به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) اعلام قدس شریف به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی موجی از خشم و نفرت را در جهان اسلام برانگیخت. در کنار این مسئله، دولتهای اسلامی و غیر اسلامی و از جمله متحدان غربی آمریکا نیز با این اقدام مخالفت کرده و آن را اقدامی نامطلوب و تحریککننده تلقی کردند.
البته ترامپ سعی کرد با بیان اینکه قانون سال ۱۹۹۵ کنگره آمریکا را اعلام رسمی کرده کمی از بار این فشارها و واکنشها بکاهد اما همین اعلام رسمی سرآغازی برای یک فرآیند حدودا دو ساله در جهت اجرایی شدن این دستور است. از طرفی این اقدام نیز نشان داد که مذاکرات صلح نه تنها دستاوردی نداشته بلکه دستور ترامپ به نوعی بیاعتبار کردن و بیخاصیتسازی همه این مذاکرات به اصطلاح صلح بوده و فلسطینیان را به این نتیجه میرساند که حل مسئله فلسطین جز با مقاومت و انتفاضه سراسری از کرانه باختری تا نوار غزه امکانپذیر نیست.
نصرت الله تاجیک، رایزن فرهنگی اسبق ایران در انگلیس و سفیر اسبق ایران در اردن، در گفتوگو با ایکنا به تحلیل اهداف ترامپ از اعلام قدس به عنوان پایتخت اسرائیل و نوع واکنش جهان اسلام به این اتفاق در سطح مردمی و دولتی پرداخته است که به شرح ذیل است:
ایکنا: به عقیده شما دونالد ترامپ چه اهدافی را از اعلام قدس به عنوان پایتخت اسرائیل دنبال میکند؟
اصلی ترین مطلبی که در این قضیه وجود دارد وعدههای ترامپ به لابی صهیونیستی و کمک به رژیم صهیونیستی است و در این زمینه کوشنر، داماد یهودی الاصل ترامپ، در اعلام این مسئله دارای نقش است. ترامپ در داخل و سیاست خارجی مشکلات بسیاری دارد و این حرکت میتواند تا حدی هم رایدهندگانش و لابی یهودی را دلگرم و در صحنه نگه دارد تا حمایتشان را از وی دریغ نکنند و هم آن مشکلات به فراموشی سپرده شود. به ویژه اینکه این اقدام ترامپ علیرغم همه مخالفتهای شورای امنیت ملی، وزارت خارجه و پنتاگون صورت گرفته است.
یکی دیگر از اهداف وی ایجاد شوک در صحنه بینالمللی و خاورمیانه است تا جو بینالمللی را در کنترل خود داشته باشد. البته وی امیدوار است این شوک بتواند طرف فلسطینی را به اعطای امتیاز بیشتر به رژیم صهیونیستی مجبور نماید.
ایکنا:دلیل مخالفتهای نهادهایی که ذکر کردید چه بوده است؟
آنها میدانستند که اقدام ترامپ، مهمترین نقش آمریکا که همان نقش بیطرفی و میانجیگری است را از آمریکا میگیرد و از این به بعد آمریکا نمیتواند به عنوان میانجی صلح ایفای نقش کند بلکه به عنوان یک طرف دعوا تلقی میشود. این مسئله منهای حساسیتی هست که ملتهای مسلمان و افکار عمومی جهانی نسبت به بیتالمقدس دارند. در واقع اگر این مسئله نسبت به یک شهر عادی رخ میداد در آن صورت امریکا تنها نقش بیطرفی خود را از دست میداد اما اکنون ترامپ با این کار نه تنها نقش بیطرفانه آمریکا را از بین برده بلکه افکار عمومی مسلمانان جهان را علیه امریکا شورانده است.
