ادامه ازصفحه اول
اين احتمال در شرايطي پررنگتر خواهد شد كه دو طرف در ميانه ماه مارس به اين قطعيت برسند كه ميتوانند با تمديدي كمتر از يك ماه به توافق دست پيدا كنند. در اين شرايط شايد بتوان با تنفس مصنوعي به مذاكرات آن را تا رسيدن به توافق سياسي اوليه ادامه داد. با اين همه آنچه اين تنفس مصنوعي را تهديد ميكند ميتواند از اراده سياسي طرفين حاضر در ميز مذاكرات هم پررنگتر باشد. كنگره ايالات متحده ضربالاجل زماني براي دولت تعيين كرده است و ساعتها روي تاريخ 24مارس كوك شدهاند. در شرايطي كه دولت باراك اوباماي دموكرات نتواند در اين تاريخ رسيدن به توافق سياسي با ايران را اعلام كند، زنگها در سنا براي تشديد تحريمهاي ايران به صدا درخواهد آمد. انعكاس اين زنگ در جمهوري اسلامي ايران هم عمل كردن مجلس به طرحي است كه يك فوريت آن هفته گذشته در مجلس شوراي اسلامي تصويب شد و بر اساس آن آغاز تشديد تحريمهاي ايران برابر خواهد بود با كان لم يكن شدن برنامه مشترك اقدام و از سرگيري برنامه هستهاي ايران به سبك و سياق پيش از توافقنامه موقت ژنو.
ايران يا امريكا؟
مذاكرات هستهاي در حقيقت ميان ايران و شش كشور در جريان است اما ناگفته پيداست كه اصليترين مطالبههاي غرب در مذاكرات از زبان امريكاييها شنيده ميشود. اصليترين تحريمها در چند سال اخير به امضاي رييسجمهور ايالات متحده بر جمهوري اسلامي ايران تحميل شده است و همزمان اين امضاي باراك اوباماست كه ميتواند برخي از تحريمهاي مصوب كنگره عليه ايران را به مدت 120 يا 180 روز معلق نگه دارد. زماني كه مذاكرات در ماه نوامبر تمديد شد تفكر غالب بر فضاي ذهني ناظران بر اين مذاكرات اين بود كه دو طرف هنوز از مطالبههاي اصلي خود پرده برنداشتهاند و خطوط قرمز نهايي همچنان در هالهاي از ابهام قرار دارد. بسياري از گمانهزنيها حاكي از اين بود كه واشنگتن در دقيقه نود منتظر پا پس كشيدن سياسي ايران براي رسيدن به توافق فني بوده كه مقاومت تيم مذاكرهكننده هستهاي عملا به اين رويا جامه عمل نپوشانده است. امروز ديگر كمتر كسي است كه گمان كند دو طرف ايراني و امريكايي حاضر در اين مذاكرات از خطوط قرمز اصلي هم خبر ندارند. در حال حاضر خط قرمزهاي دو طرف مشخص شده است و پيشرفت مذاكرت به تصميمي سياسي وابسته است. با توجه به گستره طرحهايي كه در يك سالونيم اخير براي نزديك كردن ديدگاههاي دو طرف به هم بر روي ميز قرار گرفته است به نظر ميرسد كه طرفين در دوئل فني و سياسي مواضع هم را به چالش كشيدهاند و در حال حاضر با در مركز زماني مذاكرات ايستادن بايد تصميمگيري كنند. جمله كليدي «تا زماني كه بر سر همهچيز توافق نشود، بر سر هيچ چيز توافق نشده است»، در حال حاضر در صحنه عمل دو طرف را به چالش كشيده است. به گفته مذاكرهكنندگان كشورهاي حاضر در اين گردونه دو طرف در برخي موضوعات به هم نزديك شدهاند و در برخي ديگر هنوز از هم فاصله دارند. گره برخي از اختلافها به اتخاذ تصميمي سياسي نيازمند است و اين در حالي است كه راهكار برونرفت از بنبست در برخي ديگر از موضوعات مورد اختلاف، فني است.
