قانون درباره حق ارث زن از همسرش چه میگوید؟
یک هشتم همه سهم من از زندگی مشترکمان است
صاحبخبر - ثمین چراغی یک ماه از مرگ همسرش گذشته و اکرم و 4 فرزندش، حالا تصمیم گرفتهاند بر سر اموال با یکدیگر صحبت کنند. راضیه زیر لب میگوید: «زود نبود؟» جوابی نمیگیرد. 2 دختر و 2 پسرش، بحث را ادامه میدهند: «خب، بنویس خانه ستارخان و خانه ورامین.» اکرم اما به 40 سال گذشته فکر میکند، به همان روزهایی که عاشق ابراهیم شده بود، تمام دلخوشیاش این بود که حیاط خانه را آبپاشی کند تا خنک شود، روی سماور چای دم کند تا ابراهیم از سرکار بیاید و با هم باشند. بعد از 40 سال زندگی مشترک، حتی یک خانه هم نمیتوانم بخرم به معرفی یکی از دوستانشان، به دفتر یک وکیل میآیند. به قول خودشان از چند و چون تقسیم ارث مطلع نیستند اما میخواهند همه چیز «قانونی» باشد؛ اکرم بعد از مدتی از اتاق بیرون میآید، بچهها هنوز داخل هستند. چادرش را سفت میپیچد و دنبال آبی برای خوردن میگردد. حوصله ندارد به دفتر بازگردد؛ اصلاً انگار دنبال همصحبت است: «خانم جان، حق من این نبود به این زودی بیخانه شوم؛ فرزندانم رسماً میخواهند من را از خانه بیرون کنند و زودتر به ارث پدرشان برسند. 40 سال با هم زندگی کردیم، او کار میکرد و من خانه دار بودم. آن موقعها که رسم نبود زن کار کند. ما چون از خانواده مذهبی و سنتی بودیم، مهریهای هم به آن صورت نداشتم. یک سفر حج عمره، قرآن و 100 هزار تومان پول. همین.» میگوید همسرش همه کسش بود، با وجود آنکه تا پیش از خواستگاری او را ندیده بود، یک دل نه صد دل عاشقش بوده و از زندگی کردن با او لذت میبرده است: «40 سال به برق و باد گذشت، ابراهیم هر روز سر کار میرفت و شب برمی گشت. یک مغازه فرش فروشی داشت. خدا را شکر از زندگیمان راضی بودیم، اما هیچ وقت فکر تقسیم مال و غیره نبودیم. ابراهیم اعتقاد داشت او شاغل است و بهتر است تمام اموال به نام خودش باشد. راستش شاید هیچ وقت فکرش را نمیکرد که بعد از فوتش، فرزندانش میخواهند هر چه سریعتر به مالشان برسند، از طرف دیگر اصلاً فکر میکرد فکر فروش خانه به ذهن کسی خطور نمیکند. زندگی است دیگر، نمیشود آدمها را که پیشبینی کرد خانم، میشود؟ دست آخر یک روز تلفن زنگ خورد و از آن سمت خبر دادند ابراهیم تصادف کرده است. به همین سادگی! همسرم تصادف کرد و بعد از 40 روز، از دنیا رفت. هر 40 روز را بالای سرش بودم، تر و خشکش کردم. اشک ریختم. روز آخر گفتم دستم را فشار بده و فشار داد. بعد با چشمان خیس از دنیا رفت. شاید خسته بود. نمیدانم.» وکیل خانوادگی آنها، میگوید اکرم از زندگی مشترکش، تنها یک هشتم ارث میبرد. 2 خانه و یک ماشین، تمام چیزی است که ابراهیم از خود به جای گذاشته است. طبق گفتههای وکیل خانوادگی آنها، یک هشتم شاید به پول یک خانه هم برای اکرم نرسد: «راهکار قانونی در خصوص سهم الارث زوجه این است که اگر مهریهای داشته باشد، هنگام تقسیم ارث آن را طلب کند. اگر مهریه زن کم باشد، آن وقت حتی تقسیم ارث هم نمیتواند کمکی کند. بهترین راه حل این است که اموال در طول زندگی مشترک، به نام طرفین تقسیم شود یا اینکه مردی که اموال به نام او است، قبل از فوت اموال را به نام زنش «صلح» کند.» مشکلات حقوقی ارث زنان هدی عمید، وکیل پایه یک دادگستری در خصوص سهم الارث زنان به «ایران بانو» میگوید: «براساس ماده 861 قانون مدنی زن پس از مرگ همسرش ارث میبرد به شرط اینکه در عقد دائم او بوده و قبل از مرگ شوهرش زنده باشد. اگر شوهر در زمان فوت هیچ فرزند یا نوهای از همسرش یا از همسران قبلی نداشته باشد، زن از اموال مرد یک چهارم ارث میبرد. در غیر این∎