به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، آیین رونمایی از کتاب «از سناباد شعر» تاریخ شفاهی شعر انقلاب اسلامی از زبان مصطفی محدثی خراسانی که به همت حسین قرایی تألیف شده با حضور چهرههای فرهنگی برگزار شد.
*میان تاریخ شفاهی و خاطرات فرق است
علیرضا کمرهای در این مراسم با اشاره به مسئله تاریخ شفاهی گفت: وقتی سخن میگوییم که چیزی شأن تاریخ شناختی دارد یعنی آن موضوع ارزش زمانی دارد. چیزی زمانی شأن تاریخ شناخت پیدا میکند که از و تا را برای ما روشن کند. این همان چیزی است که تحت عنوان زمان و زمانه مطرح میشود. نکته دیگر این است که در تاریخ شفاهی سهم هنر و فرهنگ بالاست و آنجایی که مردم و حرکتهای مردمی نیز شروع میشود تاریخ شفاهی نیز شروع میشود.
وی افزود: تاریخ شفاهی یک رشته ترکیب شده از روش و رویکرد رشتههای گوناگون است و کسانی که شروع به کار در حوزه تاریخ شفاهی میکنند تاریخ، مردمشناسی، زبانشناسی و رشتههای دیگر را نیز به خدمت میگیرند، تاریخ شفاهی در کشور ما به خاطرات شفاهی تقلیل پیدا میکند در حالیکه میان تاریخ شفاهی و خاطرات فرق است.
این پژوهشگر تاریخ گفت: انقلاب اسلامی یک رخداد تاریخی است و نفی آن مانند نفی تابیدن خورشید در یک ظهر تابستانی است، این رویداد دارای ابعادی است و اینکه چگونه ساحتهای یک رویداد را به عنوان یک جریان شناسایی کنیم جای بحث دارد اما آنچه که ما باید در فرهنگ به آن توجه کنیم ادبیات است.
*در ادبیات انقلاب ورود محققانه نداشتهایم
کمرهای گفت: هرچند ما ورود عاقلهمندانه و محققانه در ادبیات انقلاب نداشتهایم و به کارهای ذوقی بیشتر توجه کردیم و مدیران فرهنگی نیز اغلب به تعاریف توجه کردند و همان برایشان کافی بود در حالیکه ما هنوز یک کتابشناسی در حوزه شعر انقلاب نداریم و اگر داریم به من نشان دهید، این نشان میدهد که ما به حوزه نقد و نظر توجه نداشتیم و بیشتر به کارهای رویی و پر سر و پدای مقطعی توجه کردهایم.
او اضافه کرد: ما در آستانه 40 سالگی پیروزی انقلاب هستیم و برای ادبیات انقلاب باید به سمت کارهای مرجع و جهانی حرکت کنیم. شعر انقلاب اسلامی یک جریان قوی فرهنگی است و کسی نمیتواند منکر پهنه و قلمرو این جریان شود، پهنه و قلمرویی که یک جریان هزار ساله را احیا کرده است.
کمرهای در بخش دیگری از این مراسم گفت: ما امروز یک مجموعه چند جلدی در قطع رحلی از شعر انقلاب نداریم که میتوان از طریق چنین مجموعههایی به تاریخ شفاهی شعر انقلاب دست پیدا کرد. تاریخ شفاهی ادبیات و هنر انقلاب اسلامی یکی از کارهایی است که باید جدی گرفته شود که در حوزه شعر یکی از کارهایش میشود این کتابی که حسین قرایی انجام داده است که البته نیاز به اصلاح دارد چون گاهی به یک گپ و گفت معمولی تبدیل شده و برای این مسئله باید نقشه راه تهیه کنیم.
این نویسنده در ادامه گفت: ما در ادبیات انقلاب 3 قلمرو را در نظر میگیریم که شعر اولین قلمرو و خاطره و داستان بعد از آن هستند. در تاریخ شفاهی ما با روایت یکسان و انبوه روبرو نیستیم زیرا هرکسی در یک منظر به موضوع نگاه میکند. تاریخ شفاهی دو کار میکند یکی تولید متن و یکی هم تولید اطلاعات برای نفر بعد. اگر این کار خوب ویرایش شود کار بهتری از کار «از صبا تا نیما» مرحوم آرینپور خواهد بود زیرا این کار کار مهمی است چون تولید اطلاعات کرده است و تنها دست به انتقال اطلاعات از کاغذ به کاغذ نداده است.
*کار قرایی دق الباب یک دروازه بزرگ است
کمرهای در پایان گفت: باید برای ادبیات انقلاب و به طور کلی تاریخ شفاهی به سمت کارهای مرجع رجوع شود و از این منظر حسین قرایی کار قابل اعتنایی انجام داده اما به گمان من دق البابی به یک دروازه بزرگ است که اگر به آن وارد شویم در زوایای مختلف آن کار زیاد است البته حسین قرایی باید توجه کند که از شاخهای به شاخهای پریدن جلوگیری کند زیرا مستمر بودن و مستقر بودن کار را به نتیجه میرساند.
