شناسهٔ خبر: 15029351 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه تعادل | لینک خبر

غلامحسين شافعي در گفت ‌و گو با «تعادل» مطرح كرد

بخش خصوصي زير يك پرچم متحد شود

صاحب‌خبر -

گروه تشكل‌ها|فراز جبلي|
غلامحسين شافعي نام شناخته شده‌يي در اتاق بازرگاني است. سومين رييسي كه اتاق بازرگاني پس از دو رييس نامدار به خود ديد از جنس بخش خصوصي واقعي بود و اين موضوع در آن زمان تحولي در اتاق بازرگاني محسوب مي‌شد. وي سال‌ها رييس اتاق بازرگاني مشهد بود سپس در دوره ششم به نايب‌رييسي اتاق بازرگاني ايران رسيد. نايب‌رييسي وي در دوره دوم نهاونديان نيز ادامه پيدا كرد تا با رفتن نهاونديان به رياست‌جمهوري دولت تدبير و اميد شافعي به كرسي رياست اتاق ايران تكيه بزند. در دوره هشتم اما وضعيت به گونه‌يي ديگر شد. جمع‌بندي شوراي روساي شهرستان بر رياست محسن جلال‌پور تاكيد داشت به همين دليل شافعي به نفع جلال‌پور از رياست كناره‌گيري كرد. در مقابل وي براي نايب‌رييسي مجددا كانديدا شد تا در دوره هشتم نيز بر كرسي نايب‌رييسي اتاق ايران بنشيند. وي در گفت‌وگو با «تعادل» براي نخستين بار اعلام كرد كه روز يك‌شنبه قطعا كانديداي رياست خواهد شد. همچنين براي نخستين بار برنامه‌هاي اين كانديداي رياست اتاق بازرگاني ايران در اين مصاحبه اعلام شد، برنامه‌هايي كه بيش از آنكه به مسائل اقتصاد كشور بپردازد به مسائل داخلي اتاق بازرگاني ايران مربوط مي‌شود. شافعي در اين مورد گفت اگر مي‌خواهيم بخش خصوصي بتواند به دولت مشاوره صحيح دهد بايد اول از همه خود را از درون اصلاح كند و مشكلات داخلي و ساختاري خود را رفع كند تا بتواند به عنوان يك نمونه موفق الگويي براي دولتي‌ها باشد. وي همچنين تاكيد داشت بهتر است براي رياست، دولتي‌هاي سابق كانديدا نشوند و كسي كه درد بخش خصوصي را با تمام وجود حس كرده است بايد بر كرسي رياست اتاق بازرگاني ايران به عنوان پارلمان بخش خصوصي بنشيند. «تعادل» تلاش خواهد كرد با تمامي كساني كه براي رياست كانديدا مي‌شوند درباره برنامه‌هاي آنها گفت‌وگويي داشته باشد و اين نخستين مصاحبه نخستين كانديداي رياست اتاق بازرگاني است.
 
آقاي شافعي به عنوان شروع كمي به قبل بازگرديم. شما در دوره قبل رييس اتاق بازرگاني بوديد ولي در اين دوره به نفع محسن جلال‌پور كنار كشيديد و از وي حمايت كرديد. حال مجددا كانديداي رياست اتاق بازرگاني هستيد. چرا رفتيد و چرا مجددا تصميم به بازگشت گرفتيد؟
بحث اصلي اين است كه صلاح اتاق بازرگاني به عنوان يك تشكل فراگير و پارلمان بخش خصوصي در هر برهه زماني چيست. من سال‌هاي طولاني با محسن جلال‌پور كار و دوستي كرده‌ام و روي وي شناخت كافي داشتم. در آن برهه زماني جمع‌بندي من اين بود كه جلال‌پور مي‌تواند كمك بيشتري به اتاق بازرگاني كند و از من موثرتر باشد. مساله اين است كه اصلا اهميتي ندارد كه چه كسي رييس باشد بلكه مهم هدف است. اگر قرار است به هدف برسيم بايد يك تيم باشيم و فرقي نمي‌كند چه كسي چه عنواني را دارد. با اين ديدگاه من به اين جمع‌بندي رسيدم كه از جلال‌پور حمايت كنم و حتي به عنوان نايب‌رييس در كنار وي قرار گرفتم تا بتواند كارها را به شكل بهتري پيش ببرد. بعد از استعفاي محسن جلال‌پور كه خدا به ايشان سلامتي دهد من قصد ورود به انتخابات را نداشتم. اما بزرگان اتاق گفتند براي اهدافي كه اتاق دارد، چاره‌يي نيست جز آنكه من مجددا براي رياست كانديدا شوم. من در هر صورت تسليم نظر بزرگان و اوامر مسوولان بخش خصوصي هستم، چه زماني كه قرار شد به نفع جلال‌پور كنار بكشم چه امروز كه با وجود ميل باطني به من اصرار دارند، كانديدا شوم. كسي كه كار تشكلي مي‌كند بايد نظر جمع را بپذيرد و نظر بخش خصوصي امروز اين بود كه من براي رياست اتاق بازرگاني بيايم.
