گروه معارف - رجانیوز:
هیچ غروبی به غمرنگی غروب وجود مردان خدا نیست؛ آن گاه که سر آسوده بر روی خاک می گذارند و شام تیرهای برای آدمیان، میسازند.
هنوز زمین، جان نگرفته باید بیتابی کند و غروب خون رنگ خورشید را به نظاره پردازد. ای حجت نهم! افسوس که روزگار، تنها بیست و پنج سال با تو سر سازگاری داشت و بیست و پنج بهار از عمر تو را برتابید. تقدیر آن بود که حتی در خانه ات نیز غریب باشی و با هم دستی «ام الفضل» ـ همسرت ـ زهر بنوشی و مسموم شوی.
ولی نه آن غربت دردناکی که برایت درست کردهاند و نه آن زهری که به تو داده اند، هیچ کدام نتوانست، امتداد خط سبز تو را که بر صحیفه هستی کشیده ای، پاک کنند. گرچه زمین، حوصله بزرگی تو را نداشت و ظرف روزگار، گنجایش حضور دریا گونه ات را؛ سربردار و ببین عاشقان پاک باخته ات را که دل هاشان، تنها با رسیدن به دریا، آرام می گیرد. کدام جان است که تو را بشناسد و اینک در هوای کاظمین تو نسوزد؟!
.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.
حاج محمود کریمی- شهادت امام جواد(ع).mp3 |
دانلود فایل
سخنان رهبر معظم انقلاب
.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.
سخنان رهبر معظم انقلاب در باره امام جواد(ع)- انسان 250 ساله.mp3 |
دانلود فایل
این بزرگوار نمودار و نشانهی مقاومت است. انسان بزرگی است که تمام دوران کوتاه زندگیش که در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسیده است، با قدرت مُزَور و ریاکار خلیفهی عباسی، مأمون مقابله و معارضه کرد و هرگز قدمی عقبنشینی نکرد و تمام شرایط دشوار را تحمل کرد و با همه شیوههای مبارزهی ممکن، مبارزه کرد
امام جواد مانند دیگر ائمهی معصومین برای ما اسوه و مقتدا و نمونه است. زندگی کوتاه این بندهی شایستهی خدا، به جهاد با کفر و طغیان گذشت. در نوجوانی به رهبری امت اسلام منصوب شد و در سالهایی کوتاه، جهادی فشرده، با دشمن خدا کرد به طوری که در سن ۲۵ سالگی یعنی هنوز در جوانی، وجودش برای دشمنان خدا غیر قابل تحمل شد و او را با زهر شهید کردند. همانطوری که ائمهی دیگر ما علیهمالسلام با جهاد خودشان هر کدام برگی بر تاریخ پر افتخار اسلام افزودند، این امام بزرگوار هم گوشهی مهمی از جهاد همه جانبهی اسلام را در عمل خود پیاده کرد و درس بزرگی را به ما آموخت. آن درس بزرگ این است که در هنگامی که در مقابل قدرتهای منافق و ریاکار قرار میگیریم، باید همت کنیم که هوشیاری مردم را برای مقابلهی با این قدرتها برانگیزیم. اگر دشمن، صریح و آشکار دشمنی بکند و اگر ادعا و ریاکاری نداشته باشد، کار او آسانتر است. اما وقتی دشمنی مانند مأمون عباسی چهرهای از قداست و طرفداری از اسلام برای خود میآراید، شناختن او برای مردم مشکل است. در دوران ما و در همهی دورانهای تاریخ، قدرتمندان همیشه سعی کردهاند وقتی از مقابلهی رویاروی با مردم عاجز شدند دست به حیلهی ریاکاری و نفاق بزنند.
امام جواد میخواست به مردم بگوید که من طرفدار اسلام و طرفدار خاندان پیغمبرم. امام علیبنموسیالرضا صلواةاللهعلیه و امام جواد صلواةاللهعلیه همت بر این گماشتند که این ماسک تزویر و ریا را از چهرهی مأمون کنار بزنند و موفق شدند.( بیانات در تاریخ ۱۳۵۹/۰۷/۱۸)
تحلیلی بر حیات اجتماعی شیعه در عصر امام نهم
شیعه، تحت تاثر تعالیم والی عترت رسول خدا علیهم السلام و به جهت پاى بندی به سیره قرآن مبنی بر اعتماد بر عقل و تسلیم در برابر داورى آن در اعتقادات، ممتاز گشته است. این فرقه همواره از شناخته شده ترین فرق، و داراى رساترین برهان و سرسخت ترین مواضع در صحنه درگیرى هاى فكرى بوده است. در دوران خلافت عباسیان عظمت فكرى شیعه بدان حد رسیده بود كه حكومت ناچار شد با مقتداى آنان، یعنى امام رضا علیه السلام (بصورت بیعت گرفتن براى ولایت عهدى) سازش كند. این سازش، نشانه میزان توان و نفوذ این مکتب، و تاثیر اندیشه های آن در میان مردم و در موضع گیرى هایشان مى باشد، و اینكه فرقه هاى دیگر، آن را نیرومندترین حریف فكرى خود، و مجهز به روشن ترین دلایل و براهین مى دیدند كه اگر به آن فرصت داده شود، به زودى صحنه را در اختیار گرفته و با اندیشه زنده و پویاى خود، و اساس و پایه اى كه در اعماق فطرت و خرد و وجدان انسانها دارد، گروه هاى مختلف مردم را تحت پوشش قرار خواهد داد.