*مسئولین فرهنگی کار را رها کردهاند
مسعود پیرمرادیان، مدیر دفتر نشر معارف و ناشر این کتاب در سخنانی عنوان داشت: سالها پیش رهبر انقلاب از شبیخون فرهنگی یاد کردند و ما را نسبت به مهاجمان فرهنگی بیم دادند اما امروز صحبت ایشان ولنگاری فرهنگی است ومتذکر میشوند که این موضوع مسالهای است درونی. واقعیت این است که آنهایی که امروزه در حوزه فرهنگ مسئولیت دارند هم در کار کم میگذارند و هم کار را در موارد زیادی رها کردهاند و همین مساله است که ما را در حوزه فرهنگ با نوعی بیتوجهی مواجه کرده است.
وی افزود: دفتر نشر معارف در این فضا وظیفه خود میدید که به سهم خودش در رفع این مساله کار کند. در این مسان به باور ما شعر و ادبیات یکی از موضوعات مهمی بود که میشد برای رفع این مساله به کار برد به ویژه با استفاده از شعر که در ایران جایگاه ویژهای دارد.
وی با اشاره به برنامهریزی یک ساله نشر معارف برای فعالیت در زمینه ادبیات، افزود: این کتاب از این منظر که در زمان حیات شاعر به او پرداخته است و کارها و فعالیتهای ناشر را به نمایش میکشد، اثری است قابل اعتنا و توجه. این مساله در زمانهای که ادبیات مانند قبل مورد اهمیت و رتبه نیست و مورد توجه چندانی قرار نمیگیرد بسیار قابل اعتناست و امیدواریم که از سوی دیگران نیز ادامه پیدا کند.
*40 سال است که دچار ولنگاری فرهنگی هستیم
در ادامه این مراسم حسین اسرافیلی نیز در سخنانی با اشاره به صحبتهای پیرمرادیان درباره ولنگاری فرهنگی گفت: ما 40 سال است که دچار ولنگاری فرهنگی هستیم. 40 سال قبل ما فریاد میزدیم که فرهنگ را به دست اهلش بسپارید نه دست پسرخالهها و پسرعموهایتان. الان هم اگر این مساله جدی گرفته شود شاید 40 سال دیگر به نتیجه بنشیند.
وی در ادامه با اشاره به چهل سال خاطره و همکاری و دوستی با محدثی خراسانی گفت: این کتاب با همت آقای قرائی به نتیجه رسید که برای خودش یک وزارت ارشاد است و بیشتر از این وزارتخانه حتی بر فرهنگ و ادبیات تاثیر میگذارد. نقش این مصاحبهها نیز از منظر روایت زندگی و زمانه شاعر آن اهمیت بسیاری دارد.
اسرافیلی تصریح کرد: در تراکم فضاهای امروز و رونق فضای مجازی و پردهدریهای موجود در آن، اصل موضوع ادبیات و شعر گم شده است و قرایی در کتابش به باور من این اصل موضوع را پیدا کرد و به نمایش کشید.
این شاعر افزود: آقای محدثی در زمره شاعران نیز هست و به همین خاطر از دوستانش با عزت و احترام یاد میکند و در عین حال مخاطب کتابش را نیز با نوعی معلمی تحت آموزش نیز قرار میدهد. تجربههایی که محدثی در این کتاب از آنها یاد میکند را نمیشود با گذراندن واحدهای درسی کسب کرد. اینها حاصل عرقریزان روح است و تواضع ایشان که به سادگی و راحتی آن را در اختیار دیگران قرار میدهند و در عین حال تلنگری است بر ما که چگونه باید بود و با جوانان برخورد کرد.
*قرایی شاعرانی را انتخاب کرده که بلندگوی قدرت نبودند
مصطفی علیپور در بخش دیگری از این مراسم با اشاره به تاریخ ادبیات گفت: عمدتاً به تاریخ ادبیات از یک منظر شک و تردید نگاه میکنم. اما از این رو تدوین تاریخ شفاهی یک کار دشوار است و نیاز به کار گروهی دارد و گمان میکنم انتخاب شاعران از سوی قرایی هوشمندانه بوده زیرا افرادی که او برای مصاحبه و ثبت تاریخ شفاهی آنها انتخاب کرده عمدتاً شاعرانی بودند که بلندگوی هیچ قدرتی نبودند و هیچ قدرتی هم از آنها استفاده نکرده است.