درحال حاضر بقيه كانديداها رسما اعلام كانديداتوري نكردند و اين مصاحبه نخستين مصاحبه‌يي است كه در آن يك نفر اعلام كانديدا شدن مي‌كند. اما گمانه‌زني‌هاي زيادي وجود دارد. بعضي از كانديداهايي كه نام آنها مطرح مي‌شود، دولتي هستند و بعضي سابقه دولتي دارند. نه به عنوان يك كانديدا بلكه به عنوان كسي كه سال‌ها در اتاق بازرگاني حضور داشته‌ايد، آيا حضور يك فرد با سابقه دولتي در راس اتاق بازرگاني به صلاح است؟
به نظر من فارغ از بحث اين انتخابات بايد افرادي در راس كار بخش خصوصي قرار گيرند كه از بخش خصوصي واقعي باشند. اين بحث اصلا زير سوال بردن توانايي دولتي‌ها نيست بلكه موضوع ماهيت اتاق بازرگاني و پارلمان بخش خصوصي است. وظيفه اصلي اتاق بازرگاني اين است كه مشكلات بخش خصوصي را حل كند و اين موضوع نياز دارد كه رييس اتاق تجربه دردهاي بخش خصوصي را داشته باشد و تمامي مراحل زندگي يك كسب و كار خصوصي را درك كرده باشد. ماهيت كسب و كارهاي خصوصي با سازمان‌هاي دولتي متفاوت است. با توجه به اين ماهيت فرد بايد از متن مسائل بخش خصوصي بوده باشد تا اشراف كافي به مسائل داشته باشد. مديران دولتي قابل احترام هستند و توانايي‌هاي آنها مطمئنا قابل توجه است اما مساله خود اتاق بازرگاني و توانايي لازم براي آن است. در اتاق ما رييسي دردمند بخش خصوصي مي‌خواهيم كه مسائل و مشكلات را بشناسد.
شهرستان‌ها در دوره‌هاي اخير داراي همگرايي و قدرت زيادي بودند و اكثريت كرسي‌هاي هيات رييسه را به خود اختصاص مي‌دادند. اما درحال حاضر بحث‌هاي زيادي درباره اختلاف نظر ميان شهرستان‌ها مطرح مي‌شود. آيا اين شايعات صحت دارد و چه برنامه‌يي براي حفظ انسجام شهرستان‌ها داريد؟
بياييد يك درجه بالاتر برويم و درباره حفظ انسجام كل اتاق بازرگاني صحبت كنيم. كل اعضاي بخش خصوصي و اتاق‌هاي بازرگاني تنها زماني توفيق پيدا مي‌كنند كه در مقابل عوامل بيروني يك صداي واحد داشته باشند. راز تشكل همين است كه افرادي با يك هدف يكسان دور يكديگر جمع مي‌شوند و نظري واحد را دنبال مي‌كنند و به همين دليل به توفيقاتي دست پيدا مي‌كنند. در تمامي استان‌ها هم اين اصل وجود دارد و در شهرستان‌هاي مختلف به تجربه دريافته‌اند كه اگر انسجام داشته باشند، مي‌توانند در اقتصاد اثرگذار باشند. ما در اتاق بازرگاني وظيفه مشاوره 3 قوه را بر عهده داريم اما زماني مي‌توانيم اين وظيفه را درست انجام دهيم كه نظر بخش خصوصي يكسان باشد و قواي حاكميتي يك نظر را دريابند. وقتي نظرات يكسان بود آن وقت مي‌توان پيگير مشاوره‌هاي خود باشيم. اما درباره اينكه مي‌گوييد در روزهاي اخير اختلافاتي ايجاد شده است بايد بگويم در انتخابات اين موضوع چندان عجيب نيست. در هر انتخاباتي غيرطبيعي نيست كه اختلاف نظرهايي پيش ‌آيد و حتي اين اختلاف نظرها منجر به انشقاق شود. اما مساله اساسي اين است كه در نهايت بعد از شنيده شدن تمامي نظرها بايد انسجام بازگردد و همه روي يك نظر به توافق برسند. از نظر من اتاق‌هاي شهرستان چاره‌يي ندارند جز آنكه انسجام خود را حفظ كنند تا اثرگذار باشند. اما در كنار آن منافع كل اتاق هم مطرح است. همانطور كه شهرستان‌ها نشان دادند با انسجام مي‌توانند به دستاوردهاي بزرگي راه پيدا كنند. كل فعالان بخش خصوصي نيز بايد اين الگو را رعايت كرده و با اتحاد بتوانند مشكلات را حل كنند.
