به گزارش اداره کل روابط عمومی وزارت علوم، دکتر جمیله علم الهدی،رئیس پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری دانشگاه شهید بهشتی، در اجلاس معاونان آموزشی دانشگاههای کشور که با حضور وزیر علوم در دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد با اشاره به چالشهای دانشگاه در خصوص تحول افزود: دانشگاه بخصوص دانشگاههای ایرانی، با یک چالشهای جدی در مسیر تحول روبرو هستند که من امروز میخواهم به چالش آزادی تاکید کنم.
وی ادامه داد: یعنی درواقع بحث من بر روی چالش آزادی در دانشگاه ایرانی است و اگر تیتری بخواهم برای بحث خود داشته باشم عنوان آن خیلی خلاصه چالش آزادی برای دانشگاههای ایرانی است.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی خاطر نشان کرد: اگر بخواهم خیلی خلاصه مبنای این چالش را دنبال کنم، دو مبنا برای آن چالش وجود دارد، یکی 《دوگانه نظم آزادی》 است که این 《دوگانه نظم آزادی》 به شکل طبیعی، واگرا نیست، همگرا است.
وی افزود: در بدن هر انسان با تغییر هورمونها یا هر یک از سیستمهای بدن مانند گوارش و اعصاب تغییری ایجاد شود میل انسان تغییر میکند. بنابراین همگرایی بین میل طبیعی و نظم طبیعی وجود دارد.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی افزود: زمانی که وارد حوزه زیست اجتماعی می شویم، بین نظم اجتماعی و آزادی یا آزادی اجتماعی، واگرایی وجود دارد و این مبنای اصلی است.
وی با بیان اینکه واگرایی مبنای اصلی چالش آزادی در دانشگاهها است خاطر نشان کرد: مبنای دوم که اساس این چالش را فراهم میکند، هستی اجتماعی به نام دانشگاه است، دانشگاه قطعا می دانید، یک ساختمان و یک بنا نیست، یک حقیقت اجتماعی و هستی اجتماعی است و ممکن است تصور کنید یک نهاد است و یا تصور کنید یک ساختار ی برای نهاد علم است.
علم الهدی افزود: اگر به معنای خود دانشگاه توجه کنیم، و گاه دانش باشد، بنابراین خود نهاد میشود درهرصورت یک هستی اجتماعی است، و چون هستی اجتماعی است، مقتضی زیست اجتماعی می شود، افراد در دانشگاه زیست فردی ندارند، زیست اجتماعی دارند و چون زیست اجتماعی دارند به آزادیهای فردی میخواهند بپردازند و آزادیهای فردی با نظم اجتماعی در تعارض است .
عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی افزود: یعنی تعارض بین دو اراده است، اراده فرد و اراده انباشته جمعی ، یک اراده فردی است که مثلاً بعضی کارها میخواهد انجام دهد و یک اراده انباشته جمعی است که براساس خیر عمومی عمل میکند، بنابراین شاید بهترین واژهای که میشود برای این چالش اشاره کرد ، چالش آزادی بیان است .
وی با بیان اینکه در دانشگاه ها چالش آزادی بیان وجود دارد افزود: آزادی بیان دو نوع دارد که هر دو نوع آن مطرح است، هم آزادی بیان رفتاری و هم آزادی بیان گفتاری، که در هردوی این آزادی با نظم دانشگاه تعارض و واگرایی پیش می آید.
علم الهدی باطرح این سئوال که خب مشکل از کجاست ؟ افزود: مشکل از این هست که این آزادی که بهصورت اراده انباشته جمعشده و بهشدت ایدئولوژیک است و در سلطه ایدئولوژیک لیبرالیسم در دانشگاه اتفاقی که میافتد بهعنوان هستی اجتماعی، آزادی بیان ممکن نیست.
وی افزود: در کشور ما در مورد این سلطه ایدئولوژیک یک نوع رفتار مدیریتی وجود دارد، براساس سلطه ایدئولوژیک بر علم و فناوری و سازمان دانشگاه یکسری رفتارها روی می دهد، و برای اینکه این رفتارها با نظم اجتماعی جامعه ایرانی سازگار باشد، نوعی مدیریت اعمال میشود و این نوع مدیریت میتواند در حدود رفتاری کمی تغییراتی ایجاد کند ولی بهطور جدی نمیتواند سلطه ایدئولوژیک پیدا کند و با حداقل رقابت ائدولوژیک کند .
