صاحبخبر - تهران / خبرگزاری صدا و سیما / سیاسی 1394/01/07
سردبیر روزنامه رای الیوم با تشبیه یمن به لانه زنبور یا لانه مارهای سمی که نباید به آن نزدیک شد، نوشت: عربستان، ماجراجویی خطرناکی را در این کشور آغاز کرد که چه بسا در دامی به نام جنگ فرسایشی افتاده باشد که نتیجه بخش بودن آن تضمین شده نیست.
عبد الباری عطوان سردبیر روزنامه رای الیوم چاپ لندن در مقاله امروز خود در این روزنامه با اشاره به تجاوزگری عربستان سعودی علیه یمن نوشت: اینکه ملک سلمان پادشاه جدید عربستان، چهارشنبه شب صد و هشتاد و پنج جنگنده را در چارچوب ائتلاف جدید عربی اسلامی، برای بمباران مواضع ائتلاف نظامی حوثی ها در صنعا و دیگر شهرها ارسال کند، این نشان دهنده تغییری بزرگ در سیاست عربستان وخروج این کشور، از مرحله خویشتنداری و تأمل و توسل به گزینه نظامی در زمانی است که نظام سعودی و منافع راهبردی و حیاتی آن، در معرض خطر قرار گرفته است اما این تغییر ناگهانی در سیاست های عربستان، نه تنها خطر بزرگ محسوب می شود، بلکه نتیجه بخش بودن آن نیز تضمین شده نیست.
عطوان افزود: شکی نیست که همه شاخص های مربوط به موازنه قوای نظامی اکنون به نفع عربستان است که زرادخانه ای متشکل از پیشرفته ترین جنگنده ها و موشک اندازهای ساخت آمریکا از نوع اف-پانزده و اف-شانزده و سامانه پدافند هوایی پیشرفته ای در اختیار دارد. همچنین نیروی زمینی این کشور متشکل از بیش از صدو پنجاه هزار سرباز است .اما در مقابل، یمن ضعیف به نظر می رسد و فقط سلاح های ابتدائی و قدیمی در اختیار دارد. عربستان فقط در سه سال گذشته بیش از صد و پنجاه میلیارد دلار برای خرید هواپیما، تانک های آمریکایی، آلمانی و اروپائی هزینه کرده که این مبلغ برابر با کل بودجه چهل سال ویا حتی بیشتر،کشور یمن است.
اما موضوع این است که برتری نظامی در جنگ های معاصر، تضمین کننده پیروزی نیست، و حملات هوایی به هر اندازه هم که پر قدرت و گسترده باشد، معیاری برای یکسره کردن عملیات نیست؛ مگر نه اینکه آمریکا بیش از سه هزار و پانصد بار به مواضع داعش در سوریه و عراق حمله کرده اما این حملات نتوانسته است داعش را شکست دهد.
زیاد جای دوری نرویم در خود این منطقه، هواپیماهای نظام سوریه که پشتوانه آن ارتشی قوی است در چهار سال گذشته نتوانسته اند اوضاع را در میدان های نبرد به نفع خود رقم بزنند و از آسیب دیدن شهرها، روستاها و بسیاری از اماکن جلوگیری کنند.
سردبیر روزنامه رای الیوم افزود: یمن از نظر جغرافیایی منطقه ای بسیار ناهموار و دشوار و دارای مردمان سرسختی است و شاید صنعا تنها پایتختی باشد که تسلیم اشغالگریهای خارجی یا عربی نشده است. عثمانی ها ، پرتغالی ها و انگلیسی ها از اشغال صنعا پایتخت یمن بر حذر بودند حتی ملک عبدالعزیز آل سعود بنیانگذار عربستان از فیصل پسرش که در راس نیروهای عربستانی، قصد اشغال و تصرف یمن را داشت، خواست که فورا برگردد و از تصرف یمن منصرف شود.
در ادامه مقاله آمده است: یمنی ها چه حوثی ها یا دشمنان حوثی ها، عمدتا جنگجویان سرسختی هستند و اگر عربستان، در اقدامی شتابزده توانست ائتلافی متشکل از بیش از ده کشور عربی و اسلامی تشکیل دهد که کشورهایی مانند مصر، سودان، اردن و پاکستان را شامل می شود؛ طرف مقابل نیز به ائتلافی پشت گرم است که چیزی از آن کم ندارد؛ ائتلافی که ایران و روسیه، عراق و سوریه و کشورهای گروه بریکس را شامل می شود.