در این میان حادثه فکری بی نظیری همچون رویداد امامت كودكى نورس مى تواند توجه دشمنان این فرقه را جلب كند. چرا كه تحریك دستگاه حاکمه و حمایت آن از مخالفان از یک سو و طبیعت تردید برانگیز خود حادثه که حتى سبب ایجاد اختلاف در میان بسیاری از بزرگان شیعه گردید از سوی دیگر، زمینه را براى شروع یورشى سخت و سرنوشت ساز، به منظور ساقط نمودن این مکتب فکری نیرومند فراهم می سازد. یورشی که نوعی تصفیه حساب فكرى برای افشاء ضعف مبانى عقیدتى تشیع بحساب می آمد.
حادثه فکری بی نظیری همچون رویداد امامت كودكى نورس مى تواند زمینه را براى شروع یورشى سخت و سرنوشت ساز، به منظور ساقط نمودن این مکتب فکری نیرومند فراهم می سازد. یورشی که نوعی تصفیه حساب فكرى برای افشاء ضعف مبانى عقیدتى تشیع بحساب می آمد.
در چنین موقعیتی، زمینه مناسب براى دامن زدن به شبهات متعدد در مورد جنجال برانگیزترین اصل دینى شیعه یعنی امامت فراهم بود. به خصوص که دشمنان از لحاظ قدرت سیاسى، در بهترین و قوى ترین موقعیت بودند، در حالیکه شیعه در حساس ترین و خطرناك ترین مرحله از حیات سیاسی-فکری خود و در ضعیف ترین موقعیت ممكن به سر می برد.
در این زمان مردم مخالف، در موضوع سن امام غوطه ور گشتند، و آن را از جمله دست آویزهایى قرار دادند كه به آنها امكان مى داد تا در ادعاى جانشینى رسول خدا صلى الله علیه و آله در زعامت و رهبری امت، از سوى امام محمد تقی علیه السلام، شبهه برافکنند. و این در حالی بود که پیش از این حضرت رضا علیه السلام در موارد متعدد و موقعیتهای گوناگون، امامت فرزند خردسالش را با اشاره به نبوت انبیاء گذشته همچون عیسی درسنین کودکی گوشزد می کرد و اصحاب بزرگ خود را در جریان امر می گذاشت.
به نوشته نوبختی، مستندِ قائلین به امامت امام جواد علیه السلام مسئله یحیی بن زکریّا و نبوت عیسی در دوران شیر خوارگی و داستان یوسف و علم حضرت سلیمان و جانشینی او در کودکی از سوی داوود نبی بود که نشان میداد علم در حجت های خدا که هنوز به سن بلوغ نرسیدهاند بدون یادگیری و به طور لدنّی، میتواند وجود داشته باشد. همچنانکه از على بن حسان نقل شده است که به ابو جعفر علیه السلام عرض كردم: آقاى من! مردم، خردسالى شما را بر شما خرده مى گیرند.
امام فرمود: آنها از كلام خداوند چه خرده اى مى گیرند كه مى فرماید: «قل هذه سبیلى ادعوا الى الله على بصیره انا و من اتبعنى.» (یوسف/108) به خدا قسم، جز على علیه السلام كه در آن زمان نه سال داشت كسى از پیامبر صلى الله علیه و آله پیروى نكرده بود و من هم نه سال دارم . (اصول كافى، ج 1، ص 384)
البته برای اکثریت شیعه مسلّم بود که امام رضا علیه السلام فرزند خود محمد بن علی علیه السلام را به جانشینی خود برگزیده ولی مشکلِ ناشی از خردسالی آن حضرت، و پس از ایشان امام هادى و سپس حضرت مهدی علیهم السلام شیعیان را سخت به حیرت انداخت و حتی سبب ایجاد اختلاف میان آنان گردید، چراکه اطاعت از امام معصوم که نزد شیعه، مهمترین رکن ایمان بحساب آمده و همواره در مسائل فردی و اجتماعی خود به وی رجوع مینمودند، نمی توانست تا بلوغ کامل امام خود بصورت امری لاینحل باقی بماند.