به عنوان كانديداي رياست اتاق بازرگاني چه برنامه‌هايي براي ادامه دوره هشتم اتاق بازرگاني در نظر داريد؟
نخستين و مهم‌ترين برنامه من ايجاد آرامش در اتاق است. حل مسائلي كه اين روزها اتاق را به خود مشغول كرده است، بخش قابل توجهي از برنامه‌هاي من است. حاشيه‌هاي زيادي در اتاق بازرگاني ايجاد شده و بايد يك نفر بتواند آرامش را به اتاق بازرگاني بازگرداند. تشكل نياز به آرامش براي اجراي اهداف خود دارد و در فضايي ناآرام اجراي هر گونه سياستي غيرقابل تصور است. در شرايط فعلي ما چاره‌يي نداريم جز آنكه اين حاشيه‌ها را مديريت كنيم، نظر مخالفان را بشنويم و يك فضاي صلح و دوستي در اتاق جاري كنيم.
دومين موضوع بحث ظرفيت‌هايي است كه در اتاق بازرگاني وجود دارد و مغفول واقع شده است. اين ظرفيت‌ها در كل هيات نمايندگان است.
 اعتقاد من اين است كه تاكنون از همه ظرفيت هيات نمايندگان استفاده نشده و اگر بتوانيم حتي درصدي از اين پتانسيل‌ها را فعال كنيم، تحولي بزرگ در اتاق بازرگاني رخ خواهد داد. اعضاي اتاق بازرگاني بايد تشويق به مشاركت در فعاليت‌هاي اتاق بازرگاني شوند. ما تنها در هيات نمايندگان بيش از 400 نفر عضو داريم كه داوطلبانه حاضر به فعاليت هستند. اين جدا از صاحبان كارت‌هاي بازرگاني خارج از هيات نمايندگان است. اگر تنها بخشي از آنها نيز به كار گرفته شوند اتفاق بزرگي رخ خواهد داد.
سومين برنامه من بحثي است كه از دوران رياست من آغاز شد ولي بايد رنگ و بوي جدي‌تري به خود گيرد. در زمان رياست من بحث همكاري ميان تشكل‌هاي بخش خصوصي مطرح شد و در اين دوره نيز ائتلاف مبارك و ميموني در بخش خصوصي شكل گرفت كه قدم اول آن ايجاد دبيرخانه 3 اتاق بازرگاني، تعاون و اصناف بود. در حقيقت اين موضوع نبايد به اينجا ختم شود و برنامه من بسيار گسترده‌تر بود. ما تصميم داريم كه حركتي هماهنگ براي گسترش فعاليت‌هاي مشترك فعالان بخش خصوصي داشته باشيم. بحث تنها مربوط به 3 اتاق كه قانون به آنها اشاره داشته است نيست. تعداد بسيار زيادي تشكل در نهادهاي مختلف به ثبت رسيده است كه همه آنها بايد زير يك پرچم جمع شود. از نظر من تمامي آنها پتانسيل‌هاي زيادي دارند و اين پتانسيل‌ها بايد به كار گرفته شود. اگر فضا براي حضور اين تشكل‌ها باز باشد مي‌توانيم انتظار داشته باشيم كه تغييرات اساسي در شرايط تمامي فعالان بخش خصوصي رخ دهد. تمامي اين تشكل‌ها در نهايت مي‌خواهند مشورت و راهكار به دولت ارائه دهند و اين چند صدايي قواي 3گانه را با مشكلات زيادي روبرو مي‌كند. تا زماني كه اين اتحاد شكل نگيرد مشورت‌ها كارساز نيست. صداي بخش خصوصي بايد واحد باشد تا تصميم‌گيرندگان ترديد نداشته باشند كه تصميمي كه مي‌گيرند با نظر بخش خصوصي همخواني دارد.