عطوان در ادامه افزود: چه بسا ائتلاف داخلی میان حوثیها و علی عبد الله صالح، خطرناکتر از همه ائتلاف های خارجی باشد؛ ائتلافی که در کنار توانمندیهای نظامی و انسانی جنگجو، از قدرت و پایداری خوبی برخوردار است و شخص زیرکی به نام علی عبد الله صالح که رکورد دار ریاست در تاریخ یمن است، هدایت این ائتلاف را بر عهده دارد. وی ارتشی تشکیل داد که بیشترین میزان وفاداری را به او داشته، اما در مقابل، ائتلاف یمن را رئیس جمهوری ضعیف
(عبدربه منصور هادی) هدایت می کند که تجربه و کاریزمایی ندارد.
از سوی دیگر اعتقادات ودکترین مبارزاتی ارتش ها وسربازان، نقش زیادی در بسیج وبالا بردن انگیزه ها دارد زیرا کسانی که در سرزمین خود برای دفاع از آن مبارزه می کنند و در جبهه دفاع از شرف و کرامت ملی خود می جنگند ، انگیزه مبارزاتی آنان بسیار بیشتر از سرباز جنگجو یا خلبانی است که از ارتفاعات بالا اقدام به بمباران نقطه ای می کند. هدف اعلام شده عربستان از حمله هوایی، حمایت از عبدربه منصور هادی، رئیس جمهور «قانونی» یمن و قدرت اوست. اما چه کسی تعیین می کند که کدام قانونی و کدام غیرقانونی است؟ و بر اساس چه معیاری؟ آیا این شاخص ها بر پایه کودتای نظامی استوار است؟ یا برپایه معیارهای انتخابی دموکراتیک و آزاد و سالم است؟ اگر قرار باشد ملاحظات واقدامات فعلی و بوقوع پیوسته، معیارِ تعیین مشروعیت باشد، مانند لیبی، یمن و عراق، قبل از حمله به این کشورها، بنابراین روسای همه این کشورها از مشروعیت برخوردار بودند درست مانند همه نظام های موروثی، اما اگر قرار باشد شاخص های دموکراتیک، تعیین کننده باشد، بنابراین این مطلب قبول نیست که این شاخص ها بر عبدربه منصور هادی به عنوان رئیس جمهور قانونی یمن صدق کند اما بر همین اساس، بر محمد مرسی رئیس جمهور (برکنار شده) مصر صدق نکند. چرا همین ائتلاف نظامی برای برگرداندن مرسی به قدرت، تشکیل نشد؟
ما در اینجا قصد نداریم وارد دایره «مشروعیت» و شاخص های آن شویم. برای اینکه در دوره ای که منطق در آن حکمفرما نیست، کسی را که نمی خواهد متقاعد شود، نمی توانیم قانع کنیم بلکه باید بیشتر به آینده نگاه کنیم و اوضاع یمن را در یک، دو یا پنج سال آینده ببینیم و اینکه نقشه قدرت در خاک این کشور چگونه خواهد بود..
در همین چارچوب همچنین باید از چگونگی وضع عربستان، هم پیمانان این کشور، شبه جزیره عربستان و همسایگان آنها در آینده جویا شویم.
