برنامه مهمونی به عنوان جدیدترین ساخته ایرج طهماسب در عین حال که همان برنامهای است که هواداران کلاه قرمزی به آن نیاز داشتند، نمیتواند در سطح و اندازه محبوبترین برنامه عروسکی سالهای اخیر تلویزیون ظاهر شود. با این حال متفاوتترین برنامه اختصاصی نماوا که با همکاری روبیکا ساخته شده احتمالا برگ برنده این سرویس استریم در سال ۱۴۰۱ باشد. با ویجیاتو همراه باشید.
سریال جیران را با ویجیاتو دنبال کنید:
- نگاهی به قسمت اول سریال جیران – روایت اشتباه تاریخ
- نگاهی به قسمت دوم سریال جیران – اقتباسی آزاد از تاریخ
- نگاهی به قسمت سوم سریال جیران – متعهد به درام
- نگاهی به قسمت چهارم سریال جیران – ترکیسازی تاریخ ایران
- نگاهی به قسمت پنجم سریال جیران – تجملگرایی سینمایی
- نگاهی به قسمت ششم سریال جیران – عشق نجاتدهنده
- نگاهی به قسمت هفتم سریال جیران – رعیتی که ستاره شد
- نگاهی به قسمت هشتم سریال جیران – جنگ چهره زنانه دارد
اینکه برای سالها محبوب باشی تقریبا باورکردنی نیست. به مسعود کیمیایی نگاه کنید؛ کارگردان فیلم قیصر که بعدها با چندین فیلم تکاندهنده دیگر به سنگینترین وزنه سینمای ایران در دهه ۵۰ تبدیل شده بود این روزها در پستترین نقطه زندگی هنریاش قرار دارد. خالق شخصیت رضاموتوری حالا به جایی رسیده که فیلمهایش در بهترین حالت یک پولشویی هنری لقب میگیرند و ستارههای سینما میپذیرند تا در ازای دریافت مبالغ هنگفت در فیلمهایش حضور داشته باشند و همچنان او را کارگردانی بزرگ و تاثیرگذار توصیف کنند.
بنابراین برای مدت طولانی در اوج قرارداشتن واقعا یک ماموریت غیرممکن به نظر میرسد. ایرج طهماسب اما یکی از معدود فعالان سینما و تلویزیون در ایران است که با گذشت سالها و حتی با افزایش سن همچنان توانسته از پس انتظارات [که به مرور زمان حتی بیشتر هم شدهاند] بربیاید. شاید به همین دلیل باشد که او این روزها یکی از محبوبترین شخصیتهای فعال در حوزه سینما و تلویزیون لقب میگیرد که با چندین نسل جامعه ایران خاطرهسازی کرده و حالا محبوبتر از همیشه به نظر میرسد.
این طهماسب دوستداشتنی
طهماسب که فارغالتحصیل رشته تئاتر از دانشکده هنرهای زیبایی دانشگاه تهران است از سال ۱۳۶۴ دستی به آتش سینما، تلویزیون و حالا شبکه نمایش خانگی دارد. آقای مجری دوستداشتنی حضور در سینما و تلویزیون را از سال ۱۳۶۴ با فیلم خط پایان به کارگردانی محمدعلی طالبی آغاز کرد. او در سالهای دهه ۶۰ مشغول هنرنمایی در فیلمهای درام بود اما همزمان با همین هنرنماییها به عنوان عروسکگردان در بسیاری از عناوین عروسکی آن سالها حضور پیدا کرد.
عروسکگردان برنامه مدرسه موشها و برنامه خونه مادربزرگه در ابتدای دهه ۷۰ با نویسندگی فیلمنامه فیلم اتل متل توتوله [که یک عنوان عروسکی مناسب کودکان بود] راه خودش در سینما را پیدا کرد. طهماسب که تا پیش از فیلم اتل متل توتوله با عناوین متعددی در سینما و تلویزیون ظاهر شده بود در نهایت پذیرفت که پیگیری ایدههای عروسکیاش میتواند بهترین انتخاب ممکن باشد.