مونيخ طلسم را ميشكند ؟
در طول يك سال و نيم گذشته مذاكرات هستهاي ايران عمدتا در شهرهاي وين و ژنو برگزار شده است با اين همه برگزاري اين دور از مذاكرات در مونيخ با توجه به آنكه وزراي امور خارجه ايران و امريكا هر دو حضور دارند و در دومين ماه ميلادي هم صورت ميگيرد از اهميت زماني فوقالعادهاي برخوردار است. همگان منتظر پيشرفت مذاكرات در اين دور هستند؛ پيشرفتي كه در صورت تحقق ميتواند از ابهام موجود در خصوص سرنوشت مذاكرات تا مارس اندكي بكاهد. هرچند كه در برخي محافل سياسي گفته ميشود كه امريكا مايل به ثمر رساندن مذاكرات حتي تا پيش از ماه مارس است اما به نظر نميرسد كه مونيخ ايستگاه مذاكراتي باشد كه در آن توافق سياسي ميان طرفين رسميت پيدا كند. تازهترين اخبار از آنچه احتمالا در مونيخ خواهد گذشت را ميتوان در گفتوگوي خبرگزاري ايسنا با محمد جواد ظريف يافت. رييس تيم مذاكرهكننده كشورمان در اين گفتوگو از ديدار دوجانبه خود با جان كري، وزير خارجه امريكا و وزراي خارجه اروپايي عضو گروه 1+5 در حاشيه نشست امنيتي مونيخ خبر داد. در حالي كه چين و روسيه هم در گردونه مذاكرات ايران و 1+5 هستند اما به گفته محمد جواد ظريف از آنجا كه چين در سطح وزير امور خارجه در اين نشست امنيتي مونيخ شركت نميكند ديداري ميان ظريف با تيم مذاكرهكننده چين در دستور كار نخواهد بود و از سوي ديگر حضور سرگئي لاوروف، همتاي روسي محمد جواد ظريف در مونيخ هم هنوز قطعي نشده است. محمد جواد ظريف در اين گفتوگو تاكيد ميكند كه در مدت زمان حضور در مونيخ با وزراي كشورهاي اروپايي و امريكايي عضو 1+5 به طور مفصل ديدار دو جانبه خواهد داشت. به گفته رييس دستگاه ديپلماسي كشورمان، وي در يك نشست عمومي با حضور لوران فابيوس و مولود چاووش اوغلو، وزراي خارجه فرانسه و تركيه حضور خواهد داشت و سخنراني هم خواهد كرد. محمد جواد ظريف در اين گفتوگو تاكيد ميكند كه از آنجا كه تمام وزراي امور خارجه 1+5 در مونيخ حضور ندارند نميتوان توافق سياسي انجام داد و در نتيجه در مونيخ تنها مذاكرات به جلو پيش خواهد رفت. ديدار ميان جان كري و محمد جواد ظريف در مونيخ و در حاشيه نشست امنيتي در حالي صورت گرفت كه سابقه آخرين ديدار ميان دو وزير به 23 ژانويه در داووس بازميگردد. حركت مذاكرات به سمت جلو كه در سخنان محمد جواد ظريف هم شنيده شد در حقيقت ميتوان به پيشرفت در مسيري كه در چند هفته اخير كند پيش رفته است منتهي شود. مذاكرات ايران و 1+5 در سال نو ميلادي سرعت بيشتري يافته است اما به نظر ميرسد كه نميتوان گفت طرفين در چرخه مذاكراتي از ژنو تا استانبول پيشرفتهاي محسوسي را تجربه كردهاند. در شرايطي كه پيش از اين گفته شده بود كه احتمال ديدار در سطح وزراي 1+5 در مونيخ وجود دارد اما عدم پيشرفت محسوس و شاياني كه توجيهي براي برگزاري اين نشست باشد عملا اين احتمال را هم به صفر رسانده است. در شرايطي كه در مرحله نخست ايران و امريكا و در مرحله بعد ايران و سه كشور اروپايي بتوانند در مونيخ پارهاي از مسائل مورد اختلاف را كمرنگتر كنند شايد بتوان به برگزاري مذاكرات در سطح وزرا در دور آتي كه زمان و مكان آن هم هنوز مشخص نيست اميدوارتر شد. در يك سال و نيم گذشته واژگاني چون مذاكرت سازنده و صريح به كرات از زبان مذاكرهكنندگان ايران و 1+5 شنيده شده است اما در شرايطي كه خروجي رسانهاي نشستها در مونيخ به واژه «پيشرفت» ختم شود ، ميتوان به نتيجه رسيدن مذاكرات در ماه مارس اميدوار بود.
