شناسهٔ خبر: 15029425 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه مردم‌سالاری | لینک خبر

«امام جواد و ابن الرضا عليه‌السلام»(20)

صاحب‌خبر -

1) امام نهم و معصوم يازدهم اهل‌بيت، جوان‌ترين امام در بين امامان «از 65 تا 25 سال» است و اولين امام در سن 8 سالگي مي‌باشد و شهرت به «ابن الرضا» دارد و موجب هراس مامون پس از انتقال از مرو به بغداد شد. مامون با همه قدرت و اقتدار «زور و زر و تزوير» از وجود امام داراي قدرت الهي و قدرت منطق «که در يک مناظره فقهي، يحيي بن اکثم را مغلوب و محکوم ساخت و در پاسخ به سوال «يک بانو در هشت مرحله حرام مي‌شود و در هشت مرحله حلال» آن هم در يک شبانه روز و توضيح چگونگي آن براي مامون، مامون گفت: «و يحکم، ان اهل هذا البيت خصوا من الخلق بما ترون من الفضل و ان صغر السن فيهم لا يمنعهم من الکمال» واي بر شما اهل‌بيت و خاندان نبوي در فضل و کمال ويژه‌اند و کمي سن «ده سالگي» مانع کمال و بزرگي نمي‌باشد آيا نمي‌دانيد که پيامبر خدا دعوت خود را از اميرالمومنين علي بن ابيطالب آغاز نمود که ‌وي ده سال داشت و اسلام او را پذيرفت و بدان حکم نمود و فرد ديگري را در اين سن و سال دعوت ننمود و حسن و حسين را به بيعت «غدير خم» فراخواند‌، در حالي که حدود 6 سال داشتند و کودک ديگري را به بيعت فرا نخواند. ارشاد مفيد ص 404.

2) جايگاه سه امام بعد از حضرت رضا «که 95 سال زيستند و 47 سال امامت کردند» پس از ولايتعهدي حضرت رضا عليه‌السلام در قسمتي از حکومت بني‌العباس «مامون، معتصم، متوکل و واثق و معتز و معتمد» بسي برجسته است و در سخت‌ترين زمان، والا و بالا مي‌باشد و مرجعيت علمي آنان معلوم و محرز است «فلا تعلمون الان ما اختص الله به هولاء القوم و انهم ذريه بعضها من بعض، يجري لا و لهم ما يجري لاخرهم، ص 404 ارشاد مفيد. واژه «ابن الرضا» بر زبان و قلم افراد عادي و مقامات سياسي و نظامي، مطرح بود و رعبي بر دل‌ها داشت.

3) مامون‌الرشيد، دختر خود «ام الفضل» را به عنوان مامور و جاسوس خود به همسري امام درآورد که از هر جهت امام را تحت نظر داشته و به پدر گزارش دهد که از جمله به پدر گزارش داد «انه يتسري و يغيرني» ابن‌الرضا در مقابل من هوو مي‌آورد و کنيز به همسري مي‌گيرد و رقيب مي‌سازد و اين کار براي ام‌الفضل دختر خليفه عباسي قابل تحمل نبود، مامون پاسخ داد «يا بنيه انا لم نزوجک ابا جعفر لنحرم عليه حلالا، فلا تعاوي لذکر ما ذکرت بعدها، ص 405» دخترکم ما ترا به همسري ابا جعفر در نياورديم که حلالي را ‌حرام کنيم، از اين پس چنين شکايتي و شکوه‌اي از او نکن.

4) حضرت جواد الائمه عليه‌السلام در 5 سالگي پس از احضار امام هشتم از مدينه به مرو، سه سال نيابت بود و جايگاه پدر را به شايستگي حفظ نمود و پاسخگوي نيازهاي فکري و فقهي و اجتماعي مردم بود و در دوران امامت حوزه علميه مدني را مديريت نمود و شاگرداني چون «احمدبن محمد بن ابي نصر بزنعلي، فضل‌بن شادان، حبيب‌بن اوس، علي‌بن مهزيار، محمدبن ابي عمير و محمدبن سنان» را سرپرستي نمود ونيروي انساني تربيت نمود. امام يک چهره فرهنگي و فکري و فقهي و سياسي بود، در عين اينکه بهانه براي حکومت و خلافت نمي‌ساخت که به فکر قلع و قمع امام و شيعيان بيفتد، موضع و جايگاه الهي و انساني خود را پاسداري مي‌کرد ولي چه مي‌توان کرد حسودان و شهرت‌طلبان و جاه‌پرستان چون «ابي دوآد» قاضي‌القضاه و يحيي‌بن اکثم نمي‌توانند «ابن‌الرضا» را تحمل کنند و معتصم را براي شهادت اما تهييج مي‌نمايند و امام در جواني «25 سالگي» مسموم مي‌گردد. سوره «قل اعوذ برب الفلق، من شر ما خلق و من شر غاسق اذا وقب و من شر النفاثات في العقد و من شر حاسدا اذا حسد» را بخوانيم و بنگريم که «حسادت علمي» چه مي‌کند، ابن ابي دوآد از خليفه عباسي «معتصم» زمان مي‌گيرد، وقت مي‌گيرد و او را بر عليه امام تحريک مي‌کند که چرا نظر فقهي ابن الرضا در مورد قطع دست دزد به رسميت مي‌شناسي و نگاه امام را بر ديگران مقدم مي‌داري.

5) مرحوم شيخ مفيد چند پسر و دختر به نام‌هاي «علي و موسي و فاطمه و امامه» براي حضرت ياد مي‌کند و نسل و شجره «تقوي» از همين فرزندان مي‌باشند. پس از ولايتعهدي حضرت رضا عليه‌السلام، رفت و آمد فرزندان حضرت صادق و موسي‌بن جعفر و نوادگان آنها به سوي ايران بسيار شد و در همين سرزمين زيستند که يا به شهادت رسيدند و يا به مرگ طبيعي از دنيا رفتند و برخي پس از وفات «چون عبدالعظيم الحسني» شناخته شدند و ايرانيان به دليل علاقه و ارتباط با اهل بيت، مقدم اين امامزادگان را گرامي داشتند. اين «ابناء الرسول» حلقه وصل‌اند «و لقد وصلنا لهم القول لعلهم يذکرون» و از طريق احترام به اين نوادگان، پيامبر و امام علي و فاطمه عليهم‌السلام را تعظيم و تکريم «يکرم الرجل في ذريته» مي‌نمايند.