تردیدى نیست كه اگر شیعه ، كه به اعتبار بخشیدن به عقل تا حد بسیارى اهتمام مى ورزد، و تمام مسائل خود را با دلیل قاطع و برهان روشن، و با حكم فطرت و عقل و وجدان، منطبق مى داند، ناكام شود؛ این ناکامی، شكستى در هم كوبنده و نهائى خواهد بود. شکستی که دیگر به آن اجازه نخواهد داد که بار دیگر قد علم كند. به خصوص در زمانى كه سایر مکاتب و فرق در تلاش براى اثبات موجودیت و تثبیت خط فكرى خود در گسترده ترین سطح ممكن و در نواحى مختلف جهان اسلام بودند.
در چنین وضعیتی شیعه با رهبری پیامبرگونه امام زمان خویش حضرت امام جواد علیه السلام توانست تمامى تهدیدها و خطرات سهمگین موجود را پشت سر بگذارد و از این گردباد براندازنده، با جلوه اى بیشتر و درخششى خیره كننده تر و استوارى سخت تری به درآید
در عین حال اگر شیعه بتواند این مرحله سرنوشت ساز و بسیار حساس را از سر بگذراند و این پیكار فكرى را به سود خود تمام كند، و نقش پیشتاز خود را در سطح فكرى همگانى، آنچنان كه هست، نگهدارد، توانسته است حقانیت و شایستگى خود را نه فقط براى نسلى كه با آن حادثه ویژه همزمان بود و در زمان اوج آزادى اندیشه ها بسر می برد، بلكه براى نسل هاى آینده نیز ثابت و مبرهن سازد. بنابراین چاره اى جز در رویارویی مستقیم و بى پرده با دشمنان، و رونمودن تمامى توان خود نمی دید.
در چنین وضعیتی شیعه با رهبری پیامبرگونه امام زمان خویش حضرت جواد علیه السلام توانست تمامى تهدیدها و خطرات سهمگین موجود را پشت سر بگذارد و از این گردباد براندازنده، با جلوه اى بیشتر و درخششى خیره كننده تر و استوارى سخت تری به درآید.
اما اگرچه در زمینه فكرى نتیجه خوبی بدست آمد، لکن این نتیجه آنچنان قاطع و تمام كننده نبود كه به تصفیه همه جانبه و كامل عقائد و افكار مخالف بیانجامد. چراکه آن افكار و عقائد، ساخته و پرداخته حكومت وقت بود و مورد حمایت حكام آن.
با این وجود جاى تردید نیست كه این پیروزى در زمینه عقیدتى و فكرى، توانست در برابر شایستگى و توان خطوط فکری و سیاسی گوناگون دیگر، در ارائه راه حل هاى اساسى براى مشكلات عمومى، علامت سوال بزرگى بگذارد و مانع از کتمان حقایق شود.
***
طرح گرافیکی
برای مشاهده تصویر در ابعاد بزرگ روی آن کلیک کنید
***
صوت/ توسل خواجه نصیرالدین طوسی(ره) به امام جوادعلیهالسلام با نوای میثم مطیعی
.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.
توسل شیخ طوسی به امام جواد(ع).mp3 |
دانلود فایل
اللَّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ وَ زِدْ وَ بَارِكْ عَلَى السَّيِّدِ الْعَادِلِ الْعَالِمِ الْعَامِلِ الْفَاضِلِ الْكَامِلِ الْبَاذِلِ الْأَجْوَدِ الْجَوَادِ الْعَارِفِ بِأَسْرَارِ الْمَبْدَإِ وَ الْمَعَادِ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ مَنَاصِ الْمُحِبِّينَ يَوْمَ يُنَادِ الْمُنَادِ الْمَذْكُورِ فِي الْهِدَايَةِ وَ الْإِرْشَادِ الْمَدْفُونِ بِأَرْضِ بَغْدَادَ السَّيِّدِ الْعَرَبِيِّ وَ الْإِمَامِ الْأَحْمَدِيِّ وَ النُّورِ الْمُحَمَّدِيِّ الْمُلَقَّبِ بِالتَّقِيِّ الْإِمَامِ بِالْحَقِّ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ صَلَوَاتُ اللَّهُ وَ سَلَامُهُ عَلَيْهِ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا جَعْفَرٍ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ أَيُّهَا التَّقِيُّ الْجَوَادُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ يَا سَيِّدَنَا وَ مَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِكَ إِلَى اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنَا فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّهِ. (قُلْ: اللَّهُمَّ لَا تُحْوِجْنِي إِلَى لِئَامِ خَلْقِكَ وَ لَا تَبْتَلِنِي بِالظَّالِمِينَ وَ أَدِّ دَيْنَ كُلِّ مَدِينٍ).
***
.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.
آیت الله جوادی آملی- توصیه امام جواد(ع) به حیا.mp3 |
دانلود فایل
حركت فرهنگي و سياسي امام جواد (علیه السلام)
امام جواد (علیه السلام) همانند پدر بزرگوارشان در دو جبههُ سياست و فكر و فرهنگ قرار داشت .موضعگيرها و شبهه افكني هاي فرقه هايي چون زيديه ، واقفيه ، غلات مجسمه، امام را بر آن داشت تا در حوزه فرهنگ تشيع در برابر آنان موضعي شفاف اتخاذ كند .
