شناسهٔ خبر: 27455692 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: مدیریت شهر کرج | لینک خبر

بمناسبت شهادت امام محمد تقی (ع)؛

سالروز غروب خورشیدی تابناک در خاک

امام جواد (ع) در سن هشت سالگی به مدت 16 سال امامت را بر عهده داشت و مکتب علمی، اجتماعی شیعه را جلوه خاص بخشید. شهادت آن بزرگوار پایانی است بر تلاشهای چشمگیر ایشان که عباسیان را آنچنان غافلگیر نمودکه نتوانستند حضرت را تحمل نمایند و سرانجام با توطئه معتصم به شهادت رسید

صاحب‌خبر -
پایگاه خبری مدیریت شهری کرج : امام محمد بن علی (ع) معروف به جواد الائمه، تقی و جواد در دهم رجب دیده به جهان گشود  نام پدرش امام علی بن موسی الرضا (ع) امام هشتم شیعیان و مادرش خیزران می‏باشد .

امام محمد تقی (ع) پس از شهادت پدرش امام رضا (ع) درسال 203 قمری، مقام منیع   امامت را در هشت‏ سالگی بر عهده گرفت و آن را به راستی و درستی هدیت کرد و به مقصد   عالی رسانید. مامون عباسی (هفتمین خلیفه سلسله عباسیان) پس از شهادت امام رضا (ع ( از امام جواد (ع) دل جویی کرد و دخترش ام الفضل را به عقد وی درآورد.

درس هایی از امام جواد علیه السلام

دوستی پایدار

انسان، اجتماعی آفریده شده است و برای زندگی در جامعه و نیز برآوردن نیازهای خود، باید دوستان و همراهانی داشته باشد. پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند: «برادران و دوستان راستین به دست آر، تا در پناهشان زندگی کنی که آنان در آسایش زیورند و در هنگام سختی، ساز و برگ [و یاور]». اخلاق پسندیده موجب می شود انسان، دوستان مناسب و پایداری بیابد. امام جواد علیه السلام در این باره می فرمود: «دوست را با سه ویژگی به دست می آورند: انصاف در معاشرت، هم دردی با دیگران در خوشی و ناخوشی، و داشتن قلبی پاک و سالم از گناهان».

کمال ایمان

پرداختن به هوا و هوس، سبب دوری انسان از حقیقت والای وجودی اش می شود، او را از دست یابی به ایمان باز می دارد و زمینه انجام گناهان و نافرمانی را فراهم می سازد. در مقابل، ایمان و دین داری، باعث نزدیکی هر چه بیشتر آدمی به خدا می گردد و زمینه رشد روحی و معنوی او را آماده می سازد. امام جواد علیه السلام می فرماید:«بنده هرگز حقیقت ایمان را به کمال نرساند، مگر آنگاه که دینش را بر هوس خود ترجیح دهد، و هرگز به هلاکت در نیفتد، جز زمانی که هوس خود را بر دینش ترجیح دهد».

ره توشه دوزخ

مال حلال، برکات فراوانی دارد، ولی مال حرام، توفیق های الهی را از انسان می گیرد و او را در مسیری می اندازد که جز حسرت و افسوس اخروی چیز دیگری نصیبش نمی شود. امام جواد علیه السلام خطاب به داوود صَرْمی می فرماید: «ای داوود! مال حرام رشد نمی کند و اگر هم رشد کند، برای صاحبش برکتی ندارد، اگر از آن چیزی انفاق کند، پاداشی نخواهد دید و آنچه پس از خود بر جای می گذارد، ره توشه او به سوی دوزخ است».

فرصت دوباره

توبه و استغفار، دری از درهای رحمت الهی برای بندگان است. با توبه و بازگشت به سوی پروردگار، گناهان گذشته از بین می رود و انسان فرصت دوباره ای برای انجام خوبی ها و رشد معنوی می یابد. اما نباید این مسئله را به تأخیر انداخت که سبب پشیمانی خواهد بود. امام جواد علیه السلام می فرماید: «به تأخیر انداختن توبه، فریب و غفلت است و امروز و فردا کردن آن، مایه حیرت و سرگشتگی».

