به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، پیرو مصاحبههای گذشته با برخی از پیشکسوتان، مدرسان و قاریان قرآن چون بهروز یاریگل، حسین اخواناقدم، محمدخواجوی، سیدعباس میردادماد درخصوص احصاء شیوههای آموزش عمومی قرآن در شرایط فعلی به منظور بازدهی بهتر این بار با حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدجواد موسویدرچهای، مدرس و قاری ممتاز کشورمان به گفتوگو نشستهایم.
در ابتدا تعریفی از آموزش عمومی قرآن ارائه دهید؟
آموزش عمومی قرآن یعنی آموزش عامه مردم اعم از هر فردی در هر شغل و حرفهای. آشنایی با حفظ، تلاوت و مفاهیم قرآن، هر کدام از اینها زمینه انس با قرآن است و به عبارتی میان آشنایی با علوم قرآن و انس با کلام خدا رابطه همافزایی وجود دارد به این معنا که به هر میزانی که با علوم و معارف قرآن آشنا میشویم به همان میزان با قرآن مأنوستر خواهیم شد و از طرفی انس هرچه بیشتر با کلام الله، ما را نسبت به آشنایی روزافزون علوم قرآنی ترغیب میکند. لذا آموزش قرآن و آشنایی با مهارتهای قرآنی چیزی جدا از انس با قرآن نیست.
یکی از مطالبات مقام معظم رهبری از جامعه قرآنی این بوده است که در میان مردم جلساتی فقط برای شنیدن قرآن برپا شود و صراحتاً فرمودند غیر از جلسات آموزشی، لازم است جلساتی باشد که مردم فقط به قصد استماع کلام الله بیایند و پای منبر تلاوت بنشینند تا دلها و جانهایشان با قرآن مأنوس شود. جالب اینکه امسال هم در دیدار روز اول ماه مبارک رمضان مجدداً همین مطلب را از جامعه قرآنی مطالبه کردند و تصریح کردند که این کار شما قرآنیهاست که باید همت کنید و چنین جلساتی را برپا کنید و گسترش دهید و خواهید دید که این کار باعث سرعت رشد حرکت قرآنی در کشور خواهد شد.
لذا پرواضح است که ثمره برپایی چنین مجالسی هم تعلیم و تربیت است و هم انس با کلام خدا.
نظرتان در زمینه پیشرفت آموزش قرآن پس از پیروزی انقلاب اسلامی چیست؟
در کشورمان به برکت پیروزی انقلاب اسلامی رشد زیادی در زمینههای متعدد قرآنی از جمله برپایی جلسات و دورههای آموزشی و کرسیهای تلاوت و محافل و مسابقات قرآنی داشتهایم. به گونهای که امروزه در میان کشورهای اسلامی زبانزد و شهره هستیم. اما در عین حال معتقدم علیرغم برتری نسبی که در ابعاد مختلف قرآنی در مقایسه با اکثر کشورها داریم و به این برتری مفتخریم، باید بپذیریم که از جهات قابل توجه و مهمی همچنان با کشور مصر و قراء بزرگ جهان اسلام فاصله داریم.
مرادم از این فاصله، میزان رواج کرسیهای تلاوت و برپایی جلسات استماع قرآن در میان مردم و از همه مهمتر کیفیت تلاوتهای اثرگذار و نیز رابطه حسی میان مستمع و قاری قرآن است که از قرن اخیر تاکنون کشور مصر را مهد پرورش قراء برجسته جهان اسلام کرده است.
درخصوص جلسات مخصوص استماع تلاوت در کشور مصر باید عرض کنم که تعداد این مجالس دهها و صدها برابر تعداد جلسات استماع قرآن در کشور ما است و قاریان مصری حتی قاریان معمولی و محلی آنها هر روز و بلکه روزی چندین مرتبه در مجالس متعدد و مخصوص استماع قرآن به تلاوت میپردازند.