بنابراین ایرج طهماسب با همکاری حمید جبلی که در آن سالها نزدیکترین همکارش بود در سال ۱۳۷۳ از فیلم کلاه قرمزی و پسرخاله رونمایی کرد. نخستین تجربه کارگردانی طهماسب به یکی از پرفروشترین و پرمخاطبترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران تبدیل شد. فیلم در سالهای ۱۳۷۳ و ۱۳۷۴ بیشتر از ۴۰۰ میلیون تومان فروخت. برای درک بهتر میزان استقبال از فیلم کلاه قرمزی و پسرخاله باید بدانید که فروش این فیلم با احتساب نرخ تورم در سال ۱۴۰۰ بیشتر از ۲۵۰ میلیارد تومان میشود.
موفقیت تاریخی فیلم کلاه قرمزی و پسرخاله باعث شد تا مثلث ایرج طهماسب، حمید جبلی و فاطمه معتمدآریا به یکی از موفقترین ترکیبهای دهه ۷۰ تبدیل شوند. آنها در فیلم یکی بود یکی نبود [که یک عنوان عروسکی دیگر در کارنامه کارگردانی و نویسندگی طهماسب است] همکاری کردند و فیلم دختر شیرینیفروش که در سال ۱۳۸۰ اکران شد هم از همکاری این مثلث دوستداشتنی بینصیب نماند.
ایرج طهماسب در سال ۱۳۸۱ و پس از ۸ سال وقفه به سراغ دومین فیلم از سهگانه کلاه قرمزی رفت. بنابراین فیلم کلاه قرمزی و سروناز از راه رسید و اگرچه جایگاه پرفروشترین فیلم سال ۱۳۸۱ را تصاحب کرد اما نتوانست به اندازه فیلم کلاه قرمزی و پسرخاله محبوب شود. آقای مجری در سال ۱۳۸۳ برای پنجمین بار به سراغ کارگردانی و نویسندگی و بازیگری همزمان در یک عنوان سینمایی رفت و نتیجه کار فیلم زیر درخت هلو بود؛ فیلمی که همواره یکی از عناوین محبوب سینمای کمدی ایران لقب میگیرد و شیرینی آن هرگز فراموش نمیشود.
طهماسب که در همه سالهای حضورش در سینما به شکل موازی در تلویزیون هم فعالیت میکرد در سال ۱۳۸۸ از برنامه کلاه قرمزی ۸۸ رونمایی کرد. این برنامه تلویزیونی در تعطیلات نوروز آن سال از شبکه یک سیما پخش شد و یاد و خاطره کلاه قرمزی و پسرخاله را برای متولدان دهه ۷۰ و ۸۰ که با فیلمهای عروسکی ایرج طهماسب بزرگ شده بودند را زنده کرد. موفقیت باورنکردنی آن برنامه باعث شد تا دومین فصل برنامه تلویزیونی کلاه قرمزی در سال ۱۳۹۰ از راه برسد.
بنابراین کلاه قرمزی که روزگاری با فیلم کلاه قرمزی و سروناز ثابت کرده بود که احتمالا ارزش سرمایهگذاریاش را از دست داده در ابتدای دهه ۹۰ به یک شخصیت محبوب تبدیل شده بود. شهرت برنامه کلاه قرمزی ۹۰ به کلاه قرمزی، پسرخاله و پسرعمهزا کمک کرد تا به عروسکهایی محبوب، دوستداشتنی و تاثیرگذار تبدیل شوند. ایرج طهماسب در سال ۹۰ به سراغ ساخت سومین فیلم کلاه قرمزی رفت و به همین دلیل فیلم کلاه قرمزی و بچهننه متولد شد.
اگرچه فیلم کلاه قرمزی و بچهننه ارتباط مستقیمی با برنامههای نوروزی ایرج طهماسب و حمید جبلی نداشت اما فیلم از روز ۲۷ مرداد ۱۳۹۱ و همزمان با عید فطر روی پردههای سینما رفت و تنها در ۵ روز نخست موفق شد تا فروش خیرهکننده ۷۵۰ میلیون تومانی را ثبت کند. فیلم در نهایت بیشتر از ۶ میلیارد تومان فروخت و یک موفقیت بزرگ دیگر را برای ایرج طهماسب و حمید جبلی رقم زد؛ اینبار خبری از فاطمه معتمدآریا نبود.