امام در موضعگيري در برابر فرقه زيديه كه امامت را پس از علي بن حسين زين العابدين (علیه السلام) از آن زيد مي پندارند .. در تفسير آيه " وجوه يومئذ خاشعة عاملة ناصبة " آنها را در رديف ناصبي ها خواندند. رجال كشي ،ص 319 - مسند الامام جواد (علیه السلام)، ص 150
حضرت در برابر فرقه واقفيه كه قائل به غيبت امام موسي كاظم(علیه السلام) بوده و بدين بهانه وجوهات بسياري را مصادره كرده بودند . آنان را نيز مصداق آيه " وجوه يومئذ خاشعة عاملة ناصبة " به شمار آورده و در بياني فرمودند : شيعيان نبايد پشت سر آنها نماز بخوانند. رجال كشي ،ص391 - مسند عطاردي ، ص 150
حضرت در برابر غلات زمان خويش به رهبري ابوالخطاب كه حضرت علي(علیه السلام) را تا مرز الوهيت و ربوبيت بالا برده بودند، فرمودند : لعنت خدا بر ابوالخطاب و اصحاب او و كساني كه درباره لعن او توقف كرده يا ترديد كنند. رجال كشي ،ص 444
موضعگيري تند حضرت درباره اين فرقه تا بدانجا بود كه حضرت در روايتي به اسحاق انباري مي فرمايند: " ابوالمهري و ابن ابي الرزقاء به هر طريقي بايد كشته شوند ". مسندالامام جواد ، ص298
حضرت در برابر فرقه مجسمه كه برداشتهاي غلط آنان ازآياتي چون " يدالله فوق ايديهم " و " ان الله علي العرش استوي " خداوند سبحان را جسم مي پنداشتند، فرمودند: " شيعيان نبايد پشت سر كسي كه خدا را جسم مي پندارد نماز گذارده و به او زكات بپردازند. تهذيب،ج3،ص283
فرقه كلامي معتزله كه پس از به قدرت رسيدن عباسيون به ميدان آمد و در سده نخست خلافت عباسي به اوج خود رسيد يكي ديگر از جريانهاي فكري و كلامي عصر امام جواد (علیه السلام) است .موضعگيري حضرت امام جواد (علیه السلام) چون پدر بزرگوارشان در اين برهه و در مقابل اين جريان كلامي از جايگاه ويژه اي برخوردار است تا آنجا كه مناظرات حضرت جواد(علیه السلام) با يحيي بن اكثم كه از بزرگترين فقهاي اين دوره به شمار مي رفت ، را مي توان رويارويي تفكر ناب تشيع با مناديان معتزله به تحليل نهاد كه همواره پيروزي باامام جواد (علیه السلام) بوده است .
امام جواد (علیه السلام) در راستاي بسط و گسترش فرهنگ ناب تشيع كارگزاران و وكلايي در مناطق گوناگون و قلمرو بزرگ عباسيان تعيين و يا اعزام نمود . به گونه اي كه امام در مناطقي چون اهواز ، همدان ، ري ، سيستان ، بغداد ، واسط ، سبط ، بصره و نيز مناطق شيعه نشيني چون كوفه و قم داراي وكلايي كارآمد بود .
امام جواد (علیه السلام) در راستاي نفوذ نيروهاي شيعي در ساختار حكومتي بني عباس براي ياري شيعيان در مناطق گوناگون به افرادي چون" احمد بن حمزه قمي "اجازه پذيرفتن مناصب دولتي داد، تا جايي كه افرادي چون " نوح بن دراج " كه چندي قاضي بغداد و سپس قاضي كوفه بود، از ياران حضرت(علیه السلام) به شمار مي رفتند كساني از بزرگان و ثقات شيعه چون محمد بن اسماعيل بن بزيع ( نيشابوري ) كه از وزراي خلفاي عباسي به شمار مي رفت به گونه اي با حضرت در ارتباط بودند كه وي از حضرت جواد (علیه السلام) پيراهني درخواست كرد كه به هنگام مرگ به جاي كفن بپوشد و حضرت خواست او را اجابت و براي وي پيراهن خويش را فرستاد .
حركت امام جواد (علیه السلام) در چينش نيروهاي فكري و سياسي، خود حركتي كاملاً محرمانه بود، تا جايي كه وقتي به ابراهيم بن محمد نامه مي نويسد به او امر مي كند كه تا وقتي " يحيي بن ابي عمران" ( از اصحاب حضرت ) زنده است نامه را نگشايد . پس از چند سال كه يحيي از دنيا مي رود ابراهيم بن محمد نامه را مي گشايد كه حضرت در آن به او خطاب كرده : مسئوليتها و كارهايي كه به عهده ( يحيي بن ابي عمران ) بوده از اين پس بر عهده توست . بحارالانوار، ج 50،ص 37
اين نشانگر آن است كه حضرت در جو اختناق حكومت بني عباس مواظبت و عنايت داشت، تا كسي از جانشيني نمايندگان وي اطلاعي حاصل ننمايد.