از طرف دیگر این اقدام ترامپ از جهات مختلف واجد اقدامات غیر قانونی و خلاف مقررات بین المللی و نقض قوانین بینالمللی است. در قطعنامه ۱۸۱ که در نوامبر ۱۹۴۷ از سوی شورای امنیت صادر شد و مبنای تشکیل رژیم صهیونیستی است بیت المقدس یک شهر بینالمللی شناخته شده بود که وضعیت آن باید از سوی دو دولتی که در آینده تاسیس خواهند شد مشخص شود، ولی از سال ۱۹۸۰ رژیم صهیونیستی اقداماتی در بیت المقدس انجام داد که باعث شد این شهر یک شهر اشغالی شناخته شود و اکنون ترامپ با این دستور، مهر تأییدی بر این اشغال زده است. کشورها و شهرهای اشغال شده و اشغالگر الزامات و وظایفی دارند اما متاسفانه این اقدام ترامپ، به اشغال بیتالمقدس توسط صهیونیستها مشروعیت بخشیده که یک اقدام غیر قانونی به لحاظ حقوق بینالملل هم تلقی میشود که اقدامی هنجارشکنانه است و به نظر میرسد این امکان برای دولت خودگردان فلسطین وجود دارد که یک پرونده حقوقی در نهادهای ذیربط سازمان ملل باز و یا شکایت خود را در شورای امنیت مطرح و دنبال کند. لذا مناسب است حقوقدانان بین المللی زمینه اجرائی شدن چنین نکتهایی را باید بررسی کنند. مخصوصا با توجه به اینکه تا کنون گویا چهار نفر در فلسطین اشغالی در اعتراض به این اقدام ترامپ کشته شده و بیش از دویست نفر مجروح شده اند.
در مجموع باید گفت این اقدام ترامپ در جهت سیاست یکجانبهگرایی در صحنه بینالمللی است. صحنه بینالمللی یک عرصه آنارشیک است که پلیسی در ان وجود ندارد. در این صحنه وقتی شما نتوانید با سایر کشورها تعامل داشته باشید و مسائل و مشکلات عرصه بینالمللی را از طریق تعامل حل و فصل کنید به یکجانبهگرایی در این شرایط دامن زده میشود. کما اینکه کشورهای اروپایی، روسیه، کشورهای عربی و بسیاری از کشورهای دیگر همگی مخالف این اقدام ترامپ بودند. بنابراین اینکه رؤسای جمهور قبلی امریکا نتوانستند چنین کاری را بکنند به دلیل بیعرضگی آنها نبوده بلکه دلیلش این بوده است که نمیخواستند به کار خلاف رِژیم صهیونیستی صحه بگذارند و به همین دلیل قانون سال ۱۹۹۵ کنگره را اجرا نکردند.
لذا این اقدام ترامپ را میتوان میخ آخر بر تابوت تشکیل دو دولت تلقی کرد و از این به بعد صلح فلسطین و اسرائیل از معنا تهی شده و فلسطینیها باید به فکر راه حل دیگری باشند. گر چه این امر باعث بهم ریختگی بیشتر منطقه، افزایش خشونت و دوری از صلح شده، اما فرصتی برای دور جدیدی از مبارزه ضد صهیونیستی است که باید فلسطینیها پرچم آن را همچون چند دور انتفاضه قبلی به دوش بکشند. فلسطینیها باید در مذاکرات ناشی از مبارزات خود از هر شرطی تنازل کردند از پایتختی بیت المقدس برای دولت فلسطین عدول نکنند! و بر سرزمین فلسطین باید حکومتی واحد برای ملتهای ساکن در آن حاکم باشد.
ایکنا: یعنی شما میفرمائید یک فعالیت را حقوقدانان بینالمللی انجام دهند؟
این یک پیشنهاد است. ما در یک دنیای متمدن زندگی میکنیم و نه در جنگل. این یک بحث تخصصی است و شاید باید در سازمانهای تخصصی که با حقوق بین الملل و کارکرد و نحوه ورود به روند قضائی بینالمللی از جهت حقوق عمومی و یا حقوق خصوصی اشنا هستند این مسئله را بررسی کنند. اگرچه ممکن است امکان طرح دعوی در محاکم حقوقی بینالمللی وجود ندارد چون چنین صلاحیتی برای دیوانهای بینالمللی از قبیل دیوان بینالمللی دادگستری در لاهه یا غیر آن پیش بینی نشده است. اما شکایت به شورای امنیت شدنی است. که طبیعتا با توجه به حق وتوی آمریکا راه به جایی نمی برد . چند سال پیش، مجمع عمومی سازمان ملل با استناد به قطعنامه تاریخی موسوم به «اتحاد برای صلح» در قضیه فلسطین همسان شورای امنیت وارد عمل شده است. لذا مجمع عمومی الان بهترین و در دسترس ترین مرجع برای این موضوع است. ورود در این مبحث هم برای آمریکا از جهت سیاسی یک ضربه است و هم نقطه شروع خوبی است. اما لازمه طرح و پیگیری آن نیاز به بررسی کارشناسانه و اینکه از چه زاویه ای شروع شود، دارد.