کلاه قرمزی در بیشتر سالهای دهه ۹۰ با قدرت میتازید. برنامه کلاه قرمزی ۹۱ به عنوان سومین فصل این برنامه با شخصیتهای بیشتر از راه رسید و در ادامه نوبت برنامه کلاه قرمزی ۹۲ و برنامه کلاه قرمزی ۹۳ شد. سپس برنامه کلاه قرمزی ۹۴ از راه رسید. حالا برنامه کلاه قرمزی تنها متعلق به عروسک دوستداشتنی طهماسب و جبلی نبود.
جیگر، آقای همساده، ببعی، فامیل دور، گابی، دیبی، دخترعمهزا و عزیزم ببخشید در کنار چندین شخصیت ریز و درشت دیگر هم به عنوان شخصیتهای جدید به برنامه عروسکی محبوب ایرج طهماسب و حمید جبلی اضافه شده بودند و محبوبیت روزافزون آنها ثابت میکرد که برنامه عروسکی جذاب شبکه یک سیما میتواند میزبان عروسکهای بیشتری هم باشد. با توجه به حواشی ایجادشده پیرامون برنامه کلاه قرمزی ۹۴ تولید سالانه برنامه عروسکی طهماسب و جبلی برای تلویزیون متوقف شد.
اما آخرین فصل برنامه کلاه قرمزی در سال ۹۷ از راه رسید. این فصل که شامل ۱۴ قسمت نوروزی میشد از ۱۱ قسمت دیگر هم برای اعیاد گوناگون یاری میگرفت. بنابراین کلاه قرمزی دیگر یک برنامه عروسکی برای تعطیلات نوروز نبود. مردم میتوانستند در عیدهای گوناگون سال ۹۷ منتظر تماشای عروسکهای محبوب خودشان باشند. عروسکهایی که دیگر صرفا متعلق به کودکان نبودند و برای مخاطب بزرگسال هم جذاب به نظر میرسیدند.
در حالی که مخاطبان بزرگسال و خردسال کلاه قرمزی در سالهای پایانی دهه ۹۰ منتظر بازگشت کلاه قرمزی به تلویزیون بودند، ایرج طهماسب با برنامه مهمونی در سرویس استریم نماوا حضور پیدا کرد و بسیاری از هوادارانش را شگفتزده کرد. برنامهای که در آن نهتنها خبری از همکاری حمید جبلی با ایرج طهماسب نیست بلکه نشانی از کلاه قرمزی و دوستانش هم ندارد. با این حال به نظر میرسد که جادوی طهماسب حتی بدون حضور کلاه قرمزی و بدون همراهی جبلی هم میتواند تماشاگر را در برابر تلویزیون میخکوب کند.
عروسکهای جدید
ایرج طهماسب در برنامه مهمونی یک ریسک بزرگ کرده است؛ او که به دلیل مالکیت صدا و سیما بر شخصیتهای کلاه قرمزی، پسرخاله، پسرعمهزا، جیگر، آقای همساده، ببعی، فامیل دور، گابی، دیبی، دخترعمهزا و عزیزم ببخشید نمیتوانست از این عروسک در برنامه جدیدش استفاده کند به سراغ پردازش شخصیتهای جدیدی رفته است. نتیجه کار اما برخلاف پیشبینیها به شدت جذاب از آب درآمده و به همین دلیل برنامه مهمونی یک بار دیگر ثابت میکند که ایرج طهماسب حتی در ۶۲ سالگی و در شرایطی که تصور میکند پیر شده، همچنان ایدههای درخشان بسیاری دارد.