دوران دشوار امام جواد (علیه السلام) در نقش و تبليغ شيعي را بايد در هم عصر بودن وي با دو خليفه عباسي نگريست خصوصا مامون عباسي كه به گفته ابن نديم "اعلم تر از همه خلفا نسبت به فقه وكلام بوده است. "
دوران هفده ساله امامت حضرت جواد (علیه السلام) همزمان با دو خليفه بني عباسي مامون و معتصم بود ، 15 سال در دوره مامون -ازسال 203 ق سال شهادت حضرت رضا (علیه السلام) تا مرگ مامون در 218 - و دو سال در دوره معتصم - (سال مرگ ما مون 218 تا 220) شرايط دوره 15 ساله نخست حضرت درست همان شرايط پدر بزرگوارش بود كه در مقابل زيركترين و عالم ترين خليفه عباسي قرار داشت .
مامون كه در سال 204 هجري وارد بغداد شد امام جواد (علیه السلام) را كه بنا بر برخي از روايات سن مباركشان در اين دوران10 سال بيش نبود از مدينه به بغداد فرا خواند و سياست پيشين خويش را در محدود ساختن امام رضا (علیه السلام) در خصوص امام جواد (علیه السلام) نيز استمرار داد .
ترس از علويان و محبت اهل بيت در دل مسلمانان از يك سو و متهم بودن وي در به شهادت رساندن امام رضا (علیه السلام) در جهان اسلام از سوي ديگر، وي را بر آن داشت تا با به تزويج در آوردن دختر خويش ام الفضل، ضمن تبرئه خويش و استمرار حركت عوامفريبانه در دوست داشتن اهل بيت، پايه هاي حكومت خويش را مستحكم سازد .
اين حركت مامون چون سپردن ولايتعهدي به امام رضا (علیه السلام) 9 مورد اعتراض بزرگان بني عباس قرار گرفت اما مشاهده علم و درايت حضرت جواد(علیه السلام) در همان سن آنانرا به قبول اين ازدواج ترغيب ساخت. امام جواد (علیه السلام) شرايط خود را همان شرايط پدر خويش ديد، از اينرو با پذيرش ازدواج با ام الفضل نقشه پليد مامون در به قتل رساندن وي و شيعيان را از صفحه ذهن مامون زدود.
حضرت(علیه السلام) كه به خوبي از سياستها و نقشه هاي مامون در بهره برداري از جايگاه ديني و اجتماعي خود باخبر بود، پس از ازدواج اقامت در بغداد را رد و به مدينه بازگشت و تا سال شهادت خويش در آنجا مقيم شد .
نامه هاي ام الفضل به پدر خويش مبني بر عدم توجه امام جواد (علیه السلام) به وي، بيانگر اجباري بودن ازدواج وي با ام الفضل و نداشتن فرزندي از ام الفضل از امام جواد (علیه السلام) پرده از هوشمندي امام (ع) برمي دارد؛ چون كه مامون بر آن بود تا با به دنيا آمدن فرزندي از ام الفضل وي را به عنوان يكي از فرزندان رسول خدا (صلی الله علیه واله) در بين شيعيان، محور حركتهاي آينده خود و بني عباس قرار دهد. مامون در سال 218 ه .ق در مسير حركت به سوي جنگ تا روم درگذشت . علي رغم تمايل سپاه و سران بني عباس به خلافت عباس فرزند مامون ، عباس بنا بر وصيت پدر با عمويش ابو اسحاق معتصم بيعت كرد .
معتصم هشتمين خليفه عباسي پس از ورود به بغداد، امام جواد(علیه السلام) را از مدينه به بغداد فرا خواند .
حضرت در سال 218 پس از معرفي امام هادي(علیه السلام) به جانشيني خود به همراه ام الفضل به بغداد رفت .
در اين سفر حضرت با شخصيتي متفاوت از مامون روبرو شد ، شخصيتي با روحيه نظامي گري و فاقد بينش علمي . معتصم كه مايه هاي حيله گري و عوامفريبي هاي مامون را در خود نداشت ، موضعگيري متضاد با اهل بيت خود را در بين مردم آشكار ساخت .
امام عليه السلام در دو سال آخر عمر خويش تحت نظارت شديدتر دستگاه امنيتي و نظامي معتصم قرار گرفت.
از اينرو شرايط امام جواد به گونه اي شد كه حضرت توسط معجزات و كرامات و شركت در جلسات علمي ، امامت خود را به ديگران به اثبات مي رساند .
