شناسهٔ خبر: 22993838 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: هنگام | لینک خبر

یک تحلیلگر: احمدی نژادی ها پدیده‌ هستند تا فرقه

«عبدالمجید معادیخواه» پس از انقلاب اسلامی به عنوان قاضی شرع دادگاه انقلاب فعالیت می‌کرد. معادیخواه سابقه رسیدگی به پرونده فرقه‌های سیاسی مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران را در کارنامه خود دارد. از پرونده‌هایی که او رسیدگی کرده است می‌توان به دادگاه «اکبر گودرزی» رییس گروهک فرقان و سه جلسه رسیدگی به پرونده «تقی شهرام» یکی از رهبران شاخه مارکسیسم- لنینیسم سازمان منافقین اشاره کرد.

صاحب‌خبر -
سایت خبری تحلیلی هنگام    Hengamnews.com:
«عبدالمجید معادیخواه» پس از انقلاب اسلامی به عنوان قاضی شرع دادگاه انقلاب فعالیت می‌کرد. معادیخواه سابقه رسیدگی به پرونده فرقه‌های سیاسی مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران را در کارنامه خود دارد. از پرونده‌هایی که او رسیدگی کرده است می‌توان به دادگاه «اکبر گودرزی» رییس گروهک فرقان و سه جلسه رسیدگی به پرونده «تقی شهرام» یکی از رهبران شاخه مارکسیسم- لنینیسم سازمان منافقین اشاره کرد.
 
معادیخواه پس از سه جلسه رسیدگی به این پرونده به دلیل رسمیت یافتن مجلس شورای اسلامی و اینکه نماینده مجلس شد از ادامه رسیدگی به این پرونده استعفا داد. تحرکات جدید حلقه بسته احمدی‌نژادی‌ها که برخی اصولگرایان از آنها به عنوان فرقه زنبیلیه یاد می‌کنند موضوع مورد بحث این روز‌های محافل سیاسی کشور است. اما آیا می‌توان آنها را فرقه خطاب کرد؟ «عبدالمجید معادیخواه» معتقد است فرقه‌ها تعریف مشخصی دارند. یکی از شروطی که بتوان جریانی را فرقه خطاب کرد، داشتن قلمرو و مجموعه‌ای مشخص در کشور است که خود را با آنها تطبیق دهند. سربازگیری جریان احمدی‌نژادی‌ها از هر دوطیف سیاسی کشور است به همین دلیل با اقدامات خود می‌تواند حاکمیت را تحت تاثیر قرار دهد. معادیخواه معتقد است جریان احمدی‌نژادی‌ها، جریانی است که درهیچ یک از طیف‌های سیاسی کشور تعریفی برای آنها وجود ندارد.

جریان‌ها و گروه‌های سیاسی مختلفی پس از انقلاب با اهداف پیدا و پنهان فعالیت سیاسی داشته‌اند. چگونه می‌توان عنوان فرقه را به گروهی اتلاق کرد؟

گرایش‌های سیاسی مختلفی در کشور وجود دارد که در چارچوب‌های مشخصی قابل تعریف نیستند اما با تسامح می‌توان اسم‌هایی را به آنها اتلاق کرد. اما گرایش سیاسی با عنوان فرقه که درواقع قلمرویی مشخص داشته و مجموعه‌ای در کشور خود را با آن تطبیق دهد خیلی کم می‌شود آن را پیدا کرد. بسیاری از افراد جامعه ما ممکن است گرایش بیشتری به یک جریان داشته باشند اما زندانی آن جریان نیستند. باید این موضوع را به صورت موضوعی و مصداقی مورد بررسی قرار داد.

به صورت مصداقی بخواهیم ورود کنیم می‌توان جریان احمدی‌نژادی‌ها را فرقه نامید؟

جریان احمدی‌نژادی‌ها بیشتر یک پدیده هستند تا یک فرقه.

به صورت واضح توضیح می‌دهید؟

از روزی که یک پدیده‌ای به نام احمدی‌نژادی‌ها ظهور کرد افرادی حامی این پدیده شدند. اگر بخواهیم از روز اول به این موضوع نگاه کنیم، در کشور به این پدیده یک گرایش عاطفی پیدا کردند و متصور شدند این جریان گفتمان آنها را در بیان رنجش‌ها، نارضایتی‌ها و... نمایندگی می‌کند. یک مجموعه‌ای در این پدیده به صورت یک باند و ‌دار و دسته هستند که باهم ارتباطاتی داشته و در راستای منافع مشترک احتمالا جلسات مخفی دارند. شواهدی از این موضوع و برگزاری جلسات دیده می‌شود اما این افراد بسیار کم بوده و تعدادشان زیاد نیست. بیشتر افرادی که به این پدیده واکنش مثبت نشان دادند، واکنش‌‌‌های موسمی و مقطعی بوده است و همانطور که در این چند وقت اخیر شاهد بودیم، به سرعت خیلی از این افراد مواضع خود را تغییر داده‌اند. البته در شرایط فعلی کشور ما هرکسی با ادبیات تند و صریح انتقاد کند هوادار پیدا می‌کند و همیشه هستند افرادی که برای این ادبیات کف و سوت می‌زنند اما نمی‌توان گفت این افراد متعلق به این جریان هستند.