كليد مذاكرات در گروي واقعبيني
همزمان با آغاز دور جديد مذاكرات هستهاي ايران با 1+5 امريكا و اروپا در سطح وزرا در مونيخ، گمانهزنيهاي رسانهاي در خصوص طرحهايي كه روي ميز قرار گرفته و تا حدودي هم مقبوليت يافتهاند، ادامه دارد. در شرايطي كه خبرگزاري آسوشيتدپرس درآخرين خبر اختصاصي خود اعلام كرده بود كه امريكا با وجود تعداد سانتريفيوژهاي بيشتر در ايران موافقت كرده است به نظر ميرسد كه پررنگتر شدن حقايق موجود روي ميز مذاكره از حاشيهها و زياده خواهيهاي موجود ميتواند به نتيجه رسيدن مذاكرات را تضمين كند. در حالي كه ايران در مذاكرات به دنبال از ميان برداشته شدن تحريمهاست و اين تحريمها انواع تحريمهاي اقتصادي و غير اقتصادي را شامل ميشود، طرف مقابل هم به دنبال اطمينان از صلح آميز بودن برنامه هستهاي ايران و البته در نگاه واقع بينانهتر افزايش زمان گزير هستهاي ايران به بيش از يك سال است. ايران در قالب برنامه مشترك اقدام غنيسازي بالاي پنج درصد خود را متوقف و بخشي از ذخاير خود را هم به شكل ديگري تبديل كرده است. اين در حالي است كه ذخيره اورانيوم سه و نيم درصدي ايران در حال حاضر هشت تن است و چگونگي حل اين مساله در حال حاضر يكي از سوژههاي مورد بحث در مذاكرات است. خبرگزاري آسوشيتدپرس پيش از اين هم اعلام كرده بود كه ايران و امريكا بر سر انتقال بخشي از ذخاير سوختي ايران به كشوري ثاني به توافق رسيدهاند اما اين خبر از سوي تيم مذاكرهكننده ايران تاييد نشد. پس از خبر آسوشيتدپرس، يك كارشناس مسائل هستهاي در گفتوگو با «اعتماد» تاكيد كرد كه بخش انتقال صرف سوخت در مذاكرات هيچگاه مطرح نبوده است اما به نظر ميرسد كه ايجاد كنسرسيومي ميان ايران و يك كشور ديگر در منطقه براي تامين سوخت به شكل مشترك ميتواند يكي از دهها گزينه روي ميز باشد. در جريان يك سال و نيم مذاكره ميان ايران و امريكا، تيم مذاكرهكننده ايران در مسير برد – برد قرار دادن اين مذاكرات براي دو طرف تلاش بسياري كرده است و به نظر ميرسد كه تا حد بسيار زيادي هم اين تلاشهاي ديپلماتيك عاري از شعارزدگي و منطبق بر نيازهاي فني ايران و توانمنديهايش به ثمر رسيده است. ايالات متحدهاي كه در جريان مذاكرات سالهاي 2003 تا 2005 ايران با تروئيكاي اروپايي به دنبال غنيسازي صفر در ايران بود امروز نه تنها از اين موضع و حتي غنيسازي دكوري در ايران عقبنشيني كرده بلكه در حال بررسي گزينههايي است كه ايران براي در اختيار داشتن غنيسازي صنعتي به آن نياز عملي دارد. ايران نه تنها در حوزه غنيسازي بلكه در مسائلي مانند سرنوشت رآكتور آب سنگين اراك هم به خوبي توانسته است با ارايه طرحهاي فني به نگراني غرب در اين خصوص پاسخ دهد اما مسالهاي كه در حال حاضر وجود دارد اين است كه امريكا بايد در اين مذاكرات به بازي برد – برد تن داده و به دنبال امتيازگيريهاي سياسي نباشد.
از سوي ديگر در ايران هم نياز به واقع بيني در خصوص قطعنامههاي شوراي امنيت و پيچيدگيهاي حقوقي آن وجود دارد. امروز براي از ميان برداشته شدن قطعنامههايي كه زماني كاغذ پاره ناميده شدند، مذاكرات بسيار طولاني ميان ايران و 1+5 صورت ميگيرد و به نظر ميرسد كه تنها، نگاه عاقلانه به پيچيدگيهاي حقوقي اين مساله است كه ميتواند موفقيت مذاكرات حتي پس از رسيدن به توافق جامع هستهاي را هم تضمين كند. در شرايطي كه ايران و 1+5 بتوانند در ماه مارس به توافق سياسي بر سر كليات دست پيدا كنند رسيدن به توافق فني تا پايان ماه ژوئن كار چندان سختي نخواهد بود. بخش اعظمي از اين مدت زمان سه ماهه بايد صرف نگارش متن توافق و درج جزييات فني در خصوص تعهدهاي ايران و طرف مقابل شود. اما در صورتي كه دو طرف نتوانند تا ماه مارس ميلادي به توافق سياسي دستپيدا كنند تنها دو گزينه تمديد مذاكرات و اعلام شكست روي ميز خواهد بود. تمديد مذاكرات شايد به سبك و سياق توافقنامه موقت ژنو ديگر براي هيچكدام از طرفين امكان پذير نباشد. اعلام شكست نيز به تنش بيشتر ميان ايران و امريكا منتهي خواهد شد. در حال حاضر جمهوريخواهان تندرو در كنگره امريكا بحث تشديد تحريم را به مثابه چماق باز نگهداشتهاند و به نظر ميرسد كه ميتوانند از آن براي پيروزي در حوزه سياست خارجي در جدال با دموكراتها در انتخابات آتي رياستجمهوري در امريكا هم استفاده كنند. در شرايطي كه ايران و 1+5 در ماه مارس مجددا به سمت تمديد حركت كنند و تحريمهاي جديد هم بر جمهوري اسلامي ايران حتي به شكل مشروط تحميل شود، بايد اين تمديد را به شكست توافق ژنو تعبير كرد. پرونده هستهاي ايران پس از 12 سال مذاكره بيش از هر زمان ديگري به توافق نزديك است و تنها مسالهاي كه ميتواند اين توافق را در دسترس قرار دهد رسيدن به اين باور سياسي است كه در اين توافق براي تمام طرفين منفعتي نهفته خواهد بود.