شناسهٔ خبر: 39908633 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

سیاه‌پوستان آمریکا؛ بازندگان همیشگی بحران‌های اقتصادی

با توجه به تشدید وخامت همه‌گیری کووید 19 در ماه آوریل، بسیاری از مردم آمریکا از مشاهده اینکه تاثیرپذیری آمریکاییان سیاه‌پوست از این وضعیت به نسبت دیگران چقدر بی‌تناسب بوده، شگفت‌زده شده‌اند: نرخ‌های آلودگی بالاتر، مرگ و میرهای فراوان‌تر و از دست دادن مشاغل بیش‌تر.

صاحب‌خبر -

گروه غرب از نگاه غرب خبرگزاری فارس: با توجه به تشدید وخامت همه گیری کووید19 در ماه آوریل، بسیاری از مردم آمریکا از مشاهده اینکه تاثیرپذیری آمریکاییان سیاهپوست از این وضعیت به نسبت دیگران چقدر بی تناسب بوده، شگفت زده شده اند: نرخ های آلودگی بالاتر، مرگ و میرهای بیشتر و از دست دادن مشاغل بیشتر. اما بسیاری از آمریکاییان سیاهپوست از این بابت شگفت زده نیستند. این برای آنها چیز جدیدی نیست. همین ساز و کار دهه ها و نسل هاست که در مواقع بروز بحران های مختلف به جریان می افتد.
من به عنوان یک اقتصاددان کار و اقتصاددان ارشد پیشین در وزارت کار آمریکا در دولت کلینتون، خوب می دانم که به شهادت تاریخ، آمریکاییان سیاهپوست همواره در رکودها و بلایای طبیعی بیشترین زیان را متحمل می شوند.

اقتصاد و تکرار تاریخ 
تا پیش از شروع این همه گیری، بدترین رکودهای اقتصادی در آمریکای پس از جنگ جهانی دوم، رکود سال های 82-1981 و رکود بزرگ بعد از بحران مالی سال های 2008-2007 بوده است. بر اساس محاسبات من در طول این رکودها نرخ بیکاری در میان آمریکاییان سیاهپوست به ترتیب با 20.2 درصد و 14.8درصد به اوج خود رسید بود. از شروع هر رکود 16 تا 18 ماه طول می کشد که از دست رفتن مشاغل به این سطوح برسد.
همه گیری کووید19 این ارقام را تنها ظرف یک ماه به این نقطه رسانده است. برآورد من – که بر مبنای ارتباط تاریخی بین نرخ بیکاری و ادعاهای اولیه و داده های آوریل تهیه شده- این است که نرخ بیکاری در میان آمریکاییان سیاهپوست در مقایسه با نرخ بیکاری سفیدپوستان که 13 درصد است، هم اکنون از 20 درصد تجاوز کرده است.
احتمال اینکه آمریکاییان سیاهپوست مشاغل خود را از دست دهند بیشتر است، به این دلیل که مشاغل آنها در بخش هایی از اقتصاد متمرکز شده اند که بیشترین آسیب را دیده اند، مثل هتل ها، رستوران ها، بارها و دیگر خدمات غذایی و فروشگاه ها.
بسیاری از کسانی که مشاغل خود را حفظ کرده اند نیز با خطر آلودگی بالاتری مواجه اند، به دلیل که آنها در مشاغلی مشغول به کارند که «تماس بالایی» با مردم دارند، نظیر کارگران حمل و نقل و فروشندگان سوپرمارکت ها.
بعلاوه به این دلیل که آنها معمولا در اجتماعات با تراکم جمعیتی بالایی زندگی می کنند، از این جهت نیز برای عمل کردن به فاصله گذاری اجتماعی روزگار سخت تری را می گذرانند.
این عوامل به همراه چالش های سلامتی مزمن و دیرینه بسیاری از آمریکاییان سیاهپوست، آنها را در معرض خطر بیشتر آلودگی، بیماری و مرگ قرار می دهد.

