وزارت ارتباطات دولت سیزدهم اخیرا تصمیم گرفته قفل کودک جستجوگر گوگل را نه برای کودکان که برای تمام مردم ایران فعال کند. بدین ترتیب دیگر هیچ کس نمیتواند به جز موضوعاتی که گوگل تشخیص میدهد مناسب سن کودکان است، در موضوعات دیگر جستجو نماید.
شاید در نگاه نخست این موضوع آنچنان حائز اهمیت نباشد و با بکارگیری فیلترشکن محدودیت جدید را دور زد ولی باید دانست این تصمیم دولت در ایجاد چنین ترفندی قبل از اینکه مردم را صیانت نماید در حال ضربهزدن به بسیاری از کسب و کارهاست.
قطعا وزیر و اطرافیان وی نمیدانند اما اگر بخواهم در این راستا مثالی بیاورم باید عرض کنم از زمانی که وی و همکاران محترمشان به این کشف رسیدهاند تا مردم را در امان نگاه دارند بخشی از ارتباطات عادی و کاری در رسانهها مختل شده است. بدین صورت که بعد از این محدودیت ایمیلهایی که اصلیترین راه ارتباطی میان بخشهای مختلف روزنامه و همکاران دورکار است دچار اختلالات جدی شده و در این شرایط حتی عکسهای ساده خبری نیز به اصطلاح قابل دانلود و تماشا نیست. همین موضوع سبب شده تقریبا تمام همکاران دست به دامان فیلترشکنهای غیرقانونی شوند تا چاپ روزنامه دچار تاخیر نشود و ضرر و زیان مالی رخ ندهد. البته روند کار در این ارتباطات دچار پیچیدگیهای عجیبی نیز شده است. بدین ترتیب که مسئولان فنی روزنامه ناچارند برای دانلود تصاویر، فیلترشکن را روشن کنند و سپس برای دانلود فایلهای متنی فیلترشکن را خاموش نمایند. آقای وزیر! کجای دنیا این مدلی کار میکنند؟
به هر روی، اگر دولت، قبل از ایجاد چنین قفلی یا بهتر است بگویم ایجاد چنین محدودیتی قدری با کارشناسان و اهل فن مشورت میکرد متوجه میشد فرجام چنین صیانتی، ایجاد اختلالهای جدی در کسب و کار مردم است.
نکته پایانی آنکه، برآیند اقدامات دولت محترم در این مدت نه تنها نانی بر سر سفره مردم اضافه نکرده بلکه تکههای باقی مانده از نان را هم به عناوین مختلف از جراحی گرفته تا صیانت برداشته است. نمی دانم چقدر رئیس جمهور در جریان چنین تصمیمات و نتایج آن هستند ولی آنچه محرز است جامعه این تهدیدها را از چشم کل دولت میبیند نه یک وزیر یا وزارتخانه. اگر آقای وزیر یک روز وقت بگذارند و برای ساعاتی به روزنامه مشرف شوند ریزتر و دقیقتر میگویم نتایج تصمیماتشان چیست!