از یکی از قاریان مصری پرسیدم: «شما در ماه چه تعداد تلاوت برای مردم انجام میدهید؟» گفت: «تعدادش را دقیقاً نمیتوانم حساب کنم، اما روزی را به خاطر ندارم که برای مردم تلاوت نکرده باشم مگر یک روز که مریض باشم».
مجالس مردمی استماع تلاوت قرآن در کشور مصر را شاید بشود به سه دسته تقسیم کرد: ۱- کرسیهای تلاوت اذانگاهی که هر روز و در هر نوبت قبل از اذان و نماز جماعت در مساجد مصر برپا است به طوری که بسیاری از مساجد برای این منظور قاری و مؤذن راتب دارند. ۲- مجالس ترحیم که در کشور مصر اختصاص به استماع قرآن دارد. ۳- مجالس استماعی که بجز کرسیهای اذانگاهی و مجالس ترحیم، در منازل و اماکن مختلف و حتی معابر به قصد استماع قرآن برپا میشود. اغلب تلاوتهای فاخر و ماندگاری که توسط اساتید قرائت مصر انجام شده و میشود در چنین مجالسی است.
بجز این سه مورد، محافل دیگری هم در آنجا هست که در آن تلاوت قرآن انجام میشود اما بیشتر حالت رسمی دارد و ابتدای یک جلسه رسمی یا همایش را با تلاوت قرآن آغاز میکنند که لازم به ذکر است در کشور ما این مورد آخر بیشتر رواج دارد و از این قبیل جلسات رسمی و همایشها و سمینارها در کشور ما کم نیست و چه بسا بتوان گفت قاریان ایرانی بیشترین آمار تلاوتهایشان مربوط به اینگونه محافل است.
گرچه استفاده از قاریان ممتاز در این محافل امری بسیار پسندیده است اما در اینکه تعداد اینگونه جلسات چندین برابر تعداد جلسات استماع قرآن است و اینکه قاریان ما بیشترین آمار تلاوتهایشان در مقایسه با تلاوت در مجالس قرآنی، یا بهتر بگویم معدود تلاوتهایی که در طول سال انجام میدهند در همایشها و سمینارها متمرکز باشد، جای تأمل فراوان دارد.
بیشک، مجلسی که به تعبیر مقام معظم رهبری فقط برای شنیدن و استماع آیات الهی تشکیل شده باشد مناسبترین بستر برای بهرهمندی از هنر تلاوت قاری قرآن و انس با کلام خداست.
از میان خانوادهها، آموزش و پرورش و سایر نهادها چون مساجد، مؤسسات و... کدام یک نقش اثرگذارتری در این زمینه دارند؟
معتقدم مهمترین نقش در زمینه آموزش عمومی قرآن را مسجد و مدرسه باید ایفا کنند. مسجد به جهت ساختاری که طبق دستور اسلام دارد نقش محوری دارد. پیامبر اعظم(ص) میفرمایند: «انما نصبت المساجد للقرآن؛ یعنی همانا مساجد برای قرآن بنا شده است». لذا باید مساجد ما تبدیل شود به مرکز اجتماع و استماع مردم برای قرآن. مدرسه هم به جهت نقش بنیادین و زیربنایی که دارند نقش و تأثیرشان در آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان، بیبدیل است. محوریت آموزش در مساجد و مدارس باید بر اساس جاذبه باشد. روشهای آموزشی ما باید بتواند مردم را مجذوب و نمکگیر قرآن کند.
البته هر کدام از نهادها تأثیر خاص خودشان را در اقشار مختلف دارند از محیط مدرسه گرفته تاکانون خانواده و مسجد و هیئت. از مسئولان و نهادها و مؤسسات گرفته تا رسانههای مختلف و رسانه ملی. همه و همه باید دست به دست هم بدهند تا لذت و حلاوت تلاوت را بر سمع و قلب مردم بچشاند و بنشانند.
قرآن هم زیبایی کلام دارد و هم زیبایی مفهوم. هنرمند قرآنی کسی است که زیباییهای قرآن را بفهمد و بفهماند.