منابع کمتر
تنها بعد از اعتراض جامعه بود که قانونی به تصویب رسید که منابع اضافی را برای نیازمندترین بیمارستان ها در نظر می گرفت. دسترسی به این منابع تا  اجرای دومین «برنامه حفاظت از دستمزدها» برای  بسیاری از کسب و کارهای اقلیت و تحت تملک زنان زمان برد.
بعلاوه آمریکاییان سیاهپوست معمولا دسترسی به منابع کمتری دارند که وقتی با چالشی همچون یک همه گیری، رکود اقتصادی یا یک بلای طبیعی مواجه می شوند، ترمیم پذیری بیشتر را برای آنها دشوارتر می کند.
بر اساس تجربه آنها از دوران رکودهای پیشین و حتی در مواقع «عادی»، رقابت در یک  میدان بازی برابر برای آمریکاییان سیاهپوست دشوارتر است.
ثروت و پس اندازهای کمتر ملغمه ای از موانع ساختاری دیرینه ای را شکل می دهند که معنای آن این است که در دوران سختی های اقتصادی، آمریکاییان سیاهپوست معمولا روزگار سخت تری را می گذرانند.
فرصت های تحصیلی کمتر، تجربیات کاری پایین تر، تبعیض در استخدام و پرداخت و اجبار به زندگی کردن در فاصله ای دورتر از  محل کار خود، همگی در بالا رفتن نرخ های بیکاری، اشتغال پاره وقت و بیکاری موقتی بیشتر  نقش دارند.
در مورد نرخ های زندانی نیز وضع به همین ترتیب است. اقتصاددانان دریافته اند که اگر جمعیت زندانیان در نظر گرفته شود، آمریکاییان سیاهپوست  به نسبت وضعیت خود در سال 1950 به هیچ وجه از جایگاه اقتصادی بهتری برخوردار نیستند.
در نتیجه وجود این موانع بر سر راه پرداخت دستمزد مناسب و مشاغل پایدار، بودجه های خانواده های آمریکاییان سیاهپوست معمولا در برابر شوک های اقتصادی آسیب پذیرتر هستند.

یک اقتصاد نادرست؟
همچنین اعداد و ارقام موجود، ادعاهای پیش از شیوع ویروس کرونا از سوی دولت ترامپ را رد می کنند که از نظر شغلی آمریکاییان سیاهپوست هرگز وضعیتی به خوبی امروز نداشته اند.
هرچند نرخ های بیکاری رسانه ای حاکی از آن است که آمریکاییان سیاهپوست طی سه سال گذشته وضعیت اقتصادی بهتری را به نسبت گذشته تجربه کرده اند، اما وقتی با دقت موضوع بررسی می شود می بینیم که چنین چیزی حقیقت ندارد. تجزیه و تحلیل های من از داده های «دایره آمار کار» نشان می دهند که سهم  فارغ التحصیلان دبیرستانی سیاهپوستی که درست پیش از بحران کرونا استخدام شده اند، باز هم پایین تر از سطح پیش از دوران رکود بزرگ قرار داشته است. این وضعیت در مورد فارغ التحصیلان کالج نیز صدق می کند.
 و بیشتر از 10 سال طول کشیده است تا درآمد آمریکاییان سیاهپوست به سطح پیش از دوران رکود بزرگ خود بازگردد. تمام این موارد در اینکه چرا ضربه اقتصادی ناشی از این همه گیری به آمریکایان سیاهپوست این چنین سخت بوده، باید در نظر گرفته شود.
ترامپ دوست دارد اقتصاد دوران ریاست جمهوری خود را با اقتصاد پرزیدنت اوباما مقایسه کند، اما چنین تجزیه و تحلیلی منطقی نیست. ترامپ اقتصاد قدرتمندی را به ارث برده است در حالی که پرزیدنت اوباما وارث اقتصادی شده بود که گرفتار تبعات رکود بزرگ بود. ترامپ باید اقتصاد دولت خود را با سه سال اول دوره دوم پرزیدنت بیل کلینتون مقایسه کند که یک اوج دیگر در بسط اقتصاد به شمار می رفت.
بر اساس این مقایسه، به نظر می رسد که اقتصاد ترامپ کمتر به نفع آمریکاییان سیاهپوست بوده است. هر چند نرخ بیکاری پایین تر است، اما یک مقایسه در نرخ های استخدام- جمعیت – معیاری که  شامل کسانی که به دنبال کار نیستند و عموما طرفدار یک برداشت فوری از شرایط بازار کار هستند نیز می شود – نشان می دهد که آمریکاییان سیاهپوست در دوران دولت کلینتون وضعیت بهتری داشته اند.
اما در مقایسه با رکودهای پیشین بسیاری از دیگر آمریکایان نیز برای آن آماده نبودند؛ حتی پیش از بحران فعلی حدود 40 درصد خانوارهای آمریکایی نمی توانستند از پس پرداخت یک صورتحساب غیرمنتظره 400 دلاری بربیایند.
جهانی سازی و تغییرات تکنولوژیک، نهادهایی چون اتحادیه ها را تضعیف کرده اند. دولت ترامپ سیاست هایی را که برای کمک به ایجاد محیط های کار ایمن و منصفانه تدوین شده بودند، تضعیف کرده است.
در عین حال کاهش مالیات ها که به نفع شرکت ها و افراد ثروتمند تمام می شود و اقداماتی نظیر بیع متقابل سهام، در تاثیر رشد اقتصادی بر مین استریت جهشی به وجود آورده است.
از نظر من مشکل در ناکامی ایالات متحده در حفظ سرمایه گذاری های خود در اولویت های انسانی نظیر تحصیلات، بیمه بیکاری، مسکن و خدمات اجتماعی و خدمات سلامتی و بهبودی، توانایی تمام آمریکاییان برای احیای تنوع اقتصادی را مورد تهدید قرار می دهد.

