ساکت در سال 75، گروه «وزیری» را تاسیس کرد و از آن زمان تاکنون آثار زیادی را با این گروه اجرا کرده است. این هنرمند طی سالهای گذشته تا امروز، کنسرتهای متعددی را در داخل و خارج از ایران برگزار و آلبومهایی را نیز منتشر کرده است که «جامهدران»، «سبکبال»، «ای وطن»، «شرق اندوه»، «شبی با خورشید»، «مرغ سحر» و... از این جملهاند. طی روزهای اخیر از ساکت بسته صوتی مشتمل بر گفتوگوی او با ابراهیم قنبریمهر هنرمند پیشکسوت عرصه موسیقی منتشر شده، به بهانه انتشار این اثر با این هنرمند به گفتوگو نشستهایم.
شما مدتی است روی یک پروژه متمرکز هستید که قرار است در قالب بستههای صوتی عرضه و منتشر شود، اگر ممکن است درباره جزئیات این پروژه بگویید؟
این اثر صوتی مشتمل بر گفتوگوهایم در برهههای مختلف زمانی با استاد ابراهیم قنبریمهر، استاد پیشکسوت و سازنده ساز است. قنبریمهر بیتردید یکی از هنرمندان تاثیرگذار در عرصه موسیقی است. سازهای مختلفی که از موسیقیدانان معاصر به یادگار مانده، ساخته دست این استاد بزرگوار است، امیدوارم انتشار این اثر بتواند با قرار گرفتن در معرض دید مخاطبان، آنها را بیشاز پیش با زوایای پیدا و پنهان زندگی این استاد ساز آشنا کند. ضمن اینکه تصور میکنم انتشار آثاری از این دست میتواند نزد نسل جوان که به آن شکلی که باید اطلاعات جامع و کافی نسبت به تاریخ موسیقی معاصر ما ندارند، مفید واقع شود. هرچند بخشی از این اثر صوتی به خاطرات استاد قنبریمهر نیز اشاره دارد که قطعا برای مخاطبانی که این اثر را میخرند خالی از لطف نخواهد بود.
برخی هنرمندان به این مساله اشاره میکنند درست است که راهاندازی ارکسترها در سالهای اخیر با وجود پشتسر گذراندن فراز و فرودهای بسیار، مطلوب بوده، ولی اغلب آثاری که دراین ارکسترها اجرا میشود به اجرای قطعات هنرمندان سرشناس جهان چون بتهوون، برامز و... محدود مانده است و به اجرای آثار هنرمندان داخلی به آن شکلی که باید توجهی نمیشود، نظر شما دراین باره چیست؟
من با این مساله همعقیده نیستم و فکر میکنم اگر هنرمند بتواند اثری تولید کند که با روحیات و خلق و خوی جامعهاش منطبق باشد، بیتردید پذیرفته و اجرا میشود. از گذشته مثالی دراین زمینه بوده که آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند، ولی واقعیت این است برخی آثار موسیقایی، خاصه، آن دسته که حالت سفارشی داشتهاند نتوانستهاند نزد مخاطبان این وادی از استقبال مطلوبی برخوردار شوند. مسالهای که دراین بین وجود دارد این است که گاه دیده شده هنرمندی که به ساخت قطعات سفارشی میپردازد، نهتنها به نفس این کار اعتقادی نداشته که ساخت این اثر را فقط در گرو تامین امرارمعاش انجام داده است.
ضمن اینکه برخی معتقدند انقضای آثار سفارشی زود به پایان و فراموشی سپرده میشود؟
همینطور است، ولی در ازا، آثاری که از دل برآمده و از پشتوانه فکری و روحی آن هنرمند برخوردار باشد و به بیان سادهتر، حاصل جوششهای درونی او باشد همیشه ماندگار است، حتی اگر اجرای آن دیر شود یا به تعویق بیفتد چیزی از زیبایی و مانایی آن کم نمیکند. آنچه اهمیت دارد این است هنرمند اثری ارائه دهد که با مردم و اساسا مخاطبان این طیف ارتباط برقرار کند، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم برخی آثاری که با مضامین دور از ذهن از سوی هنرمند ارائه میشود و مردم نسبت به آن گرایشی ندارند، مقبول واقع شوند. درباره بخش دیگری از سوالتان که گفته بودید آثار آهنگسازان ایرانی کمتر در ارکسترهایی که امروز فعالند اجرا میشود هم باید بگویم، اینطور نیست که فقط قطعات برامز و بتهوون نواخته شود، طی سالهای اخیر پیش آمده آثاری از هنرمندان معاصر هم در ارکسترها اجرا شود. بهعنوان مثال مجموعه آثار من قرار بود در سالهای اخیر اجرا شود که به حوادث سال 88 برخورد کرد و وقفهای دراین زمینه ایجاد شد، بااینحال با این بخش از سوال شما موافقم که همانطور که آثار موسیقیدانان خارجی باید در ارکسترها اجرا شود، آثار هنرمندان داخلی هم باید بیش از پیش در ارکسترها ارائه شود.
یک بار در گفتوگویی که باهم داشتیم به این مساله اشاره کردید که نوآوری یک نیاز است، فکر میکنید این مساله در حالحاضر در آن دسته از هنرمندانی که مستعد پذیرش این امر هستند شکل گرفته است؟
هنوز هم براین باورم که نمیتوان دراین زمینه به رای قطعی رسید، شاید به این خاطر که نوآوری هیچگاه به شکل ارادی در درون هنرمند شکل نمیگیرد و این نیازها، ضرورتها و اساسا شرایط جامعه است که میتواند در شکلگیری ابداع و خلاقیت در هنرمند نقش بسزایی داشته باشد. از اینها گذشته، هنرمند زمانی میتواند به نوآوری در اثری که ارائه میدهد امیدوار باشد که درعین پایبندی به سنتهای پیشین، همگام با تغییر و تحول زیربناها و زیرساختهای اجتماعی و روابط فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و... پیش برود.