مقصود شما از «این جریان»، جریان اصولگرایی است؟

اصولگرایی نیز امروز در تعریف با مشکلاتی رو به رو شده است. امروز مهم‌ترین سوال این است که منظور از جریان اصولگرایی چیست؟ پاسخ به این سوال در ادبیات سیاسی امروز کشور ما بسیار دشوار است. دلیل این دشواری آن است که شاخه‌های اصولگرایی بسیار زیاد شده است. یعنی همه نوع گرایشی را با رنگ و بوی اصولگرایی در کشور می‌توان دید اما هرکدام از این گرایش‌ها ساز خود را نواخته و یک خاستگاهی دارند و این تشتت سبب می‌شود به زودی شاهد تغییرات زیادی در جریان اصولگرایی باشم. در واقع یک مجموعه‌هایی در کشور وجود دارند که به انقلاب وفادار بوده و ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب را یا باور داشته یا به آن امید دارند. از این مجموعه‌ها می‌توان به خانواده شهدا تا کسانی که برای نظام هزینه داده‌اند، اشاره کرد. در یک نگاهی به فرض می‌توان گفت همه این افراد اصولگرا هستند اما در مقابل همین تفکر افرادی هستند که رویکرد پشیمانی، ندامت، مخالفت و انتقاد از تفکری که به آن اشاره کردم، دارند یا خواهان ایجاد یک وضع دیگر در مقابل وضع موجود هستند. همه اینها را می‌توان طیفی دانست که اصولگرایی در آن صدق نمی‌کند اما پیشتازان این تفکرات خود را اصولگرا می‌دانند.

با توضیحات شما، پدیده احمدی‌نژادی‌ها در کدام دسته از جریان‌های سیاسی کشور قرار می‌گیرد؟

این پدیده روزی هیاهو داشت و همان هیاهو سبب شکل گرفتن حرف و حدیث‌های زیادی در کشور شد. این جریان با هیچ جریان سیاسی، فرهنگی و فکری در کشور قرابت ندارد و من مجموعا این اردوگاه را یک باند می‌دانم تا اینکه رنگ و بویی از یک مکتب یا جریان سیاسی برده باشند.

آیا این جریان می‌تواند برحاکمیت تاثیرگذار باشد؟

بله؛ قطعا بر حاکمیت تاثیرگذار است زیرا این جریان سربازگیری خود را از تمامی جریانات سیاسی موجود در کشور انجام می‌دهد و چپ و راست برای آنها تفاوتی نخواهد داشت. اما این سربازگیری‌ها ناپایدار است چون سربازانی که حاضر باشند هویت خود را به این جریان گره بزنند، بسیار کم هستند. دلیل دیگر این تاثیر‌گذاری آن است که چون سربازان این جریان از تمامی جریانات سیاسی کشور هستند بنابراین در نهاد‌های مختلف از جمله ساختار حاکمیت می‌توانند حضور داشته باشند از این رو این جریان بر حاکمیت حتما تاثیرگذار است اما کم و کیف آن در آینده مشخص خواهد شد.

به نظر شما عکس العمل در برابر این جریان چه خواهد بود؟

برای حاکمیت نمی‌توان تعیین تکلیف کرد اما به هرحال آنچه که می‌شود آرزو داشت آن است که از تجربیات جریان‌های قبلی برای واکنش به این جریان استفاده شود. شرایط روزمرّگی که بر مجموعه‌های مدیریتی کشور حاکم شده است اجازه استفاده از تجربیات جریان‌های قبلی را به مسوولان نمی‌دهد که بتوانند گذشته را مورد مطالعه قرار دهند. حاکمیت اگر بخواهد با این جریان برخورد کند باید وقت خود را صرف موضوعاتی غیر از مسائل روزمره کند اما این مسائل روز‌مره آنقدر زیاد شده است که مسوولان با تنگنای وقت رو به رو شده و وقت کافی برای استفاده از تجربیات و برخورد با این جریان را ندارند.

نظر شما