معرفی بهترین فیلمهای سینمایی را در ویجیاتو دنبال کنید:
- ۱۰ بازسازی سینمایی که از فیلم اصلی هم بهتر بودند
- ۱۰ فیلم دنباله و پیشدرآمد که تا پایان امسال اکران میشوند
- ۱۰ فیلم لایو اکشن دیزنی که به دست فراموشی سپرده شدهاند
- معرفی ده فیلم اقتباس شده از بازیهای ویدیویی سبک مبارزهای
- معرفی بهترین اقتباسهای سینمایی که بر اساس کتابها ساخته شدند
داستان برنامه مهمونی از جایی آغاز میشود که آقای طهماسب [که حالا دیگر آقای مجری نیست] به خانه جدیدی نقل مکان کرده که در کنار یک سالن عروسی قرار دارد. در این سالن عروسی افراد متعددی کار میکنند و هر کدام از آنها قلقهای عجیبی در شخصیت خود دارند.
شاباش و دیجی
شاباش [با صداپیشگی هوتن شکیبا] خواننده این سالن عروسی است که اگرچه تصور میکند استعداد قابل توجهی در خوانندگی دارد اما در حقیقت خوانندهای ضعیف و پرحاشیه به نظر میرسد. دیجی [با صدای سهیل مستجابیان] در کنار شاباش حضور پیدا میکند تا موسیقی اجراهای او را هماهنگ کند. اما شاباش و دیجی در بسیاری از موارد با یکدیگر اختلاف دارند و به همین دلیل صحنههای خندهدار بسیاری را برای مخاطب رقم میزنند.
کته
کته [با صداپیشگی نازنین شعبانی] یکی دیگر از عروسکهای فرعی برنامه مهمونی است که از کارکنان تالار عروسی لقب میگیرد. کته اگرچه حضور پررنگی در داستان ندارد اما شخصیتی شیرین و دوستداشتنی به نظر میرسد که اندکی خجالتی است و از دیدن مهمانان شناختهشده ایرج طهماسب هم هیجانزده میشود. واقعیت ماجرا آن است که کته احتمالا تنها شخصیت برنامه مهمونی لقب میگیرد که در جریان چند اپیزودی که تا امروز از این برنامه عروسکی منتشر شده به خوبی به بیننده معرفی نشده و البته که فرصت چندانی هم نداشته است.
قیمه
قیمه [با صدای الی امامی] مهمترین عروسک فرعی برنامه مهمونی است که به عنوان آشپز تالار عروسی در کنار آقای طهماسب حضور پیدا میکند. قیمه که در حقیقت سن و سال زیادی دارد با زبانی شیرین و صمیمی با طهماسب سخن میگوید. ادبیات مادرانه و حافظه نسبتا ضعیف قیمه باعث شده تا برخورد مهمانان برنامه مهمونی با این مادربزرگ دوستداشتنی هم صحنههای جذابی داشته باشد. با این حال قیمه قطعا در کنار خندهدارترین شخصیتهای برنامه جدید ایرج طهماسب قرار نمیگیرد.
خوشگل بابا
خوشگل بابا [که صداپیشگی آن برعهده امیر ادیب است] یکی از سه عروسک مهم برنامه مهمونی لقب میگیرد که حضور قابل قبولی در کنار ایرج طهماسب دارد. خوشگل بابا که در حقیقت یک مگس است، رفتارهای عجیب و غریبی دارد که در نهایت باعث سرگرمشدن مخاطب میشود. نیازی به یادآوری نیست که خوشگل بابا به عنوان یک مگس واقعا طراحی ظاهری قابل قبولی دارد و همین مسئله باعث واقعیترشدن این شخصیت عروسکی میشود.
پشه
پشه [با صداپیشگی کاظم سیاحی که پیشتر هم صداپیشگی جیگر را برعهده داشته است] یکی از دو عروسک اصلی برنامه مهمونی لقب میگیرد. پشه علاقه شدیدی به جذب خون دیگران دارد و به همین دلیل با تکهکلام «بده بزنیم» به ترند محبوب این روزهای جامعه ایران تبدیل شده است. حال و هوای پشه با مکیدن خون افراد کوناگون شبیه آنها میشود. بنابراین عروسک پشه یکی از عمیقترین شخصیتهای برنامه مهمونی لقب میگیرد. بخشی از موفقیت پشه در جذب مخاطب را باید به محمد لقمانیان نسبت داد؛ عروسکگردانی توانمند که وظیفه هدایت عروسک پشه را برعهده دارد.
