافتید، علی را زیر سوال ببرید.
 
سوال: یکی از بحث‌ها این است که ما یک صحیفه‌ای داریم به نام نهج البلاغه که در ادبیات عرب و هم در محتوا بی نظیر است، این را حتی دیگرانی که غیر مسلم هستند هم می‌گویند، یکی از کسانی که این موضوع را مطرح می‌کند جرداق مسیحی است.
میرلوحی: من چند ساعتی با او ملاقات داشتم.
 
سوال: بله خدا رحمتش کند، می‌گوید من دویست بار این کتاب را خواندم، چه شد جامعه اسلامی از محتوا، این احکام و دانش‌ها و بینش‌هایی که در این کتاب است دور افتاد و نتوانست اینها را عملیاتی کند؟
میرلوحی: سوال قبلی تان شبیه همین است، با هم پاسخ می‌دهم، خوب پیغمبر اکرم (ص) بیست و سه سال زحمت کشیده است، خود پیغمبر فرمودند هیچ پیغمبر مثل من سختی نکشید، پیغمبر خیلی زحمت کشیده است، یک مشت اعرابی که جسارت نباشد در دوره جهالیت، به خاطر آب دادن زودتر گوسفند همدیگر را می‌کشتند، به خاطر یک نقل، یک حرف، جنگ‌هایی داشتیم که صد سال طول کشیده است، سر چی بوده است، سر یک چیز بیخودی، سر یک شتری، یک ظرف آبی، یک چیز بیخودی، یک فریادی، یک فحشی، یک دشنامی، صد سال همدیگر را می‌کشتند، پیغمبر در بین یک قوم وحشی، امیر المومنین (ع) وصف می‌کند که اینها چه طور بودند، آبی که می‌نوشیدند چه طوری بود، دختران زنده به گور، زنان را می‌کشتند، حق شان را ضایع می‌کردند، یک مشت وحشی، پیغمبر زحمت کشید، موجوداتی تربیت کرد، که بعد در جنگ احد و جاهلیت می‌بینید، ایثار و گذشت، مجروح افتاده است آب می‌دهند به او بخورد و می‌گوید بغل دستی بیشتر از من نیاز دارد، همین‌ها بودند که به خاطر یک لیوان آب که زودتر می‌خورده است شمشیر می‌کشید، ولی گذشت می‌کند، خیلی پیغمبر زحمت کشید، ولی چه شد آن جامعه رسید به آن جایی که بعد از سی سال از رحلت رسول خدا شمشیر بکشند علیه امیر المومنین (ع) و بیست سال بعدش در عاشورای شصت و یک، این امام حسینی که دیده بودند در آغوش پیغمبر، روی شانه رسول الله، خدا رحمت کند آقای فاطمی گاهی روضه‌هایی لطیفی می‌خواند برای امام حسین (ع)، خدا رحمت کند ان شاءالله با اجداد طاهرینش محشور شود، پیغمبر رد می‌شدند از خانه فاطمه زهرا صدای گریه امام حسین را شنید برگشت و در زد و فاطمه زهرا فرمود بابا رسول الله خوش آمدید، خانه ما را منور کردید، پیامبر فرمود فاطمه جان مگر نمی‌دانید من صدای گریه حسین را نمی‌توانم بشنوم. نگذار حسین گریه کند.
یک همچین منظره‌ای اینها دیده بودند، خود عمرسعدی که می‌آید توی قتلگاه و آن جنایت او همسن امام حسین است، پنج – شش ساله هستند با هم، می‌بیند امام حسین می‌آیند تاتی تاتی پیغمبر در سجده امام حسین آمدند روی گردن حضرت نشسته است، و پپغمبر آن قدر سجده را طول می‌دهد که بچه خودش بیاید پائین، مردم فکر کردند توی سجده وحی نازل شده است، یا رسول الله این قدر سجده را طول دادید، جبرئیل نازل شده بود، گفت نه حسین سوار گردنم شد، ترسیدم که از همین فاصله نیم متری بچه بیافتد، اینها دیدند پیغمبر طاقت ندارد که بچه از این فاصله نیم متری بیافتد، چه جوری از بالای اسب با نیزه پرت کردند و به زمین زدند، چه اتفاقی در این سی سال یا در این پنجاه سال افتاد.
این مهم‌ترین سوال در تاریخ اسلام است ولی من یک شمه اش، شب ضربت خوردن امیر المومنین (ع) اشاره کنم، ممکن است حرف من صددرصد خیلی پخته نباشد، ولی بزرگتر‌ها و اهل فن، بزرگانی که حرف این طلبه کوچک امشب بشنوند، راهنمایی کنند که این حرف را اصلاح کنیم  این واقعیتی است در جامعه عربی این درست است که پیغمبر تلاش کرد اینها تبدیل شان کند به یک موجودات اهل ایثار و نثار و مکارم اخلاقی و اینها، ولی هنوز آن رگه‌های جاهلی، یعنی انسان مرکب از یک جنبه ربانی و رحمانی و الهی در وجودش و در عین حال یک جنبه شهوانی و غضبانی که در وجودش هست.
 