ایکنا: فضای شکل گرفته در فلسطین پس از دستور ترامپ تا چه حدی زمینه مساعد را برای شکل گرفتن انتفاضه سراسری و همگرایی بیشتر گروههای فلسطینی فراهم کرده است؟
در حال حاضر شاید ظرفیت مبارزاتی در فلسطین به دلیل مشکلات صحنه فلسطین، تفرق کشورهای عربی و اختلافات آنها با یکدیگر به اندازهای نیست که منجر به یک انتفاضه سراسری شود اما نمیتوان مأیوس بود. صحنه فلسطین یک صحنه بسیار پیچیده است. در روزهای گذشته برخی شبکههای خارجی این گونه گزارش میکردند که آنگونه که برآورد میشد و آنطور که حماس درخواست انتفاضه سوم میکرد مردم در صحنه حضور نیافتند ولی در عین حال این را هم باید در نظر گرفت که صحنه فلسطین یک صحنه بسیار پیچیده است که هر پدیده و هر اتفاقی میتواند به یک تنش بزرگی منجر شود.
همانطور که اشاره کردم شاید الان ظرفیتی که منجر به انتفاضه اول و دوم شد وجود نداشته باشد اما پیچیدگی صحنه فلسطین باعث این نمیشود که مأیوس شویم. احساس من این نیست که اقدام ترامپ تنها به چند تظاهرات اعتراضی و صدور بیانیه محدود شده و مسئله ختم شود بلکه این روند اعتراضی ادامهدار خواهد بود. حتی ممکن است نوع مبارزه عوض شود و نوع جدیدی از مبارزه هم شکل بگیرد.
ایکنا: به عقیده شما این اراده در دولتهای اسلامی برای یک مقابله جمعی حقوقی، سیاسی و اقتصادی با رژیم صهیونیستی وجود دارد؟
ماکنون سران عرب در مظان اتهام قرار دارند و اخباری دال بر هماهنگی ترامپ با آنها و مخصوصا عربستان است و لذا رژیمهایشان با سلب مشروعیت مواجه خواهند شد. افکار عمومی اجازه نمیدهد دیگر بیانیههای غرا و سخنان حماسهایی با احساساتش بازی کند. بدنه مردمی دنیای اسلام بهدنبال ظرفیتسازی است. شرایط جدید باعث خواهد شد تا فلسطینیها از تجربه شبهدولت خودگردان که کاریکاتوری از حاکمیت فلسطینی بدون اختیارات لازم برای اعمال حاکمیت است، استفاده نموده و به سمت تشکیل حکومت واقعی بر کل سرزمین فلسطین بروند.
بنابراین مشکلاتی که برخی کشورهای عربی با یکدیگر، با جبهه مقاومت به ویژه پس از مسائل سوریه و عراق و با ایران دارند بر اتحاد کشورهای اسلامی با یکدیگر برای مقابله مشترک با رژیم صهیونیستی تأثیر گذاشته است و شاید استدلال ترامپ برای چنین اقدامی همین اختلافات کشورهای این منطقه است. لذا زمانی که بیشترین اختلاف و کمترین چسبندگی میان کشورهای اسلامی و عربی وجود دارد بهترین فرصت برای دست زدن به چنین اقدامی از سوی ترامپ فراهم شده است و براین اساس امید چندانی به یک کار عملیاتی جدی مشترک از سوی دولتهای اسلامی وجود ندارد ولی اگر امیدی هم وجود داشته باشد در صحنه مردمی است که مخالفتهای مردمی در سراسر جهان میتواند تنشهای بیشتری را برای رژیم صهیونیستی ایجاد کند.
منبع: ایکنا مورخ 19.9.96