بادوم
مهمترین، محبوبترین، کلیدیترین و تاثیرگذارترین شخصیت برنامه مهمونی بدون هیچ شک و تردیدی بادوم [با صداپیشگی باورنکردنی هوتن شکیبا] است. بادوم که برای بسیاری از مخاطبان برنامه عروسکی جدید ایرج طهماسب با نام بچه شهرت پیدا کرده با صدایی ناز و دوستداشتنی در برابر آقای مجری ظاهر میشود اما هیچ تضمینی وجود ندارد که این صدای ناز را با ادبیاتی گستاخانه و جسورانه ترکیب نکند. بادوم به شکل تحسینبرانگیزی یک تصویر دقیق از کودکان امروز جامعه ایران است که باطن معصومانه خود را زیر ادبیاتی تند و تیز پنهان میکنند.
بخشهای اضافه
اگرچه برنامه مهمونی یک برنامه کاملا عروسکمحور است اما بخشهای متفاوتی هم برای مخاطب در نظر گرفته که البته هیچکدام از آنها قابل مقایسه با حضور عروسکها نیست. یکی از این بخشها موسیقی ملل است؛ بخشی که در آن نوازندگان متعددی حضور پیدا میکنند تا موسیقیهای جذابی را برای مخاطب بنوازند.
از آنجایی که ایرج طهماسب در جریان همکاریهایش با سیمای ملی فرصت نمایش چنین آیتمی را نداشته باید حضور این بخش در برنامه مهمونی را به فال نیک گرفت. اما اجرای موسیقی ملل ارتباط چندانی با یک برنامه عروسکی ندارد و به همین دلیل این بخش اندکی بیگانه به نظر میرسد. با این حال از آنجایی که برنامه مهمونی توسط میلیونها ایرانی دیده میشود، پخش و نمایش بخش موسیقی ملل به مخاطبان این برنامه کمک میکند تا سلیقه موسیقیایی خود را به چالش بکشند.
یکی دیگر از بخشهای مهم برنامه مهمونی تئاترهای عاشقانه است. تئاترهایی که در برخی از اپیزودهای برنامه دوستداشتنی ایرج طهماسب دیده میشوند و تلاش میکنند تا روایتی ساده و کوتاه از یک ماجرای عاشقانه ارائه کنند. اما این تئاترهای عاشقانه اساسا سنخیتی با برنامه عروسکی طهماسب ندارند و حتی اندکی ملالآور و حوصلهسربر به نظر میرسند. واکنش بینندگان به این تئاترهای عروسکی هم چندان مثبت نبوده است.
در کنار موسیقی ملل، تئاترهای عاشقانه و عروسکهای دوستداشتنی گروهی از بازیگران هم در برنامه مهمونی حضور دارند. بازیگرانی که اساسا هیچکدام از آنها شناختهشده نیستند و به نظر میرسد که به لطف سابقهشان در تئاتر این فرصت را پیدا کردهاند تا در برنامه مهمونی حضور داشته باشند. هنرنمایی آنها قابل قبول به نظر میرسد اما اساسا فرصت کافی برای ثابتکردن خود را ندارند.
ریشههای دوستداشتنی
برنامه مهمونی را باید نسخه مدرنتر برنامه کلاه قرمزی دانست. به لطف محدودیتهای کمتر شبکه نمایش خانگی، عروسکهای برنامه مهمونی این فرصت را دارند تا ارتباط بیشتری با مخاطب پیدا کنند. نیازی به یادآوری نیست که ایرج طهماسب پس از سالها تولید برنامههای عروسکی حالا بهتر از هر زمانی میداند که مخاطبان برنامههای عروسکی او صرفا کودکان نیستند. بنابراین لحن بزرگسالانه عروسکهای برنامه مهمونی به خردهداستانهای بالغ این برنامه کمک میکند تا روایتهایی شکل بگیرند که احتمالا برای بزرگسالان جذابتر از کودکان باشد.