هر بزرگی بلاخره هر کدام از ما، امشب شب قدر است، خدای متعال، انبیاء، اولیاء، سماوات اینها همه ما را دعوت به ولی خدای نکرده، من می‌خواهم از تلویزیون به سمت مسجد، خدای نکرده یک منظره حرام و شهوانی ببینم و من هم در معرضیم و هر کدام ما در معرض هستیم، یک حالت جاهلی که در عرب‌ها بود، نتوانسته بود آن را کامل از بین ببرد، درست است که اینها آمده بودند همراه پیغمبر ولی این بغض‌هایی که سویدای دل شان بود، این واقعیتی است که خانه‌ای در مکه نبود الی این که یک کشته به شمشیر علی داشت، این در جنگ بدر، درست است که آن سیصد و سیزده نفر اصحاب پیغمبر، ولی چند نفر جنگیدند، خدای وکیلی، تمام بزرگانی که عطبه و شیبه و داداش معاویه، دایی اش، عموی او، پدربزرگش، همه به شمشیر علی کشته شدند، این هند جگرخوار که سال بعد آمد این جور سینه حمزه شکافت، این کینه را کجا آورد نسبت به امیر المومنین (ع) و حضرت حمزه و سینه حمزه را شکافت، چون  پارسال داداش، پدرش و بچه هایش را کشتند، تمام بزرگان قریش غالبا کشته داشتند با شمشیر امیر المومنین (ع)، یک مثال بزنم برای کسانی که اهل مطالعه در تاریخ باشد، وقتی سه نفری که جنگ جمل را راه انداختند در جنگ بصره، اسم نمی‌آورم که به کسی جسارت نشود، همه می‌دانند، اینها آمدند مکه، اول به امیر المومنین (ع)، حضرت فرمودند می‌دانم دروغ می‌گویید، می‌خواهید پیمان شکنی کنید بروید جنگ راه بیاندازید ولی من قصاص قبل از جنایت نمی‌کنم، آمدند توی مکه سپاه جمع کردند و لشکر طاغی و یاغی دشمنان علی را جمع کردند و بردند به بصره، حمله کردند به حکومت امیر المومنین (ع)، همه می‌دانند، اینها وقتی آمدند در مکه خواستند نیرو جمع کنند، توی مکه، قبله مسلمین، مرکز اسلام، مرکز کعبه، مرکز مسجد الحرام، ده هزار نفر آقای عابدینی توی مکه داوطلب شدند، بیایند به جنگ امیر المومنین (ع)، غالبا آنهایی کشته داشتند، بودند، بدریه، خیبریه، حنینیه، اینها توی سینه‌ها بود، متاسفانه متاسفانه همین امام حسین پاره تن رسول خدا، او هم وقتی می‌خواست برود عراق، می‌خواست برود کوفه، که در کربلا به شهادت رساندند، آمد مکه، صد و بیست و پنج روز توی مکه بود، امام حسین توی مکه بود، خطبه خواند، اتمام حجت کرد، سخنرانی کرد، فکر می‌کنید، چند نفر آمدند به کمک پاره تن رسول خدا، این کینه ها، همه می‌گویند ارادت داریم و نشستند ولی توی دلشان بغض‌ها سرجاش هست، این مکه‌ای ده هزار داوطلب برای علی حاضر شدند، دو تای شان حاضر شدند به کمک امام حسین بروند، راجع به مکه صحبت می‌کنم، راجع به شام معاویه یا سایر شهر‌ها که دشمن شان بود صحبت نمی‌کنم، این کینه این کشته‌ها توی دل‌ها بود، ما نباید فراموش کنیم که این کینه این کشته‌ها در این دل بود و یک عده‌ای هم بعد‌ها، بعدش هم جو عمومی شورش و عصیان کرد،  خوردن و بردن و غارت‌ها و ویژه خواری‌ها، رانت خواری که قبل از امیر المومنین (ع) انجام شد، عموم مردم توده آمدند به سمت امیر المومنین (ع) ولی سران و بزرگان و خواص نه، آنها عادت کرده بودند به غارت و لذا در دل‌های شان کینه‌های شان آماده بود، منتظر این فرصت بودند و این فرصت با طراحی معاویه و عمر و عاص و اهالی جنگ جمل، یک مشت آدم جاهل، زاهد،، نادان‌های که خودشان را عادل و عدالت خواه می‌دانستند و خودشان را از علی بالاتر می‌دانستند.
 