وی افزود: نقد من بر این کار این است که او برای ثبت تاریخ شفاهی بسیاری از فرصتها را از دست داده، بسیاری از شاعران دهه 60 امروز دیگر در میان ما نیستند و امکان تدوین تاریخ شفاهی آنها میسر نیست. شاعرانی مانند سید حسن حسینی و قیصر امینپور دیگر در بین ما نیستند و این خرابی بسیار بزرگی است و جبران نخواهد شد.
علیپور در پایان گفت: عمدتاً تحلیل و قضاوت در تاریخ ادبیات سیطره دارد زیرا اغلب مورخان در دوره بعد از آن شاعر دست به ثبت اتفاقات تاریخی او زدهاند و این مسئله فرصت دفاع از اهالی ادبیات را گرفته است.
*محدثی بیتالمال انقلاب اسلامی است
علیاصغر جعفری معاون نیروی انسانی سازمان صدا و سیما در بخش دیگری از این مراسم گفت: کاری که حسین قرایی انجام داده کار ارزشمندی است که در صورت ادامه پیدا کردن به گنجینه ارزشمندی تبدیل میشود. از این رو نباید قرایی را از ادامه کار ترساند. البته باید برای تدوین کتابهای این مجموعه سرعت بیشتری به خرج داد.
وی افزود: مصطفی محدثی خراسانی از جمله شاعرانی است که سهم زیادی در شعر انقلاب و تربیت جوانههای شعر انقلاب در خراسان دارد، او به همراه دوستان دیگر دست به تربیت شاعران جوان زده که آنها امروز بخشی از جغرافیای شعر کشور را درست کردهاند. او و همنسلانش مبانی علمی عرصه ادبیات در خراسان را پایهگذاری کردند و تحولی در شعر خراسان رقم زدند. محدثی و همدورهای های او بخشی بیتالمال انقلاب اسلامی هستند و باید قدر آنها را دانست.
*این کتاب نحوه شکلگیری پایههای گفتمان ادبیات انقلاب را نشان داده است
مصطفی محدثی خراسانی در سخنانی کوتاه به این کتاب اشاره کرد و گفت: این کتاب برای خود من نیز خواندنی بود در حالیکه بارها حین ویراستاری آن را خوانده بودم و این از این باب نیست که چون من فرد مصاحبه شونده بودم برایم جذاب بود بلکه خود کتاب جذابیت داشت که با صرف وقت و هوشمندی حسین قرایی شکل گرفت.
وی افزود: 3 مقطع در زندگی من فرصتی ایجاد کرد که با استعدادهای جوان روبرو شوم و با آنها تعامل داشته باشم که مجموعه اینها تبدیل به گفتهها و خاطرات شد که بخشی از آنها در این کتاب آمده است این کتاب بخشی از گفتمان ادبیات انقلاب و نحوه شکلگیری پایههای آن را نشان داده و آن هم به خاطر مقاطعی است که در آنها ایفای مسئولیت داشتم.
* برخی چهرههای انقلاب مورد بیتوجهی قرار گرفتهاند
حسین قرایی مؤلف از سناباد شعر در پایان این مراسم ضمن تشکر از برگزار کنندگان آن گفت: من صبح تا شب را وقف این جریان کردهام و چند مسئولیت تاکنون به من پیشنهاد شده ولی نپذیرفتم، زیرا معتقدم برخی چهرهها در انقلاب مورد بیتوجهی قرار گرفتهاند و سعی کردهام آدمهایی که به تعبیری آب را با چنگال نمیخورند و در این انقلاب سختی کشیدهاند، نشان دهم.
وی ادامه داد: خیلی از مسئولین فرهنگی طوری برخورد میکنند که انگار انقلاب برای آنهاست، در صورتی که باید بگویم انقلاب برای ما بچه کشاورزها و کارگرهاست، باید به تعبیری بگویم عدهای میخواهند هنرمند انقلابی را سانسور کنند. وقتی احمد زارعی و مصطفی محدثی خراسانی و مانند آنها سانسور شود، ضد او ضریب پیدا میکند و وزیر و وکیل میشود.
نویسنده کتاب از سناباد شعر گفت: در طول این 37 سال میشد سالی یک کتاب نوشت اما چرا نوشته نشد؟ مدیران فرهنگی کشور چه جوابی دارند به این سوال بدهند؟ ماه مبارک رمضان در دیداری که به محضر رهبر انقلاب رفته بودم از این کتاب به ایشان اهدا کردم، ایشان تشویق کردند، لبخند آقا و حکیمانه نگاه کردن ایشان برای من کافی است.
*محدثی را سانسور نکردم
قرایی در پایان گفت: در این کتاب حرفهای محدثی را سانسور نکردم و امانتداری را حفظ کردم، همچنین در این کتاب گرفتار سیاستزدگی نشدم، این مجموعه را تا 20 جلد ادامه میدهم که 12 جلد آن آماده است و اگر تائید آقای کمرهای را بگیرد منتشر میشود.
انتهای پیام/و
∎