امام جواد (علیه السلام) در طول زندگي پربار اما كوتاه خويش بر آن بود تا ارتباط با مردم را حتي در سخت ترين شرايط حفظ كند و با بذل و بخشش به فقرا و مساكين كرامت اهل بيت را به اثبات رساند. وي اين سيره خويش را به امر پدر بزرگوارش آغاز و به انجام رساند . امام رضا (علیه السلام) در يكي از نامه هاي خود به حضرت جواد (علیه السلام) مي نويسد:
" به من خبر رسيده است كه ملازمان تو ، هنگامي كه سوار مي شوي از روي بخل تو را از در كوچك بيرون مي برند تا از تو خيري به كسي نرسد تو را به حق خودم بر تو، سوگند مي دهم كه از درب بزرگ بيرون آيي و به همراه خود زر و سيم داشته باش تا به نيازمندان و محتاجان عطا كني. "
و اين آغاز يك حركت مردمي ، معنوي و انساني بود كه به استحكام پايگاه مردمي حضرت منجر شد و دستگاه بني عباس را از نام " جواد " به معناي بخشنده به هراس وا داشت . منبع:کانون گفتمان قرآنی
شعر
نوشت اول شعرش به نام حضرت عشق (محمدحسن بیات لو)
نوشت اول شعرش به نام حضرت عشق
و باز میکند امشب زبان به مدحت عشق
کسی که شعر خودش را نگفته میداند
که هست از برکات وجود و رحمت عشق
اگرچه قافیه ی شعر دست و پا گیر است
شروع میکند این بار هم به زحمت عشق
منی که مثل همیشه خراب و حیرانم
منی که گرم سرودن شدم به نیت عشق
کسی که آمدنش را خدا تبارک گفت
کسی که آمد و شد منتهای زینت عشق
ترنمات لبش آیه های کوثر بود
و داد خاتمه بر افترا و تهمت عشق
عجیب نیست که مولود بی نظیر رضا
شود برای همیشه امام عصمت عشق
سلام بر گل رویش بگو به قصد برات
نثار این پسر حضرت رضا `صلوات”
شکوه بی بدل لطف و مهر و جودی تو
و بانی همه ی خلقت و وجودی تو
گرفته دور و برت را هزار پروانه
چرا که خوبتر از عطر ناب عودی تو
تویی نتیجه ی نذر و توسلات پدر
و ربنای قنوت و دم سجودی تو
ادامه داشت برایش کنایه ی مردم
تو ای سلاله ی زهرا اگر نبودی”تو”
تو استجابت سبزی به دست های گدا
زلال جاری فیضی شبیه رودی تو
پس از امام حسن سفره های رنگینی
برای مردم بی دست و پا گشودی تو
تو دستگیر همه هستی ای خدای کرم
که هیچ چیز نمی خوای در ازای کرم
منم همیشه مرید درِ تو باب مراد
دوباره قرعه ی فالم به نام تو افتاد
ببخش اینهمه بد کرده ام به جان خودم
نگاه گرم و صمیمی تو به من رو داد
چه قدر حاجت ناگفته را روا کردی!
دم تو گرم و شود خانه ی دلت آباد
چرا هزار مرتبه شکر خدا که سائلم و
کرامت تو مرا در کنار تو جا داد
خلاصه این که منم خاکسار این درگاه
مزن به سینه ی من دست رد امام جواد
تمام آبروی من به زیر دین شماست
تمام آرزویم صحن کاظمین شماست
***
.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.
حجت الاسلام رفیعی- سخنرانی- شناخت امام جواد(ع).mp3 |
دانلود فایل
مناظره خواندنی امام جواد(ع) با یحییبن اکثم
«یحییبن اکثم» قاضیالقضات بصره، خود را فاتح میدانی میدید که در سوی دیگر آن نوجوانی نشسته است که هنوز محاسن به صورت ندارد. اما پاسخهای مستند و روشنگر امام جواد(ع) عیش فاتحانه یحیی را تلخ کرد.
شیخ طبرسی در کتاب الاحتجاج خود از امام جواد(ع)مناظرات متعددی نقل کرده که به عنوان نمونه به یکی از آنها که مختصر و مربوط به مسائل اعتقادی است اشاره میشود. با تذکر این نکته که امام با حفظ تقیه، این مناظره را انجام داده است.
این مناظره میان امام جواد(ع) و «یحیبن اکثم» از علمای درباری بنیالعباس صورت گرفته است. از همین رو شایسته است پیش از نقل این مناظره، نگاهی گذرا به زندگی این عالم درباری داشته باشیم.