چهار هزار خوارج آمدند به جنگ امیر المومنین (ع) این ابن ملجم و اصحابش از الباقی جمعیت نهروان، باقی مانده جنگ خوارج با امیر المومنین (ع) هستند که در مثل امشبی شمشیر نانجیب و حرام آنها، شمشیر نجس آنها به آسمان رفت و فرق امیر المومنین (ع) در محراب مسجد کوفه شکافت.
 
سوال: حضرت آقا می‌فرمایند که شب‌های قدر باید قدر دانست و به مسایل جامعه اسلامی، کشور خودمان و وضعیتی که مسلمان‌ها در چهار گوشه دنیا دارند، فکر کرد و برای آنها دعا کرد و یکی از موضوعاتی که سر لوحه جهان اسلام الان قرار دارد، موضوعات غمبار غزه هست.
چرا با همه این وضعیتی که وجود دارد، کشور‌های اسلامی منظورم سران کشور‌های اسلامی، در مورد این ظلمی که رژیم صهیونیستی بر ضد مردم غزه و بر ضد مردم فلسطین روا می‌دارد، سکوت پیشه کردند و بعضی از اوقات حتی همراهی می‌کنند؟
میرلوحی: بله متاسفانه، یک جمله‌ای عرض کنم در روایات دارد  یک درهمی ولو آدم در راه خدا می‌دهد، به امام برساند، ملاک امام زمان است، دو میلیون برابر بیش از آن است که همین طوری که خودش در یک راهی مصرف کند، شب قدر چرا این قدر عظمت دارد، لیله القدر من الف شهر، یعنی ما یک عملی انجام دهیم، یک آیه قرآنی بخوانیم، یک صله رحمی انجام دهیم، یک روزه داری غذا به او بدهیم، هر عمل خیری الان بکنیم، معادل هزار ماه است، یک شب قدر، چون امشب، شب امام است، شب قدر، شب امام است و شب اتصال به امام زمان (عج) که هر لحظه در شب قدر باید متصل به حضرت بقیه الله باشیم، اصلا ما چیزی نیستیم، قطراتی هستیم در اقیانوس امام زمان (عج) هدف روزه و هدف شب قدر، این رسیدن به امام و معیت در محضر امام زمان است که خدای تعالی این توفیق را امسال به ما بدهد که ما با هیچ کس نمی‌خواهیم باشیم، فقط می‌خواهیم با امام زمان (عج) باشیم، چرا اهمیت امام این است، آدم الان می‌فهمد، ممکن است هزار تا کار را درست کردیم، ظاهر کشور‌های اسلامی، پنچاه و چند تا کشور، همه می‌بینید، چه میدان‌ها، چه ورزشگاه ها، چه برج‌هایی، ظاهر فریب، چشم‌ها را پر می‌کند، ولی از باطن خالی است، باطن چی است، باطن اسلام امامت است، یعنی پنجاه و چند تا کشور هستند، اما در مقابل دو – سه میلیون صهیونیستی که دارند این طور ریشه اسلام را می‌زنند، یک مشت ذلیل و بدبخت و بیچاره هستند، چرا، چون از امامت و از امام دور هستند، نماز نمی‌خوانند در کشور‌های اسلامی، صف‌های جمعیتی در ترکیه، در مسجد الحرام، میلیون‌ها نفر ولی از این نماز ذره‌ای آمریکا و اسرائیل نمی‌ترسند، ولی پیغمبر اکرم پانزده نفر می‌ایستادند به نماز بدن مشرکین می‌لرزید، چون نماز با امام بود، مشکل امت اسلام این است که از امام جدا شدند، آقای رئیسی بلند شد، سید اولاد پیغمبر توی اوایلی که جریان غزه و آن چیز پیش آمده است، شاید الان بدتر از آن موقع است، قلب‌ها داغ دار بود، سران اسلامی دور هم جمع شده بودند، مخصوصا آن کسی که رئیس جلسه بود، این سید اولاد پیغمبر رفت ده تا پیشنهاد داد، حداقل اقل اقلش این بود که بابا این کشور‌های اسلامی این پنجاه و چند تا کشور بگویند آتش بس، حاضر نشدند بگویند آتش بس.
 
