بانک های بدون ربا یا دردهای بدون دوا
روزنامه عصر مردم شیراز در ستون یادداشت سردبیر خود در روز چهارشنبه مطلبی با عنوان ' بانک های بدون ربا یا دردهای بدون دوا ' را به قلم اسماعیل عسلی سردبیر این روزنامه به چاپ رسانده و در این یادداشت به وضعیت بانکداری اسلامی پرداخته است .
صاحبخبر - عسلی در این یادداشت آورده است : قصه ی پر غصه ی بانکداری اسلامی هم مثل خیلی از داستان های دیگری که پشت عناوین پر طمطراق پنهان گردیده شنیدنی است به قول معروف چی می خواستیم، چی شد؟ برخی از افراد که مردم را فاقد قدرت درک و تحلیل می دانند، تصور می کنند اگر اسم یکی از بزرگان دین را روی یک بانک بگذارند، اسلامی می شود و دیگر مهم نیست که در این بانک ها چه می گذرد. در حالی که همگان می دانند اساس طرح بانکداری اسلامی به نفی ربا برمی گردد. بر اساس تعریفی که از بانکداری اسلامی وجود دارد، هر اقدام و قرارداد و پیمان و معامله ای که توسط سپرده گذار از یک سو و بانک از سوی دیگر صورت می گیرد باید در چارچوب عقود شناخته شده ی اسلامی و قابل توجیه باشد. پر واضح است که لازمه ی تحقق چنین ایده ای اطلاع بانک و سپرده گذار از مسیری است که پول طی می کند تا به مرحله ی سود دهی می رسد. بر این اساس قبل از هر چیز باید تکلیف پولی که سپرده گذار به بانک می دهد روشن باشد، طبیعتا اگر کسی از طریق قاچاق مواد مخدر یا دزدی و اختلاس و هر کار خلاف قانون دیگری پولی به دست آورده، چنین پولی به نجاستی می ماند که وارد شدن آن به بانک اسلامی مثل وارد شدن یک شخص آلوده به مسجد است. چه ساز و کاری برای بانک ها تعریف شده که بر اساس آن از سلامت پولی که وارد آنها می شود مطمئن باشند؟ پس از این مرحله باید تکلیف بانک و بانکدار مشخص باشد. کسی که با ریش و رانت و ریاکاری برای خود اعتباری من درآوردی دست و پا کرده و نمی داند بانکداری اسلامی برگ چه درختی است چگونه می خواهد از جایگاه اقتصاد اسلامی دفاع کند. بسیاری از بانک هایی که تحت عنوان بانک قرض الحسنه مثل قارچ قد برافراشتند کمترین آورده ای نداشتند و بعضا حتی مکانشان هم اجاره ای بود ولی به مرور با سپرده های مردمی خود را به جایی رساندند. می گویند شخصی که آه در بساط نداشت به فکر درست کردن غذا افتاد ناگهان فکری به خاطرش رسید، مقداری سنگریزه آورد و ریخت توی دیگ و دیگ را روی آتش گذاشت و آبی به آن افزود و شروع کرد به هم زدن آن و سر وصدایی به راه انداخت که می خواهم آش سبزی درست کنم و همسایه ها را خبر کرد و گفت هرکسی می خواهد شریک شود سبزی و پیاز و نخود و لوبیا و گوشت و زردچوبه و…. بیاورد. همسایه ای سبزی آورد و دیگری گوشت و آن یکی نخود و یکی دیگر لوبیا و آش درست شد و به هرکسی کاسه ای آش داد و دست آخر نصف دیگ هم برای خودش باقی ماند. در واقع با چند سنگریزه غذایش را روبراه کرد و همسایه های بی خبر هم خوشحال از این که با یک دسته سبزی یا تکه ای گوشت و بسته ای نخود یا لوبیا به آش سبزی رسیده اند! حکایت بسیاری از این بانک های قرض الحسنه که خود را پشت نام های مقدس پنهان کرده اند همین است. افرادی از طریق رانت و رابطه و بدون سرمایه ای در خور تأسیس یک بانک، مجوزی گرفته و مغازه ای را در کنار خیابان اشغال کردند و از یک سو به افراد صاحب مال و نیکوکار گفتند بیایید پول خود را بدون چشمداشت سود به ما بسپارید تا به نیازمندان وام بدهیم واز سوی دیگر به مردم گفتند شما فقط به بانک کارمزد بدهید، مدتی گذشت هدیه را هم به کارمزد اضافه کردند و گفتند با دست خودتان بنویسید که به بانک هدیه داده اید، مدتی گذشت به جای آن که این وام را