شیوههای آموزش قرآن در کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
آموزشهای ما بیشتر متوجه آموزشهای فکری و نظری است و متأسفانه به آموزشهای حسی و عملی کمتر توجه میشود. یعنی بیش از آنکه به روشهای شنیداری و استماع توجه شود به آموزش قواعد پرداخته میشود و چه بسا آموزشهایمان در بسیاری از موارد منحصر به آموزش قواعد میشود و این اشتباه است. در صورتی که تأثیر آموزش از طریق استماع به مراتب بیشتر است. چه در سطوح عمومی و مقدماتی باشد و چه در سطوح تخصصی و عالی.
اساتید برجسته قرآنی اذعان دارند که روخوانی را از طریق استماع و راهنماییهای خیلی ساده آموختهاند و سپس با قواعد آن آشنا شدند. حتی فصاحت و تجوید را هم میتوان با همین روش آموخت.
قدرت آموزش حسی از طریق استماع قرآن آنقدر بالاست که میتوان با اتکا به استماع دقیق، عملاً تمام قوانین تجوید را رعایت کرد.
با فراگیری حسی تلاوت قرآن، میتوان مقامات و الحان قرآنی را بدون آنکه حتی اسم نغمهای را بلد باشیم آنرا به زیبایی هرچه تمام اجرا کنیم.
مرحوم استاد مصطفی اسماعیل که نابغه جهان اسلام در هنر تنغیم و تلاوت است میگوید: «من نغمات موسیقی را هرگز تعلیم ندیدم و بعدها از مستمعینی که پای تلاوتم نشسته بودند اسم نغمهای را که میخواندم شنیدم و فهمیدم اسمش چه بوده است».
حتی نقل شده که برخی از موسیقیدانان بزرگ مصری در هنگام تلاوت مرحوم مصطفی اسماعیل مشغول نُتبرداری از روی برخی از نغمات وی بودند. یعنی اینکه کسی که متفکر علم موسیقی است در مقابل کسی که لحنش متأثر از حس و حالش است، باصطلاح زانو میزند.
مگر نه اینکه اساسا نغمات و الحان، مولود احساسات انسان بوده است؟ پس آیا بهتر نیست بجای آنکه اینقدر بنشینیم و فکر کنیم، کمی هم حس کنیم و بخوانیم؟
سمیرا انصاری
∎
در ابتدا تعریفی از آموزش عمومی قرآن ارائه دهید؟
آموزش عمومی قرآن یعنی آموزش عامه مردم اعم از هر فردی در هر شغل و حرفهای. آشنایی با حفظ، تلاوت و مفاهیم قرآن، هر کدام از اینها زمینه انس با قرآن است و به عبارتی میان آشنایی با علوم قرآن و انس با کلام خدا رابطه همافزایی وجود دارد به این معنا که به هر میزانی که با علوم و معارف قرآن آشنا میشویم به همان میزان با قرآن مأنوستر خواهیم شد و از طرفی انس هرچه بیشتر با کلام الله، ما را نسبت به آشنایی روزافزون علوم قرآنی ترغیب میکند. لذا آموزش قرآن و آشنایی با مهارتهای قرآنی چیزی جدا از انس با قرآن نیست.
یکی از مطالبات مقام معظم رهبری از جامعه قرآنی این بوده است که در میان مردم جلساتی فقط برای شنیدن قرآن برپا شود و صراحتاً فرمودند غیر از جلسات آموزشی، لازم است جلساتی باشد که مردم فقط به قصد استماع کلام الله بیایند و پای منبر تلاوت بنشینند تا دلها و جانهایشان با قرآن مأنوس شود. جالب اینکه امسال هم در دیدار روز اول ماه مبارک رمضان مجدداً همین مطلب را از جامعه قرآنی مطالبه کردند و تصریح کردند که این کار شما قرآنیهاست که باید همت کنید و چنین جلساتی را برپا کنید و گسترش دهید و خواهید دید که این کار باعث سرعت رشد حرکت قرآنی در کشور خواهد شد.
لذا پرواضح است که ثمره برپایی چنین مجالسی هم تعلیم و تربیت است و هم انس با کلام خدا.