تولّی و تبرّی

امام جواد علیه السلام می فرماید: «خداوند به یکی از پیامبران وحی فرمود: دل بر کندن تو از دنیا، مایه آسودگی زودرس خود توست و دل بستنت به من، موجب ارجمندی تو نزد من خواهد بود. لیکن آیا به خاطر من با کسی دشمنی ورزیده ای و از بهر من با کسی دوستی کرده ای؟»

برترین عبادت

انجام اعمال عبادی برای خدا و نه برای دیگران، بسیار ارزشمند است و سبب رشد و تعالی می شود. اگر عبادت هایمان را برای خودنمایی، برتری طلبی و... انجام دهیم، در پیشگاه خداوند ارزشی نخواهد داشت و ما را از کسب پاداش آنها و رسیدن به اهداف خلقت باز می دارد. شاید به همین دلیل است که امام جواد علیه السلام می فرماید: «برترین عبادت، اخلاص است».

معنای شرافت

آموختن علوم و معارف و عمل به آنها، در رشد علمی و معنوی انسان ها تأثیر به سزایی دارد. بدون اندوخته های علمی، نمی توان در مسیر الهی گام نهاد و پیش رفت، البته این علوم و معارف باید در راه الهی باشد و نه صرفا در جهت دنیایی، تا باعث پیشرفت شود. امام جواد علیه السلام در این مورد می فرماید:«شریفِ به تمام معنا، کسی است که دانشش مایه شرف او گردد».

دشمنی مکن

برخورد نیکو و مناسب با دیگران و دشمنی نکردن با افراد، جزو کارهای پسندیده به شمار می آید. امام جواد علیه السلام می فرماید: «با هیچ کس دشمنی مکن تا آنگاه که بدانی رابطه او با خدای تعالی چگونه است؛ اگر نیکوکار باشد، خداوند او را تسلیم تو نمی کند و اگر بدکار باشد، همین شناخت تو از او برای تو کافی است. بنابراین، با وی دشمنی مکن».

خوبی به خود

خوبی کردن به افراد، نه تنها سبب رضایت و خشنودی خدا و دیگران بوده، جزو کارهای عبادی به شمار می رود، بلکه پاداش اخروی آن نیز نصیب خود فرد می شود. از این رو، در انجام کارهای خیر نباید منت گذاشت؛ زیرا خود نیکوکار به پاداش کار نیکش نیازمندتر است. امام جواد علیه السلام می فرماید: «نیکوکاران به نیکی کردن نیازمندترند تا کسانی که به آن نیکی نیازمندند؛ زیرا پاداش، افتخار و نیک نامی اش از آن آنهاست. بنابراین، هر خوبی که آدمی کند، نخست به خود کرده است. پس نباید به خاطر خوبی اش که به خود کرده، از دیگران سپاس گزاری بخواهد».

خدا را با دل بخوانید

دل را به خدا سپردن و از غیر او پاک کردن، انسان را زودتر به هدف و مقصود می رساند؛ چه بسا فردی اعمال عبادی انجام دهد، ولی فکر و قلبش او را همراهی نکند. امام جواد علیه السلام می فرماید: «با دل ها به سوی خدا رهسپار شدن، به مقصد رساننده تر است تا با خسته کردن اعضای بدن با اعمال».

حکومت دشمنان

قرآن کریم، بهترین کتاب هدایت و انسان سازی است که با عمل به آیات نورانی و روش های سازنده آن، می توان سریع تر راه رشد و تعالی را پیمود. امام جواد علیه السلام می فرماید: «هر امتی، آنگاه که کتاب آسمانی خود را رها کرد و دور افکند، خداوند علم آن را از آنان گرفت و آنگاه که دشمنان خود را به دوستی و سرپرستی گرفت، خداوند آن دشمنان را برایشان ولایت و حکومت داد. دور افکندن کتاب به این بود که حروف و کلمات آن را بر پا داشتند و معانی اش را تحریف کردند؛ کتاب را می خواندند و روایت می کردند، ولی آن را به کار نمی بستند. پس نادانان از اینکه آن را خوب می خوانند و حفظ می کنند، خوشحال اند و دانایان از اینکه آن را به کار نمی بندند، اندوهناک اند».

دوری از هوای نفس

پرداختن به هوای نفس و پیروی از آن، انسان را از معنویت و خدایی شدن باز می دارد و به راهی می کشاند که جز حسرت و افسوس چیز دیگری نصیب او نمی شود. اطاعت از هوای نفس، خوشحالی دشمن همیشگی انسان، یعنی شیطان را فراهم و آرزوهای خصمانه اش را برآورده می کند. امام جواد علیه السلام می فرماید: «کسی که از هوای نفس خود اطاعت کند، آرزوهای دشمن خویش را برآورده است».