مساله بعدي خود اتاق بازرگاني است. ما تشكلي به نام اتاق بازرگاني، صنايع، معادن و كشاورزي ايران داريم كه قرار است مظهر بخش خصوصي باشد و حتي بر آن لقب پارلمان بخش خصوصي را نهاده‌ايم. اين نهاد نبايد خود مشكلات دولتي را داشته باشد. اگر قرار است ما به دولت راهنمايي كنيم اول بايد الگوي مناسبي را در درون خود تجربه كرده باشيم. يكي از ايرادات دولت بروكراسي اداري است پس ما بايد نهادي چابك به سبك بخش خصوصي داشته باشيم تا الگوي مديريت بخش خصوصي در تشكل‌هاي ما نيز پياده شود. در اين خصوص ضعف‌هاي زيادي وجود دارد و ما چاره‌يي نداريم جز آنكه اتاق را چابك كنيم. به همين دليل تغيير در ساختار اتاق بايد از برنامه‌هاي اصلي رييس جديد اتاق بازرگاني باشد.
يكي از ابزارهايي كه كمتر به آن بها داده شده است كميسيون‌هاي اتاق بازرگاني است. اين كميسيون‌ها قرار است اتاق فكر بخش خصوصي باشد پس طبيعتا بايد از آنها بيشتر استفاده كرد. من كاملا درك مي‌كنم كه اين انتقاد از سوي كميسيون‌ها مطرح مي‌شود كه اتاق آنها را به بازي نمي‌گيرد. بسياري از وظايف تخصصي اتاق بازرگاني بايد به كميسيون‌هاي مربوطه تفويض اختيار شود. در اين خصوص بايد برنامه‌يي روشن داشت. همين بحث درباره تشكل‌ها و توانمندسازي آنها نيز وجود دارد. ما نياز داريم كه در ابتدا تشكل‌هايي خود ساخته و قوي داشته باشيم و سپس به سويي برويم كه اين تشكل‌ها بازوهاي اجرايي در اتاق بازرگاني باشند و كارهاي اجرايي به آنها واگذار شود. همچنين بايد از نظر آنها براي حل تمامي مسائل و مشكلات استفاده كنيم. در نهايت مساله شرايط خاص كشور به ويژه ركود اقتصادي مطرح است.
 خواسته اصلي بخش خصوصي حل اين ركود است و اتاق بايد راهكارهاي لازم را به دولت براي خروج از ركود ارائه دهد. اين راهكارها بايد به دور از هر گونه وابستگي و براساس نظر كارشناسي باشد و اين موضوع نياز به تعامل با دولت دارد. البته اين تعامل نافي استقلال بخش خصوصي نبايد باشد.
اكثر برنامه‌هاي شما درباره ساختار داخلي اتاق بازرگاني بود. آيا دليل خاصي براي اين موضوع وجود دارد؟
اگر ما مي‌خواهيم نظري به دولت ارائه دهيم ابتدا بايد خود توانمند باشيم. از نظر من اولويت امروز اتاق بازسازي دروني خود و اصلاح ساختار است. هيچ سياستي بدون وجود ساختار صحيح قابل اجرا نيست و من نيز قبل از ورود به مباحث ديگر مي‌خواهم ساختار اتاق بازرگاني را اصلاح كنم.