شناسهٔ خبر: 22789792 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایران آنلاین | لینک خبر

شاعری که علامه امینی او را تحسین کرد+ تصاویر

حبیب‌الله چایچیان شاعر آیینی کشورمان، در سال 1302 در تبریز زاده شد.

صاحب‌خبر -

ایران آنلاین /  حبیب‌الله چایچیان فرزند محمدحسین، در سال 1302 در تبریز زاده شد. شش ساله بود که همراه خانواده‌اش به تهران مهاجرت کرد.

چایچیان تحصیلات خود را در تهران در مدرسه ایران و آلمان به پایان رساند، سپس به استخدام بانک ملی ایران درآمد.

---

نخستین شعری که سرود در ۱۵ سالگی و در رثای پدرش بود که با این مطلع آغاز شد:

پدرم رخت از این جهان بربست‌/ کمرم از غم و محن بشکست
می‌کنم لیک شکر یزدان را/ گر پدر نیست باز مادر هست

---

چایچیان با تشویق مادرش، به سرودن اشعار در مدح و مرثیه ائمه (ع) پرداخت.

وی پس از سفر به کربلا فقط به سرودن مدح‌های آل علی(ع) پرداخت.

گل‌های پرپر، خزان گلریز، باغستان عشق، سایه‌های غم،‌ای اشک‌ها بریزید(جلد اول دیوان اشعار)، خلوتگاه راز (جلد دوم دیوان اشعار)، چهل حدیث جالب از علی بن ابی‌طالب(ع) و جلد سوم دیوان اشعار از جمله آثار او است.

 

علامه امینی از کسانی است که چایچیان را مورد تحسین و تشویق قرار داد. وسیله آشنایی وی با علامه امینی، شعری بود که از زبان عباس بن علی(ع) در شب عاشورا خطاب به امام حسین (ع) سروده است.

چایچیان بارها در حضور رهبر انقلاب شعر خوانده و مورد تشویق ایشان نیز قرار گرفته است.

---

نمونه‌ای از شعرهای او:

امشب شهادت نامۀ عشاق امضا می‌شود/ فردا ز خون عاشقان، این دشت دریا می‌شود
امشب کنار یکدگر، بنشسته آل مصطفی/ فردا پریشان جمعشان، چون قلب زهرا می‌شود

****

آمدم‌ای شاه پناهم بده خط امانی ز گناهم بده
ای حرمت ملجأ درماندگان دور مران از در و راهم بده

---

معروف ترین شعر مرحوم حبیب الله چایچیان (حسان)

امشب شهادت نامه ی عشاق امضا می شود
فردا ز خون عاشقان، این دشت دریا می شود

امشب کنار یکدگر، بنشسته آل مصطفی
فردا پریشان جمعشان، چون قلب زهرا می شود

امشب بود بر پا اگر، این خیمه ی خون خدا
فردا به دست دشمنان، بر کنده از جا می‌شود

امشب صدای خواندن قرآن به گوش آید ولی
فردا صدای الامان، زین دشت بر پا می شود

امشب کنار مادرش، لب تشنه اصغر خفته است
فردا خدایا بسترش، آغوش صحرا می شود

امشب که جمع کودکان، در خواب ناز آسوده اند
فردا به زیر خارها، گمگشته پیدا می شود

امشب رقیه حلقه زرین اگر دارد به گوش
فردا دریغ این گوشوار از گوش او وا می شود

امشب به خیل تشنگان، عباس باشد پاسبان
فردا کنار علقمه، بی دست، سقا می شود

امشب که قاسم زینت گلزار آل مصطفی است
فردا ز مرکب سرنگون، این سرو رعنا می شود

امشب بود جای علی، آغوش گرم مادرش
فردا چو گل ها پیکرش، پا مال اعدا می شود

امشب گرفته در میان، اصحاب، ثار الله را
فردا عزیز فاطمه، بی یار و تنها می شود

امشب به دست شاه دین، باشد سلیمانی نگین
فردا به دست ساربان، این حلقه یغما می شود

امشب سر سرّ خدا، بر دامن زینب بود
فردا انیس خولی و دیر نصاری می شود

ترسم زمین و آسمان، زیر و زبر گردد حسان
فردا اسارت نامه ی زینب چو اجرا می شود/ باشگاه خبرنگاران