جدیدترین تلاش ایرج طهماسب برای خلق یک برنامه عروسکی در حقیقت بازگشت او به ریشههای دوستداشتنیاش را به تصویر میکشد. ریشههایی که نخستین بار با فیلم کلاه قرمزی و پسرخاله خلق شدند و به مرور زمان گسترش پیدا کردند و عمیقتر شدند. ایرج طهماسب با برنامه مهمونی به خوبی ثابت میکند که فرمول ثابت موفقیت را پیدا کرده و به همین دلیل تغییردادن عددهایی که درون آن قرار میدهد هم نمیتواند موفقیت احتمالی او را به خطر بیندازد.
ایرج طهماسب زمانی که احساس کرد که نمیتواند برنامه عروسکی تحسینبرانگیزش را با تلویزیون ادامه دهد به سراغ شبکه نمایش خانگی آمد و با خلق عروسکهای جدید وارد دنیای جدیدی شد که ورود به آن به جرات و شجاعت بسیار زیادی نیاز داشت. طهماسب اما به خوبی از پس این چالش بزرگ برآمده و به نظر میرسد که حالا این فرصت را دارد تا مدل جدیدی از امپراطوری عروسکیاش را در شبکه نمایش خانگی بنیان بگذارد.
با این حال برنامه مهمونی راهی طولانی تا رسیدن به جایگاه برنامههای عروسکی سالانه کلاه قرمزی دارد. از آنجایی که استقبال از برنامه محبوب ایرج طهماسب از همین ابتدا طوفانی بوده پس منطقی به نظر میرسد که نخستین برنامه عروسکی انحصاری نماوا برای فصل دوم هم تمدید شود. تمدیدشدن برنامه مهمونی برای فصل دوم این فرصت را به ایرج طهماسب میدهد تا شخصیتهای جدیدی خلق کند و آیندهای روشن برای بادوم و دوستانش بسازد.
سریال خاتون را با ویجیاتو دنبال کنید:
- نگاهی به قسمت اول سریال خاتون – فاشیسم سینمایی
- نگاهی به قسمت دوم سریال خاتون – باران خونین داس و چکش
- نگاهی به قسمت سوم سریال خاتون – شیوع ویروس سرخ
- نگاهی به قسمت چهارم سریال خاتون – عاقبت خوردن نان خلق
- نگاهی به قسمت پنجم سریال خاتون – بگذارید این وطن دوباره وطن شود
- نگاهی به قسمت ششم سریال خاتون – همسری که همراه نیست
- نگاهی به قسمت هفتم سریال خاتون – تصویر دقیق زن گیلانی
- نگاهی به قسمت هشتم سریال خاتون – روایت خستهکننده
- نگاهی به قسمت نهم سریال خاتون – گفتار مدرن یک پوستین کهنه
- نگاهی به قسمت دهم سریال خاتون – سرگیجهای از شخصیتها
- نگاهی به قسمت یازدهم سریال خاتون – عاشقانه در عاشقانه
- نگاهی به قسمت دوازدهم سریال خاتون – پوستین جذاب یک باطن مستهلک
- نگاهی به قسمت سیزدهم سریال خاتون – عشق مسموم
- نگاهی به قسمت چهاردهم سریال خاتون – مسیر گمراهکننده
- نگاهی به قسمت پانزدهم سریال خاتون – آغاز پایان
- نگاهی به قسمت شانزدهم سریال خاتون – فاجعه مطلق
- نگاهی به قسمت هفدهم سریال خاتون – قابل پیشبینی
- نگاهی به قسمت هجدهم سریال خاتون – بدون تمرین
- نگاهی به قسمت نوزدهم سریال خاتون – آبگوشت هیجان
- نگاهی به قسمت بیستم سریال خاتون – روایت غیرقابل فهم
- نگاهی به قسمت بیست و یکم سریال خاتون – لطیفه دراماتیک
- نگاهی به قسمت بیست و دوم سریال خاتون – رولت روسی
- نگاهی به قسمت آخر سریال خاتون – زمانی برای شیون زنها
نظر شما