به نیازمندان بدهند با تبانی به بساز بفروش ها و قاچاقچی ها دادند آن هم با سود بالا، پس از مدتی که مردم به ماهیت بانک ها و کارشان پی بردند پرداخت وام را به سپرده گذاری مشروط کردند و همان سپرده ها را با سود بالاتر به سرمایه دارها دادند و از آنجایی که گیرندگان وام نیز ناگزیر به تامین اقساط و سود وام بودند به قیمت خانه ها و کالاها افزودند. در واقع یکی از عوامل تورم زا همین بانک های قرض الحسنه بودند. هم اکنون برخی بانک ها به کسانی که از هند برنج وارد می کنند یا از چین کالای بی کیفیت می آوردند وام های میلیاردی می دهند و به سررسیدش هم حساسیتی ندارند و زیر میزی حساب می کنند! وام گیرندگان هم با واردات بی رویه و توزیع اجناس ارزان بی کیفیت چینی موجب تعطیلی کارگاه های کوچک و بزرگی می شوند که از بانکی دیگر وام گرفته و ملزم به رعایت سررسید و پرداخت سود آن هستند. نتیجه ی آن هم بیکاری مهندسان و کارگران است و پیداست کز این میان چه خیزد! بگذریم از آن بانک هایی که پس از گردآوری سپرده های مردم پا به فرار گذاشتند و محاکم قضایی را با هزاران پرونده شاکیان پول و ایمان از دست داده مواجه کردند. برخی بانک ها در اوج رونق و جلب اعتماد مردم، بخش قابل توجهی از نقدینگی مردم را جذب کردند و آن قدر انگیزه ایجاد کردند که مردم پول هایشان را از بانک های دولتی بیرون کشیدند و به بانک های قرض الحسنه سپردند تا جایی که بانک های دولتی را با مشکل مواجه کردند و دولتی ها نیز در اقدامی تلافی جویانه با افزایش نرخ سود سپرده و تعیین جوایز آنچنانی برای حساب های قرض الحسنه عقب ماندگی خود را جبران کردند در ادامه ی این رودررویی پروسه ی زیرآب زنی هم کلید خورد و سر چاه فاضلاب را برداشتند و معلوم شد که چه خبر است! امروزه روز در هر خیابانی چندین بانک تاسیس شده به طوری که تعداد بانک ها از تعداد خواربارفروشی ها بیشتر است. همین بانک ها بودند که در سایه ی قدرتی که پول های حرام به آنها اعطا کرد، افسار بازار را به دست گرفتند، قیمت مسکن را به عرش بردند و جلو اصلاحات اقتصادی دولت ها قد علم کردند تا در همچنان بر همان پاشنه بچرخد که آنها می خواهند. اگر آمار وام های اعطا شده توسط بانکها را بیرون بیاورند و معلوم شود که به چه کسانی و با چه بهانه ها و به استناد چه مصوبه هایی وام داده اند، مغز شیطان سوت می کشد. بدون اغراق عملکرد بانک ها خصوصا بانک های قرض الحسنه فاقد استانداردهای بانکداری، اقتصاد کشور را به پرتگاه ورشکستگی کشانیده است. برخی افراد دخیل در تاسیس بانک های فاقد مجوز و غیراستاندارد به اندازه ای قدرت و نفوذ پیدا کرده اند که به تکیه گاه شبکه های مافیایی، باندهای فساد، زمین خواری، اختلاس، قاچاق و پولشویی تبدیل شده اند و رتبه ی پولشویی کشور ما را در مقایسه با سایر کشورها بالا برده اند. برخی افراد که با بهره گیری از رانت اطلاعاتی از آینده قوانین و مصوبات مرتبط با مسکن و زمین خبر دارند، باندهای مافیایی را در جریان قرار می دهند و آنها نیز با وام های آماده پرداخت مبادرت به خرید زمین هایی می کنند که آینده خوبی در انتظار آنهاست و یک شبه از زمین بلند می شوند. کسانی که به دنبال مبارزه با فساد اقتصادی در این کشور هستند اول باید به سراغ بانک ها بروند و تکلیف آنها را روشن کنند. کیست که نداند رواج پولشویی در ایران مانع سرمایه گذاری خارجی است، کیست که نداند بدون وجود دهلیزهای غیرقانونی، به گردش درآوردن پول های حاصل از قاچاق غیرممکن است. چگونه است که شما خرده فروشان مواد مخدر را دستگیر می کنید ولی از کنار بانکی که نقدینگی قاچاقچیان عمده را به سرمایه تبدیل کرده و آن را به انبوه سازان وام می دهد و سودش را بین بانک و قاچاقچی تقسیم می کند بی اعتنا عبور می کنید!؟ در همین شهر شیراز هزاران آپارتمان خالی وجود دارد که احداث و قیمت گذاری آنها بعضاً حاصل چنین زد و بندهایی است. ما اگر می خواهیم اعتماد بانک های جهانی را به خود جلب کنیم و دولت ها را ترغیب کنیم که در کشور ما سرمایه گذاری کنند ابتدا باید سلامت اقتصاد و حسن عمل بانک های خود را به رخ آنها بکشیم. اگر این بانک ها اسلامی هستند چرا بیشترین شاکیان را در مقایسه با بسیاری از بنگاه های مالی در سطح منطقه و جهان دارند؟ چه کسی باید پاسخگوی عملکرد بانک ها باشد؟ اگر عملکرد بعضی از بانک ها قابل دفاع است چرا رغبتی برای انتشار اسامی موسسین و صاحبان امتیاز آنها وجود ندارد؟ بزرگترین اشتباه این است که ما به دنیا بگوییم بانک های ما اسلامی هستند! آنهایی که در دنیا باید بدانند در بانک های ایران چه می گذرد می دانند. این همه گردش پول بی اصل و نسب چه تناسبی با آمار بیکاری، نرخ رشد، سود ناخالص ملی، فروش نفت و سایر شاخص های اقتصادی که تکلیفشان مشخص است، دارد؟ بنابر این آشکار است که پولشویی صورت می گیرد و پولشویی با قاچاق و معاملات غیر قانونی و مالیات گریزی و اختلاس ارتباط مستقیم دارد. اصولا ساختار و سامانه ی مالی در یک کشور حکم سنگر برای، سرمایه گذاران، صنعتگران و کشاورزان و دامپروران و شرکت های خدماتی دارد. بانک ها در شرایط آرمانی باید تکیه گاه اهرم کارآفرینی و ایده های اقتصادی باشند! حال پرسش این است که ما چگونه می خواهیم اقتصاد مقاومتی را با وجود چنین سنگر از هم پاشیده ای محقق سازیم و انتظار داشته باشیم که به نتیجه برسیم؟ یکی از مولفه های اصلی اقتصاد کشور که بانک ها باشند به سرطان خون مبتلاست آن وقت ما دنبال دم کرده ی بابونه برای سرپا کردن آن هستیم؟! بانک ها به عنوان شریان های انتقال پول به ویروس پولشویی آلوده هستند به همین دلیل هر روز باید در انتظار اخباری پیرامون تخلفات و فسادهای مالی باشیم. ظرف همین 10 سال گذشته چند هیات تحقیق و تفحص در مجلس شکل گرفته و به جایی هم نرسیده است؟ بانک ها را دریابید هر چند حداقل یک دهه زمان می برد ولی هر زمان که شروع کنیم به همان اندازه جلو هستیم. وقتی ویروس به اتاق عمل که قاعدتاً باید عاری از هر گونه آلودگی باشد سرایت می کند، زنگ خطر به صدا در می آید. دیوان محاسبات کجای کار است، دستگاه های نظارتی که حکم اتاق عمل را برای بیماری های اورژانسی ناشی از تلاطم های اقتصادی دارند، چه می کنند؟ چه دستگاههایی درگیر موضوع تخلفات مالی مرتبط با بیمه هستند؟ بیسوادان رانت خوار، بانک صادارت را که پیش از آن به عنوان یک مؤسسه بزرگ مالی راهبردی مطرح بود به چه روزی انداختند؟ موش های درشتی نظیر خاوری و زنجانی و رحیمی و مرتضوی که در فاضلاب متعفن فسادهای زیرزمینی رشد کردند و چاق شدند و باکتری طاعون بی اعتمادی را منتشر کردند چه پیوندی با بانکداری بدون ربا دارند؟ رتبه ی 133 ایران در بهره بانکی بر اساس اعلام بانک مرکزی چه نسبتی با بانکداری بدون ربا دارد؟ حق العمل دریافتی از سوی بانک ها در ایران بابت اعلام موجودی توسط کارت خوان ها با کجای دنیا قابل مقایسه است؟ روزانه چه میزان از پول های مردم از این طریق به جیب گشاد بانک ها می رود؟ برخی بانک ها به ازای فاکتور خریدی که بابت خرید کالا برای دریافت وام می دهند مبلغ زیادی از آنها می گیرند در حالی که کالایی رد و بدل نشده و مالیاتی در کار نیست؟ کسی نیست برای مردم توضیح بدهد که در این سرزمین چه می گذرد؟! 5054∎