به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، در سالهای اخیر با طیف گستردهای از فارغالتحصیلان رشته موسیقی از دانشکدههای هنر مواجه هستیم. افزایش هنرمندانی که علاوهبر کسب تجربه در این مسیر، به فراگیری موسیقی در ابعاد آکادمیک پرداختهاند قطعا اتفاق خوشایندی به شمار میرود. هرچند افزایش فارغالتحصیلان رشته موسیقی توانسته بر غنای موسیقی دانشگاهی و آکادمیک معاصر بیفزاید، اما هنوز به آن شکلی که باید شرایط برای اشتغال این گروه از هنرمندان جوان فراهم نشده است. درحالی که اگر بستری برای فعالیت جوانان مهیا شود، میتوانیم در رشتههای آهنگسازی و نوازندگی شاهد درخشش چهرههای تازهای باشیم که میتوانند به روشنایی چشمانداز موسیقی کمک زیادی کنند. مسالهای که در حالحاضر در عرصه موسیقی معاصر وجود دارد این است که طی سالهای اخیر با موجی از آثار در این حیطه روبهرو شدهایم که از محتوا دور شدهاند.
نکته دیگر اینکه امروز برخی از آثاری که هنرمندان ارائه میکنند بیشتر حالت تجریدی و تفننی یافته و از کیفیت فاصله گرفته است. برای همین است که وقتی به کنسرت برخی از هنرمندان موسیقی میرویم، شاهد هستیم که مخاطبانشان تقاضا دارند قطعاتی از هنرمندان دورههای گذشته را اجرا کنند. این آسیب در حالی امروز گریبان موسیقی معاصر را گرفته که میبینیم پتانسیل زیادی در این وادی وجود دارد، ولی به دلایلی موسیقی به ورطه تکرار افتاده است. اگرچه برخی هنرمندان وقتی صحبت از نواقص در عرصه موسیقی میشود به این مساله اشاره میکنند که یکی از مهمترین کمبودهای حاضر، نبود سالنهای استاندارد برای اجراهای موسیقایی است. درحالی که تصور میکنم اگر خواهان داشتن سالنهای استاندارد برای اجرا هستیم، باید متقابلا به اجراهای استاندارد نیز بپردازیم. ولی همانطور که پیشتر هم اشاره کردم، سطح موسیقی اصیل ایرانی در سالهای اخیر به دلایل مختلف افت کرده و آثار برخی از هنرمندان این عرصه به جای آنکه بعد از اجرا و ارائه، ماندگار شود، مثل امواجی هستند که خیلی زود در بازه زمانی کوتاهی به فراموشی سپرده میشوند و حالت یکبارمصرف پیدا کردهاند.
روی این اصل است که معتقدم همه شرایط باید در حیطه موسیقی فراهم باشد تا بتوانیم شاهد خروجی مطلوب و تاثیرگذاری در این عرصه باشیم. چهبسا گاه اتفاق افتاده است که هنرمندی در سالن استاندارد و خوبی به اجرای برنامه پرداخته، ولی قطعاتی که ارائه کرده به لحاظ کیفی نتوانسته راضیکننده و مطلوب باشد و نزد مخاطبان مقبول بیفتد. کیفیت مسالهای است که نهفقط در عرصه موسیقی که در تمام شاخههای هنری باید مبنا و الگو واقع شود.
آن هم در شرایط امروز که به دلیل ورود تکنولوژی و مدرنیته، زندگیها فشرده شده و افراد تمایل دارند علاقهمندیهای خود را در حیطه فرهنگ و هنر، درکوتاهترین زمان ممکن دریافت کنند.
همه چیز به سمت مینیمال شدن میرود. بنابراین در چنین شرایطی، کار هنرمندی که در حیطه موسیقی فعالیت میکند بهمراتب دشوارتر میشود؛ چراکه باید اثری ارائه دهد که صرفنظر از جذابیت و سرگرمی، کیفیت و محتوا نیز داشته باشد. طبیعی است که خلق چنین آثاری نیازمند دانش و اشراف و آگاهی است. تولید موسیقی خوب و به دنبال آن اجرای این آثار در جریان برگزاری کنسرتها، با محاسنی توام است. مهمترین مزیتش این است که وقتی هنرمند به ارائه موسیقی کیفی میپردازد، میتواند سطح سلیقه مخاطب را با خود همسو کرده و حتی به ارتقای ذائقه شنیداری او کمک کند. برعکس آن هم وجود دارد، چهبسا کارهایی که امروز در حوزه موسیقی صورت میگیرد و وقتی آنها را گوش میدهیم عملا فاقد محتوا هستند. طبیعی است چنین آثاری نهفقط حالت سرگرمکننده صرف و خالی کردن هیجان برای مخاطب را دارند که بعد از مدتی، موجب نازل شدن سطح سلیقه او هم میشوند.