ابتدا باید اعتراف کنیم که در واقع عربستان علیه ایران اعلام جنگ کرده نه حوثی ها و از جنگ نیابتی به جنگ مستقیم روی آورد تا بتواند وجهه از دست رفته خود را بازیابد. وجهه ای که پس از روی آوردن آمریکا به سوی ایران، پایداری سوریه در برابر اقدامات براندازانه عربستان، نابسامانی اوضاع در لیبی و تسلط مستقیم و غیرمستقیمِ ایران بر چهار کشور اساسی عربی یعنی عراق، سوریه، یمن و لبنان و بخشی از فلسطین (حماس و جهاد اسلامی) خدشه دار شده بود. اما سوال این است که آیا این گونه روی آوردن به گزینه نظامی، وجهه عربستان را باز می گرداند؟ و آیا از نفوذ ایران می کاهد؟
شک نداریم که رهبران عربستان، در خصوص خطری که در یمن با آن مواجه هستند، از آگاهی بالایی برخوردارند. درست است که حوثی ها و هم پیمانانشان جنگنده های پیشرفته یا حتی جنگنده های عقب مانده در اختیار ندارند و حتی اگر هواپیماهای قدیمی و فرسوده زمان شوروی را هم در اختیار داشتند، عربستان در حمله هوایی آن ها را نابود کرده است؛ اما در عوض، آن چه حوثی ها و هم پیمانانشان دارند و خواهند داشت، نیروی جنگی عظیمی در میدان است و ممکن است تجربه حزب الله لبنان و جنبش حماس و جهاد اسلامی در غزه را در یمن بکار گیرند و قدرتی موشکی به مرکزیت صعده در مجاورت عربستان ایجاد کنند.
عطوان در ادامه به موضع ایران در این زمینه اشاره کرد و گفت: آقای علاء الدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس ایران، روز گذشته در اظهاراتی جالب توجه گفت: «این آتش، دامنگیر عربستان خواهد شد زیرا جنگ، فقط در یک مکان واحد نخواهد بود». و این سخن، بدین معناست که ایران ممکن است جنگ را به داخل عربستان هدایت کند چه با «برانگیختن» طرفداران خود در منطقه الشرقیه عربستان که ساکنان آن شیعه هستند یا از طریق بحرین و دیگر کشورهای خلیج فارس. آنچه روشن است بخش اعظم این جنگ دارای خاستگاه فرقه ای است.
این روزنامه نگار سپس به ماجرای لیبی اشاره کرد و نوشت: ما باید به یاد بیاوریم که هواپیما های ائتلاف ناتو در چند هفته جنگ را در لیبی یکسره و رژیم قذافی را سرنگون کردند اما نتیجه این کار، هرج و مرج بود و لیبی از شبه نظامیان و گروههای تندرویی مانند القاعده، انصار الشریعه و در نهایت داعش پر شد. و همین مساله در سوریه و عراق تکرار شد. اما چرا یمن باید از این قاعده مستثنی باشد و اگر چنین حادثه ای در یمن نیز تکرار شود، چه باید کرد؟
عطوان افزود: باید گفت که عربستان، ماجراجویی خطرناکی را آغاز کرد که شاید در دامی به نام جنگ فرسایشی افتاده باشد وممکن است در آن گرفتار شود .. چه بسا کسی بگوید که عربستان گزینه دیگری برای توجیه عملیات عاصفه الحزم «طوفان قاطعیت» که از عملیات «طوفان صحرا» الگوبرداری کرده بود، نداشت. عملیاتی که ژنرال شوارسکوف آمریکایی آن را برای بیرون راندن نیروهای عراقی از کویت، هدایت کرد.
وی افزود: اما فرق دو «طوفان» یاد شده در آن است که طوفان صحرا، به فرماندهی آمریکا و ناوگان دریایی و هوایی این کشور، نیم میلیون سرباز و مشارکت سی کشور با هدف بیرون راندن نیروهای جنگی صورت گرفت اما «طوفان قاطعیت» این چنین نیست بلکه این عملیات، برای جنگ با نیروهای یمنی است که در حال دفاع از خاک خود یا بخشی از آن هستند.. ودر اینجا فرق زیادی است. علاوه بر همه اینها، آمریکا و هم پیمانانش بیش از پانزده سال، در منطقه گرفتار و ناچار شدند تا با حمله به عراق اشتباهات عملیات «طوفان صحرا» را اصلاح کنند، اما سرانجام پس از ده سال، شکست خورده از این کشور خارج شدند.
در پایان این مقاله آمده است: یمن، لانه زنبور یا به عبارت بهتر لانه مارهای سمی بوده و خواهد بود بنابراین بهترین راه حل، اجتناب از نزدیک شدن به آن وماجراجویی در آن است. اکنون پس از آن که ده سال یا بیشتر با بحران عراق به سر بردیم و چهار سال نیز شاهد بحران سوریه بودیم، خدا می داند که بحران یمن، تا چند سال همراه ما خواهد بود.
http://www.irna.ir/fa/News/81552206/
∎