رنگ خدایی

با نیروی توکل و اعتماد به خدا، می توان پله های رشد و ترقی را هر چه سریع تر پیمود و به سرمنزل مقصود رسید. اگر این نیروی ارزشمند مبنای هر کاری قرار گیرد، حتی اگر آن کار به نتیجه هم نرسد، شکستگی و رنجوری در پی ندارد. امام جواد علیه السلام می فرماید: «اعتماد به خدای بزرگ، بهای هر چیز گران و نردبان رسیدن به هر بلندایی است».

ملاک برتری

امام جواد علیه السلام درباره برتری فردی بر فرد دیگر در نزد خدا می فرماید: «دو نفر گرد نیامدند، جز آنکه برتر آنها نزد خدا ادیب تر آنهاست». گفته شد: ای پسر رسول خدا! فضیلت او را نزد مردم فهمیدیم، ولی برتری وی نزد خدا چیست؟ حضرت فرمود: «او قرآن را همان گونه که نازل شده است و حدیث ما را آن گونه که گفته ایم روایت می کند، و در دعایش خدا را با شیفتگی و اصرار می خواند».
 

مصیبت های امام جواد علیه السلام

سفر اجباری

معتصم خلیفه عباسی، امام جواد علیه السلام را در سال 220 قمری، یعنی همان نخستین سال حکومتش از مدینه به بغداد احضار کرد. فراخوانی آن حضرت در آن مقطع زمانی، جنبه های سیاسی داشت. دشمنی عباسیان با آل علی علیه السلام به ویژه با امام شیعیان که در آن زمان پیروان بسیاری داشتند، شاهدی بر توطئه عباسیان در شهادت امام جواد علیه السلام است. همچنین فراخوانی امام جواد علیه السلام به بغداد و درگذشت ایشان در همان سال، همگی شواهد انکار ناپذیری بر شهادت آن بزرگوار به دست عوامل عباسی به دست می دهد. رفتن امام جواد علیه السلام از مدینه به بغداد، با میل و رغبت ایشان نبود. در چندین منبع تاریخی و روایی آمده که معتصم به ابن زیات مأموریت داد تا کسی را برای آوردن امام از مدینه به بغداد بفرستد.

توطئه دشمنان

ام فضل دختر مأمون و همسر امام جواد علیه السلام گاهی از مدینه نامه ای به مأمون می نوشت و از امام جواد علیه السلام گلایه می کرد. وی پس از مرگ پدرش، همراه با برادرش جعفر عمویش معتصم، خلیفه عباسی هم دست شدند و توطئه شهادت امام جواد علیه السلام را طرح ریزی کردند. در نهایت، چنین تصمیم گرفته شد که ام فضل آن حضرت را مسموم کند. ام فضل پس از شهادت امام، به پاس این عمل خود به دار الحکومه معتصم راه یافت و همین، ردپای معتصم را در به شهادت رساندن امام جواد علیه السلام آشکار می سازد.

خیانت همسر

معتصم، خلیفه عباسی و جعفر، پسر مأمون، سمی را در انگور تزریق کردند و برای ام فضل فرستادند. ام فضل نیز آن را در میان کاسه ای گذاشت و جلو امام جواد علیه السلام نهاد و از آن انگور بسیار توصیف کرد. سرانجام آن حضرت از انگور خورد و طولی نکشید که آثار سم را در خود احساس کرد. در همان حال ام فضل پشیمان شد و گریه کرد. حضرت به او فرمود: «چرا گریه می کنی؟ اکنون گریه تو سودی ندارد. این را بدان که به سبب این جنایت، به چنان دردی مبتلا می شوی که هرگز علاج ندارد و چنان به تنگدستی افتی که جبران پذیر نباشد». بر اثر نفرین آن حضرت، ام فضل به دردی بیمار شد که همه اموالش را در راه معالجه آن مصرف کرد، ولی سودی نبخشید و با نکبت بارترین وضع به هلاکت رسید. برادرش جعفر نیز در حال مستی به چاه افتاد و جسد بی جانش را از چاه بیرون آوردند.