وی افزود: انقلاب مخملی در حقیقت ترکیبی از دو روش انقلاب و اصلاح است، «انقلاب» از یک طرف به دنبال تغییرات ساختاری و به صحنه کشاندن مردم است که این از ویژگیهای انقلاب کلاسیک به شمار میرود و از طرف دیگر چون به دنبال جابهجایی قدرت بهصورت مسالمتآمیز و بدون خشونت است، جزء ویژگی حرکتهای اصلاحی است.
صفرپور ادامه داد: همانطور که ذکر شد این مفهوم، پدیدۀ بینابین انقلاب و اصلاح بوده که در قالب انتخابات و بدون خشونت برای جابهجایی قدرت و سرنگونی حکومت بهکار میرود که با توجه به چنین ویژگیهایی برخی از تحلیلگران آن را بهعنوان انقلابهای پسامدرن میشناسند.
وی گفت: انقلابهای پسامدرن در جوامع پسا کمونیستی در اروپای شرقی، مرکزی و آسیای میانه توسعه یافت و باعث شد هیأت حاکمه این کشورها جای خود را به حکومت طرفدار غرب بدهند.
استاد علوم سیاسی دانشگاه شیراز اظهار کرد: همانطور که ذکر شد این مفهوم، پدیدۀ بینابین انقلاب و اصلاح بوده که در قالب انتخابات و بدون خشونت برای جابهجایی قدرت و سرنگونی حکومت بهکار میرود که با توجه به چنین ویژگیهایی برخی از تحلیلگران آن را بهعنوان انقلابهای پسامدرن میشناسند.
صفرپور توضیح داد: در اینگونه تغییرات معمولاً در اعتراض به اجرای انتخابات آغاز میشود و طرف بازنده با به صحنه آوردن حامیان خود بهصورت راهپیمایی اعتراضآمیز و پشتیبانی رسانۀ غرب بهصورت اِعمال فشار به تصمیمگیرندگان تا آنها را وادار به ابطال انتخابات کرده و پس از برگزاری مجدد آنهم با نظارت بینالمللی طرفداران غرب با یک حرکت به اصطلاح قانونی به قدرت برسند.
وی افزود: در کشورهای اکراین، گرجستان و قرقیزستان سیاستمداران حامی غرب در اعتراض به انتخابات با این روش به قدرت رسیدند.
ویژگیهای انقلابهای رنگی
در ادامه کارشناس مسائل سیاسی ویژگیهای انقلابهای رنگی را برشمرد:
۱- جابهجایی قدرت بهصورت مسالمتآمیز
۲- اعلام تقلب در انتخابات
۳- شعارهای مردمپسند دموکراسی و آزادیخواهی
۴- استفاده از رنگ خاصی بهعنوان نماد مخالفین
۵- حمایت همهجانبه غرب از یک نامزد موردنظر
صفرپور اذعان کرد: بر این اساس از جمله مهمترین روشهای به کار گرفته شده توسط آمریکاییها جهت تحقق هدف براندازی نرم میتوان به ایجاد بیثباتی و بحرانسازی در داخل، دامن زدن به شکاف قومی و مذهبی، حمایت از گروههای تجزیهطلب، تلاش برای ایجاد تفرقه و تشدید اختلافات داخلی، تخریب نیروهای انقلابی اشاره کرد.
وی دیگر روشهای آمریکاییها در جهت تحقق هدف براندازی نرم را برشمرد: اختلاف و تنش بین جناحهای سیاسی، ایجاد گسست بین حکومت و مردم، تشکیک در مشروعیت نظام، القای ناکارآمدی نظام جهت ناکارآمد جلوه دادن دین در ادارۀ جامعه، دامن زدن به نافرمانی مدنی و ....
کارشناس مسائل سیاسی به اقدامات آمریکا در تحقق هدف براندازی نرم در بُعد خارجی علیه ایران را بد جلوه دادن چهره جمهوری اسلامی، بزرگنمایی موضوع هستهای صلحآمیز ایران، رواج ایرانهراسی و ... اشاره کرد.
صفرپور اضافه کرد: از سوی دیگر همزمان با اختصاص بودجهای کلان جهت براندازی نرم جمهوری اسلامی ایران، مؤسسهها و سازمانهای غیردولتی آمریکا نیز فعالیتهای خود را علیه ایران گسترش دادند.
وی پروژهها و مؤسسههای فعال علیه ایران در پروژه براندازی را نام برد: پروژهٔ ائتلاف دموکراسی، خانه آزادی، کمک ملی برای دموکراسی، مؤسسه جامعه باز و شبکه بنیاد سوروس، مؤسسه آلبرت اینشتاین، بنیاد بینالمللی جمهوریخواهان، مؤسسه دموکراتیک ملی مرکز بینالمللی منازعهٔ غیرخشونتآمیز، آژانس کمک آمریکا برای توسعهٔ بینالمللی، انجمن یهودیان آمریکا، مبارزه برای جهانی بهتر و ....- ناکامی و ناامیدی از سیاست براندازانه جمهوری اسلامی ایران
- ناکامی و ناامیدی از سیاست استحاله نظام
- افزایش جایگاه و نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب آسیا
- ارزیابی غرب از وجود زمینههای فکری در برخی از شخصیتها همسو با آنان
- انقلاب مخملی در کشورهای آسیایی میانه و قفقاز
- زمینه مردمسالاری و انتخابات در ایران
- آشکار شدن ظرفیت و توانمندی انقلاب اسلامی در مدیریت بحرانها
- شکست نظریهها و توطئههای غرب بر علیه جمهوری اسلامی ایران
- نشان دادن اقتدار و استحکام درونی نظام
- رفراندم ملی در حمایت از نظام و رهبری «ولایت»
- آشکار شدن چهرهٔ حقیقی برخی از خواص «کنار رفتن نقابها از چهرهها»