نظرتان در زمینه پیشرفت آموزش قرآن پس از پیروزی انقلاب اسلامی چیست؟
در کشورمان به برکت پیروزی انقلاب اسلامی رشد زیادی در زمینههای متعدد قرآنی از جمله برپایی جلسات و دورههای آموزشی و کرسیهای تلاوت و محافل و مسابقات قرآنی داشتهایم. به گونهای که امروزه در میان کشورهای اسلامی زبانزد و شهره هستیم. اما در عین حال معتقدم علیرغم برتری نسبی که در ابعاد مختلف قرآنی در مقایسه با اکثر کشورها داریم و به این برتری مفتخریم، باید بپذیریم که از جهات قابل توجه و مهمی همچنان با کشور مصر و قراء بزرگ جهان اسلام فاصله داریم.
مرادم از این فاصله، میزان رواج کرسیهای تلاوت و برپایی جلسات استماع قرآن در میان مردم و از همه مهمتر کیفیت تلاوتهای اثرگذار و نیز رابطه حسی میان مستمع و قاری قرآن است که از قرن اخیر تاکنون کشور مصر را مهد پرورش قراء برجسته جهان اسلام کرده است.
درخصوص جلسات مخصوص استماع تلاوت در کشور مصر باید عرض کنم که تعداد این مجالس دهها و صدها برابر تعداد جلسات استماع قرآن در کشور ما است و قاریان مصری حتی قاریان معمولی و محلی آنها هر روز و بلکه روزی چندین مرتبه در مجالس متعدد و مخصوص استماع قرآن به تلاوت میپردازند.
از یکی از قاریان مصری پرسیدم: «شما در ماه چه تعداد تلاوت برای مردم انجام میدهید؟» گفت: «تعدادش را دقیقاً نمیتوانم حساب کنم، اما روزی را به خاطر ندارم که برای مردم تلاوت نکرده باشم مگر یک روز که مریض باشم».
مجالس مردمی استماع تلاوت قرآن در کشور مصر را شاید بشود به سه دسته تقسیم کرد: ۱- کرسیهای تلاوت اذانگاهی که هر روز و در هر نوبت قبل از اذان و نماز جماعت در مساجد مصر برپا است به طوری که بسیاری از مساجد برای این منظور قاری و مؤذن راتب دارند. ۲- مجالس ترحیم که در کشور مصر اختصاص به استماع قرآن دارد. ۳- مجالس استماعی که بجز کرسیهای اذانگاهی و مجالس ترحیم، در منازل و اماکن مختلف و حتی معابر به قصد استماع قرآن برپا میشود. اغلب تلاوتهای فاخر و ماندگاری که توسط اساتید قرائت مصر انجام شده و میشود در چنین مجالسی است.
بجز این سه مورد، محافل دیگری هم در آنجا هست که در آن تلاوت قرآن انجام میشود اما بیشتر حالت رسمی دارد و ابتدای یک جلسه رسمی یا همایش را با تلاوت قرآن آغاز میکنند که لازم به ذکر است در کشور ما این مورد آخر بیشتر رواج دارد و از این قبیل جلسات رسمی و همایشها و سمینارها در کشور ما کم نیست و چه بسا بتوان گفت قاریان ایرانی بیشترین آمار تلاوتهایشان مربوط به اینگونه محافل است.
گرچه استفاده از قاریان ممتاز در این محافل امری بسیار پسندیده است اما در اینکه تعداد اینگونه جلسات چندین برابر تعداد جلسات استماع قرآن است و اینکه قاریان ما بیشترین آمار تلاوتهایشان در مقایسه با تلاوت در مجالس قرآنی، یا بهتر بگویم معدود تلاوتهایی که در طول سال انجام میدهند در همایشها و سمینارها متمرکز باشد، جای تأمل فراوان دارد.
بیشک، مجلسی که به تعبیر مقام معظم رهبری فقط برای شنیدن و استماع آیات الهی تشکیل شده باشد مناسبترین بستر برای بهرهمندی از هنر تلاوت قاری قرآن و انس با کلام خداست.
