به گزارش خبرنگار خبرگزاری صداوسیما؛ شهید علی خوش لفظ جانباز ۷۰ درصد دفاع مقدس که سال‌ها با درد جراحت‌هایی عمیق، اما از جنس ایمان و اعتقادی راسخ زندگی می‌کرد.
«وقتی مهتاب گم شد» مرامنامه‌ای از روح خوش مسلک او بود.
شهیدِ قهرمانی که تمام نادیدنی‌ها را دیده بود.
علی آقای خوش رفیق یازده بار تا مرز شهادت رفت و شد علی آقای خوش زخم.
«وقتی مهتاب گم شد»، کتابی است که سردار هم ولایتی اش سردار شهید همدانی آن را اسطوره سازی نمی‌داند، بلکه واقعیتی است که خود از اساطیر است.
شهید علی خوش لفظ از مردان مردی است که حضوری فعال در عملیات‌های مختلف دوران دفاع مقدس داشت و پس از آن اسطوره‌ای شد از صبر و استقامت.
شهید علی خوش لفظ از میان ما رفت؛ اما مسلک و منش او همچنان ماندنی است؛ منشی که جوانان امروز را فعال‌تر از جوانان دوران دفاع مقدس معرفی می‌کند، جوانانی که با الگوگیری از او راه مقاومت را همچنان ادامه می‌دهند.
پی نوشت: به گفته آقای حمید حسام نویسنده کتاب «وقتی مهتاب گم شد»، انتخاب عنوان این اثر به این مهم بر می‌گردد که در شب‌های تاریک آن‌ها باید کار شناسایی را انجام می‌دادند که یک شب مهتابی یکی از دوستانی که خیلی به آقای خوش لفظ نزدیک بود شهید «علی محمدی» بود، وقتی که مهتاب بالا می‌آید در میدان مین توسط دشمن دیده و شهید می‌شود و علی خوش لفظ نمی‌تواند پیکر شهید علی محمدی را از جلوی عراقی‌ها از میدان مین خارج کند.
همزمان مهتاب وجودی آقای خوش لفظ که قهرمان قصه است، همان شهید علی محمدی است که با دمیدن مهتاب گم می‌شود و از این جهت تا پایان جنگ یک احساس گمشده‌ای در وجود خوش لفظ وجود دارد که باید به شکلی این فرد را پیدا کند.