مختصری درباره یحییبن اکثم
یحیی یکی از دانشمندان نامی زمان مأمون خلیفه عباسی بود که شهرت علمی او در رشتههای گوناگون علوم آن زمان، زبانزد خاص و عام بود، او در علم فقه تبحر فوق العادهای داشت و با آنکه مأمون خود از نظر علمی وزنه بزرگی بود ولی چنان شیفته مقام علمی یحیی بود که اداره امور مملکت را به عهده او گذاشت و با حفظ سمت، مقام قضاء را نیز به وی واگذار نمود. یحیی علاوه بر اینها دیوان محاسبات و رسیدگی به فقراء را نیز عهدهدار بود.
خلاصه آنکه تمام کارهای کشور زیر نظر او بود و چنان در دربار مأمون تقرب یافته بود که گویی نزدیکتر از او به مأمون کسی نبود. اما متاسفانه یحیی با آن مقام بزرگ علمی، از شخصیت معنوی برخوردار نبود. او علم را برای رسیدن به مقام و شهرت و به منظور فخرفروشی و برتریجویی فراگرفته بود. هر دانشمندی به دیدار او میرفت، از علوم گوناگون از وی سؤال میکرد تا طرف به عجز خود در مقابل وی اقرار کند.
یحیی 21 ساله بود که به مقام قضاوت رسید. بزرگان «بصره» او را مورد استهزاء قرار دادند و خواستند او را آزمایش کنند، به این منظور از وی پرسیدند: سن قاضی چقدر باید باشد؟ گفت به اندازه سن «عتاببن اسید» که پیغمبر(ص) بعد از فتح مکه او را به اداره امور مکه منصوب کرد. یحیی در روزهای اول قضاوت، شاهد نمیپذیرفت تا اینکه قضاوت مختل شد.
یحیی، حق فقرا را پایمال میکرد تا اینکه فقرا جمع شدند و حق خودشان را مطالبه کردند، در جواب گفت: آیا مأمون چیزی پیش من گذاشته که شما مطالبه میکنید؟ او به حرف آنها گوش نداد و دستور بازداشت آنان را صادر کرد.
دلایل طراحی چنین مناظرهای از سوی عباسیان
بعد از آن که مأمون امالفضل ـ دختر خود ـ را به تزویج حضرت جواد(ع) در آورد، در نظر داشت مجلس جشنی تشکیل دهد ولی انتشار این خبر میان بنی العباس انفجاری به وجود آورد. بنی عباس اجتماع کردند و با لحن اعتراضآمیزی به مأمون گفتند این چه برنامهای است؟! اکنون که علیبن موسی از دنیا رفته و خلافت به عباسیان رسیده، باز میخواهی خلافت را به آل علی برگردانی؟! بدان که ما نخواهیم گذاشت، آیا عداوتهای چند ساله ما بین ما را فراموش کردهای؟!
به همین دلیل، بنیالعباس برای تحقیر شیعیان، مناظرهای را میان امام جواد(ع) و یحییبن اکثم ترتیب داد تا به قول خودشان برتری علمی خود را بر شیعیان اثبات کنند ولی زهی خیال باطل! چرا که «وَمَکَرُواْ وَمَکَرَ اللّهُ وَاللّهُ خَیْرُ الْمَاکِرِینَ».
گزارشی از مناظره امام جواد با یحییین اکثم
یحیی بن اکثم با جماعت بسیاری نزد آن حضرت و مأمون آمد و گفت: ای پسر رسول خدا! نظر شما درباره روایتی که [در مدارک اهل سنت] نقل شده است که «خداوند جبرئیل را فرستاد تا از پیامبر(ص) بخواهد که از ابابکر سؤال کند: آیا او از خداوند راضی هست یا نه؟ با این که خداوند از او راضی میباشد» چیست؟
امام جواد(ع) فرمود: من منکر فضیلت ابابکر نیستم، ولی بر ناقل این سطور لازم است که طبق دستور پیامبر (ص) عمل کند. پیامبر اکرم (ص) در حجةالوداع فرمود: «بعد از من جاعلان حدیث فراوان میشوند، لذا باید احادیث را بر قرآن و احادیث عرضه کنید؛ هر حدیثی که موافق قرآن و سنت من باشد به آن عمل کنید و اگر مخالف آن دو بود، بدان عمل نشود.»
این خبر موافق با قرآن نیست، زیرا خداوند میفرماید: «وَلَقَدْ خَلَقْنَا الاِْنْسانَ وَنَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسَهُ وَنَحْنُ اَقْرَبُ اِلَیهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ؛ ما انسان را آفریدیم و وسوسههای نفس او را میدانیم و ما از رگ قلبش به او نزدیک تریم» آن گاه چگونه میشود خداوند از رضایت و غضب ابابکر نسبت به خود بی خبر باشد، تا نیاز به سؤال داشته باشد؟ این عقلاً محال است.