وی ادامه داد: مثلاً تحولی در علوم انسانی ایجاد کند یا تحولی در علم ایجاد کند این اتفاق نیفتاده است سالهاست که منتظریم بیفتد ولی نیفتاده است.ااگر این را بپذیریم درواقع میشود گفت که ما دو راه بیشتر نداریم و دانشجوها دچار تعارض و یا حتی ممکن است دچار شورش و اغتشاش شوند.
علم الهدی افزود: تعارض اکنون نیز وجود داردمانند تعارض با سیاست مثل تعارض یک نهاد سیاسی با دولت ، تعارض با نهادی اقتصادی و قضات، تعارض با نهادهای فرهنگی مثل تعارض با علم و فرهنگ، ولی همزمان که این تعارضها است ، یک اتفاق دیگری نیز رخ میدهد و آن همگرایی است درواقع این تعارض و آن همگرایی ، میشود در یک چرخه مشاهده کرد که ما اسم آن را می توانیم، چرخه بوروکراسی دموکراسی بگذاریم که بهصورت چرخهای همدیگر را حمایت میکنند .
وی ادامه داد: اگر دموکراسی نباشد، بوروکراس معنیدار نیست و اگر بوروکراسی نباشد، دمکراسی معنی دار نیست، و این ها از لحاظ معنایی بهم وابسته هستند، ولی صورتهای نامناسبی از دموکراسی و بوروکراسی هم مشاهده میشود، بروکراسی تا حدی تحلیل های بسیار بسیار ریز، در قوانین دانشگاه ایجاد کرده و کم کم نمایان میشود مثلً انضباط دانشجو.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به اینکه همه میدانند که معلمی به وقت و زمان و مکان وابسته نیست افزود: بیشتر از همه مرجعیت علمی است که کسی را به معلمی می رساند و کسی را نیازمند به آن معلم ساخته و به شاگردی فرا می خواند، ولی ما با بوروکراسی حاکم توانستیم علم و معلمیو تعلیم و تربیت را در ساختارهای هدفمند محدود کنیم.
وی خاطرنشان کرد: دموکراسی شکل خود را در بروکراسی در قالبهای مشارکت دانشجویان در گروههای دانشجویی، گروههای فعال سیاسی، گروههای فعال علمی نشان می دهد، اینها صورتهای جذاب و زیبای بوروکراسی در دانشگاهها هستند ولی یک صورتهای نازیبا هم دارد مثل تقلب، چانهزنی، رانتخواری که خودش را نشان میدهد.
علم الهدی افزود: برای چرخه نخست دموکراسی شاید یک صورت پذیرفتهشده و مقبول و یک صورت نامقبول دارد، چالش وقتی پیش میآید که شما کمکم صورت نامقبول را در محیط های دانشگاهی مشاهده می کنید، و یا اینکه خداینکرده تصور می شود که این صورت نامقبول در دانشگاه ها روبهافزایش است.
وی ادامه داد: درهرصورت آن چالش آزادی بیان که در دانشگاه ایرانی عنوان کردم، درواقع آزادی بهمعنای اراده آزاد است که می خواهد از اراده انباشته جمعی رها شده و مستقل شود، بنابراین از قدرتهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی فرار میکند و می خواهد آن استقلال را حفظ کند.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی افزود: درهرصورت آن نظام بوروکراتیک حاکم به وسیله فناوریهای نرم و فناوری های سخت آن را دوباره به دام می اندازد، بنابراین آنچه که در حال اتفاق افتادن است، چالشی بین اراده فردی و اراده انباشته است و در واقع چیزی که بیشتر در حال اتفاق افتادن است، تبیین خیر عمومی است.
وی افزود: همان مبنایی که می خواهد اراده انباشت اجتماعی را تفهیم کرده و توضیح دهد. چیزی مثل منافع ملی، منافع گروهها، منافع اقتصادی، و یا هر منافع دیگری، و حتی در شکل های متنوع و متفاوت آنچیزی که واقعاً هست.
علمالهدی افزود: گروههای اجتماعی برای تفسیر خیر عمومی رقابت میکنند درواقع اراده فرد در مقابل اراده جامعه نیست، آنچه که وجود دارد ارادهای است که گروههای اجتماعی بهصورت عجیبوغریبی با هم رقابت میکنند، در واقع این یک امر طبیعی است گروههای اجتماعی باید رقابتکنند بر ای اینکه خیر عمومی را تعریف کنند ولی مشکلی که اینحا پیش میآید این است که این رقابت نامتوازن است، رقابت متوازن نیست.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی افزود: اوایل اتفاقی که روی می دهد این است که هر کسی از این گروهها ممکن است نفع عمومی و خیر عمومی را نتواند تفسیر کند چرا که هر کسی هر چه تفسیر میکند دانشگاه را به آن سمت هدایت می کند، اکنون مدتهاست که منافع اقتصادی و اشتغال و چیزهایی از این قبیل بهعنوان خیر عمومی تلقی شده و همه دانشگاهها بایستی در جهت این خیر عمومی حرکت کنند.