از میان خانوادهها، آموزش و پرورش و سایر نهادها چون مساجد، مؤسسات و... کدام یک نقش اثرگذارتری در این زمینه دارند؟
معتقدم مهمترین نقش در زمینه آموزش عمومی قرآن را مسجد و مدرسه باید ایفا کنند. مسجد به جهت ساختاری که طبق دستور اسلام دارد نقش محوری دارد. پیامبر اعظم(ص) میفرمایند: «انما نصبت المساجد للقرآن؛ یعنی همانا مساجد برای قرآن بنا شده است». لذا باید مساجد ما تبدیل شود به مرکز اجتماع و استماع مردم برای قرآن. مدرسه هم به جهت نقش بنیادین و زیربنایی که دارند نقش و تأثیرشان در آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان، بیبدیل است. محوریت آموزش در مساجد و مدارس باید بر اساس جاذبه باشد. روشهای آموزشی ما باید بتواند مردم را مجذوب و نمکگیر قرآن کند.
البته هر کدام از نهادها تأثیر خاص خودشان را در اقشار مختلف دارند از محیط مدرسه گرفته تاکانون خانواده و مسجد و هیئت. از مسئولان و نهادها و مؤسسات گرفته تا رسانههای مختلف و رسانه ملی. همه و همه باید دست به دست هم بدهند تا لذت و حلاوت تلاوت را بر سمع و قلب مردم بچشاند و بنشانند.
قرآن هم زیبایی کلام دارد و هم زیبایی مفهوم. هنرمند قرآنی کسی است که زیباییهای قرآن را بفهمد و بفهماند.
شیوههای آموزش قرآن در کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
آموزشهای ما بیشتر متوجه آموزشهای فکری و نظری است و متأسفانه به آموزشهای حسی و عملی کمتر توجه میشود. یعنی بیش از آنکه به روشهای شنیداری و استماع توجه شود به آموزش قواعد پرداخته میشود و چه بسا آموزشهایمان در بسیاری از موارد منحصر به آموزش قواعد میشود و این اشتباه است. در صورتی که تأثیر آموزش از طریق استماع به مراتب بیشتر است. چه در سطوح عمومی و مقدماتی باشد و چه در سطوح تخصصی و عالی.
اساتید برجسته قرآنی اذعان دارند که روخوانی را از طریق استماع و راهنماییهای خیلی ساده آموختهاند و سپس با قواعد آن آشنا شدند. حتی فصاحت و تجوید را هم میتوان با همین روش آموخت.
قدرت آموزش حسی از طریق استماع قرآن آنقدر بالاست که میتوان با اتکا به استماع دقیق، عملاً تمام قوانین تجوید را رعایت کرد.
با فراگیری حسی تلاوت قرآن، میتوان مقامات و الحان قرآنی را بدون آنکه حتی اسم نغمهای را بلد باشیم آنرا به زیبایی هرچه تمام اجرا کنیم.
مرحوم استاد مصطفی اسماعیل که نابغه جهان اسلام در هنر تنغیم و تلاوت است میگوید: «من نغمات موسیقی را هرگز تعلیم ندیدم و بعدها از مستمعینی که پای تلاوتم نشسته بودند اسم نغمهای را که میخواندم شنیدم و فهمیدم اسمش چه بوده است».
حتی نقل شده که برخی از موسیقیدانان بزرگ مصری در هنگام تلاوت مرحوم مصطفی اسماعیل مشغول نُتبرداری از روی برخی از نغمات وی بودند. یعنی اینکه کسی که متفکر علم موسیقی است در مقابل کسی که لحنش متأثر از حس و حالش است، باصطلاح زانو میزند.
مگر نه اینکه اساسا نغمات و الحان، مولود احساسات انسان بوده است؟ پس آیا بهتر نیست بجای آنکه اینقدر بنشینیم و فکر کنیم، کمی هم حس کنیم و بخوانیم؟
سمیرا انصاری