 احیای ترمیم پذیری
اما چه باید کرد؟ من به عنوان یکی از اعضای کمیسیون نیوجرسی که توصیه هایی را در مورد نحوه و زمان بازگشایی اقتصاد به فرماندار کرده ام، به فکر نگرانی های اقتصادی عاجل هستم. اما یک طرح فدرال دراز مدت افراد بیشتری را در برخواهد گرفت.
به جای تکرار دوباره آنچه که نوعا رخ می دهد، به نظر من بسیاری از آمریکاییان سیاهپوست- به همراه بسیاری از آمریکاییان دیگر از هر پس زمینه ای که برخوردار باشند- خواهان پاسخ جدید و متفاوتی درمقوله نابرابری نژادی هستند. نظرسنجی انجام شده پیش از بحران فعلی، نشان داده است که اکثریت مردم تایید می کنند که  سیاهپوست بودن به فرصت های فرد برای پیشرفت رو به جلو لطمه می زند.
آمریکاییان سیاهپوست به شکل تاریخی در رکودهای اقتصادی لطمات شدیدتری را متحمل شده اند، در نتیجه آنها به سهم نامتناسبی از منابع برای اقدام و حفظ ترمیم پذیری خود نیازمندند، از جمله سیاست هایی برای بهبود فرصت ها، از میان برداشتن نابرابری های کلی و مبارزه با تبعیض.
ظن آن دارم که بسیاری بگویند که کشور نمی تواند از پس این نوع سرمایه گذاری برآید. پیمایش های قبلی از فقدان حمایت کلی از  افزایش یافتن هزینه های فدرال برای آمریکاییان نیازمند حکایت دارند و معلوم نیست که آیا همه گیری کووید 19 به تغییر نظر آنها انجامیده است یا خیر.
اما به باور من ما نمی توانیم از پس سرمایه گذاری نکردن در زمینه ایجاد اجتماعات بهتر و پایدار بربیاییم. قصور در انجام این کار کسانی را که  آسیب پذیر می مانند – هم آمریکاییان سیاهپوست و غیر سیاهپوست به تساوی-  محکوم به این خواهد کرد که از شوک های اقتصادی آتی گرفتار رنج و زیان شوند.
نویسنده: ویلیام راجرز (William M. Rodgers III) استاد سیاستگذاری های اجتماعی و اقتصاددان ارشد در دانشگاه راتجرز
منبع: https://b2n.ir/108423

انتهای پیام. 

 

نظر شما