وی ادامه داد: شاید اگر مقایسه کنیم بین گروههای علمی و رشته های علمی ، بخشی از این گروههای علمی باید به سمت فناوری ، کارآفرینی و توزیع خدمات عمومی حرکت کنند، ولی لازم نیست همه دانشگاه این کار را انجام دهند.
علم الهدی افزود: بنابراین رقابت بین رشتههای علمی برای اینکه در فضای فناورانه و بازار قرار گیرند، خیلی زیاد میشود و رقابت نامتوازن است و برای ساماندهی این کار سیستم مدیریت سعی میکند قواعدی را وضع کند، در حالی که قواعد مشکلی را حل نمی کند ، اساساً که در ابتدا خیر عمومی تعریفشده و رقابت نامتوازن است.
وی ادامه داد: بنابراین اتفاق ناگواری که رخ میدهد این است که مدیریت گرایی حاکم میشود مدیریت گرایی در ذهن خود نوعی قیم مآبی را دارد یعنی مدیریت همیشه سعی میکند برای استاد و دانشجو برنامهریزی کند او و را در سمت اهداف معین حرکت دهد به این وسیله بهنظر میرسد آزادی بیان ناممکن تر میشود.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: آزادی بیان به این معنی است که در گفتار و رفتار فرد، اراده آزاد تعیینکننده باشد یعنی اینکه فرد چه چیزی بگوید یا فرد از ساختارهای بوروکراتیک استقلال داشته باشد، در اینجا است که روایت دوم پیش میآید که روایت معلمی است، روایت تربیتگرا و روایت پیشوا گری است ،معلم مانند پیشوا و راهنما است نه بهمعنای فناور، معلم فناور نیست ، طراحی نمیکند شاگرد و دانشجو هم درواقع ماده خامی نیستند که معلم آنها را طراحی کند و به شکلی دربیاورد.
علم الهدی افزود: بنابراین بهنظر میرسد آنچیزی که دانشگاه چالش کیفی دارد، چالش پیشرویی است و معلم اکنون نقش پیشوا را اجرا نمی کند، در حال حاضر یک استاد دانشگاه تبدیلشده است به یک مرد بروکرات یا یک زن بروکرات که فقط قواعد را رعایت میکند و قواعد را بر خود و دانشجو تحمیل می کند اینجا بهنظر میرسد جای معلم خالی است و این خلأ پیشوایی ، چالش آزادی بیان را ایجاد میکند .
وی افزود: بنابراین بهنظر میرسد آزادی بیان هم در شکلهای بهاصطلاح رهایی، رهایی از هرگونه نظم، رهایی های بسیار افراطی پسا مدرن یا پسا ساختار که بهنظر میرسد آثارش در دانشگاههای ایرانی هم نمود پیدا می کند ، از یکطرف نمایان می شود، و از یک طرف دیگر احساس دلتنگی برای کسانی که واقعاً به ایدئولوژی اسلامی اعتقاد دارند و برای تحول علوم، تحول دانشگاه و تحول ساختارهای وابسته به علم و تحول علم به سوی تعالی، اعتلای اخلاقی ، عقلانیت استدلالی حرکت می کنند به وجود می آید.
عضو هیات علمی دانشگاه شعید بهشتی افزود: بنابراین در مجموع بهنظر میرسد چالش عمومی در دانشگاه، چالش عقلانیت استدلالی در مقابل عقلانیت تصرفی است که عقلانیت تصرفی خود را در فناوری ، مهندسی و در نهایت در مدیریت گرایی نمودار کردهاست و عقلانیت استدلالی که در عالیترین درجه در پیامبری خودش را نمودار کردهاست و در درجات بعدی در پدری، مادری و معلمی ظاهر میشود و با توجه به فرمایشات حضرت امام که می فرمایند معلمی شغل انبیاست، انبیا پیشگامان و رهبران جوامع هستند نه مجریان جامعه و معلمی بهنظر میرسد جایگاه خود را بر آن اساس باید تعریف کند.
نظر شما