یحیی گفت: روایت شده که ابابکر و عمر در زمین مانند جبرئیل و میکائیل در آسمان هستند؟
امام فرمود: در این حدیث هم باید دقت کرد، چرا که آن دو فرشته از فرشتگان مقرب بوده، لحظهای از طاعت خدا جدا نشدند و هرگز خدا را معصیت نکردند، و حال آن که آن دو مشرک بودند، بعد مسلمان شدند و اکثر عمر خود را در شرک به سر بردند. آن گاه چگونه میتوانند همسان جبرئیل و میکائیل باشند؟
یحیی گفت: در روایات آمده که آن دو (ابابکر و عمر)، پیر مردان اهل بهشتند، در این زمینه چه میگویی؟
امام فرمود: این نیز محال است! چون بهشتیها همه جوانند و در آن جا پیرمردی وجود ندارد. این روایت را بنیامیه در مقابله با آن روایتی که میگوید: «حسن و حسین آقای جوانان بهشتیاند» ساختند.
یحیی گفت: نقل شده که عمربن خطاب چراغ اهل بهشت است.
امام فرمود: این هم محال است، چرا که در بهشت فرشتگان مقرّب، پیامبران، آدم و محمد (ص) حضور دارند. چگونه بهشت با نور آنها روشن نشده که نیاز به نور عمر باشد؟
یحیی گفت: نقل شده که پیامبر(ص) فرمود: اگر من مبعوث نمیشدم، «عمربن خطاب» به جای من مبعوث میشد.
حضرت فرمود: قرآن راستگوتر از این حدیث است، آن جا که میفرماید: «
وَاِذْ اَخَذْنا مِنَ النَّبیینَ میثاقَهُمْ وَمِنْکَ وَمِنْ نُوحٍ وَاِبْراهیمَ وَمُوسی وَعیسی ابْنِ مَرْیمَ وَاَخَذْنا مِنْهُمْ میثاقا غَلیظا»؛ و هنگامی که از پیامبران پیمان گرفتیم، و از تو و از نوح و ابراهیم و موسی و عیسیبن مریم، و ما از همه آنان پیمان محکمی گرفتیم. آن گاه چگونه پیمان خداوند عوض میشود؟ از این گذشته، پیامبران به اندازه پلکزدنی مشرک نشدند، چگونه کسی به رسالت مبعوث میشود در حالی که اکثر عمر خود را در شرک به سر برده است؟
یحیی گفت: در روایت آمده که پیغمبر (ص) فرمود: اگر عذاب نازل شود، جز عمَر کسی از آن رهایی نمییابد.
حضرت فرمود: این هم محال است، چرا که خداوند میفرماید: «
وَمَا کَانَ اللّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِیهِمْ وَمَا کَانَ اللّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ»؛ خداوند تا تو (پیامبر) در میان آنها باشی، آنها را عذاب نخواهد کرد و مادامی که به درگاه خدا توبه و استغفار کنند، [باز هم] آنها را عذاب نخواهد کرد.
میبینید که برای نزول عذاب دو مانع ذکر شده است و لا غیر: وجود مبارک پیامبر (ص) بین مردم و توبه و استغفار مردم.
پیامدهای پیروزی امام جواد(ع) بر یحییبن اکثم در مناظره
انجام چنین مناظرهای و پیروزی امام جواد علیهالسلام چند پیامد مثبت داشت.
نخست این که؛ با توجه به اینکه امام جواد (ع) در خردسالی به امامت رسید، عباسیان فکر میکردند او از نظر علمی ناتوان است و از این رو با ترتیب چنین مناظراتی سعی میکردند شخصیت او را تحقیر کنند. پیروزی امام در مناظره با پاسخهای قاطع و روشنگر، هر گونه شک و تردید را درباره پیشوایی او و نیز اصل امامت از بین برد.
دوم این که؛ این مناظره خط بطلانی بر بسیاری از احادیث جعلی کشید. احادیثی که به دستور حاکمان غاصب و برای تثبیت حکومت غصبی آنان توسط عدهای انسان خود فروخته جعل شده است و موجب انحراف در امت اسلامی بود.
***
صوت
.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.
حاج سعید حدادیان- روضه خوانی- شهادت امام جواد(ع).mp3 | دانلود فایل
.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.
حاج حسن خلج- روضه خوانی- شهادت امام جواد(ع).mp3 | دانلود فایل
.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.
حسین طاهری- واحدخوانی- شهادت امام جواد(ع).mp3 | دانلود فایل
.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.
میثم مطیعی- واحدخوانی- شهادت امام جواد(ع).mp3 | دانلود فایل
.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.
حاج محمود کریمی- واحدخوانی- شهادت امام جواد(ع).mp3 | دانلود فایل
.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.
جواد مقدم- شهادت امام جواد(ع).mp3 | دانلود فایل
.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.
روح الله بهمنی- شب شهادت امام جواد(ع).mp3 | دانلود فایل
.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.
حسین سیب سرخی- شور سینه زنی- شهادت امام جواد(ع).mp3 | دانلود فایل
.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.
سید مهدی میرداماد-شور سینه زنی- شهادت امام جواد(ع).mp3 | دانلود فایل