سوال: حالا که آتش بس را، علی رغم شورای امنیت سازمان ملل پذیرفته است.
میرلوحی: زده است زیرش.
 
سوال: وظیفه امت اسلامی چی است، چون بسیاری از سران را باید ندید گرفت.
میرلوحی: اصلا سران اسلام نیستند اینها، خدا می‌داند، همیشه می‌گویم خدا رحمت کند امام، می‌گفت اسلام اموی، وعاظ سلاطین، اسلام آخوند‌های درباری، این اسلامی که اینها درست کردند، این اسلام نیست، این بدتر از کفر است، باید امت اسلام به این جا برسند، تا مادامی که اینها سران اسلام هستند وضع همین است، سران اسلامی که اینها در خفا هم پیمان خلفای یهود هستند، اصلا شما می‌دانید اگر این امکاناتی که توی این شش ماهه، از کشور‌های اسلامی خصوصا ترکیه، امارات، عربستان، اردن اگر برای اسرائیل نمی‌رفت، الان اسرائیل نابود شده بود، فقط این نیست که آمریکا و کشور‌های غربی دارند به او موشک، هواپیما و توپ و تانک و بمب اینها می‌دهند.
امکاناتی که سران اسلامی و این سرانی که به دروغ ادعای اسلام می‌کنند، اینها بزرگترین خیانتاست ، این که می‌گویند منافقین بدتر از کفار هستند، چون بایدن، مکرون و آن خبیث‌هایی که می‌گویند ما کنار اسرائیل هستیم، ما دشمن فلسطین هستیم، این خبیث‌های که می‌گویند ما اسلام هستیم، پرچم اسلام، ما کلیددار کعبه هستیم، ما خادمان حرمین شرفین هستیم و این طور دارند به غزه و فلسطین خیانت می‌کنند، مشکل اصلی ما این هاست، شب قدر، شب بیداری امت اسلام است.
 
