فاطمه رمضانی، کارشناس تعلیمات دینی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی در گفتگو با خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری شبستان درباره ی مهم ترین مشکل کتابهای کمک آموزشی حوزه تعلیم و تربیت دینی گفت: یکی از مشکلاتی که در گروه تعلیم و تربیت دینی داریم آن است که در این گروه آثار را که با هدف کمک آموزشی نوشته نشدهاند را هم بررسی میکنیم.
وی افزود: برای نمونه کتاب کمکآموزشی ریاضی ویژگی خاصی دارد اما در حوزه دینی برخی کتابها از جمله کتابهای داستان وارد گروه میشوند که باید بررسی شوند و انتظار اینکه همجهت با برنامه درسی باشند انتظار بعیدی است.
این کارشناس دینی تصریح کرد: اتفاقاً ما هم در میان آنان دنبال کتابهایی میگردیم که با برنامه درسی همخوانی داشته باشند تا معلمان بتوانند از آنها استفاده کنند. بنابراین نباید تعجب کنیم اگر کتابهای زیادی تایید نمیشوند.
وی بیان کرد: مشکل دیگر در حوزه فرمهای ارزشیابی است. در این فرمها ضریب امتیاز بخش مربوط به ظاهر و کتابسازی زیاد است.
رمضانی بیان کرد: در مقابل امتیاز مربوط به محتوا و هماهنگی با برنامه درسی نسبت به ظاهر کتاب پایین است. در نتیجه مجموع امتیاز کتاب ها باعث تایید آنها میشد اما وقتی به بر میزان هماهنگی با برنامه درسی انگشت میگذاشتیم آن وقت شاهدیم که معرفی آن کتاب چه بسا میتواند مسیر یادگیری را منحرف کند.
وی تاکید کرد: به این دلیل مجبور بودیم که دلیل رد شدن آثار را به تفصیل توضیح دهیم. البته تا پیش از این این موضوعات به مولفان و ناشران ارائه نمیشد و آنها نمیدانستند که چه چیزی باعث رد شدن اثرشان شده است. به نظر میرسد باید ضرایب را طوری تنظیم کنیم که امتیاز بیشتری به هماهنگی با برنامه درسی اختصاص داده شود. به این ترتیب بخشی از موضوع حل میشود.
رمضانی بیان کرد: البته اسنادی درباره معیارهای آثار مناسب تولید شدهاند. ناشران باید بازخوردی ارائه دهند که ان اسناد چهقدر به آنها کمک کرده است و چه قدر ابهام داشتهاند. شاید به این ترتیب در بازنگری و تولید جدید این راهنماها به ما کمک شود.
این کارشناس آموزشی تصریح کرد: بحث کتابهای دینی با کتابهای کمکآموزشی دینی قابل مقایسه نیست. در حوزهای مانند ریاضی قالبها شناخته شدهاند. البته در آن حوزه هم کتابهایی که مطابق رویکردهای جدید باشند کم هستند اما چرا ناشران و مولفان خیلی سعی میکنند خودشان را در قالب ما جای دهند؟ چون میدانند کتابشان مشتری دیگری ندارد و باید تولیداتشان را به دانشاموزان بفروشند چرا که مصرف و کارکرد دیگری ندارند. پس طبیعی است که سعی کنند به استانداردها نزدیک شوند. اما در مورد کتابهای داستانی دینی ناشر اصلاً چنین نیازی را حس نمیکند و بازار خودش را دارد و لزومی هم نمیبیند که بداند ما دنبال چه چیزی هستیم. کتاب داستان میتواند کارکرد آموزشی هم داشته باشد. وقتی میخواهید از کارکرد آموزشیاش حرف بزنید باید ویژگیهایی داشته باشد از جمله اینکه نمیتواند هر داستانی را انتخاب و روایت کند و یا از هر تصویری استفاده کند.
وی ادامه داد: رسالت کتاب کمکآموزشی این است که محدودیتهای کتاب درسی را بشکند و آنچه را که در کتاب درسی ارائه نشده است را بیان کند. مثلاً یکی از اهداف کتاب دینی پایه دوم ابتدایی این است که دانشآموز مفهوم مهربانی خداوند را درک کند. کتاب درسی به این منظور یکی دو داستان را نقل کرده است. اما نمونههای بسیار فراوانی وجود دارد که اگر مطابق حساسیتهای برنامه درسی روایت شوند این مفهوم را عمیقتر میکنند. بنابراین ناشران در این حطیه هم میتوانند وارد شوند.
وی تصریح کرد: یکی دیگر از محدودیتهای کتاب درسی سبکهای گوناگون یادگیری است که کتاب درسی میتواند به یکی از آنها بپردازد. علاوه بر اینها، ما در فعالیتها؛ موقعیتهایی را مطرح میکنیم که دانشاموز یافته خود را در موقعیتی شبیه به زندگی به کار ببندد. ما در کتاب درسی دو سه موقعیت را مطرح میکنیم که بیشتر بچهها آن را تجربه کرده باشند اما کتاب کمکآموزشی میتواند موقعیتهای بیشتری را ایجاد کند. بنابراین ناشران میتوانند از محدودیتهای کتابدرسی بیرون بیایند و انواع کتابها را متناسب با برنامه درسی تولید کنند.
رمضانی تصریح کرد:علاوه بر کتابها؛ ناشران میتوانند رسانههای دیگری را هم تولید کنند که بتواند در بسته آموزشی قرار بگیرد و به دانشآموزان کمک کند. یعنی ناشران میتوانند در تولید دیگر اجزای بسته آموزشی با رعایت استانداردها مشارکت داشته باشند. البته همه این موضوعات نیازمند برنامهریزی مفصلی است.
∎