در شب بیست و سوم از اول تا آخرش اللهم کل ولیک بخوانید یعنی بدانیم هر چه داریم 
 
چرا می‌گویند شب قدر توجه به امام زمان باشد، در شب بیست و سوم از اول تا آخرش اللهم کل ولیک بخوانید یعنی بدانیم هر چه داریم امام است، غیر از امام اصلا چیزی نداریم، نماز ما امام است، آن که امیر المومنین (ع) می‌فرمود حج مومن امام است، یعنی اگر یک نمازی درست شد بدون امام، اصلا نماز نیست، این کفر است. نماز نخواند بهتر از این است که برود پشت سر این خادم حرمین بخواند، روزه و حج و جهادی که پشت سر این خبیث‌ها باشد، یا اصلا ذکاتی که به اینها می‌دهند این بعضی ها،  زکات که برای ترور در عراق و شام، سر بریدن و این اتفاقاتی که در هفت سال و نیم جنایات داعش با پول چه کسی بود اینها، بعضی با پول زکات و فطره بعضی از مسلمان‌ها بود.
اینها می‌خواهم بگویم یک اسلام به صورت یک لباس مغلوبی، وارونه، وقتی که یک اورکت در نظر بگیرید هم پشت و رو کنید، هم بالا و پایین کنید، یک اسلام تقلبی، جعلی و حقه‌ای درست کردند، راه کار امت اسلام بازگشت به غدیر است و لاغیر.
ما هیچ نسخه دیگری نداریم، باید برگردیم به امام الهیه اهل بیت تا مادامی که امامان ما، ائمه نار هستند، تا مادامی که فرعون‌های کشور‌های اسلامی اینها اختیار امت اسلام دست شان هست وضع همین است، هیچ اتفاقی نمی‌افتد، فاطمه زهرا چهارده قرن پیش به من و شما داده است، وقتی زن‌های مدینه آمدند خدمت فاطمه زهرا خانم جان حال تان چطور است؟ فرمود خلافت از علی گرفتید، غصب کردید، غدیر را زیر پا له کردید، یک خبر به شما می‌دهم، (حدیث) شمشیر خونریز، تا مادامی که این است، شمشیر به فرق امیر المومنین (ع)، موسی بن جعفر در زندان، این روال امت اسلام است که اصحاب سقیفه الان چهارده قرن حکومت می‌کنند، همین آل سعود‌ها سرکار، آل زیاد‌ها، آل مروان ها.
 
سوال: حضرت امام می‌فرماید روز قدس، روز اسلام است، امسال روز قدس از یک جایگاه قانونی برخوردار است، چه باید کرد برای این روز؟
میرلوحی: روز قدس یعنی روز امیر المومنین (ع)، یعنی روز محمد و آل محمد، چون قدس اصلا محل معراج محمد (ص) است، یعنی با علی باش، اتق الله حق ... یعنی با علی باش، یعنی با محمد و آل محمد (ص) باش، قدس یعنی محمد و آل محمد، روز رسول اکرم در کلمات امام، روز اسلام، یعنی آن وقتی روز قدس می‌شود و قدس آزاد می‌شود که امت اسلامی، حول امامش، الان این توجهی که توی دنیا واقعا سی – چهل سال پیش خیلی از کشور‌ها که می‌رفتیم اصلا نمی‌دانستند مهدی یعنی چی، امام زمان چی است، صاحب امر چی است، به برکت این خون‌های شهدا، این خون‌های مقاومت اسلامی، رزمندگان امثال حزب الله لبنان، انصار الله یمن، الان توی دنیا هر جا می‌روید می‌گویند این مهدی چه کسی است، این معرفتی که نسبت به امام زمان ایجاد شده است و امیدواریم همین توجه روز به روز، ساعت به ساعت بیشتنر شود، این توجه به امام زمان، بیداری امت اسلامی که از غیر امام حق، امام من الله، مایوس بشود، بیاید به سمت امام بر حق، امام عصر، بقیه رحمان، امام انس و جان، الحجه الحسن مهدی ارواحنا فداه و عجل الله فرجه شریف آن موقع روز پیروزی امت و یکی از نشانه‌های پیروزی ان شاءالله روز آزادی قدس شریف و امیدواریم همین سال‌ها باشد و خیلی دور نباشد.
 

نظر شما